به گزارش "نماینده"، در این نوشتار با استفاده از منابع مختلف به بررسی حجاب در ادیان الهی میپردازیم.
پوشش زنان در آیین زرتشت
حجاب یکی از ابتدایی ترین باورهایی است که در شریعت زرتشت به آن تاکید شده است.
شریعت زرتشت انسان را موجودی هوشمند و خردمند می داند که برای رسیدن به ارزشهای انسانی و دوری از خصلت های حیوانی تلاش می کند. حفظ حجاب همراه با عفت باطنی از جمله این ارزشهای انسانی است که بر آن تاکید میشود.
دین زرتشت، بر سه اصل اساسی، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» استوار است. موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک می گویند: "یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید". در اندرز «آذرباد مارا سپند» موبد موبدان آمده است: "مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن"
زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چیندار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباسها بودهاند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارسها نیز معمول بوده است. بنابراین، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.
برابر متون تاریخی، در همه آن زمانها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می کردند و همپای مردان به کار می پرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید، وی امتناع کرد و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوَران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد.
در زمان ساسانیان ـ که پس از نبوت زرتشت است ـ افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد.
تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشمگیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده اند.
مرکز بعثت «اشو زرتشت» ایران بوده است وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بیان لزوم توأم کردن حجاب ظاهری با عفّت باطنی پند و اندرزهایی را بیان کرده که به آنها اشاره می کنیم:
ای نوعروسان و دامادان!… با غیرت، در پی زندگانی پاک منشی بر آیید.
ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ گاه گردِ دروغ و خوشیهای زودگذری که تباه کننده زندگی است، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشندهای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این گونه کارها، زندگانی گیتی خود را تباه مسازید.
گفتنی است که در دین زرتشت، لباس یا کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است؛ بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش ـ یعنی چادر یا شنلی بر روی آن ـ بوده است، مورد تقریر و تنفیذ قرار گرفته است. هر چند که استفاده از سِدرِه و کُشتی ـ لباس مذهبی ویژه زرتشتیان ـ توصیه شده است.
البته بر هر مرد و زن واجب بود که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته موبد «رستم شهرزادی» پوشش زنان باید به گونهای باشد که هیچ یک از موهای سرِ زن از سرپوش بیرون نباشد.(+)
ویل دورانت دربارة حجاب زنان ایران می نویسد: در نقشهایی که از ایران باستان برجای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود.این نقشها نشان می دهد که زنان دارای حجاب، مخصوصا با چادر بوده اند.
همچنین جلیل ضیاء پور، نویسندة کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در این رابطه می نویسد: تاریخ نویسان دربارة پوشاک آن زمان اکثرا به سکوت گذرانده اند .... با این حال از روی برخی نقوش که از آن زمان به جای مانده، به زنانی از این دوره بر می خوریم که از پهلو بر اسب سوارند، اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده اند و در زیر آن یک پیراهن دامن بلند، و زیر این نیز یک پیراهن دیگر بلند تر تا به مچ پا نمایان است.با این حال لباس مذهبی زرتشتیان در حال حاضر نشان دهندة وجود حجاب در دین زرتشت است. بنابراین حجاب در کیش زرتشت مانند سایر ادیان وجود داشته است و این یک ضرورت اجتماعی است که آیینهای آسمانی به آن توجه کرده اند و مورد تأکید قرار داده اند، هرچند که عده ای از تعالیم دینی خود سرپیچی می کنند و رو به سوی بدحجابی و بی حجابی می آورند. (+)
حجاب زنان در آیین یهود
گرچه پوشش در بین عرب مرسوم نبوده و اسلام آن را بهوجود آورد، ولی در بین ملل غیر عرب به شدیدترین شکل رواج داشت.در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست، وجود داشت.
در بین این ملتها وجه و کفین(صورت و دستها)هم پوشیده میشد. حتی در بعضی ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود بلکه سخن از پنهان کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت در آورده بود.(+)
همه مورخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته اند و نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق میکرد.
ویل دورانت می گوید: گفت وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود... دختران را به مدرسه نمی فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود.
بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید میکرد. کاربرد واژه «چادُر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان میدهد.
تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی کرده، می گوید: "متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یَهْوَه» خدای توست."
همچنین در آیین یهودیت بی حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است.
در «تلمود» اصلیترین کتاب فقهی که به گفته ویلدورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم و لزوم پرهیز از هر امر تحریک آمیز، تأکید شده است.
برابر حکم سختگیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا(مهریه) طلاق دهد.
برخورد حضرت موسی(ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سختگیرانه حجاب نزد یهودیان است.(+)
حجاب در آیین مسیحیت
مسيحيت نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه قوانين شديد آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت گيري بيشتري وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زيرا در شريعت يهود، تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس محسوب مي شد و طبق نوشته ويل دورانت، در سن بيست سالگي اجباري بود؛ اما از ديدگاه مسيحيت قرون اوّليه، تجرّد، مقدس شمرده مي شد.
مسيحيت، براي از بين بردن زمينه هرگونه تحريك و تهييج، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هر گونه آرايش و تزيين فراخواند.
برابر متون تاريخي، چادر و روبند، براي همگان ـ حتّي براي خاتون هاي اشراف ـ ضروري بود و در اعياد نيز كسي آن را كنار نمي گذاشت؛ بلكه با طلا و نقره و پارچه هاي زربفت آن را تزيين ميکردند و حتّي براي تفريح نيز با حجب و حياي كامل در مجالس انس و يا گردشگاههايي دور از چشم نامحرمان، شركت ميکردند.
انجيل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجيل مي خوانيم: "همچنين زنان پير در سيرت متقي باشند و نه غيبت گو و نه بنده شراب زياده، بلكه معلمات تعليم نيكو تا زنان جوان را خِرَد بياموزند كه شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خردانديش و عفيفه و خانه نشين و نيكو و مطيع شوهران خود كه مبادا كلام خدا متهم شود."
در «كتاب مقدس» در مورد لزوم آراستگي به حيا و كنار نهادن آرايش ظاهري چنين آمده است: همچنين اي زنان، … و شما را زينت ظاهري نباشد از بافتن موي و متحلّي شدن به طلا و پوشيدن لباس بلكه انسانيت باطني قلبي در لباس غير فاسد، روح حليم و آرام كه نزد خدا گرانبهاست زيرا بدين گونه زنان مقدسه در سابق نيز كه متوكل به خدا بودند، خويشتن را زينت مي نمودند.
افزون بر موارد پيشين، «عهد جديد» نيز لزوم پوشاندن موي سر، به ويژه در مراسم عبادي، لزوم سكوت به ويژه در كليسا، با وقار و امين بودن زن و نهي از نگاه ناپاك به بيگانگان را خاطرنشان ساخته، مي گويد: كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش كن و از خود دور انداز؛ زيرا تو را بهتر آن است كه عضوي از اعضايت تباه گردد، از آن كه تمام بدنت در جهنم افكنده شود
دستورات ديني پاپ ها و كاردينال هاي مسيحي كه بر اساس آن پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ کردن گوش ها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ نمودن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود، شدت بيشتري را نشان مي دهد.
در مورد سيره عملي زنان مسيحي، دائرة المعارف لاروس مي گويد: دين مسيحي، براي زن، خِمار را باقي نهاد؛ وقتي وارد اروپا شد، آن را نيكو شمرد. زن ها در كوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطي، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستين خمار، شانه زن را پوشيده، تقريباً به زمين مي رسيد. اين عادت تا قرن سيزدهم باقي بود.
ويل دورانت نيز در مورد سيره عملي زنان مسيحي چنين مي نويسد: ساق پاي زنان چيزي نبود كه در ملأ عام و يا رايگان به چشم خورد…. البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّي براي روحانيون بود كه كاردينال ها، درازي جامه هاي خواتين را معيّن مي كردند. هنگامي كه كشيشان چادر و روبند را يكي از اركان اخلاقيات عيسوي دانستند، به دستور زن ها، چادرها را از مشمش ظريف و حرير زربفت ساختند.(+)
دکتر «حکیم الهی» استاد دانشگاه لندن در کتاب «زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حکم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «کلمنت» و «ترتولیان»، (دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو میکند:
زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد، مگر آن که در خانه خود باشد زیرا فقط لباسی که او را میپوشاند، میتواند از خیره شدن چشمها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتّی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد؛ زیرا برای بینندگان خطرناک است .
به استناد قرائن موجود اعم از نمونههای لباسی که در گذشته استفاده می شده است و شمایل قدیمی حضرت مریم و فرهنگ و تمدن آن زمان در فلسطین می توان به اطمینان گفت که حضرت مریم حداقل همین حجابی را که ما می شناسیم داشته است.(+)
گونههای پوشش در مسیحیت
۱. حجاب پوششی: مسیحیت با دستور تجرد و زندگی رهبانی، بر لزوم حجاب پوششی و رعایت عفت تأکید فراوان دارد. نه تنها پوشاندن صورت را الزامی کرد، بلکه تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ کردن گوشها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ کردن مو و تغییر صورت ظاهری را نیز ممنوع کرد.
۲. حجاب رفتاری: «... اگر حتی با نظر شهوت آلود به زنی نگاه کنی، همان لحظه در دل خود با او زنا کرده ای. پس اگر چشمی که برایت این قدر عزیز است، باعث می شود که گناه کنی، آن را از حدقه درآور و به دور افکن...
۳. حجاب گفتاری: پوشش زن در مسیحیت آنقدر شدید بود که بیشتر ترجیح میداد، زنان خانهنشین و نیکو و مطیع شوهران خود باشند و کمتر وارد اجتماع میشدند. از طرفی، مردان را نیز ملزم به رعایت شدید چشم مینمود از زن محترم انتظار نمیرفت که با هر کس که در راه بر میخورد وارد صحبت شود.(+)
حجاب در آیین اسلام
زن در جوامع عربی از بدو تولد محکوم به قتل و اعدام بود، دختران از حق حیات محروم بودند، و در صورت زندگی از میراث پدر و شوهر بهرهای نداشتند، بعد از درگذشت شوهر، زن به مانند بقیه اموال شوهر به عنوان ارث به یکی از فامیل های شوهر متعلق می شد.
با ظهور اسلام زنان جایگاه ویژه ای یافتند و با توجه به اینکه اسلام دینی بزرگ و همه جانبه است و برای تمام مسائل فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... برنامه دارد و احکامی را وضع کرده است. یکی از احکام و دستورات اسلام در حوزه فردی و اجتماعی و فرهنگی ، احکام پوشش و حجاب زنان و مردان است.
حجاب در قرآن
در قرآن آیاتی در مورد حجاب و پوشش زنان و مردان وجود دارد که به صورت روشن و کامل به مقوله پوشش زنان و مردان اشاره دارد.
به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرجهای خویش را نگهدارند؛ این برای ایشان پاکیزه تر است که خدا از کارهایی که می کنید آگاه است. ( آیه ۳۰ سوره نور )
و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش هایشان را به گریبان ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای شوهرانشان، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شده اند یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید شاید رستگار شوید.(آیه ۳۱ سوره نور)
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسری های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.(آیه ۵۹ سوره احزاب)
حدود پوشش و حجاب در اسلام
طبق آیات قرآن، به زنان سفارش شده است که بدن و سر و گریبان و فرج ها و زیور آلات خود را از نامحرمان بپوشانند.
همچنین سفارش شده است که قسمت های از بدن خود که باعث تحریک مردان می شود را بپوشانند. این پوشش باید به گونه ایی باشد که بدن و قسمت های تحریک کننده و زیور آلات آن پوشیده شود.
رعایت حد و حدودی پوششی که بر اساس قرآن و سنت اسلامی است، بر مسلمان واجب است. مسلم است کمتر از این حدود، گناه می باشد و مستوجب مجازات الهی است و بیشتر از آن نیز (البته در حد معقول) نیکو و پسندیده است و فقط جنبه احتیاط دارد.
تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهل انگاری مضرّ یا سختگیری بیمورد به جامعه بشری ارزانی داشته است.
حجاب اسلامی همچون حجاب مورد توصیه پاپها، به معنای حبس زن در خانه یا پردهنشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد.
اگر چه حجاب در همه ی ادیان جایگاه ویژهای دارد و مطالعه تاریخ ادیان نشان داده حجاب یکی از عناصر آنها بوده است اما به دلایل گوناگون مانند تحریف در ادیان الهی همواره، مسالهی حجاب با رویکردی غرض ورزانه دستخوش دگرگونی شده است، به طوری که این مسأله اینگونه القاء می شود که حجاب تنها مختص اسلام، آن هم جریانهای افراطی بوده و در دیگر ادیان جایگاهی نداشته است.
در گذر زمان و سالهای اخیر با گسترش اسلام در دنیا شاهد گرایش زنان در سراسر دنیا به حجاب بودهایم. اما با زندگی در عصر تکنولوژی همواره دنیای غرب از این میل به پوشش زنان و بازگشت آنان به هويت انساني واهمه داشته و این موج را تهدیدی برای خود دانستهاند و به منظور مبارزه با این موج همواره به پوشش زنان توهین کرده و آنها را مورد حمله قرار می دهند که همه روزه نمونههایی از آن را در سراسر دنیا شاهدیم.
منبع:جبهه جهانی مستضعفین