به گزارش نماینده، ابراهیم اصغرزاده فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با روزنامه روزنامه اعتماد گفته است: یکی از مشکلات همین بود که سرنوشت جنبش اصلاحات گره خورد به مسوولیت فاقد اختیار رییس قوه مجریه. از طرفی هم کارشکنیهای جناح رقیب و ندانم کاری خودمان موقعیت پیچیدهیی پدید آورد. آن زمان جریان اصلاحطلبی به هر قیمت در قدرت ماندن را به پیگیری مطالبات واقعی ترجیح داد و این آغاز انحراف بود. دولتمردان اصلاحطلب تصمیمات بدی نمیگرفتند ولی بهشدت از اینکه به موقع تصمیم بگیرند معطل میماندند در بیتصمیمی و تزلزل استاد بودند.
وی افزود: راهبرد دولت اعتدالی طبعاً متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحانی از منظر نداشتن راهبرد شاید بیشتر در معرض آسیب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمین سخت و سنگلاخی زد. در دولت روحانی هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد که اثر مهرش تا پایان بر پیشانی دولت باقی خواهد ماند. اینکه دولت بدون هیچ استراتژی منسجمی در ماههای منتهی به اردیبهشت امسال به صورت متوالی تقاضا کرد که مردم به او اعتماد کنند و صرفا کسانی جهت دریافت یارانه بروند ثبت نام کنند که نیازمند واقعی باشند ولی در کمال ناباوری مشاهده شد ۷۳ میلیون نفر رسما بیاعتنا به تقاضای رییسجمهور منتخبشان، به هر دلیلی خود را مستحق دریافت یارانه دانستند و رفتند و پای ورقهیی را امضا زدند که عملا شکاف فزاینده دولت - ملت را تایید میکرد. خب اگر این فقدان راهبرد نیست پس چیست؟
اصغرزاده با اشاره به اظهارات اخیرحجاریان که گفته بود "اگر اصلاحطلبان بشکنند دولت آقای روحانی میشکند"، گفت: بهتر است بگوییم اگر دولت روحانی بشکند اصلاحطلبان میشکنند. چون دولت روحانی فرصت برای تحرک نیروهای اصلاحطلب فراهم ساخته است و هرچه او با مقاومت در برابر افراطیون بازدارندگی ایجاد کند امکان مانور بیشتر به اصلاحطلبان میدهد. کما اینکه بالفعل شدن قوه و پتانسیل به حاشیه رفته هاشمی و خاتمی را طی مدت یک ساله دولت روحانی به وضوح مشاهده میکنید.
"به نظرم اصلاحطلبان پشت دولت او را خالی نخواهند کرد. البته پشتیبانی اصلاحطلبان از حسن روحانی مشروط است. معلوم است آنها در نقش یک بازنده، بازی برد - باخت یا باخت - باخت را ادامه نمیدهند. ولی تا زمانی که قصد و نیت روحانی تحقق شعارهای انتخاباتی باشد ولو آنکه عملا راه به جایی نبرد دلیلی بر عدم حمایت نخواهند داشت".
وی با بیان اینکه گرفتاری دولت روحانی این است که نمیداند کارکردش چیست؟ تصریح کرد: دولت روحانی نمیداند فراجناحی است یا ائتلافی و به مثابه شرکت سهامی؟ اصلاحگراست و خواهان تغییر وضع یا اعتدالی و حافظ وضع موجود؟ جامعهگرا و سوسیالیست است یا نئولیبرال؟ بیطرف و معتدل است یا خنثی و منفعل؟ و اینکه به اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کدام استراتژی و با چه مقدورات و لوازمی میخواهد دست یابد و شعارهایش را اجرایی کند؟
" وقتی واکنش روحانی را در برابر یک سوال ساده خبرنگار خارجی که از وجود روزنامهنگار زندانی پرسید، میبینیم متوجه میشویم که برداشت او با رایدهندگانش تا چه میزان فاصله دارد. وقتی او نمیتواند افکار عمومی داخلی را قانع و لااقل به همان منشور مورد نظرش اتکا کند با کدام راهبرد خواهد توانست مطالبات طبقات متوسط و محروم را عملیاتی کند یا به بخشهای اقتصاد زیرزمینی و ممنوعه لگام بزند؟ "
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت: سوالات بیشماری از این دست در افکار عمومی در حال شکل گرفتن است. اینکه پرونده آشتی ملی چه میشود؟ اینکه هم پیمانی راهبردی با روسهای غیرقابل اعتماد کجای تبلیغات انتخاباتیاش بود؟ یا مثلا تمهیدات دولت روحانی برای برگزاری انتخابات مجلس شورا و خبرگان در سال آینده چیست و چگونه میخواهد برنامهریزی کند که در برابر پیشروی افراطیون غافلگیر نشود؟