به گزارش نماینده به نقل از خبرگزاری فارس، فیلسوف و ریاضیدان و احتمالاً شاعر بوده است و شهرت جهانی دارد. این که برخی گفتهاند: خیامی تلفظ عربی خیام است، مردود است؛ زیرا خود او در مقدمه رسالهای فارسی که درباره وجود نوشته است میگوید: ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیامی تاریخ تولدش معلوم نیست و تاریخ فوتش به قول عروضی سمرقندی، شاگردش، 526 هجری است. بسیار بعید است که محضر درس بوعلی را درک کرده باشد اگر او بوعلی را معلم خود میخواند از آن جهت است که شاگرد مکتب بوعلی است، نه شاگرد محض او و علیالظاهر نزد شاگردان بوعلی تحصیل کرده است.
شهروزی میگوید: خاقان شمسالملک در بخارا او را گرامی داشته و او را با خود بر تخت نشانید. قفطی علت مسافرت او به حج را رفع تهمت زدند و او آنچه را که باید پنهان میداشت آشکار میکرد، بر خون خویش ترسید و عنان زبان و قلم خود باز کشید و پرهیزگاری حج گزارد.
*تألیفات
رسالة فی براهین الجبر و المقابله مع خمسة الواح لااشکال که با مقدمه پنجاه و دو صفحه است و «ویکه» آلمانی آن را در سال 1851 به فرانسه ترجمه کرد.
رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات کتبا اقلیدس که نسخهای از آن در کتابخانه لایدن هلند موجود است.
زیج ملکشاهی، رسالة فی الطبیعیات، رسالة فی الوجود، رسالة فی الجواب عن ثلاث مسائل ، نوروزنامه، دیوان رباعیات که اشتهار عالمگیر خیام مرهون ترجمه دیوان او به دست ادوارد فیتز جرالد انگلیسی است.
متأسفانه شهرت خیام تنها به سبب اشعار اوست نه فلسفه و ریاضیات و مخصوصاً ریاضی که ارزش فراموش نشدنی دارد. اهمیت کارهای علمی خیام چنان است که او را از عصری که در آن میزیست، چندین قرن به دوران معاصر نزدیک میکند.
به عنوان نمونه اصل هندسه اقلیدسی که با تحقیقات لوباچفسکی به هندسه نااقلیدسی منجر شده است. خیام نیز به نوبه خود در اثبات این اصل و یا منجر کردن آن به اصل سادهتر تلاش کرد. در جبر تحقیقی که برای حل معاملات جبری انجام داده به نحوی است که در کنگره بین المللی تاریخ علوم در روم، پیشنهاد شد تا نام دو جمله نیوتن و مثلث پاسکال به نام دو جمله خیام و مثلث خیام تغییر یابد.
امروزه هنوز بحث درباره اهمیت اصلاح تقویم که به وسیله خیام انجام گرفته است ادامه دارد. این اثر به تقویم جلالی موسوم است.
* اکثر اشعار خیام برای خودش نیست
اشعار منسوب به خیام که اکثر قریب به اتفاق آنها از خود او نیست، به او چهرهای مغایر با چهره واقعیاش داده است یعنی از او چهره یک انسان شکاک، پوچ گرا، دم غنیمت شمار و غیر مسئول ساخته است. فیتز جرالد که رباعیات او را به زبانی فصیح، به صورت شعر ترجمه کرده بیش از هر کس دیگر موجب این شهرت کاذب شده است.
* فلسفه
از خیام برخی رسالات فلسفی باقی مانده است که طرز تفکر او را روشن میکند. یکی از آنها رسالهای است به نام «کون و تکلیف» که در پاسخ ابونصر محمد بن ابراهیم نسوی، قاضی نواحی فارس نوشته شده است. خیام حکیمانه و مطابق مبانی استادش (بوعلی) پاسخ گفته است و هر کس با مبانی بوعلی آشنا باشد، میداند که خیام تا چه اندازه وارد بوده است.
*رباعیات
درباره رباعیات خیام باید گفت که گرچه بدون تردید بعضی از رباعیات از خود خیام است، بدون شک اشعاری که به وسیله افرادی گمنام سروده شده به میان اشعار او راه یافته است. دیوان شعرا و علمای زبان و ادبیات هم درباره رباعیاتی که از خیام باشد به هیچ وجه با یکدیگر به توافق ندارند و گزینش هر یک از آنان با دیگران بسیار متفاوت است. چرا که برخی از آنها خیام را مردی اخلاقی و برخی مردی عیاش میدانند.