نماینده/دکتر فؤاد ایزدی: یک: اقدام حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در ارسال نامه خطاب به جوانان مغرب زمین، بار دیگر بر هوشمندی الهی ایشان صحه گذاشت.
این نامه از جهاتی با نامه حضرت امام خمینی قدس سرهالشریف به میخائیل گورباچف شباهتها و تفاوتهایی دارد. یکی از تفاوتهای اصلی نامهها این است که نامه حضرت امام خمینی(ره) به گورباچف و مسؤولان دولتی شوروی سابق بود ولی نامه رهبر گرانقدر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی است. در اواخر عمر شوروی که کمتر کسی فکر میکرد این اتحادیه بزرگ به سمت فروپاشی برود، حضرت امام این نکته را بهخوبی درک کرده و ساختارهای متزلزل سیاسی شوروی و اتفاقات بعدی آن را پیشبینی فرمودند و احساس میکردند شوروی به سرعت به سمت خروج از چاله و سوق پیدا کردن به چاه در حال حرکت است. حضرت امام بهخوبی متوجه رها شدن شوروی سابق در اواخر عمر این کشور از سیستم کمونیستی و قرار گرفتن حاکمیت این کشور در اختیار سرمایهداری شده بودند. حضرت امام خمینی تلاش داشتند با پیامشان، حرکت در مسیر صحیح را به سران شوروی سابق گوشزد کنند و این کار را هم کردند ولی گورباچف به پیام هشدارآمیز حضرت امام توجهی نکرد و اقدامات قبلی و ناصحیح خود را ادامه داد و شرایط به جایی رسید که امروز ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه به صراحت اعتراف میکند مسیر شوروی سابق مسیر صحیحی نبوده و روسیه در حال چرخش مسیر به راه اصلی است. اگر رهبران و دولتمردان شوروی سابق به هشدار و هدف اصلی پیام حضرت امام خمینی(ره) به خود توجه کرده بودند، کدخدایی آمریکا را به رسمیت نمیشناختند و اگر به این نکته توجه کرده بودند که ارتباط با ایالات متحده لزوماً به معنای پیشرفت در مسیر اقتصادی نیست، با این کشور روابط تنگاتنگی برقرار نمیکردند. اگر رهبران شوروی سابق به جای توجه به منابع بیرونی به توانمندیهای داخلی خود توجه کرده بودند، قطعاً وضعشان از شرایط فعلی بهتر بود و هزینهها و وقتشان نیز بیجهت به هدر نمیرفت. نامه حضرت امام خمینی(ره) زمانی به رهبران شوروی نوشته شد که این کشور نزدیک به سقوط و فروپاشی بود، البته به غیر از شخص حضرت امام(ره) نیز کسی آن را پیشبینی نمیکرد. نتیجه ضعف و افول و مشکلات شوروی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نوشته شدن نامه حضرت امام خمینی(ره) برای کمک به رهبران شوروی بود و این شباهت دقیقاً در اروپا و آمریکا نیز وجود دارد زیرا آنها نیز به سمت افول در حال حرکت هستند. از این رو شباهتهایی نیز بین نامههای رهبران بزرگوار انقلاب وجود دارد.
دو: اما درباره هدف نامه اخیر رهبر انقلاب اسلامی باید گفت هدف نامه معظمله به جوانان اروپا و آمریکای شمالی با هدف نامه حضرت امام خمینی(ره) به گورباچف متفاوت است زیرا نامه رهبری درباره اسلامستیزی در غرب است. یکی از دلایلی که نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان صادر شده، این است که ایشان دولتمردان غربی را بخشی از مشکل میدانند، زیرا مسیر صحیح سیاست را با فعالیتهایی نظیر اسلامستیزی مخدوش کردهاند. جوانان با توجه به اینکه موقعیت و شرایط بهتری در حقپذیری و درک واقعیات دارند، مخاطب اصلی رهبر انقلاب قرار گرفتند. هدف نامه، قشر جوان حقیقتجو است که در حوزه رسیدن به حقیقت دغدغه دارد. خطری که برای این قشر وجود دارد، این است که آنها بعد از فروپاشی شوروی و حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رشد کردهاند و تمرکز غرب علیه اسلام در این ۲ مقطع زمانی، شتاب بیشتری گرفته و این احتمال وجود دارد که در آینده نهچندان دور که این قشر رهبری جامعه غرب را برعهده میگیرد، موضع بدی را علیه اسلام داشته باشد و این وظیفه رهبران جهان اسلام است تا ذهن افراد را روشن کنند. کشورهای اروپایی و آمریکایی بشدت در حوزه اقتصادی و سیاسی و در مسائل داخلی و خارجی به مشکل برخوردهاند و سیاستهای دولتمردان آنها نیز در هیچکدام از این حوزهها منجر به نتیجه مثبت نشده و نتایج اسفباری را به وجود آورده است، همچنین در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی فروپاشی را در غرب شاهد هستیم. البته شاید در حوزه اقتصادی این فروپاشی را به چشم نتوان دید.
پیام مقام معظم رهبری به نسل جوان اروپایی و آمریکای شمالی به دلیل نیاز آنها برای درک حقایق مربوط به جهان امروز و دنیای اسلام و آرمانها و مفاهیم آن است.
اگر جوانان اروپا و آمریکای شمالی به این پیام و مفاهیم آن توجه کنند و توصیههای آن را به کار گیرند، شاهد آن خواهیم بود که کشورهای غربی از مسیر غلطی که افول و سقوط حتمی در انتظار آنهاست نجات پیدا خواهند کرد. آنها با استفاده از این پیام متوجه خواهند شد یک دین با تفکری وجود دارد که به حوزههایی چون عدم تبعیض، عدالت و نبود اختلاف طبقاتی توجه دارد و اتفاقی که در حال وقوع است این است که رهبر حکیم انقلاب با نوشتن این نامه به نوعی صلاح دیدند افرادی که در آیندهای نهچندان دور میخواهند به غلط مدیریت کنند را به هدایت و پیمودن راه صحیح با مراجعه مستقیم به اسلام رهنمون کنند.
سه: اگر جوانان اروپا و آمریکای شمالی با درک واقعی پیام رهبر معظم انقلاب بتوانند حاکمیت این کشورها را در دست گیرند، این نامه به آنها کمک خواهد کرد سیر نزولیای را که شوروی سابق داشت انتخاب نکنند و مسیر خود را در رسیدن به اهداف صحیح اصلاح و فکر خود را منسجم کنند، آن وقت نهتنها با کشورهای اسلامی و مسلمانان مشکل نخواهند داشت، بلکه دیگر اسلامستیزی وجود خارجی پیدا نخواهد کرد. اگر پیام رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی منجر به بروز درک حقیقت اسلام ناب شود، آن موقع تعامل آنان با کشورهای اسلامی و مسلمانان نیز بیشتر خواهد شد. هدف نامههای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، خیرخواهی و دلسوزی برای مخاطب بود. لحن نامه حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به جوانان غرب، بسیار مهربانانه نوشته شده زیرا ایشان به دنبال جذب حداکثری مخاطبان و اصلاح آنان هستند چون اصلاح جوانان غرب و حرکتشان در مسیر صحیح، منفعتش هم به خود غربیها و هم به اسلام و مسلمانان خواهد رسید. الان سیستم لیبرال- دموکراسی با چالشهای جدی و تناقضهای بزرگ مواجه است و بر مبنای آن، بین منافع سرمایهداری و منافع مردم تعارض وجود دارد. با دقت جوانان مغربزمین به همین یک موضوع با استفاده از نامه رهبر عظیمالشأن انقلاب، آینده کوتاه لیبرال- دموکراسی، کوتاهتر هم خواهد شد.