نماینده/محمود فرشیدی: هزينه و فايده كردن، نه تنها يكي از بديهيات و اصول اوليه در علم اقتصاد، بلكه در تمامي امور زندگي است و هر فردي هنگام اتخاذ تصميم در زندگي، نخستين و مهمترين معاملهاي كه به ذهنش خطور ميكند همين مقايسه است كه چه چيزي هزينه ميكند و چه چيزي به دست ميآورد.
علمالهدي به بازخواني جريان اصولگرايي پرداخت و توضيح داد: در گذشته جامعه روحانيت و جامعه مدرسين در رأس قرار داشتند و نخبگان براساس تجربه تصميمگيري ميکردند و در ادامه نيز نيروهاي متدين در ميدان حرکت به عنوان پيرو و پيادهنظام عمل ميکردند که در نهايت اصولگرايي فاتح ميشد. عضو مجلس خبرگان رهبري ادامه داد: اين مربوط به اصولگرايي است و در ۳۵ سال گذشته آن پيادهنظامها پيرو بودند اما امروز خودشان بزرگان قوم شدهاند و نميتوان گفت بايد امروز هم پيادهنظام باشيد و هرچه ما ميگوييم قبول کنيد چرا که بايد بپذيريم اينها بزرگ شدهاند در محيط آکادميک و روحانيت صاحب انديشه هستند لذا بايد در تصميمگيريها سهيم شوند. وي در ادامه به تشريح عنصر سوم همگرايي اصولگرايان اشاره کرد و اظهار داشت: عنصر سوم ماهيت وحدت تکليفمحوري است؛ تفاوت اصولگرايي با جريانات لائيک در همين تکليفمحوري است و اصولگرايي به دنبال قدرت و وکالت نبوده و نيست و تا پاي جان از حاکميت اهل بيت که در انقلاب اسلامي متجلي است، حمايت ميکند. علمالهدي با تأکيد براينکه در پاي ولايت اگر تکهتکه هم شويم بايد اين پرچم را جهاني کنيم و اين نقطه آخر است، افزود: با تکليفمحوري وحدت تضمين ميشود. علمالهدي در حاشيه همايش همگرايي اصولگرايان در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سئوال خبرنگار فارس در خصوص تلاش جريان نفوذي جهت حاشيهسازي براي دولت اظهارداشت: برخي افراد که در فتنه ۸۸ دچار مرگ سياسي شدند اين دولت را براي تجديد حيات سياسي خود ابزار کردهاند. وي تاکيد کرد: شخص رئيس دولت و دولتمردان بايد روي اين مسئله فکر کنند و گُرده خود را زير قدمهاي اين جريانها ندهند.
حدادعادل:اصولگرايان با درک شرايط تصميم مي گيرند
رئيس فراکسيون اصولگرايان مجلس نيز در اين همايش با تأکيد بر اينکه ما بايد به استقلال کشور در همه دورهها بينديشيم، تصريح کرد: براي اين استقلال يک روز در جبههها و در مقابل صدام بعثي در حال دفاع بايد بود و يک روز هم اصرار بر سر حقوق حقه ملت ايران در استفاده از انرژي هستهاي و داشتن سانتريفيوژ؛ اين استقلال بايد همواره محفوظ بماند.
وي ادامه داد: رهبري تأکيد دارد که اگر در جمهوري اسلامي ذرهاي عقبنشيني براي مخالفت با استکبار وجود داشته باشد استکبار به هيچ عقبنشيني قانع نخواهد شد بنابراين همه بدانيم که انقلاب تمام نشده است بلکه استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي يک امر دائمي است و داراي درجات است و ما بايد براي رسيدن به درجات بالاتر تلاش کنيم.
ملت ايران هم از روزي كه درميدان مبارزه با رژيم پهلوي گام نهاد، پياپي و در مواجهه با سختيها و مشكلات، بر همين اساس راه عزت خود را انتخاب و پيشرفت كرد تا بدانجا رسيد كه امروز به عنوان قدرت تعيين كننده منطقه، دوستان و همراهان فراوان يافته است و در عرصه بينالمللي نيز سر آن دارد كه هندسه كنوني قدرت را در جهان برهم زند و در معادلات آينده سهمي تاثيرگذار به خود اختصاص دهد.
روشن است كه براي دستيابي به اين جايگاه غرورآفرين، مردم ايران رنجها و مرارتها كشيدهاند و براي برداشته شدن هر يك از بندهاي اسارت و هر مرحله خروج از سيطره استكبار جهاني، هزينهاي سنگين پرداختهاند و اين همه را با اين باور تحمل كردهاند كه فايدهاي عظيم نصيبشان شده است و ميشود. تهديدها، زندانها، شكنجهها، تبعيدها، شهادت عزيزترين فرزندان اين مرز و بوم، همه و همه هزينه گرانبهايي است كه ملت ايران پرداخته است تا به آرمان خويش يعني استقلال، آزادي و حاكميت جمهوري اسلامي دست يابد.
البته دشمن سرخورده، همچنان براي سيطره مجدد كمين كرده است و هيچ فرصتي را براي گرفتن استقلال ملت ايران از دست نميدهد و اگر ديروز با تجاوز نظامي، نتوانست به مقصود خويش برسد، امروز با ترفندهاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي، همچنان انديشه شوم خود را دنبال ميكند و اين روزها با تشديد تحريم اقتصادي، تصور ميكند خواهد توانست ملت ايران را وادار به تمكين در برابر نظام سلطه جهاني نمايد و مجبور كند تا گام به گام از آرمانهاي انقلاب خويش دست بردارد و به عنوان يكي از رعاياي دهكده جهاني در برابر كدخدايي آمريكا تسليم شود. تفسير ساده اين معادله يعني هزينه كردن استقلال ملت ايران، در مقابل دريافت رفع تحريم به عنوان فايده، البته به شرط آنكه بتوان به تعهد دشمن اعتماد كرد! و پرواضح است كه اگر صورت مسئله با همين شفافيت براي افكار عمومي مطرح شود، غيرت ملي و ديني ايرانيان و بلكه هيچ ملتي حاضر به پذيرش اين معامله خفت بار نخواهد شد. اينكه آمريكا در موقعيت استكباري كنوني، اين چنين از موضع تكبر و توهم با ملت ايران برخورد كند، جاي شگفتي نيست چرا كه تكبر زايل كننده عقل است وگرنه عاقل كسي است كه از تجربيات زورآزمايي با ايران و از جمله شكست در عراق، سوريه، لبنان و فلسطين پند بگيرد اما جاي شگفتي از موضعگيري كساني است كه سادهانديشانه، فريب دشمن را ميخورند و در قالب تعابير فريبنده و از زبان دوست، كلام دشمن را رواج ميدهند.
غالبا اساس تفكرات اينگونه افراد آن است كه به دليل مرعوب شدن در برابر دشمن، نه به خود اعتماد دارند و نه به قدرت ملت و نه با اعجاز و وعده خداوند كه پيروزي مومنان را تضمين فرموده است و به همين سبب به راهبرد:
«تكيه بر نيروهاي داخلي براي گرفتن حربه تحريم از دشمن» *
اعتماد ندارند و صرفا راهكارهايي را ميپذيرند كه متكي بر جلب نظر كدخداي مستكبر جهان باشد و به دليل همين ضعف روحيه و خود باختگي در برابربيگانه است كه به دستاوردهاي ملت ايران هم با ديده ترديد مينگرند و به نهادهاي انقلابي، گوشه و كنايه ميزنند و گاه با جملات استهزاآميز از افتخاراتي نظير فناوري هستهاي و صنايع موشكي ياد ميكنند و هنگام نام بردن از اين سرمايههاي ملي كه همانند دستاوردهاي دفاع مقدس، نوعي تقدس يافته و حاصل خون عزيزترين شهداي كشور است و نقش راهبردي و بازدارنده آن آمريكا و اسرائيل را نگران ساخته است، واژههايي سخيف به كار ميگيرند.
همچنين اين سياست پيشگان ناباور اين چنين ميپندارند يا چنين وانمود ميكنند كه نوعي تعارض بين آرمانهاي ملت ايران و حل مشكلات روزمره آنان از جمله مسائل اقتصادي و معيشتي وجود دارد البته با زباني خيرخواهانه! نظير وانمود كردن تقابل بين چرخ سانتريفيوژ و چرخ زندگي مردم يا تعارض نشان دادن بين ارتقاي معنويت مردم و سطح معيشت آنان!
پيام اين تحليل و تعارض نمايي آن است كه مردم قدري از معنويات خود دست بردارند و تا اندازهاي هم دستاوردهاي فناوري هستهاي خويش را به فراموشي بسپارند تا شايد نظام سلطه جهاني عنايتي بكند. به تعبير حافظ:
گر ميفروش حاجت رندان روا كند
ايزد گنه ببخشد و دفع بلا كند!
نمونه ديگر، وانمود كردن وجود تعارض بين حل مشكلات اقتصادي با سياست خارجي است و كليد حل مشكلات اقتصادي را در حل مسائل سياست خارجي دانستن، بدون آنكه روشن كنند ملت ايران از كدام يك از اصول سياست خارجي خود و چرا بايد عقبنشيني كند و چه تضميني وجود دارد كه در صورت عقبنشيني، آمريكا به تعهدات خود عمل خواهد كرد؟ حال آنكه
هم اكنون مقامات آمريكا به صراحت و با وقاحت اعلام ميكنند كه حتي در صورت عقبنشيني ايران از مسائل هستهاي، تحريمها برداشته نخواهد شد.
برخي ديگر از اصحاب اين تفكر هم بيآنكه صريحا اعلام كنند كه از اصول انقلاب دست كشيدهاند در قالب دلسوزي براي مردم ميگويند انقلاب اسلامي، حادثهاي بوده كه در گذشته اتفاق افتاده است و بايد پرونده آن بسته شود و مردم به جمهوري اسلامي راي دادهاند نه به انقلاب اسلامي.
صاحبان اين تفكر وابسته، هنگامي كه در عمل مشاهده ميكنند ديدگاههاي آنان به دليل ناهمگوني با ساختار نظام اسلامي، قابليت تحقق و اجرا ندارد و نميتوانند مراجع عالي و قانوني را وادار به عقبنشيني از اصول انقلاب و فروش بخشي از سرمايه استقلال ملي، كنند، به شيوههاي ساختارشكنانه متوسل ميشوند به گمان آنكه با كشانيدن مسئله به مردم كوچه و بازار و ايجاد ترديد و ابهام و دو دستگي در جامعه، بستري براي كمرنگ شدن آرمانها و چرخش از اصول انقلاب فراهم آورند و در هر صورت با دامن زدن به تنشهاي سياسي در جامعه، صورت مسئله اصلي يعني حل مشكلات اقتصادي مردم تحتالشعاع قرار گيرد.
اما تجربههاي متعدد گذشته نشان داده است كه صبوري ملت ايران را نبايد به معناي عقبنشيني از آرمانها تصور كرد بلكه در موقعيت مناسب و با بصيرت كامل و قاطعيت از راه امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري و اصول انقلاب اسلامي و دستاوردهاي شهيدان دفاع خواهد كرد و بيگانه را مايوس و دلبستگان به بيگانه را منزوي خواهد ساخت.
پينوشت:
* رهنمود مقام معظم رهبري در ديدار با مردم قم به مناسبت سالروز نوزده دي
محمود فرشيدي