به گزارش نماینده به نقل از فارس بیست و نهم تیر ماه سال جاری را شاید بتوان پایان مذاکرات هستهای ایران با گروه ۱+۵ (پنج عوض ثابت شورای امنیت سازمان ملل + آلمان) دانست چرا که نخستین مهلت مقرر شش ماهه جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ برای عقد تفاهمنامهای در خصوص موضوع هستهای در این تاریخ به پایان رسیده و در صورت اخذ نتیجه در این دوره مذاکرات پایان خواهد یافت.
مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان در تلاشند در توافق احتمالی، تحریمهای اعمالی بر ایران به بهانه واهی آنچه که تهدید هستهای از سوی ایران خوانده شده و بصورت ناعالانه وضع شده است را ملغی کنند. یادآوری این نکته ضروری است که در صورت عدم توافق طرفین و در صورت رضایت کشورهای مذاکره کننده میتوان مدت مذاکرات برای یک دوره ۶ ماهه دیگر تمدید کرد. اما طبق اخبار رسیده از وین و مصاحبههای مسئولان حاضر در مذاکرات احتمال موکول شدن مذاکرات به دور بعد نزدیک به صفر است ولی این احتمال وجود دارد که کشورهای مذاکراه کننده در این دور بر روی بیشتر مسائل به توافق رسیده و بحث در مورد مسائل پرچالشتر را به دور بعد موکول کنند.
هدف این نوشتار بررسی نحوه برخورد کشورهای اطراف ایران بخصوص همسایههای عربی کشورمان با توافق احتمالی ایران و گروه ۱+۵ است.
پس از توافق احتمالی ایران و گروه ۱+۵ کشورهای همجوار ایران با توجه به شرایط و سطح روابط خود با کشورمان ممکن است واکنشهای متفاوتی از جمله حمایت و تأیید توافق، بی توجهی و یا نگرانی بی مورد از توافق داشته باشند که به این واکنشها و سطح آنها اشاره میکنیم.
ابتدا بصورت خلاصه به بررسی این سناریو میپردازیم که ایران و ۱+۵ به توافقی بینابین و به اصطلاح نیمبند با یکدیگر دست یابند.
در پی توافق نیمبند، همسایگان ایران و بخصوص برخی کشورهای عربی واکنشی نرمتر و محتاطانه در قبال ایران خواهند داشت. البته یاد آوری این نکته ضروری است که نگرانی مورد بحث در اینجا نگرانی بیهودهای است که در پی تبلیغات منفی دشمنان جمهوری اسلامی موجب بوجود آمدن توهماتی شده است که توسط برخی نظریه پردازان غربی برای کشورهای عربی در راستای پروژه ایران هراسی مطرح شده است.
در ابتدا به بررسی واکنشها به انعقاد یک توافق موقت بین ایران و ۱+۵ جهت راستآزمایی بیشتر طرفین میپردازیم(البته باید یادآور شد که این غرب است که باید آزموده شود چرا که غرب برخلاف ایران که به تعهدات خود پایبند بوده است، تا کنون به تعهدات خود پایبند نبوده است و ایران بارها اعلام کرده است که به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست).
در پی انعقاد یک قرار داد موقت، کشورهای عربی منطقه به احتمال زیاد برای مدتی سکوت کرده و منتظر به نتیجه رسیدن و پایان دوره قرارداد خواهند ماند.
در ابتدا بعضی از کشورهای عربی که تبلیغات ضد ایرانی کشورهای غربی تأثیری بر آنها نداشته است و یا تأثیر کمتری پذیرفتهاند با آگاهی از حسننیت ایران در منطقه سریعا با ارسال پیام تبریک به ایران و ۱+۵، به احتمال زیاد این جمله را چاشنی پیام خود میکنند که این توافق برای منطقه مفید است. برخی کشورها نیز همانند پیامهای شش ماه قبل خود اعلام میکنند که این تفاهم در راستای حفظ ثبات منطقه و رفع خطر هستهای در منطقه است.
بعضی کشورها نیز احتمالا تا مدتی سکوت اختیار کرده و در برخی موارد مانند توافق ۲۹ آذر بعضا اظهار نظرهای مقامات داخلی آنان (که گفته میشود نظر شخصی است) منتشر میشود که میتوان گفت این اظهارنظرها در واقع نشأت گرفته از مباحث مطرح شده در مجامع داخلی آنان است. اما خود کشورها بعد از چند روز پیامهای تبریکی مبنی بر اینکه امیدوارند این توافق به نفع منطقه باشد خطاب به مسئولان ارشد دولت خواهند فرستاد.
از توافق موقت و نیمه که بگذریم، به سمت توافق کامل و بلند مدت میآییم. چرا که نوع واکنش کشورهای منطقه مخصوصا کشورهای عربی به توافق نیم بند ایران و ۱+۵ بسته به نوع توافق و امتیازات رد و بدل شده بین طرفین شعاع و گستره وسیعی از انواع واکنشها را میتواند در بر بگیرد و مباحث مطرح شده در بالا تنها گمانهزنی با توجه به عملکرد گذشته واکنش قبلی برخی کشورهای همسایه بود.
اما شاید بهتر باشد به واکنش احتمالی اعراب به توافق کامل ایران و ۱+۵ پرداخته شود.
برخی کشورهای عربی در اثر تبلیغات سوء غرب علیه ایران و اینکه غرب همواره سعی در تهدید نشان دادن ایران برای اعراب به منظور فشار بر حکام عرب و اخذ امتیاز از آنها نموده است؛ به احتمال فراوان واکنش تند غیر ملایمی نسبت به توافق کامل و جامع ایران در موضوع هستهای خواهند داشت.
کشوری مانند عربستان همانگونه که چند ماه قبل «عبدالله العسکر»، رئیس کمیته خارجی مجلس مشورتی آن کشور، از توافق هستهای ایران و ۱+۵ ابراز ناخرسندی کرده بود با این توافق و به نتیجه رسیدن مذاکرات خوشحال نخواهد شد و همراه با کشورهایی مانند کویت و قطر (و احتملا بحرین) سیاست صبر و انتظار را در پیش میگیرند.
اما هر یک از این کشورها در اجرای این سیاست راهبردهای مختلف و متفاوت از یکدیگر را دنبال خواهند کرد.
عربستان که تا کنون توانسته در جهت پروژه ایران هراسی و مقابله با آنچه که خود تهدید ایران میخواند حمایت غرب از خود را تداوم بخشد و حتی چشم نهادهای حقوق بشری را بر آنچه که حکام سعودی و حتی آل خلیفه انجام میدهد بسته نگاه دارد، صبر خواهد کرد مشخص شود که این توافق در عمل اجرا خواهد شد یا خیر و در صورت اجرا آیا به نتیجه خواهد رسید؟
حکام سعودی طی مرحله اجرایی توافق سعی خواهند کرد با اعمال فشار به دوستان خود در ۱+۵ تا حد ممکن در روند اجرای توافق سنگ اندازی کرده و از سرعت پیشرفت توافق بکاهند. از طرف دیگر ضمن فشار به غرب برای در تنگنا قرار دادن ایران، عربستان هر نقص جزئی در روند اجرای توافق را بزرگ کرده و با یاد کردن از آن بعنوان چالشی بزرگ؛ سعی در غبار آلود کردن فضا میکند.
حکام قطر روشی متفاوتتر از عربستان را در پیش خواهند گرفت. حکام قطری با در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار واکنش جدی از خود نشان نداده و سعی میکنند از شرایط موجود برای تحکیم روابط خود با گروههای مقاومت منطقه و افزایش قدرت خود جهت رقابت با عربستان استفاده کنند. قطریها از طرفی با هم راستا شدن با عربستان در عدم خوشبینی به برنامه ایران، حسن نیت خود را به عربستان نشان داده و از سوی دیگر خود را حامی و طرفدار صلح نشان خواهند داد و سعی میکنند که با حمایت از ایران در اجرای توافق با ۱+۵ و در صورت نیاز همکاری با ایران برای اجرای عملی توافق خود را به ایران نزدیک کرده و نقش مؤثری در منطقه ایفا کنند.
کویت در این بین البته وضعیت متفاوت تری خواهد داشت. کویت در شرایطی قرار دارد که از سویی امکان اعمال سیاست کاملا مستقل را نداشته و سایه سنگینی سیاستهای عربستان بر تصمیمات خود را احساس میکند. از سوی دگیر حکام کویتی نمیخواهند در آینده و ضعف احتمالی عربستان بعنوان یک کشور وابسته ایفای نقش نمایند.
کویت در حال حاضر نقش میانجیگر و شاید ریشسفید را بین عربستان و قطر بازی کرده و علاقهمند است که در آینده نیز نقش مثبتی در منطقه داشته باشد و تأثیرگذار باشد که با نزدیکی به عربستان و تبعیت محض از حکام سعودی نخواهد توانست در نقش یک ریش سفید در آینده ظاهر گردد و با روندی که قطر در پیش گرفته است احتمالا این وظیفه (میانجیگری بعنوان کشوری بینابینی) به قطر واگذار خواهد شد.
به همین دلیل کویت نیز سعی میکند با تمایل بیشتر نسبت به عربستان و با چراغ سبزی که از سوی برخی کشورهای غربی دریافت میکند تا حدودی به ایران نزدیک شده و روابط خود با ایران را اندکی (تا آن اندازه که عربستان ناراحت نشود) گسترش دهد و البته سطح روابط دیپلماتیک بین دو دو کشور و رفت و آمدها را افزایش خواهد داد.
در این بین بحرین که در شرایطی کاملا بحرانی قرار دارد با استقبال از این توافق سعی خواهد کرد با نزدیک شدن به ایران، از جمهوری اسلامی بعنوان میانجیگر در حل مسائل داخلی بحرین بین شیعیان این کشور و حکومت آلخلیفه کمک گرفته و اندکی از مصائب و مشکلات خود بکاهد.
این در حالی است که بحرین این توافق را به منزله مهار ایران، امنیت منطقه و جلوگیری از یک درگیری احتمالی بین ایران و عربستان قلمداد میکند چرا که در صورت وقوع چنین جنگ تقریبا غیر قابل احتمالی (چرا که ایران قصد دشمنی و جنگ با هیچ کشوری را ندارد مگر اینکه آن کشور به ایران حمله کند که در این صورت قطعا جمهوری اسلامی ایران دفاع کننده خواهد بود) بحرین یکی از کشورهایی است که بیشترین ضرر را متحمل خواهد شد.
بهترین حالت برای آل خلیفه رسیدن به نهایت آرامش و امنیت در منطقه است تا بتواند با کمک سایر کشورها مشکلات داخلی خود را برطرف کند.
اما حکومت عراق با توجه به اوضاع فعلی عراق واکنش قابل پیشبینی نخواهد داشت. اگر طیف شیعیان و یا اهل تسنن معتدل و سنتی زمام امور را در دست گیرند با توجه به آشنایی به ماهیت صلح جوی جمهوری اسلامی و صلح آمیز بودن فعالیت هستهای ایران از توافق بین ایران و ۱+۵ استقبال میکنند.
از سوی دیگر کشوری مانند مصر در حال حاضر مشغول حل مسائل داخلی خود بوده و آرامش در منطقه را در شرایط فعلی بهترین وضعیت برای خود میداند و از هر گونه توافقی که ضامن آرامش برای منطقه باشد استقبال میکند.
حال باید دید که رابطه رئیس جمهور جدید مصر با ایران چگونه خواهد بود.
کشور عمان نیز معمولا در مقایسه با کشورهای حاشیه خلیج فارس واکنش ملایمتری نسبت به فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران داشته است و در چند مورد در سدد حل این موضوع بر آمده است.
این کشور احتمالا از توافق بین ایران و ۱+۵ استقبال خواهد کرد.
البته در کل این احتمال نیز وجود دارد که برخی از کشورهایی که هم اکنون نیز در منطقه حامی گروههای تروریسی هستند در صورتی که این توافق به منافع بلند مدت آنها ضربه زده و موجب دوری غرب از آنها شود از این گروهها در جهت ضربه زدن به ایران استفاده کنند.
در خصوص لبنان نیز به این نکته بسنده میکنیم که مسئولان لبنانی با استقبال از به رسمیت شناختن حق ایران در استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای توسط غرب، از توافق ۲۹ آذر ایران استقبال کرده و «عدنان منصور» وزیر امور خارجه لبنان توافق هستهای با ایران را به ضرر طرفهایی دانست که قصد سوء استفاده از اختلاف ایران و غرب را داشتند.