شناسهٔ خبر: 72711 - سرویس بین‌الملل
منبع: روزنامه شرق

خرم در گفتگویی مطرح کرد؛

ایران و آمریکا، دوستان بی‌اعتمادند/در مراسم ۱۳ آبان باید نگاه به خارج را مدنظر قرار دهیم‌

خرم مشاور وزیر خارجه با بیان اینکه رفتار آمریکا در یک‌سال گذشته دوستانه بوده اما هنوز اعتماد لازم بین دوکشور وجود ندارد، گفت: ایران و آمریکا، دوستان بی‌اعتمادند.

به گزارش نماینده به نقل از روزنامه شرق، بیش از سه‌دهه است روابط ایران و آمریکا با فرازونشیب‌هایی همراه است. در ۳۰‌سال گذشته این رابطه دستخوش تغییرات بسیاری شد. اگرچه این تغییرات، نتیجه عینی دربر نداشت اما همیشه تلاش‌های پیدا و پنهانی برای برقراری این رابطه در جریان بوده است.   از ماجرای ارسال انجیل توسط مک فارلین در دهه۶۰ تا گفت‌وگوی سیدمحمد خاتمی، رییس‌جمهوری وقت ایران با شبکه خبری سی‌ان‌ان و تلاش برای برداشتن دیوار بلند بی‌اعتمادی بین دو کشور در دهه۷۰ تا نامه بی‌پاسخ‌مانده احمدی‌نژاد به جرج بوش، رییس‌جمهور ایالات‌متحده‌آمریکا در دهه۸۰، این فرازونشیب‌ها در روابط دوکشور ادامه داشت.   در این بین گفت‌وگوی تلفنی حسن روحانی با باراک اوباما در سال گذشته نقطه عطفی در روابط دوکشور طی سه‌دهه گذشته بود. پس از آن بود که دیدارهای دو‌جانبه وزرای امورخارجه دوکشور پیرامون مساله هسته‌ای ایران احتمال گسترش این رابطه را رونق بخشید و این مذاکرات همچنان ادامه دارد.

علی‌‌ خرم، مشاور وزیر امور خارجه ایران، می‌گوید رفتار آمریکا در یک‌سال گذشته دوستانه بوده اما هنوز اعتماد لازم بین دوکشور وجود ندارد. به گفته خرم ماجرای تسخیر سفارت آمریکا، باید در بحث‌های علمی و کارشناسی حل‌وفصل شود.

به گفته او، ایران منافع زیادی دارد که باید به آنها نیز توجه کند و نگاه دولتمردان باید رو به آینده باشد.

گفت‌وگو با علی خرم را در ادامه بخوانید.

‌روابط ایران و ایالات‌متحده‌آمریکا در سه‌دهه گذشته با فرازونشیب‌هایی همراه بوده است. رابطه این دوکشور بعد از ۳۵  سال- بعد از ماجرای تسخیر سفارت - در چه وضعیتی قرار دارد؟
مساله روابط ایران و آمریکا را نمی‌توان در یک کلام و چند سطر خلاصه کرد. این یک مساله تک‌بعدی نیست. مساله برقرارکردن ارتباط با آمریکا، مساله‌ای چندبعدی و پیچیده است و پیشینه تاریخی و فرهنگی این رابطه به بعد از جنگ‌جهانی‌دوم بازمی‌گردد. رابطه این دو کشور تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به شکل یک همکاری و حمایت متقابل بود ولی از زمان پیروزی انقلاب به بعد، این رابطه به یک رابطه خصمانه و انتقام‌جویانه تبدیل شد.   با گذشت زمان، سوءتفاهمات فیمابین دوکشور، هر روز بیشتر شد. حوادثی مانند گروگانگیری و دخالت نظامی در طبس و مسایل مربوط به جنگ ایران و عراق و اعزام یک تیم آشتی‌جویانه از سوی رونالد ریگان، رییس‌جمهور وقت آمریکا توسط مک فارلین، اتفاقاتی بود که بین دو کشور به‌صورت پیاپی اتفاق افتاد. این مسایل و روند ایجاد بی‌اعتمادی بین دوکشور، ادامه داشت تا اوایل سال۱۳۸۰ که مساله پرونده هسته‌ای ایران مطرح شد. این‌بار آمریکا سعی کرد براساس امنیت بین‌الملل به پرونده هسته‌ای ایران فشار وارد کند. در فاصله دو دوره ریاست‌جمهوری جرج بوش در آمریکا و به دنبال آن به قدرت‌رسیدن احمدی‌نژاد در تهران، روابط دو کشور وارد تقابل سیاسی و تهدیدات نظامی شد که از این چندسال می‌توان به‌عنوان بدترین دوره روابط دو کشور در طول سال‌های پس از انقلاب یاد کرد. در همین سال‌ها بود که آمریکا نقشی غیرسازنده در پرونده هسته‌ای ایران بازی کرد. چنان‌که وقتی اتحادیه اروپا تفاهمنامه هسته‌ای سعدآباد در تهران را امضا کرد، ایالات‌متحده این تفاهمنامه قبول نکرد و سرانجام اروپایی‌ها نیز مجبور شدند، تفاهمنامه را نادیده بگیرند.
‌ بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل بر این باورند که انتخاب حسن روحانی در ایران به‌عنوان رییس‌جمهور، چشم‌انداز جدیدی در ارتباط بین دوکشور ایجاد کرده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
به‌نظر من همه رفتارهای ایالات‌متحده پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست‌جمهوری دگرگون شد و امروز می‌توان چرخشی جدید در نوع نگاه آمریکا به ایجاد رابطه بین دو کشور دید. به‌صورت ویژه، رفتار آمریکا در قبال پرونده هسته‌ای ایران تغییر کرده است. آمریکایی‌ها فکر نمی‌کردند که روابط آنها و ایران پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست‌جمهوری، وارد کارزاری جدید شود. این در حالی است که شخص رییس‌جمهور و وزیرامورخارجه دولت‌یازدهم طی ۱۴ماه گذشته در اداره ‌سیاست‌خارجی کشور براساس روش متداول دیپلماتیک در جهان عمل کرده‌اند. هردو آنها برای حل مسایل فی‌مابین ایران و آمریکا حاضر شدند با این کشور مذاکره حضوری و رودررو داشته باشند و قفل روابط بین دو کشور را بشکنند.

به‌این‌ترتیب امروز رابطه ایران و ایالات‌متحده از حالت خصمانه خارج شده و حالت دوستانه به خود گرفته است. البته روابط دوستانه‌ای که براساس اعتماد نیست. امروز بیش‌از یک‌سال است که مذاکرات به‌صورت رودررو پیش رفته است. به‌نظر من تفاهم ژنو نیز بیشتر مرهون نگاه دوستانه آمریکا بود. در جریان مذاکرات هسته‌ای در ژنو، رفتار لوران فابیوس، وزیر امورخارجه فرانسه به‌طور کامل نمایش‌دهنده موضع اسراییل بود و من فکر می‌کنم این آمریکایی‌ها بودند که توانستند برای رسیدن به توافق، جلو فرانسه بایستند و سرانجام فابیوس نیز همان متن اصلی توافق را امضا کرد و موافقتنامه ژنو به سرانجام رسید. باید توجه داشت که امضای تفاهمنامه ژنو در بسیاری از موارد برای ایران راهگشا بود چرا که به موجب این تفاهمنامه، تحریم‌ها علیه ایران گسترش نیافت و حتی برخی از تحریم‌ها علیه ایران در بخش طلا، کشتیرانی و خرید قطعات هواپیما برداشته شد. به اعتقاد من نگاه آمریکا در یک‌سال گذشته تغییر کرده و امروز مثبت و دوستانه است. اما به‌هرحال در این یک‌سال هنوز بین دو کشور اعتماد ایجاد نشده. این در حالی است که تندروهای فعال در این دو کشور، خواستار ایجاد هیچ‌نوع روابطی بین دوکشور نیستند و در این میان کارشکنی می‌کنند.
‌یعنی به نظر شما سرنخ مخالفت رابطه ایران با آمریکا در دستان تندروهای هر دو کشور است؟
 به هر حال رفتار تندروها در هر دو کشور بر ایجاد و ادامه روابط بین ایران و آمریکا موثر است. اما باید توجه داشت که طرفین نمی‌توانند تا روز قیامت صبر کنند تا بتوانند به یکدیگر اعتماد کنند. در حال حاضر دوکشور بدون اینکه دارای روابط سیاسی‌ای باشند زمینه همکاری زیادی دارند. این دو کشور امروز در مناطق مختلف مانند سوریه و عراق منافع مشترک زیادی دارند و زمینه‌های همکاری مشترک جدی‌ای بین آنها وجود دارد.
‌سالگرد ‌ ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری که امروز بیش از سه‌دهه از آن می‌گذرد هر سال برگزار می‌شود. به نظر شما برای اینکه این مساله بر روابط امروز این دو کشور تاثیر نداشته باشد، چه باید کرد؟
از نگاه آمریکایی‌ها این یک زخم کهنه است. به‌هرحال باید توجه داشت که در ماجرای گروگانگیری غرور ملی مردم آمریکا خدشه‌دار شده و آنها نمی‌توانند از این مساله چشمپوشی کنند. به نظر من، وقت آن رسیده که این دوکشور درباره این رابطه به جمع‌بندی برسند و این رنجیدگی را از میان بردارند. ماجرای ویزاندادن به آقای ابوطالبی به‌عنوان سفیر ایران در سازمان‌ملل به بهانه حضور ایشان در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا، نشان می‌دهد که آنها هنوز نسبت به این مساله حساس هستند و تا زمانی که این مساله مورد بحث و بررسی کارشناسان قرار نگیرد این زخم‌کهنه می‌تواند از اعتماد‌سازی بین دوکشور جلوگیری کند.  

من فکر می‌کنم مراسم ۱۳آبان با نگاهی به داخل برگزار می‌شود اما به نظر من در برگزاری این مراسم باید نگاه به خارج را نیز مدنظر قرار دهیم‌. دیر یا زود؛ روزی مجبور خواهیم شد این کار را انجام دهیم. اگر می‌خواهیم در جامعه بین‌المللی به همکاری‌های مشترک بیندیشیم باید این موضوع را در دستور کار خود بگذاریم. این‌کار به هیچ‌وجه کار سختی نیست. اندیشمندان باید در این زمینه بحث و این مساله را برای همیشه حل‌وفصل کنند. تا زمانی‌که این‌کار را نکرده‌ایم آنها به ما بی‌اعتماد هستند و این زخم‌کهنه همچنان سر باز باقی خواهد ماند. به‌نظر من نمی‌توان این نگاه و روش را همچنان ادامه داد. ما منافع دیگری داریم که باید به آنها نیز توجه کنیم. نگاه دولتمردان نیز باید رو به آینده باشد.