گروه سیاسی نماینده - محمدجواد حقشناس استاد علوم سیاسی در دانشگاه آزاد تهران مرکز و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی است.
برای گفتگو با او به دانشکده علوم سیاسی رفتیم و از طرح «همهپرسی» که از سوی رئیس قوه مجریه در همایش اقتصاد ایران مطرح شده بود، آخرین فعالیت حزب اعتماد ملی و اصلاحطلبان در عرصه سیاسی کشور، انشعاب پیشآمده در جبهه اصلاحطلبان، نحوه برخورد روحانی با منتقدان دولت یازدهم، حضور و نقشآفرینی احزاب جدید در بین اصلاحطلبان و عدم انتصاب معاون سیاسی وزیر کشور سؤال کردیم.
وی در این گفتگو از فعالیت حزب اعتماد ملی سخن گفت و با اشاره به اینکه قطعاً برای انتخابات برنامه داریم، در خصوص حضور نماینده اعتماد ملی در جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، اظهارداشت: آقای منتجبنیا بهعنوان نماینده حزب انتخاب شدهاند اما تاکنون شرکت نکردهاند، علت عدم دعوت از وی است.
حقشناس که در زمان انتخابات ریاست جمهوری، ریاست ستاد انتخابات جبهه اصلاحطلبان را بر عهده داشت در مورد انشعاب ایجادشده در این جبهه و اینکه مجید محتشمی سخنگوی جبهه، ریاست او را قبول ندارد و پیشازاین گفته بود فائزی رئیس این جبهه است، افزود: آقای فائزی؟ از خود وی سؤال کنید او هم برای خودش این عنوان را قائل نیست. رئیس جبهه بنده هستم.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی همچنین با اشاره به اینکه دست دولت در سیاست خارجی و مذاکرات هستهای باز است و رهبری از تیم مذاکرهکننده حمایت کردهاند و پرونده هم از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل شد، تصریح کرد: بنده معتقدم در این نوع موارد و قضایا ورود به این مسئله (همهپرسی) را کارساز نمیدانم چراکه حوزه سیاست خارجی، حوزه تخصصی است و وزارت خارجه بهراحتی میتواند کار را بهپیش ببرد.
وی با اشاره به اینکه ما در این ۳۵ سال گذشته همهپرسی نداشتیم، گفت: هرروز نمیتوان برای حلوفصل مسائل به آراء عمومی مراجعه کنیم، بسیار پرهزینه خواهد بود و منطقی هم نیست به اعتقاد بنده باید به سراغ سازوکار انتخابات مجلس با مشارکت حداکثری مردم باشیم.
ماحصل این گفتوگو به این شرح است:
نماینده: رئیسجمهور در همایش اقتصاد ایران موضوع «همهپرسی» را مطرح کرد و طرح این موضوع بازتابهایی را در داخل و خارج به همراه داشت، به اعتقاد شما روحانی چرا از همهپرسی سخن گفت؟
حقشناس: میتوان از چند بعد بحث کرد اول، ماهیت و جایگاه همهپرسی است همهپرسی یکی از پنج نوع مراجعه به آرای عمومی است که در قانون اساسی به آن توجه شده یعنی ما چهار انتخابات داریم (ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان رهبری و شوراها) و یک نوع مراجعه به آرای عمومی بهعنوان همهپرسی تعریفشده است و همهپرسی در سه موضوع انجامشده است، اول بحث خود جمهوری اسلامی (اصل حکومت) که یازدهم فروردین ۵۸ اتفاق افتاد و دو بار هم در خصوص قانون اساسی بود؛ اما نوعی دیگری هم بهعنوان قانونگذاری مستقیم داریم که شاید آقای روحانی به این مورد اشاره کرده و گفته در این سیوپنجساله اتفاق نیفتاده و این اصل مورد مراجعه نبوده است.
قانونگذار اینطور تعریف کرده که در برخی از موارد امکان مراجعه به آرای عمومی در حوزه قانون خاصی امکانپذیر است و رأی نهایی آنها بهمنزله قانون شمرده میشود و یکی از نکات قابلتوجه ماجرا این است «قانون به مصوبهای گفته میشود که مصوبه مجلس شورای اسلامی را داشته باشد و بعدازآن هم به تأیید حقوقدانان و فقهای شورای نگهبان از دو منظر برسد یعنی مغایر قانون اساسی و مغایر با شرع نباشد اما نتیجه رفراندوم قانونگذاری مستقیم، بعد از رأی مردم حکم قانون را پیدا میکند و دیگر مستلزم نظرات فقها و حقوقدانها نیست و بهعبارتدیگر در اینجا رأی اعضای شورای نگهبان مثل یک رأی از چهلوچند میلیون رأی است. اگر بخواهم جمله نهایی را در این بخش عرض کنم میگویم «جایگاه و وزن جمهوریت نظام را کاملاً متبلور میکند و شأن مردم را بهعنوان حتی قانونگذار مستقیم به رسمیت میشناسد» اما نکته دوم ماجرا اینکه بحث رفراندوم عموماً توسط جریانهای منتقد دولت یا منتقد بعضاً حاکمیت مطرح شده بود و آنها خواهان مراجعه به آرای عمومی میشدند تا حالا کسی در سطح روسای قوا یا حتی مقامات رسمی مثل وزرا یا نمایندگان مجلس این موضوع را مطرح نکرده بودند به همین جهت این بحث تازگی دارد. البته رئیسجمهور موضوعی که میخواهد به آرای مردم مراجعه شود را باز نکرده فقط جمله کلی را تحت عنوان مسائل مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مطرح کرد آنهم در یک همایش اقتصادی، به نظرم آقای روحانی این بخش را با هوشمندی در همایش غیرسیاسی ارائه کرد تا بار خیلی سنگین حداقل به لحاظ حقوقی یا سیاسی در فضای منتقدین دولت آقای روحانی که عمدتاً از دوستان اصولگرا و یا جریان رادیکالی هستند و در مجلس مثل جبهه پایداری موقعیت دارند قرار نگیرند. به نظر میرسد روحانی زمان و موقعیت طرح ماجرا (همهپرسی) را مدیریت کرد.
** دست دولت در سیاست خارجی و مذاکرات هستهای باز است
نماینده: یکی از رسانههای اصلاحطلب به قلم سردبیر خود همهپرسی را به مذاکرات هستهای گره زده بود، آیا دولت در زمینه هستهای نیاز به همهپرسی دارد؟
حقشناس: بهطور مثال، این مسئله میتواند در مورد هستهای هم باشد البته به اعتقاد من دولت در بحث هستهای اختیار تام دارد. با توجه به راهبردی که مقام معظم رهبری تحت عنوان نرمش قهرمانه مطرح و تیم مذاکرهکننده را تأیید کردند و اجازه دادند دولت گفتگو کند، حتی پرونده از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل شد و این کارها بدون موافقت رهبری امکانپذیر نبود پس دست دولت در این حوزه بسته نیست. برخی مطرح میکنند که شاید نظر رئیسجمهور پیرامون همهپرسی «بحث حصر» باشد یکی از روزنامهها هم به این مسئله اشاره کرده بود.
به نظرم دست دولت در قضیه هستهای باز است مگر اینکه فرض کنید مسئلهای پیش بیاید مثلاً بر اساس مباحث عنوانشده خطوط قرمزی تعریفشده است و خط قرمز ما تعداد سانتریفیوژها که اعلام کردند باید تا ۱۹۰ هزار سو امکان غنیسازی را داشته باشیم و دیگری برداشتن یکجانبه تحریمها است ممکن است در مذاکرات بحث برداشتن یکجانبه تحریمها مطرح و در این راستا زمانبندی تعریف شود شاید در آن موقع اختلاف نظری بین دولت و مجلس یا نهاد وزارت خارجه که مذاکرات را هدایت میکند با برخی از اعضای شورای امنیت ملی یا برخی از راهبردهایی که مثلاً رهبری بهعنوان خط قرمز تعیین کردند پیش بیایید آنوقت ممکن است طرفین بگویند خیلی خب این خطی بوده که نظام سیاسی تعریف کرده و عبور از این نیاز به تصمیم کل جامعه دارد.
من خودم ورود به این نوع مباحث و این نوع قضایا را خیلی کارساز نمیدانم و فکر میکنم حوزه سیاست خارجی یک حوزه تخصصی است و علیالقاعده جایی مثل وزارت خارجه بهراحتی میتواند کارها را بهپیش ببرد. حتی یکی از کارهای مثبت این دولت انتقال پرونده از شورای امنیت به وزارت خارجه بود چون امر، امر سیاسی است و امنیتی نبوده و نیست، شاید یکی از اشتباهات عمده ما از روز اول حتی زمانی که آقای روحانی دبیری شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشت ارجاع پرونده هستهای به شورای عالی امنیت ملی بود، به اعتقاد من کار درستی نبود. همان زمانی که آقای خاتمی پرونده را به شورای امنیت داد و ادامه آن به دوران آقای احمدینژاد رسید باید پرونده در اختیار وزارت خارجه قرار میگرفت حالا آقای احمدینژاد، متکی را قبول نداشت اجازه میدادند احمدینژاد وزیر امور خارجه مطلوب خود را آنجا تعریف کند تا کارها پیش رود. بههرحال ما میبینیم آقای جلیلی از وزارت خارجه آمد و پرونده را تحویل گرفت خیلی خب آقای جلیلی میتوانست در موضع وزارت خارجه مطلوب آقای احمدینژاد بهجای آقای متکی بنشیند و پرونده را در اختیار میگرفت به نظر بنده انتقال پرونده از وزارت خارجه به شورای امنیت در سالیان گذشته کار، کارشناسی و شاید منطقی نبود.
** طرح برگزاری رفراندوم پیامی برای مجلس بود
نماینده: پس قبول دارید دولت در سیاست خارجی با حمایتهای مردم و رهبری محدودیتی ندارند و نیازی به رفراندوم هم نیست؟
حقشناس: من تا حالا چیزی در خصوص اینکه دست دولت در این حوزه بسته است نشنیدهام. تاکنون بیان دولت و وزارت خارجه این نبوده که با مشکل روبهرو شده مگر اینکه بیاید مشکلش را بیان کند، مثلاً بگوید به نظر میرسد با این روند موجود و با توجه به نگاهی که در مجلس حاکم است برای دولت مشکل ایجاد شده است. در دنیا هنگامیکه دولت با مجلس به مشکل برمیخورد پیشبینیهایی در نظر گرفته شد و ابزارهایی در اختیار مجلس همچون سؤال، استیضاح و حتی سؤال از رئیسجمهور گذاشتهشده است یکبار هم مجلس رأی به عدمکفایت سیاسی رئیسجمهور در زمان آقای بنیصدر داد این نشان میدهد مجلس قدرت عزل رئیسجمهور را دارد. برای اینکه این روند موجب اختلال در کار دولت نشود اختیاری هم به دولتها دادهاند که اگر جایی با مجلس به مشکل برخوردند رئیسجمهور اختیار انحلال مجلس را دارد و مثلاً ظرف دو ماه یا در کوتاهمدت باید انتخابات مجددی برگزار شود، در این انتخابات مجدد ممکن است همان مجلس قبلی حتی تندتر از آن شکیل بگیرد و یا مجلسی همسو با دولت تشکیل شود؛ اما این شرایط (سازوکار انحلال مجلس) در جمهوری اسلامی پیشبینینشده یعنی انحلال از اختیارات دولت نیست. من احساس میکنم به خاطر نوع ساختاری که الآن در مجلس وجود دارد دولت احساس میکند مجلس نگاه و رأی آن، رأی اکثریت مردم نیست فلذا فکر کرده میتواند مستقیماً به آرای عمومی مراجعه کند، درواقع این پیام را به مجلس میرساند" اگر شما بخواهید این مسیر را دنبال کنید خب من ناچار میشوم از مردم سؤال کنم" یعنی دولت میخواهد به مجلس توجه دهد "آرای کف جامعه آن آرایی نیست که شما دارید و دنبال میکنید" و مواضع شما با مواضع کلیت جامعه همخوانی ندارد.
** هر چیزی را نمیتوان بهراحتی به همهپرسی گذاشت/ رفراندوم نیاز به نظر مجلس دارد
نماینده: این پیام و یا تهدید است؟ بالاخره همهپرسی نیاز به رأی نمایندگان مجلس دارد و در گذشته در دوره خاتمی و احمدینژاد هم همهپرسی مطرح شده بود، دولت و شخص رئیسجمهور از کلیدواژه همهپرسی به دنبال چه میگردند؟
با سازوکاری که در بازنگری درخصوص بحث رفراندوم بوجود آمده امکان اینکه هر چیزی را بهراحتی به رأی عموم بگذارید ندارید یعنی آن مسیر هم باز نیاز به نظر مجلس داردحقشناس: این مسئله درواقع زمانی پیش میآید که دولت احساس کند در افکار عمومی دچار مشکل شده و مسئلهای کلان را باید بهعنوان یک روش حل منازعه در سیاستگذاری به نظر مردم بگذارد حالا ممکن است این محل نزاع با نهادی مثل مجلس یا قوه قضاییه و یا شورای امنیت باشد حتی ممکن است تفاوت دیدگاه داشته باشند، البته با سازوکاری که در بازنگری در خصوص بحث رفراندوم به وجود آمده امکان اینکه هر چیزی را بهراحتی به رأی عموم بگذارید ندارید یعنی آن مسیر هم باز نیاز به نظر مجلس دارد گر چه من خودم درواقع بحث بازنگری را به لحاظ قوت مثل اصل قانون اساسی که توسط خبرگان مردم تنظیم و تصحیح شد نمیدانم.
نماینده: به نظر شما بهعنوان فعال سیاسی اصلاحطلب دولت روحانی در افکار عمومی با مشکل مواجه شده است؟
حقشناس: من فکر میکنم افکار عمومی جامعه، امروز با دولت است حتی به نظر میرسد کسانی هم که به دولت رأی ندادند در این مدت موضع تقابلی و منفی نگرفتهاند بنابراین وضعیت دولت در مقایسه با سال ۹۲ افت نکرده و همان وضعیت قبل را دارد.
نماینده: آقای دکتر الآن مجلس هم در برخی از مسائل از دولت حمایت میکند، شما هم معتقد هستید دولت در سیاست خارجی محدودیتی ندارد و جایگاه قبلی خود را همچنان حفظ کرده است پس چرا به دنبال همهپرسی است؟
حقشناس: انتظار دارم آقای روحانی روشن و صریح ابعاد این ماجرا (همهپرسی) را بشکافد.
نماینده: رسانههای همسو با دولت این همهپرسی را به مذاکره ربط دادهاند
حقشناس: عرض کردم با توجه به خطوط قرمزی که توسط رهبری تعریفشده احساس میکنم شاید بگویند آن خطوط قرمز قابلیت به نتیجه رسیدن در مذاکرات با ۱+ ۵ را ندارد و دولت برای حلوفصل آن ماجرا نیاز دید آرای افکار عمومی آن خط قرمز را تعیین کنند.
** همهپرسی پرهزینه و منطقی نیست، به فکر مشارکت حداکثری مردم در انتخابات باشیم
نماینده: آقای حقشناس خطوط قرمز کاملاً مشخص است، حالا دولت بخواهد در زمینه هستهای و یا در حوزههای دیگر همهپرسی برگزار کند این روند عادی خواهد شد و میخواهد در حوزههای دیگر هم همهپرسی برگزار کند، آیا واقعاً این امر به صلاح مردم و نظام است؟
اگربخواهیم برای حلوفصل مسائل به آرای عمومی مراجعه کنیم فکر میکنم هم بسیار پرهزینه خواهد بود و هم منطقی نباشد من فکر میکنم باید به سراغ سازوکار انتخابات مجلس و مشارکت حداکثری برویم.حقشناس: نگاه کنید ما الآن یک همهپرسی در کشوری مثل سوئیس داریم که خیلی از پارلمانها مستقیماً رأی مردم را میگیرند. شما نگاه کنید کشور بسیار کوچک با جمعیتی که دارد از طریق سیستم الکترونیک و مجازی همهپرسی و انتخابات در آنجا برگزار میشود؛ اما کشوری مثل ما با ۸۰ میلیون جمعیت با وسعتی اینگونه، با آبوهوای متغیر اگر بخواهیم برای حلوفصل مسائل به آرای عمومی مراجعه کنیم فکر میکنم هم بسیار پرهزینه خواهد بود و هم منطقی نباشد من فکر میکنم باید به سراغ سازوکار انتخابات مجلس و مشارکت حداکثری برویم.
رهبری در انتخابات چند شاخص مهم را مطرح کرده بودند اول رقابتی بودن انتخابات بود، یعنی اینکه همه سلایق در انتخابات باشند و انتخابات رقابتی برگزار شود بنابراین باید امکان مشارکت عمومی مردم فراهم شود. موضوع دیگر که از سوی ایشان در زمان انتخابات مطرح شده بود این بود" حتی فرزندانم از رأی من خبر ندارند" و از همه مهمتر اینکه در روز انتخابات فرمودند: انتخابات حقالناس است به نظرم حقالناس را به مجریان و ناظران انتخابات گفتند چون ایشان به فرد عادی این پیام را نمیدهند. من فکر کنم اگر دو نهاد وزارت کشور بهعنوان مجری انتخابات و شورای نگهبان بهعنوان ناظر انتخابات این محورهایی که رهبری در انتخابات ۹۲ ترسیم کردند در دستور کار قرار دهند قطعاً مجلسی شکل خواهد گرفت که با افکار عمومی و خواستههای مطالبات جامعه خیلی نزدیک خواهد بود و این احساسی که امروز در جامعه به وجود آمد مبنی بر اینکه مجلس مطالبات عمومی جامعه را بیان نمیکند هم مرتفع میشود و این سخنان نیز دیگر پیش نمیآید.
همچنین اگر میخواهد رفراندوم شکل بگیرد طبیعتاً سازوکار خود را میخواهد. مثلاً باید قبلاً موافقین و مخالفین نظر خود را بدهند، رسانهها وارد بحث و گفتگو شوند مجلس اظهارنظر کند چون بالاخره باید به تصویب مجلس و بعد به تأیید رهبری برسد از این باید رو قواعد خود را طی کند. نتیجه اینکه همانطور که شما در انتخاب رئیسجمهور و نماینده مجلس پرسش و بحث میکنید رزومه میخوانید در مورد آن قانون هم طبیعتاً همه بحث میکنند و بر اساس آن دیدگاه و نگاه خود را تنظیم میکنند.
**کواکبیان دیگر عضو جبهه اصلاحطلبان نیست/ نامه به «اوباما» با نظر اکثریت اعضای جبهه تهیه شد
نماینده: از طرح همهپرسی بگذریم، آقای حقشناس سرنوشت جبهه اصلاحطلبان به کجا انجامید؟
حقشناس: جبهه فعال و جلسات خود را برگزار میکند، هفته گذشته و این هفته جلسه داشت و حدود ۲۵ روز پیش هم دیداری با آقای عارف داشت، جبهه اصلاحطلبان همچنان در حال فعالیت است.
نماینده: بالاخره انشعابی در درون جبهه اصلاحطلبان ایجاد شده است، آقای کواکبیان سرمنشأ این اختلاف را نامه بخشی از اصلاحطلبان به اوباما میداند، قبول دارید ارسال این نامه باعث انشعاب در جبهه اصلاحطلبان شد؟
حقشناس: نه، آن نامه با نظر اکثریت اعضای جبهه تهیه شد و درواقع نامهای که فرستاده شد دفاع از ملت ایران بود ضمن اینکه آقای احمدینژاد هم آمد به آقای اوباما نامه نوشت. نوشتن نامه در دفاع از ملت یکی از وظایف شخصیتها و گروههای سیاسی است، ممکن است آقای کواکبیان موافق نباشند البته وی بعداً از جبهه اصلاحطلبان بیرون رفت و هماکنون عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و دیگر عضو مجمع ما نیست.
نماینده: پیشازاین خبری مبنی بر انتخاب شما بهعنوان رئیس جبهه اصلاحطلبان منتشر شد که مجید محتشمی "سخنگوی جبهه" نسبت به آن واکنش نشان داد و گفت این خبر صحت ندارد، آیا همچنان رئیس این جبهه هستید؟
حقشناس: بله، بنده همچنان مسئول جبهه هستم.
** رئیس جبهه اصلاحطلبان من هستم، فائزی برای خود عنوان ریاست را قبول ندارد
نماینده: آقای دکتر، طیف دیگری از جبهه اصلاحطلبان ریاست شما را قبول ندارند و میگویند هماکنون آقای فائزی ریاست جبهه را بر عهده دارد
حقشناس: آقای فائزی؟ از خود وی سؤال کنید او هم برای خود این عنوان را قائل نیست.
نماینده: اما سخنگوی جبهه یعنی مجید محتشمی ریاست شما را قبول ندارد ازاینرو سرنوشت جبهه اصلاحطلبان مشخص نیست، بخشی ریاست شما و بخشی دیگر ریاست فائزی و سخنگویی محتشمی را قبول دارند.
حقشناس: جبهه الآن مشکل ندارد، کارهایش را انجام میدهد و انشاءألله همین مسیر رو ادامه خواهد داد.
نماینده: شما علاوه بر عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، دبیر کانون فارغالتحصیلان استان بوشهر نیز هستید، آیا این تشکل قصد پیوستن به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را ندارد؟
حقشناس: من از موضع همان تشکل در مجمع اصلاحطلبان هستم چون اعتماد ملی عضو اصلاحطلبان نیست.
نماینده: اما حزب اعتماد ملی اخیر به جمع اصلاحطلبان پیوسته
حقشناس: نه
نماینده: آقای منتجبنیا خبر داد که این حزب به جمع اصلاحطلبان پیوسته است
حقشناس: شورای هماهنگی اصلاحات را گفتند.
** عدم دعوت شورای هماهنگی از حزب اعتماد ملی/ منتجبنیا تاکنون در جلسات شورا شرکت نکرده است
نماینده: بله، منظور، همان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است، آیا آقای منتجبنیا بهعنوان نماینده حزب اعتماد ملی در جلسات شورای هماهنگی شرکت میکنند؟
حقشناس: تا حالا شرکت نکردند.
نماینده: به چه علت شرکت نکردند؟
حقشناس: به نظر من شاید دعوت نشدند. بههرحال در آخرین مصوبه شورای مرکزی حزب پیوستن حزب اعتماد ملی به شورای هماهنگی اصلاحات به تصویب رسید و آقای منتجبنیا قرار شد بهعنوان نماینده حزب اعتماد ملی در جلسات شرکت کند.
نماینده: در حال حاضر اکثر احزاب اصلاحطلب عضو شورای هماهنگی اصلاحات هستند، حزب ندا هم میخواهد به این جمع اضافه شود از سوی دیگر شورای مشورتی خاتمی هم فعال شده است و تعدادی از اعضای این شورا ارتباط بسیار نزدیکی با شورای هماهنگی دارند، بنابراین در این فضا سهمی به جبهه اصلاحطلبان داده نشده است، چرا؟
حقشناس: ما الآن در اصلاحطلبان دو جبهه داریم. اول: شورای هماهنگی اصلاحات و دیگری هم جبهه اصلاحطلبان و یک شخصیت محوری به نام آقای خاتمی ایفای نقش میکند، آقای عارف هم هستند و در انتخابات فعال شدهاند این چهار جریان امروز بهعنوان چهار جریان اصلی در درون خانواده اصلاحات شناخته میشوند که در حال انجام کارهایشان هستند.
نماینده: آیا جبهه اصلاحطلبان در انتخابات با شورای هماهنگی اصلاحات ائتلاف میکند؟
حقشناس: قرار بر این است هرکدام کارشان را انجام دهند و فعلاً هم بحث ائتلاف مطرح نشده است ولی به اعتقاد بنده جریان اصلاحطلبی با هماهنگی حداکثری انشاءألله در انتخابات با کمترین اختلاف و تفرقه حضور خواهد داشت.
** حزب اعتماد ملی فعال است/ برای انتخابات برنامه داریم
نماینده: آقای حقشناس از حزب اعتماد ملی چه خبر؟
حقشناس: استانها فعال هستند، کار میکنند.
نماینده: اعتماد ملی برای انتخابات مجلس چه برنامهای طراحی کرده است؟
حقشناس: طبیعتاً وارد انتخاباتم میشویم
نماینده: یعنی هماکنون چراغ جلسات حزب اعتماد ملی روشن شده است و میخواهد در دوره جدید فعال ظاهر شود؟
حقشناس: بله، البته نه بهطور تمام و کمال ولی مصوبهای داشتیم مبنی بر اینکه استانها فعال شوند که دارند فعال میشوند و انشاءألله تا آخر امسال بتوانیم به حداکثر ظرفیت خود برسیم.
** اصلاحطلبان در حق «ندا» قصاص قبل از جنایت مرتکب شدند
نماینده: آقای حقشناس شما در دولت اصلاحات مدیرکل سیاسی وزارت کشور بودید و بهخوبی با سازوکار فعالیت و صدور مجوز احزاب آشنا هستید، در حال حاضر ما بیش از ۲۴۰ حزب، تشکل و انجمن سیاسی داریم که بهتازگی حزب ندای ایرانیان هم مجوز خود را از کمیسیون ماده ده احزاب دریافت کرد، این روزها هم خبر رسیدگی به پرونده حزب اتحاد ملت در کمیسیون اعلام شده بهعنوان فعال سیاسی و مدیر اسبق وزارت کشور تکثر احزاب در عرصه سیاسی کشور را چگونه ارزیابی میکنید، برخی بر این باورند بهجای تکثر احزاب به سمت تشکیل حزب فراگیر حرکت کنیم. آیا با تکثر بیشازحد احزاب موافق هستند؟
حقشناس: الآن حدود ۲۵۰ تشکل پروانه گرفتهاند و این اتفاق خوبی نیست، یکی از راهها این است که جریانهای اصلی کشور (اصولگرا و اصلاحطلب) این مسئله را مدیریت کنند. الآن حداقل ۷۰، ۸۰ حزب اصلاحطلب و ۵۰، ۶۰ حزب اصولگرا داریم و بقیه هم اینطرف و آنطرف به همین جریان (اصلاحات) نزدیک هستند و باید تلاش کنیم به سمت راهاندازی احزاب فراگیر، حرفهای و استاندارد حرکت کنیم و من فکر میکنم هم مجلس هم دولت و هم نخبگان باید به این امر اهتمام بورزند و به لحاظ ساختاری مشکل را حل کنند.
ما بر اساس قاعده قبلی وقتی نگاه میکنیم میبینیم ۲۵۰ تشکل مجوز گرفتند حالا دو تا هم به آنها اضافه شوند و ۲۵۲ تشکل شوند چرا اینقدر حساسیت به خرج میدهیم، حتی من به دوستان اصلاحطلبم که در مقابل ندا موضع میگرفتند میگفتم «آقا، ۷ حزب اصلاحطلب آمده، حالا ندا هم یکی از آنها اتفاقی نمیافتد و ما هم مقداری خویشتنداری کنیم اجازه بدهیم، شاید این دوستان آمدند و توانستند گام مؤثری را بردارند. اگر در کارشان اشکالی پیش آمد و در آینده مسیر را درست نرفتند، موضع نادرستی گرفتند خیلی خب در آن موقع شما میتوانید موضع بگیرید اما به نظر من نیامده موضعگیری میکنید پسندیده نیست.
نماینده: درباره حزب اتحاد ملت چه نظری دارید؟ این حزب همان جبهه منحله مشارکت است
حقشناس: باز این هم قصاص قبل از جنایت است. ببینید در مورد ندا بعضی از دوستان اصلاحطلب قصاص قبل از جنایت کردند و در مورد این حزب هم دوستان اصولگرا و تعدادی از نمایندگان مجلس این کار را انجام دادند. هنوز ظرفیت، تحمل و مدارا که لازمه کار سیاسی است در جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی وجود ندارد. با "مشارکت" برخورد شد و الآن عدهای از اعضای این حزب در زندان هستند یا منع سیاسی شدهاند اما بهعنوان تشکل وسیع و گسترده، هوادارانی را در سطح جامعه دارند آیا برخورد با مشارکت، برخورد با همه اعضا و طرفداران این تشکل بود؟ نبود، سیستم قضایی هم چنین تلقی نداشت.
حالا اگر یک عده از آنها که بیرون بودند و فعالیت میکردند بخواهند تشکلی راه بیندازند به کجای دنیا برمیخورد! چه مشکلی ایجاد میشود؟ چرا تحمل ما اینقدر کم است. به فرض اگر فردا دوباره مسیر غلطی رفت با آن برخورد قانونی صورت میگیرد. معتقدم از ابتدا بخواهیم تمامیت طلبانه برخورد کنیم هم به جامعه لطمه زدیم و هم فرصت را از تعدادی کسانی که در جامعه هستند و میخواهند فعالیت سیاسی کنند میگیریم و عملاً به موفقیت توسعه سیاسی در کشور لطمهای میزنیم.
نماینده: به گفته خود شما با حزب مشارکت برخورد شد و هماکنون برخی از اعضای ارشد این حزب منحله در زندان حضور دارند، بر اساس آخرین اخبار اعضای مؤسس حزب اتحاد ملت را اعضای حزب مشارکت تشکیل میدهند اما در این دوره نیروهای سفید را وارد عرصه کردند، بنابراین مسیر همان مسیر مشارکت خواهد بود
حقشناس: فرق نیروی سفید با نیروی قرمز چیست؟
نماینده: نیروی سفید پرونده کیفری از خود به جا نگذاشته است
حقشناس: خیلی خب وقتی ما میگوییم که این آقا دادگاه رفته؛ یعنی خط قرمز را رد و سیستم قضایی هم با او برخورد کرده، تازه من رو این قضیه حرف دارم یعنی میگویم هنوز جرم سیاسی را تعریف نکردیم و بعد میآییم یک عده را بر اساس فعالیت سیاسی محاکمه میکنیم درصورتیکه مسیر حقوقی را طی نکردیم.
اصلاً حزب اتحاد ملت، مشارکت نیست اتحاد ملت، با چهار آدم جدید، منطق دار و قاعده دار میخواهد فعالیت کند و حتی رفتاری که برخی از دوستانشان انجام دادند آنها با همان مثال گفتهشده این رفتارها را نکردند بنابراین باید یکجور دید؟ما بهجای اینکه بیاییم از نطفه جلوی این ماجرا را بگیریم اجازه فعالیت بدهیم تا آنها هم بتوانند کارشان را انجام دهند، جایی هم اشتباه کردن آدم جلوی اشتباهشان را میگیرد. این برخوردها دقیقاً مثل کلاس درس میماند، بگوییم چون در کلاسی عدهای خطا کردند باید تمامی ۲۵ نفری که در کلاس هستند از دم چوب بخورند، نه عدل، نه عقل، نه تجربه و نه منطق اینرو میگوید، چرا باید اینگونه برخورد کرد؟ اصلاً حزب اتحاد ملت، مشارکت نیست اتحاد ملت، با چهار آدم جدید، منطق دار و قاعده دار میخواهد فعالیت کند و حتی رفتاری که برخی از دوستانشان انجام دادند آنها با همان مثال گفتهشده این رفتارها را نکردند بنابراین باید یکجور دید؟
نماینده: الآن بیش از هشت ماه صندلی معاونت سیاسی وزارت کشور خالی است و گفته میشود گزینه نهایی باید به تأیید معاون اول رئیسجمهور برسد بهعنوان فردی که سابقه حضور در وزارت کشور را دارد آیا موافق هستید معاونت سیاسی با تائید نهایی دولت و یا معاون اول انتخاب شود؟
حقشناس: قطعاً به مصلحت نیست، اینیکی از آسیبهای جدی کشور و یکی از نقاط ضعف دولت آقای روحانی است.
نماینده: با توجه به اینکه شخص اسحاق جهانگیری رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران است چرا این مأموریت به او در دولت سپردهشده است؟
حقشناس: دقیق نمیدانم، گویا ترتیبی بوده که خود آقای رئیسجمهور در نظر گرفته است. یادم میآید آقای احمدینژاد هم با وزرا شرط کرده بود که معاونشان را با او هماهنگ کنند. این شرط را آقای رئیسجمهور میتواند با وزرا بگذارد.
نماینده: دورهای که شما در وزارت کشور بودید، معاون سیاسی باید با هماهنگی رئیسجمهور یا معاون اول انتخاب میشد؟
حقشناس: قبلاً اینگونه نبود. البته بعضی از وزرا میآمدند با آقای رئیسجمهور مشورت میکردند، این کار بهمنزله شرط رئیسجمهور اسبق (آقای خاتمی) نبود اما در زمان آقای احمدینژاد میثاق نامه امضا شد و یکی از شرایط این بود که معاونتها با نظر رئیسجمهور انتخاب شوند.
نماینده: آیا قبول دارید که دولت تمایل دارد یک اصلاحطلب معاون سیاسی وزارت کشور شود؟
حقشناس: من در این بخش نشنیدم آقای روحانی چنین شرطی را گذاشته باشد اما چون آقای وزیر منتصب به یکی از جریانهای سیاسی هست و آقای روحانی نظرش از همان ابتدا این بود اعتدال را رعایت کند میگوید اگر وزیری خود وابسته به یک جریان سیاسی است اگر معاون او به جریان سیاسی دیگر منتصب باشد بهتر است و این حرف، حرف درستی است.
** دولت باید رویه خود با منتقدان را اصلاح کند/ به کار بردن کلمه بیسوادها از سوی رئیسجمهور اتفاق خوبی نبود
نماینده: آقای حقشناس، نحوه برخورد دولت با منتقدان را چگونه ارزیابی میکنید؟ رئیس دولت یازدهم از واژههایی همچون بیسواد، تازه به دوران رسیده و بدون شناسنامه استفاده کرد درحالیکه رؤسای جمهور سابق از این نوع واژه و ادبیاتها استفاده نمیکردند، تحلیل شما چیست؟
حقشناس: آدمها شخصیت خاص خودشان را دارند، من میگویم در گفتگو با مخالفین باید فرصتی به آنها بدهیم البته برخی از مخالفین هم ادبیات مناسبی استفاده نمیکنند در همین راستا به دلواپسان و مواردی ازایندست انتقاداتی وارد میشود. همچنین بعد و قبل از صحبتهای آقای رئیسجمهور را باید دید تا به یک قضاوت منصفانه رسید. من فکر میکنم آنجایی که وی داشت بحث بیسوادها را مطرح میکرد، حرف اصلیاش این بود "دانشگاهیها هم باید اظهارنظر کنند لزوماً به کار بردن کلمه بیسوادها یک اتفاق خوب نبود من هم ازاینجهت با شما همراهم اما مثلاً ایشان (رئیسجمهور) در آن بخش از صحبتهایش میخواست بگوید "وقتی آنها (منتقدین) اظهارنظر میکنند چرا شما که در دانشگاه هستید اظهارنظر نمیکنید البته معتقدم در بیان لحن و بعضاً کلمات باید دقت لازم صورت بگیرد.
نماینده: قبول دارید رؤسای جمهور گذشته از این واژهها خطاب به منتقدین خود استفاده نمیکردند؟
حقشناس: من خیلی موافق مقایسه بین دولتها نیستم، به نظرم آقای احمدینژاد اصلاً به نظرات منتقدینش توجه نمیکرد یعنی کار خودش را میکرد حالا اگر رقیب هر کاری میخواست انجام بدهد، انجام بدهد. با یک لبخند، شگردی خاص، شوخیهای خاص یا استفاده از کلمات کوچه و بازاری میگذراند اصلاً ما یادمان نرفته احمدینژاد، آقای لنکرانی که در کابینه اول (دولت نهم) بود و سپس منتقد شد را با هلو مقایسه کرد و به همین راحتی این آقا را که بعداً کاندیدای ریاست جمهوری شد سوزاند یا استفاده از برخی از تعبیراتی که مقابله با برادران لاریجانی بود را به کار برد. بعضی از تعابیری هم که نسبت به بیرون داشت خوب نبود مثلاً تحریمها را کاغذ پاره میدانست به نظر من قطعنامهها کاغذ پاره نبود. به نظر میرسد آقای روحانی کلمات را میشناسد و به کار میبرد و اینطور نیست که این کلمات ناشناخته و درواقع بدون توجه استفاده شود احتمال زیاد وی (روحانی) در برخی از کلماتی که به کار میگیرد میخواهد پیامهایی را هم به طرف مقابل برساند، من اینگونه احساس میکنم.
نماینده: آقای حقشناس شما به ادبیات رئیسجمهور سابق اشاره کردید، اما احمدینژاد و یا حتی خاتمی هیچگاه منتقدان خود را بیسواد، بیشناسنامه و تازه به دوران رسیده معرفی نمیکردند، این واژهها چه پیامی میتواند داشته باشد؟
حقشناس: اگر بخواهم پیشنهادی به مشاوران آقای روحانی و وی بدهم میگویم از این واژههایی که دلخوری ایجاد میکند استفاده نکنند، یعنی جملاتی که باعث انتقاد و ناراحتی منتقدین میشود (منتقدینی که از سر دلسوزی مطالبی مطرح میکنند) استفاده نکنند.
آقای دکتر از وقتی که به ما دادید کمال تشکر را دارم.
حق شناس: خواهش میکنم. موفق باشید.
گفتگو از: سیدمهدی حسینی