به گزارش نماینده به نقل از خبرگزاری فارس، مسیحیت از یک سو خداوند را واحد میداند و از سوی دیگر برای ذات او سه جلوه وجود قائل است:
۱.خدای پدر؛ که خالق جهان است.
۲. خدای پسر؛ که همان مسیح است.
۳.خدای روح القدس؛ که خدای فعال است و در دلهای بندگان حیات میدمد.
مسیحیت همواره سعی کرده است خود را از شرک و تثلیث پاک و پیراسته معرفی کند و برای سهگانگی - در عین یگانگی خدا - توجیهاتی بیاورد، اما این توجیهات هرگز شرک را از عقاید آنان نزدوده است.
بخشی از این توجیهات به یگانگی ذات و سهگانگی در خاصیت و آثار اشاره دارد و بخشی از آنها وحدت را در وحدت هر یک از سه خدا میداند و... از آنجا که این توجیهات راه به جایی نمیبرد؛ در نهایت میگویند: راز سهگانگی خداوند، با عقل توجیه نمیشود و قابل فهم نیست، با الفاظ بشری نیز قابل بیان نیست و فقط باید به آن ایمان آورد!
قرآن کریم به چند نکته که هر کدام در حکم دلیلی بر ابطال تثلیث و الوهیت مسیح(ع) است اشاره می کند:
عیسی(ع) فقط فرزند مریم(س) بود، این تعبیر (ذکر نام مادر عیسی در کنار نام او) که در ۱۶ مورد از قرآن مجید آمده است، خاطرنشان میسازد که مسیح(ع) همچون سایر افراد انسان در رحم مادر قرار داشت و دوران جنینی را گذراند و همانند سایر افراد بشر متولد شد، شیر خورد و در آغوش مادر پرورش یافت، یعنی تمام صفات بشری در او بود، چگونه ممکن است چنین کسی که مشمول و محکوم قوانین طبیعت و تغییرات جهان ماده است، خداوندی ازلی و ابدی باشد.
«لَّقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ قُلْ فَمَن یمْلِکُ مِنَ اللَّهِ شَی إِنْ أَرَادَ أَن یهْلِکَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیمَ وَ أُمَّهُ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ جَمِیعًا وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَینَهُمَا یخَلُقُ مَا یشَاءُ وَ اللَّهُ عَلىَ کلِ شىَءٍ قَدِیرٌ»(مائده/۱۷)، آنان که گفتند که خدا همان مسیح پسر مریم است، کافر شدند. بگوى: چه کسى مىتواند عذاب خدا را دفع کند، اگر اراده کند مسیح پسر مریم و مادرش و همه اهل زمین را به هلاکت رساند؟ از آنِ خداست فرمانروایى آسمانها و زمین و هر چه ما بین آنهاست. آنچه مىخواهد مىآفریند و بر هر چیز تواناست.
«قَالَتْ رَبِّ أَنىَ یکُونُ لىِ وَلَدٌ وَ لَمْ یمْسَسْنىِ بَشَرٌ قَالَ کَذَالِکِ اللَّهُ یخْلُقُ مَا یشَاءُ إِذَا قَضىَ أَمْرًا فَإِنَّمَا یقُولُ لَهُ کُن فَیکُونُ».(آل عمران/۴۷)، مریم گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که انسانی با من تماس نگرفته است!؟ »، فرمود: «خداوند، این گونه هر چه را بخواهد میآفریند! هنگامی که چیزی را مقرّر دارد (و فرمان هستی آن را صادر کند)، فقط به آن میگوید: «موجود باش» آن نیز فوراً موجود میشود.
«وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا المَسِیحَ عِیسىَ ابْنَ مَرْیمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَکِن شُبِّهَ لهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِى شَکٍ مِّنْهُ مَا لهَم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَ مَا قَتَلُوهُ یقِینَا»(نساء/۱۵۷)، و گفتارشان که: «ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم! » در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند، لکن امر بر آنها مشتبه شد و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند!
یکی از نکات و اشارههای عمیق قرآن به ویژگیهای انسانی حضرت عیسی است، ویژگیهایی که بر نیاز و عیسی(ع) اشاره دارد و به هیچ وجه با الوهیت و خدایی ایشان سازگاری ندارد، برای نمونه در قران کریم به احتیاج حضرت عیسی و مادر گرامیشان به خوردن غذا اشاره کرده و به صورت کنایه به این مطلب اشاره شده است که انسانی که مانند سایر انسانها غذا میخورد، نمیتواند خدا و خالق هستی باشد.
«مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یأْکُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ کَیفَ نُبَینُ لَهُمُ الاْیاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنىَ یؤْفَکُونَ»(مائده/۷۵)، مسیح فرزند مریم فقط فرستاده(خدا) بود، پیش از وی نیز فرستادگان دیگری بودند، مادرش، زن بسیار راستگویی بود، هر دو، غذا میخوردند(با این حال، چگونه دعوی الوهیّت مسیح و پرستش مریم را دارید!؟) بنگر چگونه نشانه را برای آنها آشکار میسازیم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده میشوند!
«قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیا، قالَتْ أَنَّى یکُونُ لی غُلامٌ وَ لَمْ یمْسَسْنی بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیا»(مریم/۱۹-۲۰)، گفت: «من فرستاده پروردگار توام(آمدهام) تا پسر پاکیزهای به تو ببخشم»، گفت: «چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد!؟ در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته و زن آلودهای هم نبودهام»!
عیسی(ع) «کلمه» خدا بود که به مریم القا شد، در چند آیه قرآن از عیسی(ع) تعبیر به «کلمه» شده است و این تعبیر به خاطر آن است که اشاره به مخلوق بودن مسیح(ع) کند، همانطور که کلمات مخلوق ما است، موجودات عالم آفرینش هم مخلوق خدا هستند و نیز همان طور که کلمات اسرار درون ما را بیان میکند و نشانهای از صفات و روحیات ما است، مخلوقات این عالم نیز روشنگر صفات جمال و جلال خدایند، به همین جهت در چند مورد از آیات قرآن به تمام مخلوقات اطلاق «کلمه» شده است، منتها این کلمات با هم تفاوت دارند، بعضی بسیار برجسته و بعضی نسبتاً ساده و کوچکند، و عیسی(ع) مخصوصاً از نظر آفرینش (علاوه بر مقام رسالت) برجستگی خاصی داشت، زیرا بدون پدر آفریده شد.
«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیمَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ»(آل عمران/۴۵)
به یاد آورید هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خداوند تو را به کلمهای(وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت میدهد که نامش «مسیح، عیسی پسر مریم» است، در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است.
عیسی روحی است که از طرف خدا آفریده شد، این تعبیر که در مورد آفرینش آدم و به یک معنی آفرینش تمام بشر نیز در قرآن آمده است، اشاره به عظمت آن روحی است که خدا آفرید و در وجود انسانها عموماً و مسیح و پیامبران خصوصاً قرار داد، شگفت انگیز است که مسیحیان تولد عیسی(ع) را از مادر بدون وجود پدر دلیلی بر الوهیت او میگیرند، در حالی که فراموش کردهاند که آدم(ع) بدون پدر و مادر وجود یافت و این خلقت خاص را هیچ کس دلیل بر الوهیت او نمیداند!
«إِنَّ مَثَلَ عِیسىَ عِندَ اللَّهِ کَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیکُونُ»(آل عمران/۵۹)، مَثَل عیسی در نزد خدا همچون آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: «موجود باش» او هم فوراً موجود شد. (بنابراین، ولادت مسیح بدون پدر هرگز دلیل بر الوهیّت او نیست)
اینفوگرافی زیر که به همت موسسه راهبردی حق پژوهی (مرکز تخصصی نقد و بررسی فرقههای انحرافی) تهیه شده، به این موضوع پرداخته است.