به گزارش نماینده به نقل از خبرگزاری فارس،در شصت و هشتمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران، فیلم « بلوک 9 خروجی 2» به کارگردانی و نویسندگی علیرضا امینی به نمایش درآمد و پس از پخش فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور علیرضا امینی، محمدرضا شریفی نیا و حمیدرضا آذرنگ؛ کارگردان، تهیهکننده و بازیگر این فیلم و با حضور رضا درستکار به عنوان منتقد و کیوان کثیریان به عنوان مدیر جلسه برگزار شد.
در ابتدای برنامه علیرضا امینی با اشاره به مشکلات مالی ایجاد شده بر سر راه تولید این فیلم، دلیل ورود محمدرضا شریفینیا به این پروژه بهعنوان تهیهکننده را توضیح داد و سپس رضا درستکار در پاسخ به سوال کیوان کثیریان، بحث در خصوص مسائل فنی و دلایل عدم اکران فیلم را آغاز کرد.
درستکار با اشاره به اینکه برای هر کارگردانی بسیار سخت است که فیلمی بسازد اما اجازه اکران به آن داده نشود، گفت: به نظر من این فیلم هیچ مشکلی برای اکران ندارد، در مورد تمام فیلمهای دیگر هم همینطور فکر میکنم، و کلا بهتر است دولتها در هر شکلی که هستند سعه صدر نشان دهند و محصول هنرمندان عصر خود را ضبط نکنند. این فیلم فیلمی شریف و استاندارد است، و تلخیِ فیلم در واقع باعث حساستر شدن بیننده نسبت به جریان زندگی و محیط و خانواده میشود. تلخی هم گاهی اوقات گوارا است و حالا که یک فیلمساز جوان به جای پاک کردن صورت مساله، ما را با آن مواجه میسازد، این جسارت را باید حفظ کرد و اجازه داد در جامعه نسبت به این مسائل حساسیت به وجود آید.
وی فیلم «بلوک 9 خروجی 2» را فیلم تلخی دانست و ادامه داد: کلمه آچمز بهخوبی شرایط این فیلم و وضعیت شخصیتهای آن را توصیف میکند؛ شخصیتهایی که نه راه پس و نه راه پیش دارند و در مخمصهای گرفتار شدهاند. اما مشکلی در این فیلم وجود دارد و آن هم جغرافیای فیلم است که مشخص نیست در چه زمانی و مکانی و در کدام جغرافیا میگذرد؛ در حالیکه یک فیلم اجتماعی بنا به تعریف باید نسبتِ زمان و مکان و جغرافیای خودش را روشن کند.
این منتقد سینمایی با ابراز تاسف از فقدان یک نظام سینمایی پرورشدهنده در ایران که افراد بتوانند از طریق آن رشد کنند، گفت: فیلمسازان ما خودساخته هستند و بر اساس قریحه و استعداد خودشان رشد کردهاند، علیرضا امینی هم از معدود فیلمسازان نسل نوی سینمای ایران است که فیلمهایش را از جریان سینمای نسبتا هنری شروع کرده و بعد به سمت یکجور سینمای رفت و برگشتی تغییر جهت داده است، یعنی سینمایی که بتواند از طریق گیشه گذران کند. در صورت وجود نظام سینمایی در کشور، قدر این فیلمساز دانسته میشد، اما چنین اتفاقی نیفتاده و به همین دلیل یک فیلمساز جوان خوش قریحه که در لایههای مختلف فیلم ساخته و حالا باید در این فیلم ثمره کارش را ببینیم، در عمل ثمره کار خود را ندیده است.
سپس حمیدرضا آذرنگ بازیگر فیلم با بیان اینکه از اول قرار نبود در این فیلم بازی کنم و بر حسب اتفاق وارد جریان ساخت آن شدم، بازی در «بلوک 9 خروجی 2» را مایه افتخار و خوشحالی خود دانست.
وی با ابراز ناخشنودی از شرایط حاکم بر سینمای ایران گفت: نگاههای موجود یا با غضب به گذشته مینگرد یا نظر لطف به آینده دارند و ما در واقع فراموششدگان قرن خودمان هستیم. وقتی جامعهای در شرایط نامناسبی بهسر میبرد، چگونه میتوان امید را به نسلهای آینده تزریق کرد؟ ترسهای ما باعث این اتفاقات شده و ای کاش از این ترسها عبور کنیم، چرا که ترسهای شریفتری برای ترسیدن وجود دارد.
کیوان کثیریان مدیر سینماتک خانه هنرمندان ایران نیز با اشاره به اینکه تلخ و شیرین بودن یک قصه به تنهایی باعث ارزشگذاری بر فیلم نمیشود، انتخاب یک قصه تلخ را به خودی خود نه رذیلت و نه فضیلت، بلکه یک جنس سلیقه دانست که به نظر کارگردان بستگی دارد.
وی با بیان اینکه این فیلم به یک بحران و فاجعه در زندگی یک بچه میپردازد،این موضوع را در دیگر فیلمهای امینی نیز به شکلهای مختلف قابل مشاهده دانست.
امینی در پاسخ به سوال کثیریان مبنی بر چگونگی نوشته شدن نمایشنامه و تزریق تلخی در آن گفت: یک زمانی در جمعی حضور داشتم که 5 بچه هم آنجا بودند ولی با هم بازی نمیکردند و هر یک به گوشهای خزیده بودند، این قضیه برای من جای سوال داشت و بعد فهمیدم همه آنها بچههای طلاق بودهاند.
وی ادامه داد: پی بردم که مقوله طلاق ممکن است برای زن و شوهری که از هم جدا میشوند ضربه زننده باشد ولی قطعا یک قربانی خواهد داشت که بچه است، و این بچه است که دچار مرگ جسمانی یا روحانی خواهد شد. از اینجا بود که این سوژه تبدیل به دغدغه اجتماعی سینمای من شد. این فیلم را خیلیها دیدهاند و اکثر کسانی که با آن ارتباط برقرار کردهاند بچههای طلاق بودهاند، و من هنوز فکر میکنم فیلم نتوانسته آن تلخی را بهطور کامل نشان دهد و ضربه وارد آمده به این بچهها فجیعتر از آن چیزی است که فیلم توانسته به نمایش گذارد.
وی با انتقاد از برخی تنگنظریها درباره این فیلم گفت: این فضا برای من به شدت خستهکننده شده است و الان به این فکر میکنم به جای پرداختن به این موضوعات، فیلمهای بیدردسری بسازم که بهراحتی به جشنواره راه یابند و بعد هم اکران شوند.
شریفینیا تهیهکننده این فیلم دلیل این برخوردها را نگاه اشتباه مسئولان دانست که موضوع مطرح شده در فیلم را به کل جامعه تعمیم میدهند.
وی ادامه داد: فیلمساز بر اساس مشکلی که در جامعه با آن روبرو میشود فیلمش را میسازد و چنین معضلی ممکن است به کل جامعه قابل تعمیم باشد یا نباشد. مثلا اگر در مورد مقوله سرطان حرف بزنیم، تمام اجزاء فیلم بر اساس موضوع سرطان چیده میشود، اما پرداختن به مقوله سرطان معنایش این نیست که تمام جامعه سرطان دارد. اگر این مسائل از هم تفکیک بشود هیچ مشکلی ایجاد نمیشود. واقعیت این است که معضل طلاق در جامعه وجود دارد و قابل انکار نیست، و این یکی از بهترین فیلمهایی است که میشد در این زمینه ساخت.
شریفینیا با بیان اینکه این فیلم به دلیل نگاه تنگنظرانه تعداد معدودی افراد از اکران بازمانده است، تلخی این فیلم را دارویی برای درد طلاق دانست که هرچه تلختر باشد تاثیرگذاریاش نیز بیشتر است.
وی ادامه داد: مسالهای که در فیلم مطرح میشود به هیچوجه سیاسی نیست بلکه اجتماعی است و به خانواده مربوط میشود. من مطمئنم دیدن این فیلم مانع از جدایی افراد میشود و افتخار میکنم که تهیهکننده چنین فیلمی هستم. امیدوارم حتی اگر فرصت اکران به آن داده نشود از طریق شبکه پخش فیلم به درون خانوادهها برود و دیده شود. از نظر من درگیر شدن تماشاگر با فیلم و زخمی شدنش در اثر تلخی فیلم، امر درست وتاثیرگذاری است.
در ادامه نشست رضا درستکار به فیلم «گاو» اشاره کرد که در سال 48 ساخته شده و طبق تعریفهای کنونی سیاهنمایی محسوب میشود، اما آنچه به آن سیاهنمایی میگویند در واقع هشدار درست زمانه خودش محسوب میشود.
وی با اشاره به اینکه واژه سیاهنمایی جایی در ارزشگذاری فنی یک فیلم ندارد، مشکل این فیلم از نظر فنی را نداشتن جغرافیای سبک و گفتار دانست و گفت: فیلمی جو گفتار پیدا میکند که متناسب با زمان یا سبک خودش باشد، در حالیکه در این فیلم ما جغرافیایی از این آدمها نمیبینیم. این فیلم اگر میخواهد روی مقوله طلاق در جامعه اثر بگذارد باید بتواند جغرافیای انسانهای عصر خودش را نشان بدهد، مثلا فشار امر مدرن، جامعه و.. که بهصورت خودجوش در انسانها نهادینه شده است. در این فیلم تصویری لانگشات از جامعه نمیبینیم، در حالیکه لازم است ببینیم و بدانیم چرا اینقدر زندگی این آدمها بهم ریخته است، اما فیلم اینها را نمیبیند و خیلی قائم به فرد حرکت میکند.
درستکار همچنین به فیلم «گزارش» به کارگردانی عباس کیارستمی اشاره کرد که با جامعه زمان خودش نسبت پیدا میکند، و با زیر سوال بردن الگوی تمدن بزرگ رژیم پهلوی در ایران و مدینه فاضله ترسیم شده توسط آن، شکستن این الگو را با نشان دادن نسبتش با اتفاقاتی که در واقعیت جامعه اتفاق میافتد امکان پذیر دانست.
این منتقد سینمایی ادامه داد: در واقع در یک اثر هنری باید بحران را در کلیت جامعه به تصویر بکشد تا بتواند تبدیل به اثری ماندگار شود. از فیلم امینی هم همین انتظار را داریم، و فرقی نمیکند که این فیلم در زمان کدام دولت ساخته شده است، چرا که دولتها میآیند و میروند اما فیلمها و هنرمند و هنر است که ماندگار است، و این فیلمسازان هستند که قادر به تغییر جهان هستند.
حمیدرضا آذرنگ در پاسخ به نقد وارد شده از طرف درستکار گفت: وقتی فیلمی از یک بحران آغاز میشود، پیشینه و پسینه آن اهمیتی نخواهد داشت، بحران را ادامه میدهیم تا ببینیم به کجا میانجامد. از سوی دیگر مردم هم با پیشینه طلاق آشنا هستند، بنابراین این مسیر در تعریف فیلم اشتباه است.
وی با توصیف فیلم به عنوان یک فیلم مسکوت مانده، از محدودیتهای فیلمسازی در ایران سخن گفت و در نظر گرفتن این مسائل در انتقاداتی که به فیلم وارد میشود را ضروری دانست.
آذرنگ از اینکه برخی از ما قبل از پایان فیلم تمام میشویم ابراز تاسف کرد و ادامه داد: این فیلم با تلخی تمام نمیشود، در پایان فیلم صدای درخواست کمک را میشنویم و این هشدار امینی است به جامعه که شاید هنوز نفسی باقی باشد و باید به فریاد آن رسید.
علیرضا امینی به محدودیتهای زمانی فیلم اشاره کرد و ادامه داد: از آنجایی که تمام اتفاقات باید در 4-5 روز صورت پذیرد، بنابراین فرصت پرداختن به بسیاری از مسائل وجود نداشت. از این رو تلاش کردم این پیشینهها را وارد بیوگرافی بازیگران کنم و به بازیگر بگویم چطور بازی کند که گذشتهاش را همراه خود داشته باشد. اینکه چقدر موفق بودهام را نمیدانم و منتقدان باید بگویند.
وی ادامه داد: البته ساختارهای مورد اشاره درستکار اشتباه نیست ولی به سلیقه کارگردان هم بستگی دارد. من همیشه با یک حادثه وارد فیلم میشوم، و با توجه به زمان محدود فیلم طبعا بخشی از گذشته و آینده از دست میرود، و من هم در فیلم میخواستم سریعتر به موضوع اصلی که طلاق بود برسم.
وی آرزو کرد که ایکاش مسئولین هم مثل ما میاندیشیدند و فیلم را بدون تاریخ نگاه میکردند.
در پایان این بخش از برنامه، ستایش محمودی و ملیکا پارسا بازیگران خردسال این فیلم نیز لحظاتی بر روی سن حاضر شده و با سخنان خود، حاضران در نشست را به وجد آوردند.
در بخش پرسش و پاسخ با تماشاگران، علیرضا امینی در پاسخ به انتقاد یکی از حضار که فیلم او را جشنوارهای میدانست گفت: من فیلم را در ایران ساختهام و اگر میخواستم خارج از کشور هم قادر به ساخت فیلم بودم، چگونگی شکل گرفتن سوژه در ذهنم را هم توضیح دادم. اما وقتی از چنین فیلمهایی حمایت نمیکنند، من هم بروم شهرموشها بسازم که مورد قبول آنها واقع شود؟ به نظر من فارغ از اینکه چه فیلمی ساخته شود، چنین مشکلاتی پابرجا خواهد بود. چرا که مسئولان صرفا می خواهند در دوره چهارساله خودشان آماری بدهند از اینکه چه تعداد فیلم ساخته شده و چه تعداد جشنواره برگزار گردیده است.
خسرو معصومی که در میان تماشاگران فیلم حضور داشت با ابراز اینکه دلِ خوشی از محمدرضا شریفینیا ندارد، از ورود او به عرصه تهیهکنندگی چنین فیلمهایی استقبال کرد و ابراز امیدواری کرد که در آینده هم این مسیر را ادامه دهد. معصومی ضمن اظهار امیدواری برای اکران هرچه سریعتر فیلم گفت: خبر دارم که مجوز اکران فیلم صادر خواهد شد و امینی از این بابت نگرانی نداشته باشد.
علیرضا امینی با اشاره به ایراداتی که به لحاظ فنی از فیلم گرفته میشود، دلیل عدم اکران را این مسائل و دغدغههای فرهنگی ندانست و با ابراز تاسف از اینکه بعد از گذشت 14 ماه از ساخت فیلم، هنوز فرصت اکران عمومی و شنیدن صدای نقد منتقدان فراهم نشده است، این فرصتها را بخشی از زندگی یک هنرمند دانست که به راحتی از دست میرود.
محمدرضا شریفینیا که به این قضیه از منظری دیگر به این مشکلات پرداخت و گفت: نهادهایی همچون بنیاد فارابی و دیگر نهادهایی که در عرصه فیلمسازی هزینه میکنند تمایل دارند فیلمهای خودشان در جشنواره حضور داشته باشند و از اینرو فیلمهایی همچون فیلم امینی را از گردونه حذف میکنند. من از فیلم دفاع میکنم و مشکل آنرا فنی نمیدانم. به نظر من اینکه مشکل طلاق از کجا آمده ربطی به فیلم ندارد و فیلم صرفا به دنبال نمایش این واقعیت در جامعه است و فیلمساز نمیتواند چشمش را بر مشکلات ببندد. این فیلم باید دیده شود و دیدن آن برای خانوادههایمان مفید است.
شریفینیا در پایان و در پاسخ به چندین انتقاد مطرح شده در خصوص نقشهایی که در چند سال اخیر بر عهده گرفته است، چنین جلسهای را جای مناسبی برای پاسخ دادن به این مسائل ندانست و از آمادگی خود برای پاسخگویی به این انتقادات در زمان مناسب سخن گفت.
وی با اشاره به اینکه من ترجیح میدهم با هر تفکر و عقیدهای چه موافق و چه مخالف کار کنم، نگاه خود در سینما را جستجوگرانه دانست و از همکاری با علیرضا امینی به رغم این مشکلات ابراز رضایت کرد و از ادامه همکاری با وی در آینده خبر داد.