به گزارش نماینده علی یونسی در گفتگو با فارس، به ارائه توضیحاتی پیرامون علت سکوت وزارت اطلاعات دولت خاتمی درباره استعلام احمدینژاد در گذری به سالهای دوم خرداد، برخورد اصلاحطلبان تندرو علیه هاشمی را اشتباه عنوان میکند. بخش هایی از مصاحبه وی را در ادامه بخوانید:
-اختیارات رئیسجمهور خیلی هم زیاد است همه و یا ٩٠ درصد امور اجرایی کشور دست رییس جمهور است که خیلی زیاد و سنگین هم هست.
-آمریکا حداقل نیم قرن به ایران ظلم کرده است و هنوز به سیاستهای سلطه جویانهاش ادامه میدهد.
-آقای هاشمی رفسنجانی که آستانه تحملش خیلی خیلی بالاست در دوران خود گاهی عصبانی میشد و تندی میکرد. هرکس در این حوزه قرار بگیرد اینطور است، مثلاً احمدینژاد عصبانی شد و تعابیر خیلی تندی داشت و خود آقای خاتمی هم گاهی عصبانی میشد، تقریباً همه عصبانی میشدند و این واقعیتی است، من فکر میکنم از بس مشغله رئیسجمهوری زیاد است، رئیسجمهور توقع دارد که همه بیایند و کمکش کنند و توقع ندارد وقتی که آمده و بار سنگینی را پذیرفته، برخی اذیت کنند. عصبانیت رییس جمهور از نقد مخالفین نیست بلکه از کارشکنی و اذیت و آزار آنهاست. توقعی که دولت دارد این نیست که فلان حزب و گروه یا برخی نمایندگان و افراد بیایند و سنگاندازی کنند و چوب لای چرخ بگذارند، در واقع توقع حرکتهای ایذایی ندارند، من شخصاً خودم اعتقاد دارم رئیسجمهور نباید عصبانی شود. من قبلاً این نکته را دوبار علنی گفتهام.
-انتقاد (اصلاحطلبان) به هاشمی غیرمنصفانه و جفا بود.
-چالش امنیتی بود، اما واقعاً میشد مانع از بروز آن اتفاقات شد، در فتنه ۸۸ همه آسیب دیدند و بیش از هر کس به جمهوری اسلامی، رهبری، ولایت فقیه و به امام(ره)، مردم، جناحهای سیاسی ضربه وارد شد، اما در همین جا میشد به گونهای عمل کرد که این اتفاقات نیفتد. من بیشتر از این هم دیگر توضیح نمیدهم.
-خیر، همین الان هم گاهی نگاه خیلیها به زنها نگاه شیء و ابزاری است؛ یعنی اگر میگوییم چند زن به مجلس بیایند برای این است که خالی از عریضه نباشد، من نمیخواهم بگویم آمدن به مجلس برای زنها مهم است چراکه این سمتها نه برای زنها و نه برای مردها مهم نیست، ولی سیاست و قانون ما مردسالارانه است و با این سیاست ۵۰ درصد جامعه را به حاشیه میبریم.
۵۰ درصد جامعه عملاً احساس عاطل و باطل و احساس شیء و ابزاری بودن دارد که قدرت ظهور و بروزی در جامعه ندارد که شخصیت خود را نشان دهد و بگوید من میتوانم رئیسجمهور و وزیر باشم.
-انتصاب فرماندار زن نگاه ابزاری دولت به مقوله زنان بود. ممکن است آنها مانند مجلس بگویند اگر زن نگذاریم بد است، یعنی دولت سعی میکند دو سه زن را بیاورد، اما میخواهم بگویم بحث شایستهسالاری نیست در حالی که باید ببینیم چه کسی میتواند بین ذکور و اناث این کار را انجام دهد. اما این بحث مطرح نیست و میگوییم چه کسی به مصلحت است. در فرمانداری هم همینطور است، از این نظر با مخالف آن فرقی نمیکند. یکی میگوید مصلحت است این خانم باشد، دیگری میگوید مصلحت نیست این خانم باشد و هر دو یک منطق دارد.
-عدم حضور وزیر زن در کابینه انتقادی که به رئیسجمهور وارد است. البته معاون زن در کابینه وجود دارد و دو سه نفر هستند ولی رئیسجمهور وعده دادند و هنوزعمل نکردهاند، همانطور که در اقلیتها نیز وعده دادند و هنوز عملی نشده است.
-مطبوعات و دانشگاه در زمان اصلاحات رنگ و بوی سیاسی گرفت.
-در مورد دانشمندان هستهای باید بگویم بزرگترین خطا و اشتباه حفاظتی که صورت گرفت این بود که در دولت احمدینژاد این دانشمندان را به مردم معرفی کردند، در حالی که تا آن موقع کسی این افراد را نمیشناخت. من دانشمندی را می شناسم که آن زمان به راحتی با ماشین خود از منزل به محل کار میآمد و هیچکس هم خبر نداشت، اما آقای احمدینژاد به خاطر تقدیر و تشویق، او را در تلویزیون آورد و همه مردم او را شناختند و از فردای آن روز این فرد مجبور شد برای حفظ جان خود در منزل پنهان شود. بنابراین ما دهها نفر را به دست خودمان در معرض تهدید قرار دادیم و خودمان حاصل زحمات سه دهه گذشته که محصول انقلاب بود در معرض تهدید دشمنان قرار دادیم.
-من هم به مذاکرات خیلی خوشبین نیستم، ولی طرفین مایلند که به جایی برسد و آمریکاییها بیشتر از سایر کشورها تمایل دارند. برخی کشورها که به ظاهر دوستند، مثل روسیه و چین اصلاً مایل نیستند مذاکرات به نتیجه برسد. گروههای افراطی و تندرو در ایران و آمریکا هیچ کدام مایل نیستند توافق هسته ای به نتیجه برسد. لابی اسراییل در آمریکا خیلی نقش دارد.
-احساس غرور میکنیم از اینکه کشورمان در امنیت کامل است، طوری رصد میکنیم که وقتی یک پهپاد – جسمی کوچک – قصد نفوذ به کشورمان را دارد سرنگون میکنیم. هر ایرانی احساس غرور میکند. پیشرفتهای نظامی ما عمدتاً در حوزه موشک آشکارتر است، اگر این پیشرفت نظامی و حمایتهای ایران از غزه نبود رژیم جعلی اسرائیل هرگز حاضر به قبول آتش بس نمیشد.
-ایران قدرت نظامی برتر منطقه است، امروز کشورمان به جایی رسیده که اجازه نمیدهد قدرتهای بزرگ دنیا مشیت خود را بر ایران تحمیل کنند و امکان ندارد که بتوانند.
-باید به سرعت دشمن را سرکوب کنیم و نگذاریم فرصت پیدا کند تا کاری کند. باید برای سرکوب و نابود کردن داعش ورود کنیم، اما باید پیشگیری کنیم و نگذاریم که آنها با تبلیغات دروغین خود موفق به جذب و گرایش عدهای از مردم بیگناه شوند.
-بله اعتدال یک چارچوب اخلاقی و رفتاری دارد که ما همه آن را میفهمیم و نمیتوان تعریف علمی از اعتدال ارائه داد، مثلاً همه میفهمیم که آقای رئیسجمهور عصبانی شد و هیچکس نمیتواند انکار کند، این معنایش این است که آقای رئیسجمهور اینجا از جاده اعتدال خارج شده است، یا ما همه میفهمیم که فلان نماینده آنجا حرف تندی زده است. مثلاً فلان تصمیم دولت در یارانه یا سبد کالایی را میفهمیم عجولانه تصمیم گرفته شده است، لذا همه میفهمیم که معنای اعتدال چیست، اما ممکن است تعریف علمی از آن نشود.
-(اینکه اصلاحطلبان میگویند ما ستون فقرات دولت یازدهم هستیم، درست است؟) این تعابیر، تعابیری شوخی است، اما تا آنجا که من خبر دارم اصلاحطلبان و کسانی که مؤثر هستند هیچکدام سهمی نمیخواهند و حتی مایل هم نیستند، شرکت هم داشته باشند.
- صحبت با آمریکا به معنای تابویی است، که شکسته شده است، اگر کسی دو، سه سال قبل چنین حرفی میزد هزینه داشت اما الان دیگر اینطور نیست.
-نگرانی مقام معظم رهبری هم تهاجم فرهنگی است. من کاملاً تهاجم فرهنگی، استحاله فرهنگی و شبیخون فرهنگی را قبول دارم، منتها راهکارهایی که برای مقابله با آن استفاده میشود بعضاً قبول ندارم و به نفع فرهنگ بیگانه میدانم.
-وجه مشخصه دوران اصلاحات و آقای خاتمی مسائل فرهنگی بود و دولت نیز یک دولتی سیاسی فرهنگی بود تا دولت اقتصادی، وظیفه وزارت اطلاعات مشخصاً دخالت در امور فرهنگی نیست، مگر آنجایی که بخواهد از ناحیه فرهنگ، نفوذی صورت گیرد و آسیبی به امنیت ملی وارد شود، لذا در آن صورت وزارت اطلاعات وظیفه دارد که عمل کند؛ با این نگاه یک معاونت امنیتی و فرهنگی سیاسی داشتیم که این معاونتها در آنجا کارشان این نبود که فضای فرهنگی را مدیریت و کار فرهنگی انجام دهند، ولی آنها آسیبهایی که از ناحیه فرهنگ به کشور وارد میشود و خطراتی که از این ناحیه به کشور وارد میشود را آسیبشناسی میکردند؛ یعنی وزارت اطلاعات به کمک کارشناسان آسیبشناسی انجام میدهد و به خود آنها از جمله آموزش و پرورش و وزارت علوم اعلام میشود که با توجه به این خطرات، باید برنامهریزی شود و بخشهایی از این آسیبشناسی به شورای عالی امنیت ملی میرود.