به گزارش نماینده به نقل از فارس، آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره «ولایت و بزرگترین نعمت» به بیان برخی نکات پرداخته است که در ادامه به آن اشاره میشود:
*معنای فضل/حقایق قرآن چگونه بر بندگان نازل میشود/ بالاترین نعمت الهی
فضل یعنی نعمتی که ما استحقاق آن را نداشتیم، ولی خدا به ما عطا کرده است. در مواقف مختلفی از ایشان با عنوان فضل خدا خصوصا برای مؤمنین یاد شده است، یکی از موارد این بود که خدا می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ»(یونس/۵۷) که گذشت این چهار مرتبه از هدایت قرآن است، بعد می فرماید «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِه فَبِذَالِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیرٌْ مِّمَّا یجَْمَعُون» این قرآن با این همه نعمت از فضل و رحمت الهی است که بر شما جاری شده است و تمام نشاط شما باید به این نعمتی باشد که خداوند با فضل الهی بر شما جاری کرده است، بر این کتاب الهی متمسک بشوید و این کتاب الهی برای شما از هر چیزی که جمع میکنید بهتر و خیر است، در روایات فضل و رحمت را به وجود نبی اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) تفسیر کرده است. یعنی اگر حقایق قرآن بر شما نازل میشود، به واسطه وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت است که آنها معلمین حقیقی قرآن هستند، لذا حضرت آن جریان فضل است که واسطه نزول کتاب قرآن بر ماست و نعمتی بالاتر از این هم نیست.
*همه بشارتها نسبت به توحید و همه انذارهای نسبت به شرک است
خداوند به بعضی از مقامات نبی اکرم(ص) اشاره کرده که «یَأَیهَُّا النَّبىُِّ إِنَّا أَرْسَلْنَکَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا * وَ دَاعِیًا إِلىَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِیرًا»(احزاب/۴۵)، در این آیه به هفت خصوصیت حضرت اشاره شده است، مقام نبوت حضرت که درهای غیب با او باز میشود، اخبار عالم غیب با این نبوت به ما میرسد و رسالت حضرت که مأموریتی از طرف خداوند است برای اینکه ما را با خبر کنند از غیبی که از آن بیخبر هستیم، ایشان مقام شهادت دارند؛ یعنی شاهد بر تمام امت ها و حتی انبیاء هستند و ظاهر و باطن همه را میبینند و این شهادت مقدمه شفاعت و دستگیری در دنیا و آخرت است، این وجود مقدس علاوه بر اینکه شاهد بر آنها هستند، شاهد بر همه هستی هستند، لذا عوالم قبل و بعد را میبینند، بشارت میدهند و انذار میکنند، زیرا شاهد هستند، هم ما و هم آینده و گذشته ما را میبینند و بشارت میدهند، همه بشارتها نسبت به توحید است و همه انذارهای حضرت نسبت به شرک است، حضرت معلم توحید است.
*فضل کبیری که خداوند بشارت آن را به مؤمنان داده است!
«وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لهَُم مِّنَ اللهِ فَضْلًا کَبِیرًا» به مؤمنین بشارت بده که از جانب خدای متعال فضل کبیری شامل حال آنها شده است. این فضل کبیر شاید همین وجود مقدس است که خدای متعال با فضل خودشان این نعمت را بر ما ارزانی داشتهاند، البته این روشن است که خدای متعال این نعمت مقدس را برای ما خلق نکرده است و ما برای او خلق شدهایم که «لولاک لما خلقت الافلاک»،
بعضی ها بر عکس مسأله را تصویر کرده اند که خداوند انبیاء را برای ما آفرید، خیر! این گونه نیست، بلکه مأموریتی که به آنها داد، برای هدایت ما بود، این وجودهای مقدس بعد از اینکه تمام مراحل را رد کردند و رسیدند و بین آنها و خدای متعال حجاب و پردهای نبود، دوباره به اذن و فرمان الهی بازگشتند که بیایند ما جاماندههای قافله را به خدای متعال برسانند.
* خداوند حقیقت توحید را به پیامبر(ص) داده است
«وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَة»(لقمان/۲۰) خداوند نعمتهای ظاهری و باطنی خودش را بر شما ارزانی داشت. در تفسیر این آیه روایاتی داریم. مثلاً بیان شده است که «أَمَّا النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ فَهُوَ النَّبِیُّ(ص) وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَوْحِیدِهِ وَ أَمَّا النِّعْمَةُ الْبَاطِنَةُ فَوَلَایَتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ عَقْدُ مَوَدَّتِنَا»؛ نعمت ظاهری که خداوند به شما داده و همه میبینند وجود مقدس نبی اکرم(ص) است و آنچه که حضرت با خودش آورده که معرفت خدا و توحید است و این معرفت را در این درجه کسی نیاورده است، هیچ پیامبری توحید را درنیافته مگر از ناحیه نبی اکرم، هیچ ملک مقربی به معرفت الله نرسیده مگر از ناحیه پیامبر، خداوند حقیقت توحید را به ایشان داده و بقیه میهمان ایشان هستند. اما نعمت باطنی که خداوند به شما ارزانی داشته، پیوند خوردن با مودت و ولایت ماست.
ممکن است که این طور به ذهن آید که نعمت ولایت از نعمت نبی اکرم مهمتر است، خیر! ولایت اهل بیت همان ولایت الله است، ما برای اهل بیت چیزی جدا از نبی اکرم قائل نیستیم، همان طور که برای وجود رسول الله جدا از حضرت حق، هیچ شأنی قائل نیستیم.
*ولایت الله از طریق معصومین جاری میشود
در روایت داریم که «وَلَایَتُنَا وَلَایَةُ اللَّه»؛ یعنی ولایت الله از طریق معصومین جاری میشود، ولایت خدا بر خود نبی اکرم و اهل بیت چیزی است که از افق فهم ما خارج است، فهم مقامات آنها امر دشواری است که هیچ پیامبر یا ملکی نمیتواند این را درک کند و این سِّری است که بین خودشان و خداست، لذا پیامبر فرمود: یا علی، مرا جز خدا و تو نشناخت و تو را جز خدا و من نشناخت و خدا را جز من و تو کسی نشناخت، پس آن مقام را کسی نیافته است، ولی وقتی ولایت خدای متعال میخواهد بر ما جاری بشود از طریق نبی اکرم(ص) جاری میشود، پس هم نعمت ظاهری نبی اکرم(ص) است هم نعمت باطنی.
*هنگامی که صراط مستقیم تبدیل به گامهای معرفت میشود
مسأله این است که این امکانات ظاهری و باطنی که خدا ما داده است، اگر در مسیر صراط مستقیم و معرفت و بندگی قرار بگیرند تبدیل به گامهای معرفت میشوند، در روایات از صراط مستقیم به طریق معرفت الله تعبیر شده است، هر کس که وارد این وادی شد، هر قدمی که بر میدارد، حجابی از او برداشته میشود، نوری از انوار معرفت به قلبش میرسد، روایات این راه را راه معرفت و ملازمت محبت خدا معرفی میکند، (بعضی از این روایات در کتاب معانی الاخبار مرحوم صدوق آمده است که از بهترین کتب روایی شیعه این کتاب مرحوم صدوق است) اگر ما وارد این صراط شدیم، خوردن و نشستن و نکاح ما هم قرب میآورد و همه کارهای ما بندگی میشود. اگر در این صراط قرار نگرفتیم و اگر در بیرون این وادی بودیم، همه کارها ما را از خدا دور میکند، نمازی که در صراط مستقیم نباشد گرهای از کار ما باز نمیکند، دو رکعت آن را شیطان در چهار هزار سال خواند ولی گره از کار شیطان باز نشد، اصل این است که ما در صراط مستقیم قرار بگیریم.
*اگر میخواهید پیش خدا عزیز شوید ...
اگر میخواهید پیش خدا عزیز بشوید، به چیزی که نزد خداست چشم بدوزید، پس خواستن از خدا ما را از عزت نمیاندازد، ما فقیر هستیم و باید از خدا بخواهیم. قرآن میفرماید «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُم»(فرقان/۷۷)، خدا به اندازه گدایی و دعای ما به ما چیزی میدهد، پس خواستن از خدای متعال عین توحید و عزت است، بحث سر این است که ما از کدام سفره میخوریم، اگر سر سفره شیطان نشستهایم، همه رجس و نجاست و شجره زقوم است، هم در دنیا و هم در آخرت و ما را از خدا دور میکند، اگر سر سفره نبی اکرم و ائمه نشستهایم، شجره طوبی و سدرة المنتهی است که همه طهارت میشود، از دست نبی اکرم گرفتن و خوردن عین توحید است. حضرت اگر آب هم به ما بدهد عین توحید و نور است. آنچه از وادی نبی اکرم میآید نور است، حتی باطن نعمتهای ظاهری توحید است.