به گزارش نماینده به نقل از فارس، سینما در یکسال گذشته هم فراز داشته است و هم فرود. وقتی چهارم شهریور ماه علی جنتی برای ساکن سابق خیابان ژان بارت حکم معاونت سینمایی را زد تا رایزن سابق ایران در پاریس سکاندار جدید کشتی متلاطم سینمای ایران باشد، شاید خیلیها گمان نمیکردند حجت الله ایوبی بتواند در زیر بار این مسولیت تاب بیاورد. مسولیتی که برای ادارهاش باید سینما و روحیات سینماگران را بشناسی و شاید به واسطه ارتباطی که ایوبی در سالهای حضورش در پاریس به سینماگران داشت در ابتدا این مسولیت را آسان میشمرد. اما هرچه جلوتر رفتیم، ایوبی نیز بیشتر متوجه تفاوت مدیریت در سینما با همه ابعاد دیگر مدیریت فرهنگی شد. البته ایوبی خودش این یکسال را دوران خوشی می داند و میگوید که در پایان این یکسال حالش خوب و خوشحال است، از دست کسی هم عصبانی نیست اما برخی رفتارها او را دلآزرده است و در نهایت برای سال دوم و سالهای بعد مدیریتش بر سینمای کشور نقشههای جدیدی در سر دارد.
گفتوگو با ایوبی در یک شرایط تقریبا سخت و غیر قابل پیشبینی انجام شد. پس از پایان مراسم اختتامیه دومین جشنواره یاس فرصتی پیش آمد تا در مورد اتفاقات یکسال اخیر سینما صریح و بی پرده صحبت کنیم. صحبتهایی که بخشی از آنها البته از سوی ایوبی بارها در سخنرانیهای مختلف تکرار شده و برخی دیگر کاملا تازگی دارد که ماحصل آنرا در زیر میخوانید.
* سینما داشت به خط قرمز بسیاری از تصمیمسازان کشور تبدیل میشد
- شما یکسال سخت با فراز و فرودهای بسیار در در سینما گذراندید. این یکسال برای شما چگونه گذشته است؟
من ۴ شهریور ماه از آقای دکتر جنتی حکم گرفتم و از تاریخ ۶ شهریور رسما کارم را شروع کردم. اتفاقا در جلسهای که هفته گذشته در فارابی به مناسبت تجلیل از دستاندرکاران «چ» داشتیم به آقای حاتمیکیا گفتم اگر بخواهیم توصیفی از روزهای ورود ما به ارشاد داشته باشیم، شرایط مثل شهر پاوه در فیلم شما بود. از هر طرف امواج و حملات خیلی غیر قابل تصوری انجام میشد. بنابراین من در شرایطی به وزارت ارشاد آمدم و ریاست سازمان سینمایی را برعهده گرفتم که فضای عجیب و غریبی بود و هیچوقت تغییر و تحولی در سازمان سینمایی اینقدر پرحاشیه نبود، البته به اینکه چرا اینگونه شده بود کاری ندارم اما به هرحال فضای سینما بسیار متلاطم و ملتهب بود و ما مواجه شدیم با برخی از مسایل پیشبینی نشده.
اگر بخواهم در یک جمله بگویم در یک دوران پراضطراب و پرالتهاب شروع کردیم و همه اتفاقاتی که در سالهای گذشته رخ داده بود. نگاه به سینما بویژه از سوی مراکز تصمیمساز و تصمیمگیر دولت که متعهد هم هست به دلیل درگیریها و مشکلات موجود که در ذهنشان سوء تفاهماتی را بوجودآورده به گونهای شده بود که انگار مجموعه سینما مشکل دارد؛ نگاه به سینما بسیار منفی بود و سینما داشت تبدیل میشد به خط قرمز بسیاری از تصمیمسازان کشور، مساله خانه سینما و بسته شدن آن و بسیاری از مشکلات و مسایل مختلف در کنار هم باعث شده بود سینما مشروعیت خودش در بخشی از بدنه حاکمیت به طرز بسیار بدی از دست بدهد.
سوء تفاهمات زیاد شده بود، درگیریهای داخلی، بسیار فراوان بود، البته این درگیریهای همیشه وجود داشته و وجود هم خواهد داشت اما یک چنین شکافهای عمیق و زخمهایی واقعا در سینما کمتر دیده شده بود. مسایل صنفی، سیاسی، اجتماعی و ... همه روی هم تلنبار شده بود و مشکلاتی را بوجود آورده بود. از طرف دیگر به دلیل درگیریهای درون سینما بخش قابل توجهی از نیروهای سینما خروج پیدا کرده بودند و عرصه مدیریت سینما هم بسیار متشتت بود و بخشی از سینماگران به بخشی تمایل داشتند و عدهای هم به بخش دیگر و اوضاع مانند یک کشتی متلاطم بود که در حال غرق شدن بود و ساکنان کشتی برای نجات از غرق شدن به هر کسی متوسل میشوند، سینمای ایران چنین وضعیتی را داشت.
* از انتخاب هیچکدام از مدیرانم پشیمان نیستم
اما اگر بخواهم از حال و هوای خودم بگویم من خیلی سریع متوجه شدم که با یک کشتی طوفان زده مواجه هستم، بنابراین در انتخاب همکارانم نهایت دقت را کردم، فرصت زیادی هم برای انتخاب مدیرانم نداشتم و می دانستم که سینما توان تحملی که بخواهیم صبر کنیم را ندارد و خیلی سریع به تیمی رسیدم که واقعا از انتخاب هیچکدامشان پشیمان نیستم.
- البته شاید بخشی از بدنه سینما با این موضوع موافق نباشند و نشانههایی از توصیه برای تغییر برخی از مدیران در مصاحبهها دیده میشود.
فکر نمی کنم موضوع اینگونه باشد و مجموع مدیران عملکرد خوبی داشته اند. اما ما چند اولویت را برای خود در نظر داشتیم که باید به سرعت انجام میشد که یکی از آنها حل مساله خانه سینما بود که انجام شد. از طرف دیگر بنده چون در سینما نبودم هیچ پیشینه بدی از سینماگران نداشتم که در دلم نسبت به کسی کینه داشته باشم و همچنان هم ندارم و این به من کمک میکرد تا این نقش پدری را که بر صندلیاش نشسته بودم بهتر ایفا کنم. من سعی کردم بخشی از سینمای کشور را که مقابل بخشی دیگر قرار گرفته را به هم نزدیک کنم و اعتماد هر دو طرف را به مدیریت سینما جلب کنم. من خیلی ص] بر و حوصله کردم و هیچ مصاحبهای هم پاسخ ندادم. اگر یکسال گذشته را مرور کرده باشید بسیاری از افراد مصاحبههای تندی علیه شخص بنده کردند، نامههای بسیار تندی را نوشتند و من هیچکدام از آنها را پاسخ ندادم چرا که احساس کردم در صورت اینکار سینما لطمه میبیند، نتیجهاش این شد که به تدریج به سمت اعتماد سازی و آرامش در سینما رفتیم.
البته پس لرزههای جشنواره فجر باز یک زلزلهای رخ داد که خیلیها انتظار داشتند سینما با یکسری تنشهای غیرقابل حل مواجه شود اما با همکاری و همراهی خود اهالی سینما این اتفاق نیفتاد و بعد از جشنواره فجر هم یک آرامشی حاکم شد.
بنابراین بعد از عید نوروز دوران بهتر ما آغاز شد، استقبال از اکران نوروزی یک انرژی مثبت بود و همه احساس کردند که سینما واقعا در ایران وجود دارد.
- درحال حاضر حال خودتان چگونه است. حالتان خوب است.
حال من خیلی خوب است. و حال امروزم به هیچ عنوان قابل مقایسه با روزهای اول نیست. روزهای اول حال خود من خیلی بد بود. از یک طرف مدیریتی و از طرف دیگر با مشکلات فیلمسازها، و بخصوص فشارهایی که برای چند فیلم روی ما وجود داشت مواجه بودیم اما در حال حاضر همه چیز آرامتر شده است.
* از دست کسی ناراحت نیستم اما کملطفیها دل مرا آزرده است...
- شما که خودتان ناراحت نیستید!؟. یعنی موضوعی در سینما نبوده که در این مدت به خاطر آن خشمگین باشید؟
نه واقعا از دست هیچکس عصبانی نیستم اما حقیقتا یکسری از کملطفیها دل مرا آزرده است. یکی اینکه تغیر مدیریتها طبیعی است اما در سینما هیچوقت سابقه نداشته که گروهی بیرون از سینما شکل بگیرند و همدیگر را پیدا کنند، طرفدار مدیریت سابق باشند و از روز اول بنایشان بر تخریب مدیریت فعلی باشد. پس سازمان سینمایی در سایه که من گفتم وجود دارد و از روز اول هم شکل گرفته که البته وجود آن هیچ اشکالی ندارد اما این سازمان سینمایی در سایه دارد همه چیز را منفی نشان میدهد.
- شما بارها و بارها در یکسال گذشته از وجود این سازمان سینمایی در سایه صحبت کردهاید. این موضوع این سوال را بوجود میآورد که این سازمان سینمایی در سایه آیا همچنان در بدنه مدیریت سینما حضور فیزیکی دارد و یا اینکه حضور فیزیکی ندارد اما از طریق دیگری دارد اعمال نفوذ میکند؟. فکر می کنم بعد از یکسال و بارها عنوان کردن این موضوع بهتر است کاملا شفاف در این مورد توضیح دهید.
به هرحال گروهی که در گذشته در عرصه مدیریت حضور داشتند الان بیرون هستند سایت دارند، رسانههای مختلفی در اختیارشان است. توان مالی خیلی خوبی هم دارند و اینکه از کجا تامین شده است را کاری نداریم اما از روز اولی که ما آمدیم این گروه بنایشان را بر تخریب گذاشتند و در سایتشان هر کاری را که سازمان سینمایی انجام میدهد با تیتر منفی انعکاس میدهند. یک تیتر مثبت هم در این مدت از سازمان سینمایی نزدهاند. آیا میشود یک مجموعهای در طی یکسال از دید یک مجموعه خبری حتی یک کار مثبت هم نداشته باشد.
* «سازمان سینمایی در سایه» قدرت ساخت فیلم و یا جلوگیری از آنرا ندارد
- بنابراین این «سازمان سینمایی در سایه» هم رئیس دارد، معاون دارد و هم رسانه. اما آیا این «سازمان سینمایی در سایه» اینقدر قدرت دارد که اگر بخواهد فیلمی بسازد و یا نخواهد فیلمی ساخته شود، این کار عملی شود؟
خیر. طبیعتا این قدرت را ندارند که بخواهند فیلمی ساخته یا نساخته شود چرا که روز به روز قدرتشان کاهش پیدا کرده است. اما این گروه که قبلا مدیریت را تجربه کردهاند و با همه کانالها و کوچه پس کوچهها مدیریت سازمان سینمایی آشنا هستند در بیرون گروهی را تشکیل دادهاند که هدفشان رصد کردن به قصد تخریب سازمان سینمایی است.
* یکسری اقدامات ایزایی تمرکز ما را به هم میزند
- یعنی این گروه دارند از خلاءهای قانونی سازمان سینمایی به نفع خودشان استفاده میکنند؟
این موضوع ممکن است. این گروه میتواند شکل بگیرد حتی دولت در سایه هم باشند اما بیایند به مدیریت سینما هم کمک کنند. سینمایی که با هیچکدام از سینماگران پدرکشتگی ندارد و سوء سابقه قبلی هم ندارد و این مسایل همیشه ما را آزار داده است. در کنار آن یکسری اقدامات ایزایی که متاسفانه از روز اول وجود دارد تمرکز ما را به هم میزند و وقت ما را میگیرد. بنده از روز اولی که آمدم تعامل خوبی با کمیسیون فرهنگی مجلس داشتم، خیلی از آنها سابقه من و زندگیم را میدانند، باهم ارتباط داریم و همدیگر را میشناسیم اما در چند مورد دچار تردید شدند که چند بار ما را صدا کردند و سوال پیچ کردند که منشا آنها یک پیامک یا یک خبر بود. بسیاری از خبرهای نادرست و کذب ما را اذیت میکند.
نمونه آن خبری بود که یک روزنامه عنوان کرد سازمان سینمایی ۱۰۰ میلیون تومان برای انتقال جنازه دو جوان کشته شده کمک کرد. ۱۰ بار برای این موضوع به مجلس رفتیم و هنوز هم از ما میپرسند در حالیکه ابدا صحت نداشت و من شخصا از سازمان بازرسی کل کشور خواستم تا مدارک را ببینند که آیا ما یک ریال هم برای این موضوع کمک کردهایم یا خیر؟. و بعد هم که آقایان متوجه میشوند این خبر صحت ندارد هیچ پیگیری برای شناسایی منشا این خبر کذب نمیشود. از این جور رفتارها زیاد شده و باعث اذیت و آزار ما شده اما در مجموع داریم به سمت حل مشکلات قدم برمیداریم.
- یکسال از مدیریت شما گذشته که فرازهایی هم داشته است. در این مدت یک جشنواره فجر را برگزار کردید که مجموعا جشنواره بدی نبود اما از همین جشنواره فجر هم میشد ایرادهای فراوانی گرفت. در دوره قبل از شما دبیر جشنواره با صراحت در مقابل فیلمهای حاشیهدار ایستاد اما در جشنواره گذشته چون بنا را بر تعامل گذاشته بودید برخی از این فیلمها پذیرفته شدند و سازمان سینمایی پای اعتمادش به فیلمسازان ایستاد اما در عمل این اعتماد چندان جواب نداد. مرحله بعد از این اعتماد سازی به سینماگران باز میگشت. در مقابل قدمهایی که شما برای اعتماد سازی با سینماگران برداشتید، سینماگران چند قدم برای شما برداشتند؟ و چقدر بازخورد این اعتماد سازی متقابل را در این مدت گرفتهاید؟
این موضوع به رویکرد و نگاه بنده برمیگردد که چه توقع و دیدگاهی به سینماگران دارم. من فکر میکنم در این مدت مشکلات سینما را دریافتم و کاملا میدانم مشکلات سینما کجاست. میدانم که اکران یا عدم اکران فیلمی مشکلات سینما را حل نمیکند. مشکلات سینما این است که اقتصاد سینما بچرخد، قاچاق فیلم ریشه کن شود و وضع سینما از حالت غیر طبیعی به حالت طبیعی در بیاید و من سعی کردم ابتدا اعتماد سینماگران به مدیریت را بدست بیاورم و بعد مشکلات را با هم حل کنیم.
- همانقدر که شما برای حل مشکلات یک قدم برمیدارید آیا سینماگران هم برای این اعتماد سازی یک قدم جلو آمدهاند. اگر این تعامل چه از سوی مدیر و چه از سوی سینماگر خوب اعمال نشود نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد.
من انتظار دارم که اهالی سینما همراهی کنند. به هرحال اینکه همه آنها اعتماد کنند زمان میبرد و اصلا هم این انتظار را ندارم که همه آنها اعتماد کنند اما صبر و حوصله من زیاد است، و با صبر و حوصله بیشتر و صرف زمان اعتمادسازی هم حاصل خواهد شد. اگر سینماگران در جاهایی که انتظار حمایت دارند، حمایت لازم را نبینند دلسرد میشوند اما واقعا هم انتظار این را ندارم که اهالی سینما برای هر قدمی که برداشته میشود تقدیر و تشکر کنند.
* بیشتر فیلمنامههای مطرح امسال را خواندهام
- همیشه مدیران از سیاستهای تشویقی و تنبیهی استفاده میشوند و این سیاستها جزو ابزارهای مدیریت آنها به حساب میآید. الان شما به عنوان شخص اول مسول سینما آنقدر این اعتماد سینماگران را جلب کردهاید که اگر به فلان فیلمساز بگوئید ساخت یا نمایش این فیلم خاص در شرایط فعلی به صلاح نیست و تبعاتی در جامعه دارد، به شما اعتماد کند. این اعتماد آیا در حال حاضر وجود دارد؟
اتفاقا در مورد فیلمسازان مختلف این اتفاق افتاده است. افراد موثر و صاحب نظری در شوراهای پروانه ساخت و نمایش حضور دارند و این اعتماد بوجود آمده است. با خیلی از شخصیتهای برجسته سینمای کشور در این مدت حرفزدهایم. من بیشتر فیلمنامههای مطرح امسال را خواندهام و بعد از آن با فیلمسازان گپ زدهایم و اگر هم نقطه نظری مطرح شده آنها با کامل میل شنیدهاند و بسیار خوب این گپ و گفت صمیمی جواب داده است. حتی این دیدارها با کارگردانانهای فیلمهایی که میتوانستند حاشیهساز باشند نیز انجام شده است.
- خود شما این عنوان فیلمهای حاشیهدار یا مسالهدار را برای چند فیلم خاص قبول دارید؟
بله. این فیلمها به هرحال حاشیهدار و حاشیهساز هستند و در دورهای به هر دلیلی ساخته شده اند که هر کدام مشکلاتی را برای سازمان سینمایی بوجود آورده است. اما در یک فضای پر از تفاهم و اعتماد با هم گفتوگو کردهایم و کسانی قبول کردند که فیلمهایشان اصلاح شوند که از در فضای دیگری بود هرگز چنین کاری را قبول نمیکردند و حاضر بودند فیلمشان توقیف بشود اما دست به فیلمشان نزنند.
* مدیر نشدهایم برای اینکه فیلمی را توقیف کنیم و یا فیلمی را از توقیف در بیاوریم
- حالا که قرار است به صراحت در مورد این یکسال گذشته صحبت کنیم. اما خود شما به این نتیجه رسیدهاید که لزوم ممیزی برای فیلمها و برخورد با برخی از آنها لازم است و یا اینکه معتقدید در سینما هیچ فیلم توقیفی نباید وجود داشته باشد؟
نکتهای که واقعا وجود دارد مساله فیلمهای توقیفی است و این موضوع حتی باعث میشود مدیریت سینما مسایل اصلی سینمای کشور را فراموش کند. مساله اصلی سینمای کشور توقیف یا اکران چهار فیلم نیست بلکه مساله اصلی برطرف کردن مشکلات سینما است. به عنوان مثلا استانی با عظمت مازندران که یک استان توریستی است حتی ۷ سالن سینما دارد، بنابراین مساله اصلی سینمای کشور ۴ فیلم توقیفی نیست.
ما مدیر نشدهایم برای اینکه فیلمی را توقیف کنیم و یا فیلمی را از توقیف در بیاوریم. من واقعا متاسفم که مسایل کوچک تبدیل به مساله همه سینمای کشور میشود و همه مطالبه سینما اکران یا عدم اکران یک فیلم میشود.
ما واقعا باید امروز باید خوشحال باشیم بدون اینکه حتی یک ریال قیمت بلیت سینماها را افزایش داده باشیم به اندازه کل سال قبل تاکنون فروش داشتهایم. در همین استان مازندران تنها با ۷ سالن بیش از ۴۰۰ میلیون تومان فروش داشتهایم که بسیار مهم و خوشحال کننده و تداوم این روند باید مساله ما باشد. تداوم این موضوع رونق سینماها میشود و سینمادار را به ادامه کار دلگرم میکند و از سینماگر میخواهد برای مردم فیلم بسازد. در نتیجه سینماگر هم دیگر نمیرود سراغ فیلمهای خاص که مردم خودشان را در آن نبینند. تداوم ساخت سالن سینما و ترغیب بخش خصوصی به سالن سازی و ساخت فیلمهای مناسب مساله اصلی ما است.
* عبور از خط قرمز یعنی عدم نمایش فیلم
اما به طور کلی چنانچه فیلمسازی به هر دلیلی در فیلمش از خط قرمزهای جامعه عبور کند، یعنی فیلمش قابل نمایش نیست و نباید انتظار نمایش فیلمش را داشته باشد. این اصلی است که همه سینماگران آنرا پذیرفتهاند و قبول دارند که عبور از خط قرمز یعنی عدم نمایش فیلم.
* ممیزی باید باشد اما ...
- پس شما به استفاده از این حق مدیریتی به نفع اصلاح امور و منافع مردم اعتقاد دارید؟
قطعا ممیزی باید باشد اما باید سازوکار آنرا هم رعایت کنیم. اما مشکل کجاست؟ این ممیزی برای مورد تائید همه اهالی سینما قرار گیرد. همانطور که ممیزی در ادبیات هم وجود دارد و نقاشان ما مثلا عکس برهنه نمیکشند، این موضوع در سینما هم پذیرفته شده است. اما مشکل این است که ما باید برخوردهای سلیقهای و سیاسی نداشته باشیم و این مستلزم یک سازوکاری است.
ما الان شورای پروانه ساخت و نمایش داریم، اگر به اعضای آنها نگاه کنید متوجه میشوید که مثلا شورای پروانه نمایش ما متشکل از افراد امین نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. ما به این اصل که فیلمها برای نمایش باید مجوز دریافت کنند اعتقاد داریم و اگر غیر از این بود که اصلا شورای پروانه ساخت و نمایش نداشتیبم اما برای دریافت پروانه نمایش یکسری چهارچوبهایی لازم است و فیلمهایی که پروانه دریافت میکنند این چهارچوبها را پشت سرگذاشتهاند و آنهایی که انجام نداده باشند نیز قابل نمایش نیستند.
فیلمهایی که در گذشته تولید شدهاند چند دستهاند. یکسری از آنها بلاتکلیف هستند که نمیتوان حکم توقیف را رویشان گذاشت و اگر انها را ببینید متوجه میشوید که هیچ مشکلی ندارند. یکسری دیگر از فیلمها دچار غرضورزیهای شخصی شدهاند و چون فیلم فلان فرد است آنرا توقیف کردهاند که خیلی طبیعی است باید مشکل این فیلمها حل شود. یکسری دیگر هم از فیلمها هم مسایل ارزشی را زیرپا گذاشتهاند و توقیف شدند اما امروز تهیهکننده و کارگردان آن حاضر هستند همکاری کنند و فیلمشان را اصلاح کنند.
- البته از این بیش از ۲۰۰ فیلمی که پشت خط اکران ماندهاند بسیاری از آنها توقیفی نیستند و در شرایط امروز یا سینمادار و یا تهیهکننده حاضر به اکرانشان نیستند. اما آیا سازمان سینمایی برنامهای دارد که یکبار برای همیشه و به صورت شفاف اعلام کند دقیقا چه فیلمهایی و به چه دلیل توقیفی هستند و دیگر امکان نمایش ندارند و چه فیلمهایی بیهوده بر روی این موج قرار گرفتهاند؟
واقعا ایده بسیار خوبی است اما حقیقتا فرصت نشد تا این کار انجام شود چرا که در مدت اخیر بیشتر تمرکز بر روی صدور پروانه ساخت و نمایش بود و رفع مشکل برخی فیلمها اما واقعا لازم است تا فیلمها یکبار دیگر بررسی شوند و ببینیم کدامیک شایسته لفظ توقیف هستند!.