به گزارش نماینده، امروز در اردوگاه اصولگرایان، تشکل های متعددی در حال باز تعریف هستند و جبهه پیروان خط امام و رهبری هم یکی از تشکل های اصولگرا است که با عضویت ۱۸ حزب، جامعه و انجمن، درفضای سیاسی و رسانه ای به عنوان بخشی از "اصولگرایان سنتی" شناخته می شوند.
البته اسدالله بادامچیان نایب رئیس جبهه پیروان و عضو باسابقه حزب موتلفه اسلامی تقسیم بندی اصولگرایان به سنتی و مدرن را قبول ندارد و می گوید: «ما یك اصولگرایی ولایی داریم كه در خدمت ولایت است و البته در آن خط و انشعاب رخ میدهد». اما با این حال جبهه پیروان که پیش از این مرحوم عسگراولادی محوریت و رهبری آن را برعهده داشت و امروز هم محمد رضا باهنر ریاست آن را برعهده گرفته، حتی پس از واکنش بادامچیان هم، در تحلیل و تفسیر کنشگران سیاسی و رسانه ای، به نام "سنتی" شناخته می شود.
اصولگرایان سنتی در انتخابات سال ۹۲ و پس از اینکه ائتلاف پنچ گانه(آل اسحاق، منوچهر متکی، محمد رضا باهنر، پورمحمدی، ابوترابی فرد) نتوانست نامزد نهایی خود را معرفی کند از کاندیداتوری علی اکبر ولایتی حمایت کردند و در حلقه اولیه ستاد ولایتی هم محمد نهاوندیان و حسین انتظامی نقش آفرینی می کردند که پس از اعلام نتایج انتخابات و تحویل گرفتن کلید پاستور توسط روحانی، نهاوندیان و انتظامی هر دو از ستاد این دیپلمات کهنه کار به دولت منتقل و یکی به عنوان مسئول دفتر رئیس جمهور و دیگری به معاونت مطبوعاتی ارشاد منصوب شدند.
پس از شروع به کار دولت تدبیر و امید، اصولگرایان سنتی، سیاست حمایت از دولت را در پیش گرفتند و معتقد بودند که باید از دولت تازه نفس حمایت کرد تا بتواند برنامه و اهداف خود را دنبال کند ضمن اینکه برخی از چهره های بانفود این جریان همچون محمد رضا باهنر می گفتند"ما آمادگی همکای با دولت برای حل مشکلات کشور را داریم. آقای روحانی چه در زمان قبل از انتخابات و چه بعد از انتخابات اعلام کرده اند که یک دولت اعتدالی، خردگرا و فراجناحی تشکیل خواهند داد. ما نیز این اصول را پذیرفته ایم و در این امور به دولت کمک خواهیم کرد ولی اگر قرار باشد که دولت از این مبانی فاصله بگیرد ما نیز به همان نسبت فاصله خواهیم گرفت"، البته رویکرد انتقادی نسبت به دولت تازه نفس روحانی هم از سوی شخص باهنر پیرامون تغییر و تحولات پی در پی در دولت مطرح شد اما با این حال جنبه حمایتی اصولگرایان و مردان سنتی بیشتر از رویکرد انتقادی آنان از قوه اجرایی در ایستگاه یازدهم بود به طوری که یدالله طاهر نژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به واکاوی ارتباط اصولگرایان سنتی با دولت یازدهم پرداخت و در تحلیلی آورد: "صرفنظر از جریان افراطی (که برخی آن را منتسب به اصولگرایان میدانند و اصولگرایان چندان این دیدگاه را نمیپذیرند) سایر گروههای اصولگرا تاکنون تعامل مناسب و قابل قبولی با دولت داشتهاند و به نظر میرسد در برخی مسائل همراه دولت هم بودهاند بهگونهای که در این مدت انتقادهایی که از سوی این جریان به دولت میشد، انتقاد از نوع کارشناسانه، سازنده و همراه با دلسوزی بوده است. بنابراین، تا زمان فعلی رابطه دولت و اصولگرایان منطقی و قابل قبول بوده است. در این ۹ ماه رابطه دوسویه و همراه با تعامل میان اصولگرایان سنتی و دولت وجود داشته است. به عبارتی اصولگرایان سنتی نسبت به آقای روحانی نگاه مثبتی دارند و خود را دور از ایشان و دولتش نمیبینند. میان آنها فاصله جدی احساس نمیشود و در نتیجه روابطشان با دولت مناسب و حتی میتوان گفت خوب بوده است.»
در همین راستا، چندی پیش هم پایگاه خبری "نماینده"از دیدار چهره های اصولگرا با روحانی در سعدآباد خبر داد.
رحمانی فضلی (وزیر کشور)، پورمحمدی (وزیر دادگستری)، نوبخت (سخنگوی دولت)، نهاوندیان (رئیس دفتر)، مظفر(نماینده مجلس)، احمد کریمی (دبیرکل اصناف و عضو جبهه پیروان)، سقایی (عضو فراکسیون رهروان)، محسن رفیقدوست(عضو موتلفه)، محمدحسن ابوترابیفرد، باهنر و مصری (از هیئت رئیسه مجلس)، بادامچیان و حبیبی (از حزب موتلفه) بنا به دعوت مرد اول دولت در این دیدار حضور داشتند البته محتوا و جزئیات این دیدار چه از سوی اصولگرایان و چه از سوی ریاست جمهوری اعلام نشد، از سوی دیگر هم وزن اصولگرایان سنتی در این دیدار بیشتر از اصولگرایان دیگر بود.
با این مقدمه و ارائه فعالیت هایی که از سوی اصولگرایان سنتی در انتخابات ریاست جمهوری و پس از روی کارآمدن دولت یازدهم در فضای سیاسی کشور مطرح شد، ضروری ست که روابط و نحوه تعامل این گروه(جبهه) را هم با دولت یازدهم که یک سال از فعالیت اجرایی آن می گذرد ورق بزنیم و به این پرسش ها پاسخ داده شود که چه ارتباطی بین اصولگرایان سنتی با دولت برقرار شده است؟
در اولین دیدار روحانی با اصولگرایان در سعدآباد چه گذشت؟ و چرا اعضای ارشد جبهه پیروان و حزب موتلفه که به دعوت روحانی لبیک گفته بودند و در این نشست شرکت کرده بودند حاضر به تشریح جزئیات این دیدار نشدند.
البته دور ازانصاف است که به وحدت و حضور اصولگرایان سنتی(جبهه پیروان) در انتخابات گذشته مجلس اشاره نکرد، اصولگرایان سنتی در سه انتخابات مجلس، در دوره های هفتم، هشتم و نهم به عنوان یکی از اضلاع اصولگرایی و به کارگردانی بزرگان اصولگرا منجمله جامعتین ورود پیدا کردند اما امروز دیدار داخلی آنها با دولتمردان در رسانه ها مخابره می شود.
با توجه به این فعالیت های پشت پرده باید پرسید"آيا اساسا سنتي ها به جريان دولت به چشم رقيب مي نگرند؟ و آیا این دسته از اصولگرایان در انتخابات آینده به ائتلاف با دولت چراغ سبز نشان می دهند"؟ آیا می توان جریان سنتی را به عنوان جریان نزدیک به دولت خواند؟ واگر این موضوع صحت داشته باشد سنتی ها چه منفعتی در نزدیکی به جریان دولت می بینندکه حاضرند به خاطر آن رويگرداني بخشهاي زيادي از اصولگرايان را به جان بخرند؟
برخی از چهره های بانفوذ اصولگرایان سنتی همچون سید مرتضی نبوی، پس از فتنه درمقابل دوربین رسانه ملی نشست وعلیه فتنه و فتنه گران اعلام موضع کرد از این رو با توجه به مواضع برخی از اعضا و نیروهای اصولگرایان سنتی علیه فتنه می توان به ائتلاف آنها با جریانی که در دولت حضور دارد و از فتنه هم به صورت شفاف تبری نجسته اند امید داشت؟
پاسخ به این پرسش و پرسش های دیگر به مرور و از سوی بازیگران اصلی اصولگرایان سنتی داده خواهد شد اما باید به این نکته اساسی اذعان داشت که اصولگرایان علی رغم تمامی اختلافات باید پازل همفکران و هم یاران خود را در فضای سیاسی کامل کنند و از ائتلاف با جریان های دیگر بویژه جریانی که در قدرت قرار دارد بپرهیزند.
باید منتظر ماند و دید آیا یاران و شاگردان مرحوم عسگراولادی با چه راهبرد و مانیفستی وارد ایستگاه دهم بهارستان خواهند شد.
اصولگرایان با تمامی سلایق و اختلاف نظرهایی که در جغرافیای سیاسی با یکدیگر دارند باید انتخابات نهم ریاست جمهوری را آسیب شناسی و با تجربه ای که به دست آوردند از فعالیت های پشت پرده و لابی های سیاسی با مسئولان و دولتمردان برای انتخابات آینده مجلس خودداری کنند.
باید منتظر پاسخ پرسش های مطرح شده در این گزارش ماند.
پایگاه خبری «نماینده» از ارئه دیدگاه ها و نقطه نظرات احزاب عضو جبهه پیروان(اصولگرایان سنتی) و پاسخ آنها پیرامون سوال های مطرح شده در این گزارش استقبال می کند.