نماینده/امیرابراهیم رسولی: آشنا امروز مشاور فرهنگی رئیسجمهور است؛ اما نیمه اول دهه ۷۰ در مدرسه ما معلم بود. از دهه ۷۰ با او ارتباطی نداشتم تا اینکه این روزها او را در این پست میبینم. اولین برداشت من تفاوت است تفاوتی از دیروز تا امروز. آشنا همیشه متین بود و آرام، مسلط بود و محبوب اما چطور شده که در صفحه شبکه اجتماعیاش به نمایندگان مردم تاخت حکایتی دارد که خود باید بگوید. البته توضیحی داد که کاش نمیداد.
آشنا مخالفین وزیر پیشنهادی علوم را باج خواهان نامیده بود یا اصطلاح سلطه گفتمانی اقلیت مطلق پایداری را در مقابل استقلال مجلس قرار داد و مخالفین را چنین نسبت داد.
اینکه وزیر پیشنهادی با رأی ضعیف ۷۹ موافق موفق به دریافت وزارت نشد چه مشکلاتی داشت یا دارد موردبحث ما نیست چون وی ناکام ماند و حذف شد اما طرز نگاه آشنا به مجلس و نمایندگان قابلگذشت نیست. چون آشنا هنوز مشاور فرهنگی بالاترین مقام اجرایی کشور است.
فکر میکنم این سخنان نه در شأن جایگاه حقیقی آشناست نه حقوقیاش و برای آن دلایلی دارم.
الف) مشاور فرهنگی بودن: وقتی کسی مشاور فرهنگی است، اخلاق فصل جدانشدنی فرهنگ است پس یک مشاور فرهنگی ابتدا باید به فصل فرهنگ توجه کند بعد وارد سیاست شود. ثانیاً لزوم ورود وی به عرصه پارلمانی چیست؟ مگر ایشان مشاور فرهنگی نیست؟ چرا در حوزه فرهنگ وارد نمیشود؟ چرا درباره دغدغههای فرهنگی اظهارنظر نمیکند؟ آقای آشنا چرا درباره اوضاع امروز وزارت ارشاد چیزی نمیگویید؟ چرا فرهنگ را با سیاست آمیختهاید؟ سینما و تئاتر، حوزهی هنری، موسیقی، کتاب و ... مشکل ندارد؟ یا برای شما جذابیتی نیست تا به آن بپردازید؟
آقای آشنا شما مشاور فرهنگی هستید پس سرتان به این مهم باشد نه حوزههای دیگر. شنیدهام معلم سابق دوست دارد و تلاش میکند تا دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد. عزیز من چگونه میخواهید با این ادبیات سیاستگذاری فرهنگی را مدیریت کنید؟
ب) عدم شناخت از مجلس
آقای آشنا خوب میداند نماینده مجلس یعنی نماینده مردم، پس وقتی به هر دلیل با موضوعی مخالف است نباید به او عنوانی (باج خواهان) داد چون در این صورت نماینده مردم زیر سؤال میرود و هم مردمی که به وی رأی دادهاند.
این نوع ادبیات نشان میدهد آقای آشنا ذرهای از مجلس و نمایندگان شناخت ندارد. در جلسه رأی اعتماد حتی موافقان وزیر پیشنهادی نیز به آشنا تذکر دادند و درجایی یکی از نمایندگان ایشان را «مغرض» نامید. مشاور فرهنگی روحانی ظاهراً نمیداند وقتی نمایندگان را تحریک میکند نمیتواند با این کار بین آنها اختلاف اندازد، نماینده مردم هشیار است چون مردم هشیارند.
ج) برچسبزنی با چاشنی تحقیر
جناب آشنا بهراحتی به نمایندگان مجلس برچسب زد برچسبی که در آن تحقیر و توهین پررنگ است. آقای مشاور فرهنگی دوست دارد کسی نشان تبلیغی رئیسش (کلید) را مسخره کند؟ آیا خوب است فرهنگ برچسبزنی، تحقیر و تمسخر حاکم شود؟
آقای آشنا بگوید حزب اعتدال و توسعه چه گلی به سر کشور زده که شیپور به دست گرفتند و علیه یک گروه سیاسی دیگر فضاسازی میکند. پایداری هم یک گروه سیاسی است سلیقه و مشی دارد اما در چارچوب نظام محسوب میشود. آیا آقای آشنا نسبت به احزاب اپوزسیون هم تابهحال چنین موضعی گرفته؟
حال باید دید در آینده آقای آشنا در مقابل اقلیت! ۱۶۰ نفره مجلس چه موضعی خواهد گرفت.
آقای آشنا، آشنای قدیمی من، بدانید اقدام شما در توهین و تهمت به نمایندگان ملت از یادها نخواهد رفت و روزی خواهد آمد که نتیجه این نوع ادبیات خود را خواهید گرفت و شما را به این مثال ایرانی توجه میدهم که میگوید: کوه به کوه نمیرسد، آدم به آدم میرسد.