به گزارش نماینده، فرشته اسماعیلی همسر مرحوم شمس آلاحمد نویسنده فقید، در گفتگو با مهر و در واکنش به اظهارات محمدحسن دانایی خواهر زاده جلال آلاحمد (برادر شمس آلاحمد) در مورد انتشار یادداشتهای این نویسنده اظهار داشت: من گلهای دارم که البته گله من نیست بلکه گله فرزندان شمس آلاحمد است. وقتی ادعا میشود که این یادداشتها پیدا شده آیا حق فرزندان شمس به عنوان وارثان قانونی خاندان آلاحمد این نیست که لاقل یک کپی از این یادداشتها را داشته باشند و مطالعه کنند؟ آقای دانایی نزدیک به پنج ماه است که این یادداشتها را در اختیار گرفته اما هنوز آنها را به ما نشان نداده است و این موجب گلایه است.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی در مورد ادعای دانایی مبنی بر اینکه همه فعالیتهای انجام شده توسط وی به اطلاع خانواده آلاحمد رسیده است، گفت: آقای دانایی به نوعی بزرگ فامیل هستند و احترامشان واجب است. ما هم با ایشان مشکلی نداریم و حتی فکر نمیکنم برای اینکه به موضوع این یادداشتها رسیدگی کنند، مسئلهای وجود داشته باشد اما ایشان هر کاری را تا به حال انجام داده است، به اطلاع ما نرسانده و لذا نمیتوان گفت که هر اتفاقی تا به حال رخ داده با نظر خانواده آلاحمد است.
همسر مرحوم شمس آلاحمد ادامه داد: من سالهای پایانی زندگی سیمین خانم را به یاد دارم. با ایشان قوم و خویش بودیم و رفت و آمد داشتیم. خانم ویکتوریا دانشور در این سالهای پایانی با ایشان قهر بود و به منزل وی سر نمیزد. اما شنیدم که وقتی این یادداشتها در منزل دانشور پس از فوتش پیدا شد، برخی از نوینسدگان حاضر در جمع خواستار انتشار آنها شدند اما همسر ویکتوریا گفته که این کار به همین سادگی هم نیست چون این خانه (خانه دانشور) خرج دارد!
اسماعیلی تاکید کرد: نظر همه وراث برای انتشار این یادداشتها مهم و شرط است. باید فرزندان من و نیز فرزندان آقای محدث (خاندان دیگر خواهرزاده جلال آلاحمد) در این فرآیند حضور داشته باشند و از این مسئله مطلع باشند.
وی ادامه داد: طبق وصیت مرحوم جلال، باید عواید مالی آثار وی صرف تحصیل فرزندان بیبضاعت فامیل باید بشود و این مسئله توسط مرحوم همسرم هم رعایت شد و از این رهگذر برخی از بچههای فامیل در خارج از ایران تحصیل کردند.
همسر شمس آلاحمد در بخش دیگری از این گفتگو به انتقاد از مطالب نسبت داده شده در کتاب خاطرات دانایی به همسر خود و جلالآلاحمد پرداخت و گفت: آقای آلاحمد و همسر من از مخالفان رژیم گذشته بودهاند. در خاطرات آقای دانایی سیر حوادث و اظهارنظرها به شکلی است که گویی راوی میخواهد مطابق با شرایط روز جامعه و به نفع خود موضوعاتی را به این دو نفر نسبت دهد که صحت ندارد. جلال که سالهاست فوت شده و شمس هم از سال ۶۱ به بعد در کنج منزل بود و کاری به کار مسائل روز نداشت پس درست نیست که انگی به آنها زده شود و مطالبی نادرست به آنها نسبت داده شود.
اسماعیلی تاکید کرد: یکی از دختران من که در خارج از کشور به سر میبرد، در هیمن زمینه به من وکالت داده است و خواستار این شده که هر چه مربوط به پدر وی است به صورت احسن و نه به صورت خوشایند زمانه و روز بیان شود و طبیعی است که اگر نکتهای خلاف واقع بیان شود ما واکنش نشان خواهیم داد.