نماینده - پس از چندین روز جلسات مداوم صحن علنی مجلس برای پایان دادن رسیدگی به لایحه رفع موانع تولید رقابتپذیر، نمایندهها یک هفته فرصت سرکشی به حوزه انتخابیه پیدا کردند، ما هم از این فرصت استفاده کرده و آماده شدیم برای میزبانی یکی از نمایندگان منظم و خوشقول و متواضع مردم تهران؛ تا از دغدغههایش از او بپرسیم و جواب سؤالاتمان در مورد مسائل روز کشور را از او بشنویم.
در اولین روز از هفتهای که گذشت میزبان یکی از نماینده های مردم تهران در مجلس نهم بودیم و با وی گپ و گفت مفصلی در مورد مسائل اقتصادی و سیاسی داشتیم. سیدمسعود میرکاظمی که امروز فقط ردای عضویت در کمیسیون انرژی مجلس را بر تن دارد، از سالهای ۸۴ تا ۸۸ وزیر بازرگانی دولت نهم بود و در دولت دهم هم حدود ۲ سال بر صندلی وزارتخانه عریض و طویل نفت تکیه زده. سال ۹۰ که وزارت نفت به رستم قاسمی سپرده شد با رأی بالایی که از مردم تهران گرفت به مجلس آمد و رئیس کمیسیون انرژی مجلس شد. هم تسلط کامل داشت بر آمار و ارقامی که از روی نمودارهای توی تبلتش به ما نشان میداد و هم دل پر غصهای از بر زمین ماندن سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب در موضوع اقتصاد مقاومتی.
در مورد بودجهنویسی در کشور نکاتی را گفت که هر شنوندهای را حداقل برای دقایقی به فکر میاندازد؛ از دغدغههای رهبری در زمینه فرهنگ گفت و عبارت عقبگرد را برای عملکرد دوساله دولت یازدهم استفاده کرد؛ به اصولگرایان نکاتی را یادآوری کرد که از نگاه بلندمدتش، نهفقط برای انتخابات آینده مجلس، بلکه آیندهنگریاش را در ریاست جمهوری دوازدهم نشان میداد.
بخش نخست گفتگو و گزارش تصویری این بازدید را هم ببینید.
آنچه میخوانید بخش دوم گفتگوی یکساعته ما با سیدمسعود میرکاظمی است:
فروردینماه یک برداشت غیرقانونی دولت از طرف شما رسانهای شد و تأیید و تکذیبهای آن تا همین اواخر هم ادامه داشت. درنهایت ظاهراً توافقی شکل گرفت. ولی بعدازآن هم دولت زیر بار برداشت غیرقانونی خود نرفت. بالاخره پرونده این ماجرا کجا قرار است بسته شود؟
مبلغ ۱/۴ میلیارد برداشت شده است. اینکه دولت بپذیرد که حرف آخر را مجلس میزند، عین تبعیت از قانون است. دولت باید خودش را ملزم به پذیرش نظارت مجلس کند، مثل نظارت شورای نگهبان. سؤال من هم در زمینه این برداشت در نوبت صحن است و احتمالاً تا پایان بهمنماه به صحن میآید و قطعاً من رأیگیری هم میکنم. چون دولت انتساب دروغ به مجلس و نمایندگان زد و باید عذرخواهی کند. گزارش دیوان محاسبات را من در همان روز اول گرفتم. دیوان محاسبات گزارش کرد که ۱/۴ میلیارد در اسفند ۹۲ از صندوق توسعه ملی برداشتشده است که طبق جزء ۲ بند ۲ قانون بودجه ۹۲، برداشت از صندوق توسعه ملی ممنوع است. حتی برداشت از ذخایر بانک مرکزی هم ممنوع است. اواخر فروردین معاونت بانک مرکزی یک نامهای را میزند که این سندِ صندوق را برگردانید و از ذخایر بانک مرکزی برداشت شود که آنهم دوباره خلاف برنامه همان سال است. چون دولت انتساب دروغ به مجلس و نمایندگان زد و باید عذرخواهی کند.چون در جزء ۲ بند ۲ هم برداشت از صندوق و هم برداشت از ذخایر بانک مرکزی ممنوع شده است. کاملاً موضوع روشن است که این برداشت انجامشده و همان زمان در اسفندماه ۶/۲ میلیارد بانک مرکزی پایه پولی را افزایش داده و پول را تبدیل به ریال و خلق پول و سپس وارد بازار کرده است. رئیس بانک مرکزی اعلام کرده که یکی از دلایل افزایش نقدینگی در اسفندماه تبدیل ۶/۲ از همین ۱/۴ میلیارد است. اسناد و شماره سندها مشخص است حالا انشاءالله در مجلس مطرح میشود و رأیگیری هم خواهد شد تا مشخص شود که بالاخره مجلس درست میگوید. اینکه کمیسیون با دولت توافق کرده را اصلاً در هیچ جای قانون نداریم. هرچند در آن توافق هم تصریحشده که گزارش دیوان محاسبات صحیح است و دروغ نیست، پس آنجا هم روشن است. دولت انتساب ناروایی به مجلس داد و بر روی آن پافشاری کرد. اینگونه رفتارها تبعیت از قانون نیست.
اخیراً جلسات همگرایی بین اصولگرایان در حال برگزاری است، با توجه به انتخابات سال آینده دیدگاه و نظرتان درباره وحدت جریان اصولگرا و آرایش سیاسی چیست؟
وحدت اصولگرایان یک امر ضروری است. اصولگرایان حزب نیستند که بگوییم یک گروه تصمیم میگیرند و بقیه تبعیت میکنند. یادتان هست که چه در مجلس چه در خارج مجلس، بیشترین نقد را اصولگرایان به آقای احمدینژاد داشتند. این نکته مثبتی است که اصولگرایان حزبی برخورد نمیکنند و آنچه منافع ملی را تضمین میکند میپذیرند و بر اساس شاخصهای اصولی که دارند همهچیز را بررسی میکنند. ولی الآن باید اختلافات را کنار بگذارند. احزاب غیر اصولگرا دنبال اختلاف بین اصولگراها هستند و در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز از همین ضعف استفاده کردند و توانستند آرا را به دست بیاورند. ما متأسفانه شاهدیم که این اختلافافکنی را هنوز یک عده ادامه میدهند. این نشان میدهد که برای انتخابات بعدی دارند هیزم میریزند. همه اصولگراها باید قدم بردارند و اختلافات سلیقه را کنار بگذارند. باید بتوانند روی منافع ملی کنار بیایند و حرکتهای بعدی بهگونهای باشد که دیگران از تفرقه اصولگرایان استفاده نکنند.
همگرایی اصولگرایان انتخاب نیست، بلکه ضرورت است. انشاءالله باید بتوانند برای مجلس آتی و هم برای ریاستجمهوری بعدی برنامهریزی کنند. به نظرم برای ریاستجمهوری بایستی نیروهای اصولگرا قویتر و با برنامه بیایند.برخی از این جریانات اگر مجلس در اختیارشان قرار بگیرد واویلاست. امروز به خاطر مجلس کمی حساب میبرند. اگر مانع مجلس نباشد اسلامستیزیشان عیان خواهد شد. شک نداریم که اینها از بیرون تغذیه میشوند. نمونههای این موضوع را دیدهاید؛ کارهایی که در رسانهها شروع شده است، اگر این روند را ادامه دهند و موانع را جلوی خودشان نبینند با سرعت بیشتری پیش میروند. یک عده دارند با اصول بحث میکنند؛ سپاه را برای چه موردحمله قرار میدهند؟ از کجا این خط را میگیرند؟ آیا این چیزی که امروز پای میز مذاکره باعث اقتدار اینها شده است چیزی جز مقاومت مردم و توان نظامی کشور بوده است؟ امروز از نقش ایران در منطقه ناراحت هستند. برای چه فشار میآورند؟ اینها را مجلس میفهمد و متوجه میشود. این مسائل را که اصولگرایان میبینند باید اتحاد بیشتری داشته باشند و اختلافسلیقه را کنار بگذارند، نگران آینده باشند که اگر برخی از این احزاب روی کار بیایند معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد. بالاخره در گذشته هم دیدیم؛ این فتنهای که اتفاق افتاد مسئله کوچکی نبود. مقام معظم رهبری اشاره کردند که این فتنه ما را به پرتگاه برد، هزینه سنگینی بر نظام وارد کردند. کسانی که این هزینه را به نظام وارد کردند امروز بهعنوان منجی آمدند. باید این مسائل تبیین و روشن شود باید خسارات احصاء شود، اجازه ندهیم دوباره چنین اتفاقاتی بیفتد. لازمهاش این است که اصولگرایان واقعاً مسائل جزئی را کنار بگذارند، واقعاً به وحدت برسند و ببینند چه اتفاقاتی دارد میفتد. همگرایی اصولگرایان یک انتخاب نیست، بلکه ضرورت است. باید به همگرایی برسند و بتوانند انشاءالله هم برای مجلس آتی و هم برای ریاست جمهوری بعدی برنامهریزی کنند. به نظرم برای ریاست جمهوری بایستی نیروهای اصولگرا قویتر و با برنامه بیایند.
دولت یازدهم علیرغم سروصدای زیادی که داشته ولی همان روند گذشته را ادامه داد؛ ما میبینیم که سیستم انبساطی است، تورم را داریم، هرچند می گویند مدیریت کردیم، ولی سال گذشته ۲۹ درصد رشد نقدینگی اتفاق افتاده است که عدد کمی نیست، یعنی همان خلق پول و تأمین بودجه از طریق افزایش خالص دارایی خارجی بانک مرکزی، استقراض و برداشت از صندوق! شما ببینید همین دولت یک ۲,۵ میلیارد ابتدای دولت تصویبشده بود که کالای اساسی بیاورند ظاهراً ۷/۱ میلیارد دلار آن را عمل کردند پولش را که قرار بوده ششماهه برگردد هنوز برنگشته است! یک ۱/۴ دهم میلیارد بوده، یک ۱۰ میلیارد مجوز داشتند برای آبهای مرزی و بخشهای دیگر، اخیراً آقای نادران اعلام کردند که یک ۲/۱ برداشت شده.
وقتی میگوییم برداشت از صندوق توسعه ملی باید بدانید که پایه پولی افزایش پیدا میکند و این یعنی تورم؛ و تورم هم یعنی مالیات فقرا. شما این اعداد را جمع بزنید! تا چه زمانی میتوان اینگونه عمل کرد؟ میدانید که پول صندوق توسعه ملی عمدتاً پولهای فریز شده است، یعنی وقتی دولت میگوید من از این محل برداشتهام یعنی پایه پولی را افزایش داده است. شما فرض کنید یک شرکت هندی یا کرهای یا چینی نفت خریده و پول آن در حساب شرکتش است. این را نمیتواند جابجا کند. جالب است بدانید که میزان فریز شدن یا بلوکه شدن پولهای نفتی ما در مذاکرات بیشتر شده است. درصد بیشتری از پولهای ما بلوکه میشود درصورتیکه در مذاکره قرار بوده اینها کاهش پیدا کند ولی طی یک سال گذشته افزایشیافته است. پس این پول را بانک مرکزی از حساب اینجا خارج میکند به دارایی خودش میبرد و معادل آن پول جدید وارد بازار میکند چون پولی که در آن کشور است را نمیتواند جابهجا کند. پول را از یک حساب خارج میکند میبرد جزو داراییهای خودش و معادل آن ریال چاپ میکند. وقتی میگوییم برداشت از صندوق توسعه ملی باید بدانید که پایه پولی دارد افزایش پیدا میکند و این یعنی تورم؛ و تورم هم یعنی مالیات فقرا. درنهایت آن غنی پولی نمیدهد، فقیر میدهد و این نگرانکننده است. اینکه مجلس در مقابل برداشت از صندوق توسعه ملی مقاومت میکند به دلیل فشار بر افراد ضعیف کشور است و باید بهسختی جلوی آن را بگیریم.
سؤال ما از دولتی که سال گذشته این پول را از صندوق توسعه ملی برداشته این است که دولت ۳۵ درصد رشد هزینه جاری داشته است واقعاً نمیشد هزینه را پایین بیاوری که این مبلغ را برندارید؟! البته دولت میگوید صرف هزینههای عمرانی شده ولی فرقی ندارد. پولی بهحساب خزانه میرود و از آنجا برداشت میشود حالا معلوم نیست این بودجه برای جاری یا عمرانی صرف میشود چون از یک حساب است؛ مانند فروشندهای که صبح تا شب خریدوفروش انجام میدهد بعد شب مثلاً ممکن است چهار تا جنس هم بخرد، نمیتواند بگوید پول خرید این اجناس مثلاً از فروش لبنیات است. یک وقت هست که پول صندوق به مرکز تبادل میآید و آنجا مردم میخرند و پول از سطح جامعه جمع میشود، لذا تورمی ندارد. ولی ما میدانیم، که معمولاً اینها پولهای بلوکهشده است لذا وقتیکه دولت میگوید برداشت از صندوق توسعه ملی مترادف افزایش پایه پولی و بعد هم تورم و بعد هم تحمیل هزینه به اقشار ضعیف جامعه است.
بحث از جایی به این نقطه رسید که فرمودید دولت در این حدود دو سال کار خاصی انجام نداده است ...
بله، این بر اساس شاخصهای کلان کشور است...
در حوزه فرهنگ هم همین نظر را دارید؟
بعضی از روزنامههایی که جدیداً شروعشده بود با کجای فرهنگ ما همخوانی دارد؟ نگرانی از اسلامستیزی در داخل و اسلامهراسی در خارج، همین است!در حوزه فرهنگ به نظرم یک جاهایی عقبگرد کردیم. نگرانی که مقام معظم رهبری در فرهنگ طی دو سال گذشته مطرح کردهاند بهمراتب بیشتر از گذشته است. شما میبینید بعضی از این روزنامههایی که جدیداً شروعشده بود با کجای فرهنگ ما همخوانی دارد؟ نگرانی از اسلامستیزی در داخل و اسلام هراسی در خارج، همین است! بالاخره معنی ندارد که در کشور اسلامی که از همه جهات موردحمله است در داخل هم عدهای اینگونه به دین مردم حمله و به پیامبر اسلام توهین کنند.
هزینههای چنین اقداماتی را چگونه فراهم میکنند؟
شما فکر میکنید فتنهای که در ایران طراحی شد، توسط چه جمعی بود؟ ثروتهای نامشروع بهاضافه آمریکا و انگلیس و اسرائیل بهاضافه افراد بیبصیرت و احمق و خائن داخل؛ این شد فتنه! این پولها همیشه هست و خرج میشود. متأسفانه نگرانی آینده ما این است که اینها فضای بیشتری پیدا کنند و اصول را زیر پا بگذارند و بیارزش کنند. وقتی به سپاه حمله میکنند یعنی یکی از ارکان را دارند میزنند، وقتی به پیامبر عظیمالشأن اسلام توهین میکنند نشان میدهد یک مقدار دیگر فضا پیدا کنند معلوم نیست چه بلایی سر مردم دربیاورند.