نماینده/منصور حقیقتپور: نامه اخیر مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا را می توان از جنس مکاتبات پیامبر اسلام(ص) به حساب آورد که برای استبصار برخی از ملت ها و سران آنها به نگارش درآمده است. ایشان بر همان سیاق، نامه ای را برای روشنگری نسل جوان و ناآشنای با اسلام مکتوب فرمودند که هنوز فطرت آنان گرایش به حقیقت و تمایل به نورانیت را از دست نداده است. نامه معظم له را از زاویه ای می توان با نامه حضرت امام(ره) به گورباچف مقایسه کرد. یکی از تاکیدات آن نامه، روشنگری بدون اجبار است کما اینکه در این نامه هم به حقیقت یابی، توصیه شده است. این نامه که مخاطب خاص آن، جوانان و مخاطب عام آن همه مردم غرب هستند با هدف روشن کردن رویکرد و دیدگاه های اسلام ناب محمدی، تهیه و منتشر شده است.
امروز ما در شرایطی زندگی می کنیم که دستگاه های تبلیغاتی صهیونیستی به دنبال ارائه نگاه نادرست از اسلام هستند و اگر دل های پاک، به مضامین اسلام مراجعه کنند، برداشت صحیحی از این دین الهی می توانند داشته باشند به خصوص که چالش اساسی امروز میان اسلام و لیبرالیست، چالش فکری و اعتقادی و فرهنگی است که در عرصه جهان بینی وجود دارد. بر همین اساس، نظام لیبرالیسم راه حل هایی به انسان ارائه می دهد که با فطرت او سازگار نیست لذا واهمه دارند جوان غربی نگاه مثبت به اسلام پیدا کند. بنابراین تمامی این توطئه چینی برای نشان دادن چهره ای زمخت و خشن و خونریز از اسلام است تا جوانان به سمت آن گرایش پیدا نکنند.
بر همین اساس، یکی از معضلات مهم که تاکنون با آن مواجه بوده ایم این است که مردم جهان به ویژه غرب، ناچار بودند اسلام را نه از طریق منابع اصیل و موثق، بلکه عمدتاً توسط کانال هایی که نظام سلطه با سمت و سوی دلخواه خود ایجاد می کند دنبال کنند، مثلاً در بخش تبلیغ دین، دشمن با موج سواری های رسانه ای، می کوشد تصویری از اسلام منطبق با سلیقه خودش را ارائه کند و به مردم دنیا فرصتی برای دسترسی به منابع اسلام، قرآن و سنت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) داده نشده است.
روشن است که در جهان کنونی امروز، اسلام هراسی و هولناک نشان دادن چهره رحمانی آن، از اولویت های استکبار است.علاوه بر آن، سانسور واقعیت های جهان اسلام، از طریق انتشار این نامه خنثی شد و باید منتظر بود تا سیل سوالات جوانان مشتاق غرب و آمریکا به سمت مراکز اسلامی سرازیر شود و بدینوسیله، پنجره ای جدید از تفکر ناب اسلامی به روی آنان گشوده گردد. بازتاب جهانی این نامه، همانگونه که انتظار می رفت بسیار گسترده بود و می توان آن را یک بمب خبری نامید. نکته قابل تاملی که ضروری است در اینجا به آن اشاره کرد این است که لازمه آشنایی با یک اندیشه، بهره مندی از منبع و مصدر اصلی است، لذا ضروری است از یک سو جوانان غربی برای آشنایی با دین محمدی به منابع اسلامی رجوع کنند و از طرف دیگر، مسئولیت ما مسلمانان است تا به گونه ای رفتار کنیم که عملکرد ما تعارضی با محتوای قرآن و سنت پیدا نکند.
وظیفه مسلمین است که در میدان عمل مفاهیم الهی و ارزشمند قرآن را در زندگی امروزین بشر کاربردی نماییم، دقیقا همان رسالتی که پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) در حیات طیبه خودشان انجام داده و مورد تاکید آن بزرگواران در طول تاریخ بشری است. زیرا در دین مبین اسلام، نقش امت اسلامی به عنوان الگوی بشریت معرفی شده است. این نامه به معنای متعارف سیاسی، سیاسی نیست بلکه فراتر از یک نامه سیاسی است. نباید این را به اسم یک روش در دیپلماسی عمومی تعریف کنیم زیرا این تلقی، کاهش اهمیت واقعی آن است.
این نامه فراتر از این افق بوده و بازتاب دهنده احساس وظیفه الهیِ عالمی زمان شناس و معتقد است. این نامه از جایگاه یک کشور یا مکتب فقهی کلامی فراتر است. در این نامه با ندای دعوت به حق و اسلام ناب محمدی در سطح جهانی مواجه هستیم. لذا در این نامه ارجاع مخاطب به دو منبع قرآن و شیوه زندگی پیامبر (ص) دیده می شود. دو مولفه ای که برای همه مسلمانان پیرو هر مکتب و مذهبی معتبر است. این نامه اشاعه دهنده روحیه و رویکرد وحدت اسلامی در سطح جهانی است.
بنابراین، رویکرد این نامه بیش از آنکه سیاسی باشد، اعتقادی و فرهنگی است و حقیقتا آنچه در محتوای آن به چشم می خورد، آشنا کردن جوانان غرب با حقیقت اسلام و نگاه درست به محورهای این دین و تحت تاثیر قرار نگرفتن توطئه های ضدصهیونیستی است نه اینکه آنها به طور حتم مسلمان شوند.رهبر معظم انقلاب رسالت خود را به انجام رسانده اند، اما به جهت اثرگذاری روشن تر و فراگیرتر پیام ایشان، لازم است با تبلیغات موثر و ترجمه آن به زبانهایی غیر از زبان های اصلی، امکان ابلاغ آن به تمام جوامع فراهم گردد.
در این زمینه ضروری است تا تلاش های منسجمی برای رساندن پیام قرآن و سنت به گوش تمام جوانان جهان صورت گیرد و با محوریت یک مرکز مشخص، تمام اقدامات آن متمرکز شود. پیامی که از لسان رهبری وارسته و آگاه، ساری و جاری شده و مانند رودی خروشان، می رود تا قلب و روح تشنه انسان های جویای حقیقت را سیراب کند.
منبع: روزنامه حمایت