به گزارش نماینده به نقل از مهر «دل من یه روز به دریا زد و رفت/ پشت پا به رسم دنیا زد و رفت»... اشتباه نکنید؛ اینجا نمایشگاه بازی و اسباب بازی است. اما برخلاف انتظار، شعر و آهنگی کودکانه شنیده نمیشود. یا احسان خواجه امیری است که از ته آرزوهای خود میگوید یا ناصر عبدالهی که با صدای غمگنانه خود میخواند:« یه دفه بچه شد و تنگ غروب/ سنگ توی شیشه فردا زد و رفت/ حیوونی تازگی آدم شده بود/ به سرش هوای حوا زد و رفت» و بچهها نمیتوانند با او همراه شوند و ترانهای که میخواند را با صدای بلند بخوانند. حق هم دارند آنها به اینجا آمدهاند تا بازی کنند و اسباببازیهای دلخواه خود را ببینند و بخرند و با خود به خانه ببرند.
قرار است کودکان تا دوم آبان ماه به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سالن حجاب بیایند و با نمونههای مختلف بازیهای فکری و آموزشی و وسایل بازی مانند توپ، اسکوتر، اسکیت، اسباببازیهای الکتریکی، رباتها، چرتکهها، انواع پازلها و انواع عروسکها آشنا شوند. اما این همه قرار ما نیست.
به گفته مهدی عاطفی، مدیر اجرایی دومین نمایشگاه اسباببازی، 37 تولیدکننده در این نمایشگاه شرکت کرده و سهمی از 37 غرفه را به خود اختصاص دادهاند. برخی از غرفهها هم نه به تولیدکنندگان که به مهدکودکها اختصاص داده شده است... و تو میمانی مهدها در این نمایشگاه چه میکنند. گرچه عاطفی فلسفه وجود آنها را نه تولید و فروش اسباب بازی که وجود فضایی میداند که بچهها در آن، زیر نظر مربی بازی کنند؛ نقاشی بکشند و براساس بازی و نقاشیهای خود تحلیل روانشناختی شوند.
مدیر اجرایی دومین نمایشگاه اسباببازی میگوید: هر آنچه میبینید در شورای نظارت بر اسباببازیها به ثبت رسیده و ایرانی شده و تو به اطراف نگاه میکنی و انواع عروسکهای میکی ماوس و پلنگ صورتی را میبینی و درک نمیکنی چگونه این عروسکها ایرانی شدهاند. یا اگر قرار است این نمایشگاه، ویژه اسباب بازی و کتاب-بازی باشد پس انواع کتابهایی که انتشارات کانون پرورش فکری منتشر کرده، چه جایی در این نمایشگاه دارند؛ کانونی که در نمایشگاه کتاب، اسباب بازی و در نمایشگاه اسباب بازی، کتاب ارائه میکند.
نخستین نمایشگاه اسباببازی، اردیبهشت ماه 1393 و همزمان با نمایشگاه بینالمللی کتاب برگزار شد. برخی از شرکتکنندگان از همزمان شدن با نمایشگاه کتاب و برگزار شدن نخستین نمایشگاه اسباب بازی در مصلای بزرگ تهران، خشنود و بعضی ناخشنود بودند. در دومین دوره، تعداد شرکتکنندگان و تنوع آثار آنها بیشتر شده؛ ضمن اینکه شرکتکنندگان معتقدند عنوان کانون پرورش فکری در خانوادهها، حس اعتماد بیشتری را به وجود میآورد.
عاطفی به ضرورت وجود نمایشگاهی چون نمایشگاه بازی و اسباب بازی اشاره میکند و میگوید: این نمایشگاه، فضایی را به وجود میآورد تا تولیدکنندگان دور هم جمع شوند و همدیگر را بشناسند و با مشکلات یکدیگر آشنا شوند. همه ما جزایر پراکندهای هستیم که هر کدام در یک گوشه، سرگرم کار خودیم و حتی یک انجمن صنفی نداریم و زیر نظر اتحادیه خرازان فعالیت میکنیم و این مساله، شرمآور است. درست است چیزی به عنوان صنعت اسباب بازی در ایران وجود ندارد اما همین تولیدکنندگان اندک هم میتوانند کنار یکدیگر در کمرنگ کردن مشکلاتشان بکوشند.
وظیفه شورای نظارت بر اسباببازی، حمایت از تولیدکنندگان است
شورای نظارت بر اسباببازی هم غرفهای را به خود اختصاص داده. در این غرفه، عروسکهای مجموعه شکرستان و کلاه قرمزی و شخصیتهای «شهر موشها» را میبینی؛ انواع ماشین و موتور و بازیهای فکری و آموزشی هم در قفسه دیگری جا خوش کردهاند و یک قفسه هم ویژه کتابهایی است که در ارتباط با بازی منتشر شده؛ در این غرفه فضایی هم وجود دارد تا بچهها بنشینند یا بازی کنند.
محمدحسین فرجو، دبیر شورای نظارت بر اسباببازیهاست. او هم براین باور است که ما صنعت اسباببازی نداریم و نمیتوانیم اسباببازیهای پیچیدهای تولید کنیم. برای مثال شرکتهای خارجی، 250 چشم تولید میکنند؛ از چشمهای رنگی برای عروسکهای دختر و پسر گرفته تا چشم ببر و گرگ و پلنگ اما ما این امکان و تنوع تولید را نداریم و در این صنعت، تازهکار و بسیار کم تجربهایم.
به گفته او، واردات اسباببازی از مهرماه سال 81 آغاز شد چون شورای نظارت بر اسباببازیها معتقد بود در دنیا، وسایل خوبی ساخته میشود که بچههای ما باید از آن استفاده کنند اما طبیعتا باید یک سیستم نظارتی وجود داشت و اسباببازیهای وارداتی را کنترل میکرد. یادم هست در آن زمان، سهم اندکی از این بازیها به بازیهای فکری و آموزشی و کمک آموزشی اختصاص داشت اما رفته رفته میزان ورود این بازیها بیشتر شد و خانوادهها دریافتند که کودکان میتوانند با بازی بیاموزند. حالا بیش از 15 درصد اسباب بازیهای وارداتی، بازیهای خلاقانه و آموزشی است.
فرجو، بالا رفتن قیمت دلار را یکی از عوامل اصلی رو آوردن به تولید اسباببازیهای داخلی میداند و میگوید: سال 90 و 91 با بالا رفتن قیمت دلار و تفاوت فاحشی که میان تومان و دلار و یورو پیش آمد، واردکنندگان و سرمایهگذاران بر آن شدند تا بر تولید داخلی سرمایهگذاری کنند و به تولید اسباب بازی ایرانی بپردازند . سال 91 ما با 55 درصد کاهش واردات اسباب بازی روبهرو بودیم. البته این بدان معنا نیست که از صفر تا صد آنچه تولید میشود ایرانی است از دید شورای نطارت بر اسباببازی تغییر 30 درصدی کافی است. تولیدکنندگانی هستند که یک کالای بی کیفیت چینی را به یک اسباب بازی خوب و باکیفیت تبدیل کردهاند و شورای نظارت وظیفه دارد از تولیدکنندگان حمایت کند.
نگاهی به دوروبر میافکنی. بچههایی را میبینی که با ذوق و شوق به دومین نمایشگاه بازی و اسباببازی آمدهاند اما کمتر غرفهای فضایی را به آنها اختصاص داده تا در آن بازی کنند. همانطور که در سالن کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب هم جایی وجود ندارد تا بچهها بنشینند و کتاب دلخواه خود را بخوانند و ورق بزنند.
باز هم صدای ناصر عبداللهی به گوش میرسد: «از من نخواه با توبمونم/ تو هیچی از من نمیدونی/ اگه بگم راز دلم رو/ تو هم کنارم نمیمونی».