به گزارش نماینده، چندی است که با نفوذ گروههای تکفیری، سلفی و به ظاهر اسلامگرا به بدنه کشورهای عربی از مصر تا عراق و سوریه بحرانهای شدیدی نه تنها در منطقه خاورمیانه که در جهان عرب ایجاد شده است. این رخدادها علل و ریشههای متعدد دارد که با نپرداختن بدانها بحرانهای بیشتری در منطقه پیشبینی میشود.
عبدالوهاب فراتی عضو گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این باره در گفتگو با فارس با ابراز نگرانی از وضعیتی که امروز در جهان عرب ایجاد شده است، میگوید: بعد از بهار عربی یا همان بیداری اسلامی در این کشورها، اتفاقات زیادی از جمله نفوذ سلفیها و تکفیریها بحرانهای متعددی را به همراه کشتار و جنایات در این مناطق به وجود آورده است که علل و ریشههای بسیاری دارد و برای رفع این بحرانها باید بتوان راهکارهای عقلانی همراه با گفتوگوهای دینی و مسالمت آمیز بین ادیان و گروههای مختلف ایجاد کرد.
*بحرانهای جهان عرب پس از بیداری اسلامی، معنیدار است
وی در ادامه بحث با اشاره به اینکه جهان عرب امروز وضعیت خوبی را پشت سر نمیگذارد، توضیح داد: بحرانهایی این روزها در جهان عرب کلید خورده که به تعبیری پس از بیداری عربی در این کشورها به وجود آمده است.
فراتی یادآور شد: ساختارهای سیاسی برخی از کشورهای عربی به ویژه در منطقه خاورمیانه و کشورهای آفریقایی پس از جنگ جهانی دوم هنوز تغییر پیدا نکرده است در این کشورها ساختارها همچنان استبدادی و غیردموکراتیک است و شاید این مناطق از معدود مناطق دنیا باشد که به رغم تغییرات سیاسی زیادی که در دنیا رخ میدهد، در این کشورها هنوز تغییرات به خوبی اتفاق نیافته است.
*سراب رفع جهل و عقبماندگی در جامعه عرب
وی با اشاره به عقبماندگیها و توسعهنیافتگی در کشورهای عربی که از گذشته تا امروز ادامه دارد، توضیح داد: فقر و جهل همچنان از اعراب انرژی زیادی میگیرد البته امید میرفت با بیداری اسلامی و طرح بحث در این رابطه اعراب وارد دوره تازهای از سرنوشت سیاسی و اجتماعی خودشان بشوند و ساختارهای سیاسیشان تغییر کند، مردم در ساختار قدرت مشارکت بیشتری کنند و بحرانها و عقبماندگیهایشان کاهش یابد اما این اتفاق نیفتاد.
فراتی با تأکید بر اینکه بسیاری از مردم عرب زبان به این تحولات امید بستند که با رفتن نظامهای دیکتاتوری و بازگشت به اسلام گرایی و نیروهای مردمی روزنهای برای تغییرات فراهم بشود اما متأسفانه اغلب این انقلابات مصادره شد و از مسیر خود منحرف شد، اظهار داشت: علتش هم این است که غرب هر کجا که احساس کرد روندهای دموکراتیک، موضوع را به سمت اهداف دلخواه نمیبرد، آنها را منحرف و قدرت را مجدد به گروههای مسلح برگرداند و بدین گونه انقلاب در همان ماحصل کار اولیه خودش برای ادامه مسیر دادن به اصطلاح خفه و ناتوان شد.
*مسیر اعتدال تا درگیریهای خونین
این پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: طبیعتاً ناکامی بیداری عربی امروزه سرنوشت خاورمیانه و مناطق عربنشین را دچار بحرانهایی کرده است چرا که نه بحرانهای سیاسی در منطقه حل شد و نه بحران عقبماندگی به سرنوشت مثبتی رسید و نه اراده ملی، اوضاع و احوال جهان سوم را تقویت کرد بلکه به مراتب اوضاع بدتر با میدان داری جریانهای سلفی و از سوی دیگر با حمایت عربستان و قطر در این تحولات شرایط به جای اینکه به سمت اعتدال و مدارا کشیده بشود سر از درگیریهای خونین بین خودشان درآورد.
وی در پاسخ به این سؤال که ورود گروههای سلفی چگونه به تحولات منفی در منطقه دامن زد، توضیح داد: گروههای سلفی زمانی که وارد میدان شدند متن تحولات را به دست گرفتند و به جای اینکه به بهبود اوضاع کمک کنند تا شرایط در جامعه عرب بهتر شود اوضاع را در کشورهای عربی خرابتر کردند، بحرانهای منطقهای را تشدید کردند و با خون و خونریزی در کشورهایی چون عراق و سوریه عملاً چهره کریهی از اسلام در منطقه نشان دادند، در نهایت حداقل نتیجهای که جنایت آنها داشت این بود که امید به بهبود اوضاع را در کلیت جهان اسلام به تأخیر و تعویق انداختند.
*تکفیریها تلاش دارند بساط شیعیان را در جهان اسلام جمع کنند
فراتی درباره انگیزههای گروههای تکفیری و سلفی تشریح کرد: این گروهها با انگیزههای منفی تمایل داشتند تا در کشورهای عربی، حامیان تشیع و مقاومت را از بین ببرند و به ویژه در دو کشوری که به نوعی حامی تشیع و مقاومت بود ـ عراق و سوریه ـ حکومتهای علوی و شیعه را از بین ببرند، بساط اینها را جمع کنند و در واقع کل کشورهای عرب زبان را به اهل سنت تبدیل کنند.
وی یادآور شد: البته اهل سنت به واقع مشکلی با تشیع نداشته و خیلی کشورها و مردم در کنار هم اینگونه راحت زندگی کردند درحالیکه مثلاً یک سو شیعه و یک سو فقه حنفی، مالکی، شافعی و ... حکومت داشت اما اتفاقی که اینجا افتاد این بود که این گروهها تلاش کردند به منظور سنی کردن کل کشورهای عربی، روشهای بسیار بدی را پیاده کرده و از شرایط بحران زده خاورمیانه و تا حدودی جهل و غفلت مردم و دولت مردان عرب از فضای پیش آمده استفاده کنند و به سمت کشورگشایی و گسترش جریان سنیها در مناطق مختلف کشورهای عربی استفاده کنند در حالیکه مثلاً قبل از ورود این گروهها به منطقه و درگیر شدن اینها در مسائل اساسی، اختلافات مذهبی چندان برجسته نبود و این گروههای سلفی و تکفیری به کمک دولتهای عربستان اختلافات را دامن زدند و متأسفانه تلاش کردند تا اسلامی که تا دیروز مظهر للعالمین بود را به مظهر عذاب برای عالمیان تبدیل کنند.
*دلارهای داعش، جوانان بیکار عراق و سوریه را جذب کرده است
این پژوهشگر سیاسی درباره ارتباط اهل سنت و مردم جامعه عرب با تکفیریها و گروههای سلفی چون داعش گفت: یقیناً خیلی از برادران اهل سنت موافق گروههای سلفی هستند آنها با تحریکات مذهبی خودشان دل خیلی را بدست آوردند و با منابع هنگفت مالی که در اختیار دارند، ممکن است ولخرجیهایی در مناطق تصرف شده انجام بدهند و بتوانند در بین آنها جا بگیرند.
وی در ادامه افزود: بسیاری از جوانان کشورهای عراق و سوریه بیکار هستند دلارهای نفتی و به سرقت رفته داعش به راحتی بین اینها تقسیم میشود الان هر جوان بیکار که متصل به گروههای سلفی است ماهیانه پول بین یک تا یک و نیم میلیون تومان (۵۰۰ دلار آمریکا) دریافت میکند این پول در کنار سرقتها و غارت و چیزهای دیگر است که بینشان ترویج میشود.
*چرا ایدئولوژی تکفیریها برای برخی جذابیت داشته است؟
فراتی اظهار داشت: بنابراین به جز تعداد قابل توجه برادران اهل سنت که عمق فاجعه را درک کردند و در مقابل این گروههای تکفیری هم به طوری نفوذ پیدا میکنند اینطور مشخص است که بخش عمدهای از طبقات پایین جامعه دچار فقر مادی هستند و راحت به این گروهها جذب میشوند البته مشکلی که در بخشی از این شهرهای اشغالی مثل موصل وجود دارد این است که مردم این شهرها سنیهای متعصب نیستند بلکه از یک زندگی کاملاً مدرن و سکولاری برخوردارند و اگر برخوردهای سختگیرانه داعش دامنشان را بگیرد به زودی خسته میشوند و زمینه برای درگیریهای داخلی و سقوط شهر فراهم میشود گروههای مقاومت نیز تلاش دارند که از این طریق به درون شهر راه پیدا کنند.
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه با این حال ایدئولوژی تکفیریها جذابیتهای خاصی برای برخی اعراب دارند و این گروهها به شدت در ترویج ایدئولوژی خود و جا انداختن افکارشان تبحر دارند، توضیح داد: خیلی از مسلمانانی که از قفقاز یا آسیای میانه، چچن و بوسنی جذب این گروههای تکفیری شدند اینها عمدتاً مسلمانانی هستند که به شدت احساسی عمل میکنند و برخی به تازگی از کمند مارکسیست آزاد شده و به اسلام رو آوردند در نهایت اسلامشان کاملاً افراطی و احساسی است و تنها با چهار حدیث راحت جذب گروههای تکفیری جهادی میشوند.
وی در ادامه اظهار داشت: بهرحال باید یک روانشناسی اجتماعی بین کسانی که دعوت گروههای تکفیری را پذیرفتند صورت بگیرد تا مشخص شود چرا بخشی از اعضای پیوسته به گروههای تکفیری از طبقات مدرن و تحصیل کرده هستند و اتفاقاً برخی از آنها هم در عملیاتهای انتحاری شرکت داشتند، خود این مسئله نیازمند بررسی علمی است که محققین کشف کنند، چرا این قشر از جامعه مدرن جذب گروههای تروریستی و تکفیری میشوند.
*روابط ایران و عربستان در مناقشات حاشیهای منطقه تأثیرگذار است
فراتی درباره راه حلهایی که کاهش مناقشات در منطقه را در بر خواهد داشت، گفت: من تصور میکنم برخی مسائل به دست ایران حل خواهد شد بهرحال وضعیت رابطه جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عربی در این دهه اخیر به شدت ضعیف شده است و روابط ایران و عربستان در سردترین حالت خود است و بسیاری از مناقشات حاشیهای بین ایران و کشورهای عربی برجستهتر از گذشته شده است امیدوارم که در دولت جدید ایران این روابط دوباره بهبود پیدا کند و دولت جمهوری اسلامی ایران بتواند از طریق رایزنی و گفتوگو راهی را برای کاهش مناقشات منطقه پیدا کند و خاورمیانه تبدیل به جنگ نیابتی بین ایران و عربستان نشود.
وی در ادامه توضیح داد: البته سیاست جمهوری اسلامی هم همین است که این اتفاق تشدید اختلافات در منطقه نیافتد و در واقع اختلافات عربستان به چنین وضعیتی نیانجامد طبیعتاً نقش گفتوگوهای مذهبی بین حوزههای علمیه شیعه و اهل سنت باید بیش از پیش ادامه پیدا بکند، حوزههای شیعه باید پذیرای سران اهل سنت و گروههای سلفی بشود اینها باید بیشتر گفتوگو کنند و همدیگر را در آغوش بگیرند تا با هم روابط نزدیکتری داشته باشند شاید بتوان یک مسیری باز کرد تا اختلافات مذهبی تبدیل به یک مناظره و گفت وگو علمی بشود وگرنه با کشیدن گلنگدن اسلحه روابط بهبود نخواهد یافت.
*ارتباط حوزههای علمیه شیعه و سنی باید بیش از پیش شود
فراتی درباره ارتباط بین مردم و دولتهای عربی و نارضایتی مردم از وضعیت به وجود آمده گفت: این روزها رفتار مردم در کشورهای عربی خیلی قابل فهم نیست برخی از کشورهای عربی که کاملاً به زندگی دنیوی چسبیدهاند و اساساً جهان اسلام و مشکلات مسلمانان برایشان اولویت ندارد برخی هم که در اثر تبلیغات غرب اولویتهایشان متحول شده است اینها هم نمیتوانند مسائل مهم جهان اسلام را به خوبی تشخیص دهند آنهایی هم که این مسائل را تشخیص میدهند ممکن است ابزار مؤثری در فشار آوردن بر سر دولتهایشان نداشته باشند.
وی در پایان یادآور شد: اما در نهایت هر چه افکار عمومی در جهان عرب به سمت و سویی شکل بگیرد و به دولتها فشار بیاورد که رفتار معقولانهتری نسبت به تحولات اخیر جهان اسلام نشان دهند، امید میرود که مسائل درونی جهان عرب حل شود و دولتها از مواضع تندشان کوتاه بیایند، مدارا پیشه کنند و به جای پرداختن به اختلافات خونین و مذهبی راهی برای مشارکت دادن مردم در قدرت و حل بحرانهای عقبماندگی بیابند.