شناسهٔ خبر: 68524 - سرویس جامعه
منبع: رجانیوز

آقای ایوبی! یادداشت‌هایت در جلسه مشهور رهبری چه شد؟

ایوبی/1 تعریف آقای «ایوبی» سینمایی از مسایل سیاسی با آقای ایوبی دانشگاه امام صادقی و سیاسی متفاوت است...

به گزارش نماینده، در همان آغازین روزهای این بحران، جلسه‌ای میان نمایندگان ستاد‌های چهار کاندیدا و برگزارکنندگان انتخابات با رهبری انقلاب برگزار شد (مورخ ۱۳۸۸/۰۳/۲۷) که در این جلسه، مقام معظم رهبری به چند نکته تاکید کردند: «اول آن‌که انتخابات مظهر وحدت ملی است و نباید اجازه داد به انشقاق ملی تبدیل شود. » خیلی واضح و روشن، یعنی نباید اجازه داد بر آتش اختلاف بر سر انتخابات دمید؛ نباید گذاشت در برگزاری انتخابات نقض غرض صورت گیرد. «دوم آن‌که ملّت ایران هویتی یکپارچه دارد. » و «سوم آن‌که همهٔ نامزدهای فعال در انتخابات و حامیان آن‌ها نباید به‌گونه‌ای سخن بگویند و یا رفتار کنند که منجر به تحریک و عصبانیت طرف مقابل شود. »
 

ایوبی


​ اما در این جلسه میان افراد شناخته شده و مشهور، چهره‌ای گمنام به نمایندگی از وزارت کشور حضور داشت که تا آن روز، کمتر به عنوان فعال سیاسی شناخته می‌شد: دکتر «حجت الله ایوبی» که در آن جلسه به دقت از نکات رهبری یادداشت برداری می‌کرد؛ و البته شاید حتی خودش هم فکر نمی‌کرد که حالا در سال ۹۳، نه در قامت یک فعال سیاسی بلکه در قامت رییس سازمان سینمایی، زمان استفاده از نوشته‌هایش در آن جلسه فرا رسیده باشد.
 

ایوبی


البته اظهارات مهم دیگری هم در آن جلسه رد و بدل گردید که هر چند به صورت رسمی رسانه‌ای ​​نشد، اما حتما حاضران جلسه مثل آقای «ایوبی» از آن‌ مطلعند؛ مثل اعتراف آقای «آخوندی» -وزیر راه و شهرسازی فعلی- به عنوان نماینده‌ی کاندیدای مدعی تقلب به اینکه اصولاً امکان تقلب یازده میلیونی در انتخابات ایران وجود ندارد که خیلی شفاف ​​مشخص می‌کرد که فاصله‌ی ادعای تقلب با واقعیت تا کجاست. ​

اما حالا ۵ سال از آن روز‌ها می‌گذرد؛ «حجت‌الله ایوبی» رئیس سازمان سینمایی شده است و سازمان تحت امرش، مجوز نمایش فیلمی را داده و پای آن ایستاده که بیشترین توهین‌ها و دروغ‌ها را در باب فتنه‌ی ۸۸ گفته است. هر چند که «عصبانی نیستم» با علم به نخ نما شدن ادعای تقلب، قصه‌ی سال ۸۸ را از میانه تعریف می‌کند و تلاش دارد به جای مطرح کردن شعار تقلب به عنوان اسم رمز آشوب‌های خیابانی، قصه را از کمی بعد، با ستاره‌دار شدن یک دانشجو و ماجراهای بعدی آغاز کند. اما با این وجود، نمی‌توان از کنار دروغ‌های پرشمار فیلم به راحتی گذشت.
 

ایوبی


در این میان، موضع «ایوبی» ۵ سال بعد از آن جلسه‌ی مشهور، جالب است. او از یک طرف قاطعانه می‌گوید: «نباید فراموش کنیم که شورای نظارت و ارزشیابی از افراد شناخته شده‌ی نظام که همگی معتقد به آرمان‌های انقلاب، نظام مقدس ولایت فقیه هستند، تشکیل شده است و از همین رو، هرگز به فیلم‌های که در جامعه تشنج ایجاد کند و فیلم‌هایی که به تعبیر آقایان از آن‌ها به عنوان فیلم‌های حامیان فتنه یاد می‌شود، مجوز نمی‌دهند» اما مشخصاً درباره‌ی فتنه‌زده‌ترین فیلم جشنواره –یعنی «عصبانی نیستم»- می‌گوید: «کارگردان این فیلم در یک تعامل خوب با ما فیلم را به یک فیلم اجتماعی تبدیل کرده و اکنون این فیلم یک فیلم غیرسیاسی است. »
برای بررسی صحت ادعای «ایوبی» البته کافی است مروری داشته باشیم بر آنچه که در «عصبانی نیستم» به نمایش در می‌آید. فیلم، داستان نوید، دانشجوی کرد زبانی است که چهار سال پیش (۸۸) طی فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه، ستاره‌دار و اخراج شده است. فلاش‌بک‌های کوتاه و بلندی که لابلای فیلم گنجانده شده است، به وضوح آدرس سال ۸۸ را می‌دهد. از تصاویر اعتراضات مردم با دستبند و لباس‌ سبز با زیر صدای تظاهرات و شلوغی در خیابان گرفته تا سکانسی که نوید مشغول پاشیدن رنگ سبز به ماشین استاد دانشگاهی است که او را دکتر قلابی می‌خواند.

کار به همین جا البته ختم نمی‌شود. در «عصبانی نیستم» سکانسی وجود دارد که در آن، نوید و ستاره به خیابان می‌روند، آنجا می‌نشینند و بر مزار یکی از رفقایشان که چهار سال پیش در این خیابان و در حین اعتراض کشته شده است، شمع روشن می‌کنند. خب لابد این هم یک مسئله‌ی اجتماعی است! صد البته هنگامی که می‌شنوی روی پرده سینما به تنها شخصیتی که چهره و نشانه‌های مذهبی دارد، طالبان لقب داده می‌شود هم یک مسئله اجتماعی طرح شده است!

البته تعریف آقای «ایوبی» سینمایی از مسایل سیاسی با آقای ایوبی دانشگاه امام صادقی و سیاسی متفاوت است، وی زمانی از «شکاف‌های قومی و خشونت در پیکارهای سیاسی» سخن می‌گفت و معتقد بود «مذاکره به جای خشونت و پذیرش اصل رقابت مسالمت جویانه یکی از شاخص‌های مهم جامعه مدنی بشمار می‌رود. » ولی حالا دارد از فیلمی حمایت می‌کند و برچسب اجتماعی به آن می‌زند که در یکی از صریح‌ترین سکانس‌های فیلم، کتک خوردن یک بسیجی توسط رفقای فتنه‌گر نوید را می‌بینیم. کتک خوردنی که نه تنها تقبیح نمی‌شود، بلکه با چند دیالوگ مضحک شعاری مانند «زدن کار ما نیست»، «اگر ما هم بزنیم، پس با این‌ها چه فرقی داریم» به سندی از جوانمردی فتنه‌گران هم تبدیل می‌شود. دوست نوید هم در جواب به خشونت بالای بسیجی نگون‌بخت در مواجهه با رفقایش اشاره می‌کند و می‌گوید: «مگه ندیدی اینا با ما چی کار کردن؟ »

اینکه «وضع هر روز بد‌تر می‌شه و هی می‌گن درست می‌شه ولی عمرا درست بشه» و توهین به دولت برخاسته از رای مردم که اتفاقا خود ایوبی هم در آن مسئولیت‌های متعدد داشته، هیچ، تمسخر شعار جهاد اقتصادی هم لابد به زعم آقای استاد علوم سیاسی، حرف اجتماعی است.

با این توصیفات، حالا «محک تجربه» به میان آمده تا سیه روی شود هر که در او غش باشد و وقت عمل به نوشته‌هایی است که ایوبی در جلسه با رهبری از آن‌ها نوت بر می‌داشت. باید دید بین ژست ولایت مداری و عمل به قانون و وفاداری به انقلاب و خط قرمز دانستن فتنه و فاصله‌گذاری با آن که خواسته‌ی رهبری است​ و باج دادن به عناصر دست چندم فتنه و زمینه سازی برای اکران و نمایش فیلم حامی فتنه و موهن به ارزش‌ها کدام را انتخاب می‌کند؟ باید صبر کرد.

 


منبع: رجا