وقتی به دیدارش میرفتیم با خود فکر میکردیم در میان سیل اشعاری که برایمان خواهد خواند غرق خواهیم شد. هر کس او را بشناسد، خواهد دانست که او برای هر جملهای بیتی حاضر کرده است اما افسوس که مرید و مرشد اهل بیت(ع) و فخر الذاکرین این روزها دیگر چیزی یادش نیست، حتی یک بیت که برایمان به یادگار بخواند! خودش میگفت پس از سکتهای که کرده اینگونه شده است و پسرش حاج حسین که تمام زحمات تدارک این گفتگوی صمیمانه را کشیده بود، میگفت دکتر معالج پدرم گفته؛ ایشان قبل از سکتهی قلبی؛ یک سکتهی مغزی هم کردهاند که بر حافظهی ایشان اثر گذاشته است.
این پیرغلام و نوکر اهلبیت(ع) و فخرالذاکرین را زیاد نمیشناسند، اما آنهایی که او را میشناسند، با روضههای پرسوز و گداز او مانوس هستند: "حاج فیروز زیرککار".
وقتی به خدمتش رسیدیم و جویای احوالش شدیم یکی از بهترین لحظات بود. حاج فیروز زیرککار این اتفاقها را هم خواست و مشییت الهی میداند و راضی است به رضای خداوند. با او که سخن می گوییم تک تک واژههایش بوی سیدالشهدا(ع) میدهد. انگار دایرهی لغاتش محدود و معطوف است به امام حسین و اهل بیت(ع). از علاقه عجیب خود نسبت به امام رضا(ع) هم سخن میگوید. حاج فیروز زیرککار میگفت:" تقریبا هر روز زیارت امام رضا(ع) را میخواند.
در سن ۷۸سالگی آنقدر سیمای نورانی و جذابی دارد که گویی کسالتی ندارند و این همان جذبهای است که حداقل از هفتاد سال نوکری در این دستگاه به او عطا شده است وچه زیبا گفت شاعر: "هر آنکسی که قدم زد در آستان حسین/عزیز هر دو جهان شد قسم به جان حسین."
به گزارش نماینده به نقل از خبرگزاری تسنیم گفت وگویی صمیمانهای با "حاج فیروز زیرک کار" انجام شده است که در ادامه میخوانید:
حاج آقا ضمن عرض سلام و ارادت خدمت شما بفرمایید شرایط جسمانیتان الان در چه وضعیتی هست و آیا بیماریتان بهبود یافته؟
الحمدلله مشکل خاصی نیست و تا حدودی بهبود یافتهام و در خدمت شما هستم.
تسنیم: اگر مایل باشید مروری داشته باشیم بر زندگیتان، چگونه وارد عرصه ستایشگری و مداحی شدید و از خاطراتتان در این زمینه برایمان بگویید؟
خاطرات که بسیار است با اینکه کارمان خیلی سخت و وقت گیر بود ولی از کودکی کار میکردیم و به هیئتها و مجالس روضهی ائمه و به خصوص حضرت سیدالشهدا(ع) میرفتیم، متاسفانه پس از سکتهای که کردم خاطراتم فراموش شدند و حضور ذهن ندارم.
بیشتر شعرهایی که میخواندم از مرحوم عابد تبریزی بود
حاج آقا از اساتید و بزرگانی که در محضرشان مداحی را یاد گرفتید برایمان بگویید، ارتباطتان با دیگر مداحان و شعرا چگونه بود؟
از اساتیدی که در دوران ابتدایی مداحی به یاد دارم و به نوعی استاد من بودند حاج حسن شفیعپور، حسن آقای فراهتی معروف به حاج حسن جهازچی، آقای حسینی همان سعدی زمان، آقای ذهنی و مخصوصاً مرحوم عابد تبریزی که بیشتر شعرهایی را که میخواندم از ایشان بود.
اگر انسان راه درست و راه حسین را برود موفق خواهد بود
از پیر غلامان و خاک خوردههای دستگاه اهل بیت(ع) که سوزشان بیشتر بود چه کسانی را در خاطر دارید؟
همهی پیر غلامان و مداحان که پیش آنها بودم بسیار با اخلاص و با سوز مداحی میکردند و شعر می سرودند اما استاد عابد را که ارادهی خاصی به ایشان دارم ، حاجحسن شفیعپور و مشهدی حسن جهازچی را میتوانم اسم ببرم.
حاج آقای زیرک کار میگویند پیر غلام چشم امیدش به اربابش است و تمام زندگیاش را هم صرف ارباب خود میکند این را چگونه تفسیر میکنید؟
بله چشم امید من هم مثل همهی پیر غلامان دیگر به ائمه به خصوص اباعبد اللهالحسین(ع) است وقتی انسان راه درست و راه حسین را برود موفق خواهد بود.
چشم امیدم هنوز هم به لطف و عنایت ائمه(ع) است
میشود گفت که همهی عمر خودتان را صرف نوکری اهل بیت (ع) کردید، چی گرفتین از آنها و الان در این سن و سال چه چیزی از آنها میخواهید؟
هر آنچه لازم است در این دنیا گرفتهام مهمتر از همه داشتن اولاد صالح بود و از همهی آنها راضیام. ولی چشم امیدم هنوز به لطف و عنایت ائمه(ع) هست که در آخرت به کمک من بیایند و آنجا دستم را بگیرند.
شکر نوکری و غلامی در این دستگاه را چگونه باید به جا آورد و چه باید کرد که قدردان غلامی ائمه و سیدالشهداء باشیم؟
شکر نوکری را زمانی میتوانیم به جا آوریم که حسینی باشیم و در راهی قدم برداریم که امام حسین(ع) قدم برداشتهاند، بنده هم تا حدودی سعی کردهام اینگونه باشم و با مردم آنطوریکه که سیدالشهداء(ع) برخورد میکردند برخورد کنم.
دعا و مناجات خواندن حاج منصور ارضی را خیلی دوست دارم
دربارهی شخصیتهایی چون نادعلی کربلایی، مرشد چلویی، سید مهدی قوام، علی آقا آهی، حاج منصور ارضی و... اگر شناختی دارید و احیانا اگر خاطرهای دارید نقل کنید؟
با برخی از آنها آشنایی داشتم ولی متاسفانه خاطرهای در ذهنم نیست که نقل کنم اما در باره حاج منصور ارضی باید بگویم که در چندین مجلس با ایشان بودم خیلی آدم با اخلاص و تقوایی هستند مخصوصا دعا و مناجات خواندنشان را خیلی دوست دارم.
صرف خواندن و گریاندن کافی نیست باید حسینی زندگی کرد
جواب این سوال را میخواهیم از زبان خود شما بشنویم که چهرهای ماندگار در عزاداریها و مجالس مذهبی هستید، چه عواملی باعث میشود که یک مداح ماندگار باشد و به عبارتی رمز ماندگاری یک مداح و ذاکر چیست؟
هرکس که اوصاف و کمالات ائمه و امام حسین(ع) را بداند و سعی کند تا حدودی آنگونه که فرمودهاند باشد ماندگار خواهد بود و گرنه صرف خواندن و گریاندن کافی نیست.
حاج آقا این که میگویند در دستگاه سیدالشهداء(ع) حساب هر کسی جداست و کفش جفت کن و مداح و واعظ فرقی ندارند و ملاک اخلاص و معرفت است این را چگونه تفسیر میکنید؟
آدمهای این چنینی زیاد دیدهام، با اخلاص و معرفت و بدون ریا در مجالس اباعبدالله(ع) حاضر شدهاند یکی از آنها که الان معروف شده حاج رسول معروف به "رسول ترک" بوده او یک بار با اخلاص و ایمان قلبی آمد و بزرگ شد، حاج حسن جهازچی و آقای خوندل هم اینگونه بودند.
از سبکهای جدیدی مداحی که اخیرا رواج یافته است زیاد خوشم نمی آید/ سبک شعرهای قدیم را بیشتر دوست دارم
از شعر کدام شاعر در این مدت بیشتر استفاده کردهاید؟
از اشعار مرحوم حسینی (سعدی زمان)، خوندل، ذهنی، شانی، عابد تبریزی، نیر تبریزی و از شعرای فارسی از اشعار سازگار، علی انسانی و مخصوصاً حافظ استفاده کردهام.
دربارهی سبک شعرها و اینکه چه سبکی را بیشتر دوست دارید و از سبک چه شعرایی خوشتان میآید سخن بگویید و آیا سبکهای موجود درخور شان ائمه بودهاند یا نه؟
از سبکهای جدیدی که اخیرا رواج یافته است زیاد خوشم نمی آید. سبک اکثر این شعرایی که از آنها شعر حفظ کردهام خوب و مقبول بود و اکثرا اشعار با ارزشی سرودهاند به خصوص اشعار مرحوم عابد تبریزی، هدف همه آنها امام حسین (ع) بوده و همه برای او و ائمه میسرودهاند اما از سبکهای جدیدی که اخیرا رواج یافته است زیاد خوشم نمیآید، سبک شعرهای قدیم را بیشتر دوست دارم.
هر روز زیارت امام رضا(ع) را میخوانم
شنیدهایم علاقه و ارادت خاصی به امام رضا(ع) دارید. از عشق و ارادت خود به ائمه و مخصوصا امام رضا (ع) بفرمایید؟
علاقهی عجیبی به امام رضا (ع) دارم به یاد ندارم که چقدر به قبر ایشان مشرف شدهام اما هر روز زیارت ایشان را میخوانم. حدود۱۵ بار هم به کربلا مشرف شدهام خلاصه به همهی ائمه ارادت دارم و زندگی خود را فدای آنها کردهام.
روایتی از ماجرای شفا یافتن طفلی در هیئت حاج فیروز از زبان خودش
میخواهیم از زبان خودتان کرامات وعنایاتی که از ائمه بزرگوار و یا از شفا گرفتن در هیئتها خاطره ای برایمان نقل کنید.
حس میکردم ائمه همیشه حضورشان در مجالس و روضه های ما هستند و توجه خاصی به ما دارند، یک روز در هیئت شعر میخواندم و حال عجیبی برایم دست داده بود چند تا سیلی محکم به صورت خودم زدم و اصلا چیزی نفهمیدم مجلس که تمام شد آمدم خانه تازه وارد شده بودم که در زدند رفتم در را باز کردم دیدم دو نفر با ماشین آمده اند دم در و یک بچه داخل ماشین گریه میکند پرسیدم چه شده است؟گفتند ما همهگی در روضه امروز بودیم وقتی که شما با شور و هیجان شعر میگفتید و به خوتان سیلی میزدید آن بچه شخصی را دیده است که با لباس سفید و صورت نورانی پیش شما بود و میگفت به خودتان سیلی نزنید.
بحث تعریف کردن خاطره که شد فرزندان حاج فیروز هم بسیار منقلب بودند و خواستیم آنها هم خاطره ای نقل کنند.حاج سعید زیرک کار پسر بزرگ حاج فیروز گفت:روزی با پدرم از مدرسه به خانه می آمدیم که شخصی سراسیمه و باسرعت به سمت ما آمد، سر و صورت پدرم را بوسید گفت:چند روز پیش در کربلا بودیم داخل صحن حرم امام حسین که شدیم، شنیدم شعر میخوانید وارد که شدم صدای شما را از بالای سر شنیدم رفتم آنجا شما را ندیدم و این بار صدای شما از جای دیگر می آمد خلاصه هر چه گشتم خودتان را پیدا نکردم،این را گفت و هر دو به شدت گریه کردند.
حاج حسین پسر دوم حاج فیروز هم گفت: در مجالسی که پیش پدرم بودم پایان مجالس همه می آمدند و میگفتند:حاج آقا خدا شما را برای اسلام نگه دارد مفهوم آن را وقتی فهمیدم که با ایشان به کربلا مشرف شده بودیم که ایشان آنجا شروع کردند روضه حضرت زهرا(س)خواندند جمعیت بیست سی برابر شد همه دور حاج آقا را گرفتند،چند مرد عرب را دیدم که نه ترکی بلد بودند و نه فارسی با چفیه حاج آقا را تر و خشک میکردند و به عربی یه چیزهایی میگفتند و گریه میکردند و چند مرحله که پدرم متوجه نشد دستش را بوسیدند.
خاطره ها که تمام شد دوباره گفت وگوی خود را با حاج فیروز ادامه دادیم.
انقلاب اسلامی ما را همین هیئتها بیمه کردند
نظرتان در باره حضرت امام(ره)و مقام معظم رهبری و توجه و نگاهی که به دستگاه امام حسین(ع) دارند چیست؟ تفاوت عزاداریهای قبل از انقلاب و بعد از آن در چیست؟
به آنها هم ارادت دارم و در مجالسی که برای شهدای گمنام برگزار میشد و بنده حضور داشتم در مورد آن بزرگواران هم شعر میخواندم،انقلاب امام خمینی انقلاب امام حسین (ع) را دوباره در یادها زنده کرد و بعد از انقلاب هیئتها و عزاداریها رونق گرفت و به آنها بها داده شده و انقلاب ما را همین هیئتها بیمه کردند.
توصیهام به مداحان جوان این است؛ با اخلاص بخوانند و فکر و ذهنشان جای دیگری نباشد
چه توصیه ای به جوانان و به خصوص مداحان جوان دارید؟
به عنوان یک نوکر و خادم حضرت توصیهام به مداحان جوان این است، همان راهی را که سید الشهدا رفتند را بروند با اخلاص بخوانند و فکر و ذهنشان جای دیگری نباشد.
این زندگی را هم مدیون اهلبیت(ع) هستم
دوست داریم ساعتها پای صحبتهای شیرین و ارزشمند شما بنشینیم اما از آنجا که کسالت دارید راضی به زحمت و اذیت شما نیستیم. اگر صحبت پایانی دارید بفرمائید.ابیاتی در مورد حضرت امام رضا(ع) هم برایمان به یادگار بخوانید تا حسنختام گفتگویمان باشد.
متاسفانه اصلا شعری در خاطر ندارم پس از آن بیماری با خودم گفتم هر کسی جای من می بود شاید زنده نمی ماند، من این زندگی را هم مدیون آن بزرگواران هستم.
از حاج فیروز که رخصت خواستیم تا بیشتر از این مزاحمش نباشیم، میهمانان دیگری به جمعمان اضافه شدند،یکی از آنها از شخصیتهای برجسته فرآنی بود.وحید غفران نیا حافظ کل قرآن کریم که مقامهای بین المللی از کشورهای عربستان، مصر، یمن، لیبی، بحرین، اردن و... و همچنین ۱۵ مقام در مسابقات کشوری دارد به دیدار حاج فیروز آمده بود از او خواستیم هم در مورد خودش و هم در مورد حاج فیروز مختصر برایمان بگوید.وحید گفت:از پنج سالگی شروع به حفظ قرآن کردم و در عرض سه سال حافظ قرآن شدم،علاوه بر مقام های ذکر شده دومین جوان نمونه کشوری در سال۸۶ برگزیده شدم و در رشته معماری هم مدرک کارشناسی ارشد را اخذکردهام، از پنج سالگی به هیئتهای حاج فیروز میرفتیم. ایشان بسیار باصداقت بودند و اگر از مهم ترین خصلتهای ایشان را بگویم به مردم داری و ساده گی ایشان اشاره میکنم.