به گزارش نماینده، قطعاً شما هم با لبخندهایی که پشت آن ناراحتی، کینه، خشم، نفرت یا حسرت نهفته برخورد کردهاید. عموماً فردی که سعی میکند چنین لبخندی را بر صورت بنشاند بر این نکته واقف است که مخاطب تصنع این رفتار را حس خواهد کرد اما چارهای جز ارائه کردن این لبخند تلخ از خود ندارد. روز گذشته اصولگرایان با حضور حداکثری خود در همایش همگرایی نمایشی را رقم زدند که لبخندهای تلخی را بر چهره رقیبان و مخالفان نشاند.
نگاهی به صفحات اصلی و سیاسی روزنامههای اصلاحطلب نشان از خشم درونی آنان نسبت به وحدت اصولگرایان دارد. از حاشیهپردازیهای نزدیک به دروغ تا اختلافافکنی بین شخصیتهای مختلف اصولگرایی در این صفحات موج میزند. به عنوان نمونه روزنامهای با چاپ عکس رئیسجمهور سابق تلاشی برای القاء کذب دارد. القایی که نشان دهد وی در این همایش حضور داشته در حالی که اینطور نبوده است.
سعید شریعتی، از فعالان سیاسی و اعضای شورای مرکزی جبهه منحله مشارکت و از محکومین دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸، یکی از افرادی است که همایش وحدت اصولگرایان لبخند بر چهرهاش نشانده و رضایت او را در پی داشته است. وی در صفحهی فیسبوکش سعی دارد با نگاهی اصلاحطلبانه به این همایش بنگرد و با ارائهی تحلیلی اثبات کند همه چیز تحت کنترل و به نفع اصلاحطلبان است. که به واقع اگر چنین بود تلاش برای اثبات یک موقعیت تثبیت شده امری باطل و غیر عقلانی مینمود.
شریعتی میگوید تلاش برای این همگرایی از دو حالت خارج نیست: «یا این تلاش به ثمر مینشیند که بنا بر الزامات ائتلاف حداکثری لاجرم تندروها و محافظهکاران اقتدارگرا به حاشیه رانده میشوند و نیروهای معقول و میانهرو در جناح محافظهکار محوریت و مرجعیت بیشتری مییابند که از این منظر یک دستاورد راهبردی برای پروژه اصلاحطلبی خواهد بود. یا این تلاش مانند گذشته تحت تأثیر اندیشههای قیم مأبانه، پادگانی و اقتدارگرا شکست خواهد خورد و این تشتت و پراکندگی در میان محافظهکاران تعمیق خواهد یافت که باز هم از منظر پراتیک به سود پروژه اصلاحطلبی است».
اول سوالی که پیش میآید این است که چه کسی صحبت از «ائتلاف حداکثری» در جریان اصولگرایی کرده است؟ این همایش طبق اذعان برگزار کنندگان آن برای وحدت نظر و همگرایی در عمل جریان اصولگرایی برگزار شده است، لذا استفاده از لفظ ائتلاف که تعریف آن کنار هم قرار گرفتن دو جریان غیر هم نظر ولی مشترک المنافع میباشد، کمی شیطنت است!
دوم سوالی که پیش میآید این است که چرا اصلاحطلبان علاقه دارند اصولگرایان را محصور در چارچوب انتخابات کرده و کوچکترین اقدام آنان را انتخاباتی قلمداد کنند؟ استفاده از لفظ ائتلاف برای همایش روز گذشته که آن را انتخاباتی جلوه میدهد علیرغم تاکید چندبارهی برگزار کنندگان آن بر غیر انتخاباتی بودن همایش، کمی بدور از انصاف است!
سوم سوالی که پیش میآید این است که مگر اصلاحطلبان تا پیش از این همایش بر تقویت جناحین سیاسی کشور تاکید نمیکردند و مگر برای همگرایی اصولگرایان آرزوی توفیق نمیکردند، حال چطور است که تعمیق پراکندگی و تشتت اصولگرایان از منظر پراتیک به سود اصلاحطلبان است، کدام را باید باورد کرد، شاید این کمی دو رویی است!
چهارم سوالی که پیش میآید این است که مگر آمال و آرزوی اصولگرایان پیوستن به خط اعتدال، میانه و خنثی از طریق حذف افراد در دایرهی خودی است که شریعتی آیندهی مطلوب این همایش را کنار گذاشتن تندروها و محافظهکاران اقتدارگرا تعریف میکند؟ اینکه اتفاقی را بدون در نظر گرفتن آنچه که هست، بلکه با توجه به تمایلات خودمان برای مخاطلب تحلیل کنیم در حق مخاطب کمی تنگنظری است!
و در آخر سوالی که پیش میآید این است که آیا شریعتی مطمئن است اصولگرایی راهی جز آنچه وی به نمایش گذاشته، پیش روی خود ندارد؟ به نظر میرسد همایش همگرایی اصولگرایان به قدری تلخ آمده که توان تحلیل حداقلی و درست مسائل را از برخی گرفته و تمرکزشان بیشتر بر از بین بردن تصنع لبخند رفته تا دقت در نظر، که این کمی حسادت است!