شناسهٔ خبر: 73891 - سرویس سیاست

به بهانه اظهارات اخیر مشاور رئیس‌جمهور؛

آیا آقای مشاور، راه رزم‌آرا را می‌پیماید؟

ترکان/1 دهه‌ها پیش، وقتی سخن از ملی شدن صنعت نفت به میان آمد، نخست‌وزیر وقت، اظهاراتی را بیان نمود که تا حدی به اظهارات این روزهای ترکان شبیه بود. سخنان آن روز رزم‌آرا در تاریخ ما برای همیشه ثبت‌شده است و نمادی از عدم اعتمادبه‌نفس و عدم خودباوری بود...

نماینده/

۱-طی روزهای اخیر صفحات وب و روزنامه‌های کشور به بیان و تحلیل اظهارات صریح مشاور رئیس‌جمهور، اکبر ترکان درباره وضعیت تولید داخلی پرداختند.  سخنانی که واکنش‌های مختلفی را در سطوح مختلف به دنبال داشته است. احتمالاً سخنان ترکان واکنش‌های بیشتری را در سطح مسئولین به دنبال خواهد داشت. یادداشت حاضر در پی تحلیل اقتصادی و یا سیاسی نکات و عبارات وی نیست. بلکه در پی بررسی تاریخی گزاره‌هایی است که او به‌کاربرده است.

 

بیانات ترکان همان‌طور که گفته شد، صریح و بی‌پرده بود و البته همراه با کنایه. نقدی عریان بود از عملکرد اقتصاد ایران. شاید از جهات بسیاری بتوان به اقتصاد ایران نقد وارد کرد و شاید ترکان در مقام کسی که مسئولیت‌های متعددی سیاسی و اقتصادی را بر عهده داشته، بتواند شاهد خوبی برای داوری درباره دستاوردهای این اقتصاد باشد. اما آیا سخنان او مبتنی بر انصاف بود؟ آیا این سخنان در تاریخ ما برای اولین بار مطرح می‌شود؟  آیا گزاره‌های تاریخی که او به کاربرد، درست است؟

 

بیایید یک‌بار دیگر محورهای کلمات ترکان را با یکدیگر مرور کنیم: «اگر قرار باشد تعرفه واردات برداشته شود، در هیچ صنعتی به‌جز آبگوشت بزباش و قورمه‌سبزی، در هیچ تکنولوژی تولید رقابتی و برتری نخواهیم داشت.»

 

جملات ترکان آنجا به مصادیق تاریخی نزدیک می‌شود که پای آمدن خارجی‌ها به کشور گشوده می‌شود. وی در ادامه اظهارات خود می‌گوید: «زمانی عده‌ای برای خرید سهام ایران‌خودرو آمده بودند که در آن زمان میرخانی مشاور انجمن خودروسازان، مدیرعامل ایران‌خودرو بود، به من گفت این‌ها آمده‌اند تا  کارخانه را بخرند و تولید را بخوابانند... نباید از روی عصبانیت حرف بزنیم زیرا ناشی‌گری‌ها به ما آسیب می‌زند.» عبارات اخیر همان گزاره‌هایی است که می‌بایست بران تأمل نمود.

 

۲-دهه‌ها پیش، وقتی سخن از ملی شدن صنعت نفت به میان آمد، مردی که حتی محمدرضا پهلوی نیز از اقتدار او می‌ترسید، اظهاراتی را بیان نمود که تا حدی به اظهارات امروز ترکان شبیه بود. او به انتقاد از گرایش‌های ملی‌گرایانه در ایران در قبال صنعت نفت پرداخت و در مقابل بر لزوم ادامه حضور انگلیسی‌ها در صنایع نفت آبادان تأکید نمود. سخنان آن روز رزم‌آرا در تاریخ ما برای همیشه ثبت‌شده است و نمادی از عدم اعتمادبه‌نفس و عدم خودباوری بود:

 

«آقایان شما که یک کارخانه سیمان را هنوز نمی‌توانید با پرسنل خود اداره نمایید، شما که کارخانجات کشور را در نتیجه عدم قدرت فنی به‌صورت فعلی انداخته‌اید که ضرر می‌دهند با کدام پرسنل و با کدام وسایل می‌خواهید نفت را شخصاً استخراج و ملی نمایید.»

 

 جالب آنکه تمایلات ملی ایرانیان برای استقلال و ملی شدن منابع و صنایع داخلی سرانجام عالم‌گیر شد و به دنبالان بسیاری دیگر از کشورهای جهان نیز به دنبال تسلط بر منابع ملی و داخلی خود افتادند. نکته دیگر اینکه، از قضا دولت مصدق که در شرایط تحریم بین‌المللی قرارگرفته بود، لاجرم و ناگزیر برای اداره اقتصاد کشور، سیاست جایگزینی واردات و تأکید بر صنایع  ملی، گسترش تولید داخلی و اقتصاد درون‌زا را دنبال نمود، سیاستی که جواب داد و نشان داد که ایرانیان اگر متحد بوده و به خود باور داشته باشند، می‌توانند بدون تکیه بر بیگانگان در روند توسعه با سرعت پیش روند. امری که در سال‌های اخیر در مورد مسئله هسته‌ای ایران تکرار شد. این نکته مهم و محوری که درباره توسعه عصر ملی شدن نفت گفته شد، تحلیل قلم حاضر نیست، بلکه شرق شناسان مشهوری بر آن تأکید دارند. به باور این محققان اگرچه مردم ایران در این دوره فشار اقتصادی بیشتری را نسبت به ادوار گذشته تحمل کردند، اما در مقابل وضعیت تولید داخلی‌شان نیز به نسبت گذشته بهبود یافت:

 

«کدی می‌گوید: ایران در راستای جایگزینی واردات و خودکفایی، به دلیل کم شدن واردات، یک دوره رونق و گسترش صنعتی را تجربه کرد. تولید محصولات کارخانه‌های قند، بافندگی، سیمان و معدن افزایش یافت. صنایع ساختمانی، خانه‌سازی و بنای مراکز تجاری، با رونق همراه بود... در مجموع، چنین به نظر می‌رسید که در مقایسه با سال‌های قبل از روی کار آمدن مصدق، صنایع داخلی بار دیگر فعال شدند.»

 

 

یک نکته محوری قابل نقد در کلام اکبر این گزاره است که  «از سال ۴۱ تا ۵۱ یک دوره موفق برنامه‌ریزی داشتیم.» همان‌طور که می‌دانیم انقلاب سفید شاه و اصلاحات ارضی در همین دوره روی‌داده است. اصلاحاتی که برای تقویت بنیان رژیم صورت گرفت و به بیان تحلیل گران اقتصادی خود وقوع انقلاب اسلامی ناشی از ناموفق بودن آن بود.

 

این عبارات نشان می‌دهد، توسعه نه به حضور خارجی‌ها، بلکه به اهتمام تلاش و همت درون‌زا ممکن می‌گردد.  کاری که به‌ندرت در ایران آزمون شده است. آن‌چنان‌که گویی ایرانیان به سیاست «جایگزینی واردات» همت چندانی نمی‌گمارند. حتی زمانی که این سیاست دنبال می‌شود، چنان مسئله انگیز، بدون پشتوانه‌های نظری و نظارت‌های لازم انجام می‌شود که حاصل آن ناامیدی و یاس می‌گردد.

 

۳-نکته دیگری را نیز باید یادآور شویم؛ آیا حضور بیگانگان ضامن توسعه است؟ جالب آنکه بیگانگان در زمان سلطه خود بر چاه‌های نفت ایران، علاوه بر توافق‌نامه‌های صورت گرفته، هیچ همتی در پرورش نیروهای داخلی نیز روا نمی‌داشتند و تلاش می‌نمودند تا نیروهای داخلی را در خاک خودشان در کم‌ارزش‌ترین جایگاه به کار بگمارند. در مقابل تاریخ نشان داده ما در هر برهه‌ای و در هر صنعتی اگر تحت‌فشار بوده‌ایم، بهترین نتیجه را به دست آورده‌ایم. مروری بر تاریخ ملی شدن صنعت نفت، هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و سرانجام مسئله هسته‌ای ایران شاهدی بر این ماجراست.

 

قلم حاضر به دنبال این نیست که اکبر ترکان را در حد رزم‌آرا به پایین بکشد، لیکن بر این اعتقاد است که اگر برخی تبصره‌های کلام آقای ترکان را به کنار نهیم، ممکن است عدم خودباوری به توسعه درون‌زا و گسترش ناامیدی و انگیزه زدایی را در کلام ایشان نیز بتوان یافت.

 

۴-نکته محوری دیگری که در کلام اکبر ترکان قابل نقد به نظر می‌رسد، بیان این گزاره توسط وی است که  «از سال ۴۱ تا ۵۱ یک دوره موفق برنامه‌ریزی داشتیم.» درباره نوع سیاست‌گذاری این دوره سخنان زیادی به میان آمده است. همان‌طور که می‌دانیم انقلاب سفید شاه و اصلاحات ارضی در همین دوره روی‌داده است. به عبارتی انقلاب سفید، آغازگر دوره‌ای است که ترکان از آن سخن به میان آورده است. اصلاحاتی که برای تقویت بنیان رژیم صورت گرفت و به بیان تحلیل گران اقتصادی خود وقوع انقلاب اسلامی ناشی از ناموفق بودن آن بود. جالب آنکه ترکان بر اصلاحاتی صفت موفق می‌دهد که با محوریت و هدف عدم وقوع انقلاب‌های کمونیستی در کشورهای مستبد و اقتدارگرا، توسط کشور هژمون دنیای سرمایه داری طرح‌ریزی‌شده بود. به‌عبارتی‌دیگر، این رویکرد به برنامه‌ریزی بیش از اینکه با محوریت مردم و کشور میزبان صورت بگیرد، برای بقای یک نظام اقتدارگرا و فاجعه‌بارتر از آن برای دوام یک شخص مقتدر، در اردوگاه سرمایه داری و همچنین ادامه حلقه محاصره مرکز کمونیسم، یعنی شوروی، صورت می‌گرفت.

 

پی نوشت ها:

  

 ۱]  جامی، گذشته چراغ راه آینده است، تهران، نشر ققنوس، ۱۳۷۷، ص ۵۱۰

[۲] جان فوران، مقاومت شکننده،  تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، نشر رسا، ۱۳۸۰، ص ۴۳۰     

 

منبع: برهان