نماینده/محمود فرشیدی: دور جديد سناريوي يازدهم سپتامبر با حمله به دفتر نشريه شارلي ابدو آغاز شده است. دفتر اين نشريه هتاك و ضدمذهب كه بارها كاريكاتورهايي با موضوع پيامبر گرامي اسلام (ص) درج كرده است، چهار سال پيش نيز به همين دليل به آتش كشيده شد و اين بار با حمله افراد مسلح، تعدادي از كاركنان آن به قتل رسيدند و بلافاصله پس از اين حمله و در شرايطي كه افسر پليس بازجوي عهدهدار تحقيق درباره اين حمله به طرز مشكوكي به ظاهر خود كشي ميكند، بخشهاي بعدي سناريو به اجرا در ميآيد. در نخستين بخش راهپيمايي گستردهاي لااقل در سطح رسانهاي عليه اين حمله در پاريس برگزار شد تا در پوشش محكوميت اين اقدام، چهره سردمداران صهيونيست و طراحان و حاميان اصلي تروريسم در جهان تطهير شود و در گام بعدي، نشريه شارلي ابدو كه پيش از اين در شمارگان ۶۰ هزار نسخه چاپ ميشد و تنها نيمي از نسخههاي آن به فروش ميرفت در هفت ميليون نسخه و به زبانهاي مختلف چاپ شد، آن هم با تكرار چاپ كاريكاتوري از پيامبراعظم حضرت محمد (ص) و با عنوان درشت "ما همه شارلي هستيم" در صفحه اول خود.
سخنگوي وزارت خارجه آمريكا و نخست وزير انگليس حمايت خود را از تكرار اين اقدام موهن نشريه با توجيه دفاع از آزادي بيان اعلام كردند و دولت فرانسه هم با تمام توان به صحنه آمد تا مبادا آزادي تهاجم به مقدسات مسلمانان خدشهدار گردد، حتي ۵۴ نفر هم كه آزادي بيان را باور كردند و با اقدامات تحريكآميز نشريه مخالفت كرده بودند توسط پليس فرانسه به جرم سخنان ضدصهيونيستي دستگير شدند. جالب توجه آنكه كاريكاتوريست همين نشريه در سال ۲۰۰۷ مطلبي در نشريه درج كرد و با اشاره به ازدواج پسر ساركوزي با دختري از يهوديان ثروتمند نوشت كه اين پسر بزودي مدارج ترقي راطي خواهد كرد و به دليل همين اسائه ادب به ساحت مقدسات صهيونيستها با جرم درج مطلب يهودي ستيزانه از نشريه اخراج شد.
اقدام اخير نشريه شارلي ابدو در پوشش آزادي بيان براي استهزاي مقدسات مسلمانان، آنچنان بيشرمانه بود كه پاپ رهبر كاتوليكهاي جهان را نيز به عكسالعمل واداشت كه بگويد: "آزادي بيان يكي از حقوق پايهاي انسانهاست اما اين حق نامحدود نيست و اگر دوستم به مادر من اهانت كند بايد انتظار يك مشت به صورت خود را داشته باشد. " البته با تاملي در آيات الهي به اين نتيجه ميرسيم كه قرآن، استهزا را سنت و حربه كفار ميداند كه عليه همه پيامبران از سر ناچاري به كار گرفتهاند و علت آن را مغرور شدن به حيات دنيوي بيان ميفرمايد و به پيامبر گرامي اسلام (ص) وعده ميدهد كه ما تو را از استهزا كنندگان كفايت خواهيم كرد و پيامد اقدام استهزاكنندگان، دامان خود آنان را فراخواهد گرفت. بر اين اساس، اهانت نظام سلطه جهاني به اسلام و روي آوردن آنان به استهزا اگر چه بسيار تلخ است اما چندان تعجبآور نيست. اما اقدام كساني كه در كشورهاي اسلامي با استكبار جهاني همصدا ميشوند، نظير درج صفحاتي از نشريه شارلي در روزنامه جمهوريت تركيه، شرمآور است و بايد با عكسالعمل شديد مسلمانان مواجه گردد. در كشور ما نيز درج عنوان درشت "ما هم شارلي هستيم" در نشريه "مردم امروز" بايد توسط مراجع قضائي بررسي شود تا روشن گردد كه اين اقدام تا چه اندازه همدستي با توطئه كفار و معاونت در اهانت به مقدسات اسلامي است، زيرا تسامح در برخورد با اينگونه قداستشكنيها موجب تجري عوامل نفوذي دشمن خواهدشد.
اما به درستي علت اين همه سرمايهگذاري نظام حسابگر غرب عليه اسلام چيست؟ چرا در اين فصل از تاريخ، ضرورت حمله به اسلام با اين شدت براي آنان موضوعيت يافته است، چندان كه از هر فرصتي و از هر شيوهاي براي اهانت به مقدسات مسلمانان استفاده ميكنند!؟
آيا دليلي غير از اين دارد كه آنان با تكيه بر تجربيات و روشهاي پيشرفتهاي كه براي شناخت افكار عمومي جهان دارند، از موج گرايش مسلمانان و حتي ديگر مردم جهان به اسلام ناب سراسيمه شدهاند!؟
واقعيت آن است كه استكبار جهاني با تهاجم نظامي نتوانسته است بر ايران به عنوان مهد اسلام ناب محمدي(ص) غلبه پيدا كند و در عراق و سوريه هم رويكرد نظامي آنان و عواملشان، تاثير منفي داشته است. تبليغ الگوي اسلام آمريكايي در برخي كشورهاي منطقه هم موفق نشده است مانع گسترش موج گرايش به اسلام انقلابي شود. تمسك به تروريسم هم نظر سردمداران غرب را تامين نكرد و گروههاي تروريست در پوشش اسلام هم آنچنان كه انتظار ميرفت كاري از پيش نبردند و قادر نشدند جريان جهاني اسلام خواهي و احياي شريعت حضرت محمد (ص) را متوقف سازند و در عرصه فرهنگ نيز مجموعه توليدات فكري نظام سلطه جهاني در برابر منطق فطرت گراي آيين محمد(ص) زمينگير شده است. نتيجه تحريم اقتصادي هم روي آوردن ايران به اقتصاد مقاومتي بوده است. اين چنين است كه اهل باطل همچنان كه قرآن بيان فرموده است به حربه استهزا توسل جستهاند نه بدان معنا كه تصور كنيم هيچ يك از راهكارهاي فوقالذكر را معطل گذاشتهاند.
دشمنان اسلام با طراحي و تكرار سناريوهايي نظير يازدهم سپتامبر و شارلي ابدو ميخواهند احساسات عمومي جهانيان را عليه اسلام و مقدسات اسلامي تحريك كنند و زمينه را براي ايجاد همبستگي عليه اسلام انقلابي فراهم آوردند تا بتوانند اقدامات نظامي خود عليه اسلام انقلابي را توجيه نمايند و به موازات آن افكار عمومي جهانيان را از جنايات اسرائيل منحرف سازند. با توجه به اين اهداف دشمن، مسلمانان وظيفه دارند بيش از پيش براي دفاع منطقي از مقدسات خود و اسلام انقلابي، به پا خيزند و در عرصه جهاني با به كارگيري روزآمدترين رسانهها، حضور يابند. البته در عرصه داخلي بايد با جيرهخواران غرب برخورد قاطع صورت گيرد تا به رسوايي و انزواي آنان بينجامد. در عين حال تهاجم دشمن به محكمترين ريسمان وحدت اتحاد مسلمانان وجسارت وي به ساحت مقدس پيامبر گرامي اسلام (ص) بهترين فرصت را براي وحدت مسلمانان فراهم ساخته است.
امروز بر علماي مذاهب اسلامي فرض است كه دست در دست يكديگر قريب دو ميليارد مسلمان جهان را به صحنه بياورند تا با اقدامات عملي از شخصيت پيامبر گرامي اسلام (ص)
و هويت خويش دفاع كنند و قلم و دندان جسارت كنندگان را بشكنند. مبادا افتادن در دام سناريوي "شارلي" عدهاي را به انفعال بيندازد و با بازي در زمين دشمن از توانمنديهاي عظيم امت اسلامي غفلت ورزند و به دفاع از اسلام در چارچوب تمايلات غرب اكتفا كنند.