به گزارش نماینده، بیان بخشی از جزییات مطرح در مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ درباره تعداد سانتریفیوژها از زبان وزیر امورخارجه فرانسه با توجه به ادامه محرمانه بودن مذاکرات احتمالا گوشهای از زوایای پنهان آنچه در هتل کوبورگ وین میگذرد، نمایان میکند.
محتوای بستههای پیشنهادی تهران به گروه ۱+۵ که هر از گاه «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه و مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران با این گروه، به رد و بدل شدن آنها اشاره میکند، هنوز آنچنان روشن نشده است. این، در حالی است که تاکنون چهار نشست در سطح ارشد در وین انجام شده و اکنون دور پنجم در حال برگزاری است.
در فاصله میان وین۴ که اواخر اردیبهشت ماه به پایان رسید تا آغاز وین۵ نیز نشستهایی در استانبول، وین و ژنو به صورت دوجانبه و چندجانبه ترتیب داده شد تا شاید طی آن نگارش یک برنامه جامع میسر شود که قرار است گام نهایی توافق هستهای سوم آذر ماه ۱۳۹۲ موسوم به «برنامه اقدام مشترک» باشد.
گرچه از آغاز، دو طرف بر محرمانه ماندن مذاکرات توافق کردند اما مرور زمان نشان داد در حالی که اعضای گروه مذاکره کننده ایران دائم از رسانههای داخلی میخواستند از گمانهزنی درباره مذاکرات بپرهیزند، باز هم اطلاعاتی در اختیار رسانههای غربی قرار گرفت که آنها را در دستیابی به جزییات، از رسانههای ایرانی موفقتر جلوه داد. به این ترتیب، شکاف اطلاعاتی که به طور طبیعی بین رسانههای غربی و رسانههای کشورهای در حال توسعه وجود دارد، در موضوع مذاکرات هستهای روز به روز عمیقتر شد.
گفتههای مقامات غربی به غولهای رسانهای فعال در زمینه سیاه نمایی و برجستهسازی فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، نمیتواند و نباید با بیتوجهی رسانههای داخلی همراه باشد که همواره از مذاکره کنندگان، خواستار شفافیت بیشتر هستند تا دوباره مشابه آنچه پس از امضای توافق ژنو رخ داد، با انتشار اسناد مذاکرات شفاهی در قالب«فکت شیت» از سوی طرف غربی غافلگیر و سردرگم نشوند.
در حالی که میشد تعامل بهتری را با رسانههای داخلی در پیش گرفت، این رویه اکنون که به پایان گام نخست ۶ ماهه نزدیک میشویم و تکاپوها برای تدوین برنامه جامع شدت گرفته است، همچنان ادامه دارد.
تنها راهی که پیش روی رسانههای دلسوز منافع ملی و مصالح نظام قرار گرفته، رصد رسانههای غربی و تحلیل گفتههای مقامات این کشورها در کنار اطلاعات قطرهچکانی داخلی است؛ امری که گهگاه گوشهای از زوایای پنهان آنچه در هتل «کوبورگ» وین میگذرد را نمایان میکند.
آخرین نمونه، به گفتههای «لوران فابیوس» وزیر امورخارجه فرانسه برمیگردد که بیستم خرداد به شبکه «فرانس اینتر» گفت: «ما درباره یک موضوع اصلی با یکدیگر اختلاف داریم و آن بحث تعداد سانترفیوژهاست. ما میگوییم ایران باید چند صد سانتریفیوژ داشته باشد اما آنها میگویند باید چند صد هزار سانتریفیوژ داشته باشند.»
واکنش منفی آمریکا و دیگر اعضای ۱+۵ به فابیوس و انتقاد از او به سبب طرح یکی از موضوعهای محرمانه و مورد مذاکره در نشستهای هستهای، از احتمال بالای صحت این امر نشان دارد؛ به طوری که همان روز «جن ساکی» سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا، با انتقاد از طرح این موضوع گفت «نباید خواستهها را به صورت علنی عنوان کرد» و ادامه داد: طرفها باید بر مذاکرات «پشت صحنه» متمرکز شده و از بیان عمومی خواستهها بپرهیزند.
* چند صد هزار سانتریفیوژ برای چه منظوری لازم است؟
با توجه به برآوردهای پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اسفندماه ۱۳۸۸ که «نیکولا دو ریویر» مذاکره کننده تازه وارد فرانسه در گروه ۱+۵ و معاون وقت نماینده دائم فرانسه در سازمان ملل متحد سیزدهم همان ماه در کمیته ۱۷۳۷ شورای امنیت درباره ایران بیان کرد، «میتوان سه هزار سانتریفیوژ در فردو نصب کرد که برای تولید یک بمب هستهای کافی است اما نزدیک ۴۵ سال طول میکشد تا سوخت یک سال نیروگاهی مانند بوشهر را تولید کند».
با فرض درستی این محاسبات و با یک حساب سرانگشتی در مییابیم چنانچه تهران بخواهد در یک سال سوخت مورد نیاز نیروگاهی مشابه بوشهر را تامین کند ۱۳۵ هزار سانتریفیوژ البته از نسل یک لازم دارد (محاسبه آن زمان ریویر بر همین مبنا بوده است). بنابراین اشاره فابیوس به چند صد هزار سانتریفیوژ نیز احتمالا به همین امر برمیگردد.
حال، از کجا معلوم ایران گزینه تولید سوخت از هگزا فلورید اورانیوم با غنای کمتر از پنج درصد را برای مقاصد نیروگاهی در دستور کار دارد؟
در گزارش خردادماه آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره ایران آمده، تهران در حال ساخت تاسیساتی است که مقادیر زیادی از گاز هگزا فلورید اورانیوم (UF۶) با درصد غنای پنج درصد را به پودر دی اکسید اورانیوم (UO۲) تبدیل میکند؛ امری که جزو تعهدات تهران در گام نخست سند ژنو ذکر شده است.
به این ترتیب، قابلیت قرار دادن دوباره ذخایر اورانیوم پنج درصد در چرخه غنی سازی بیشتر، از بین میرود؛ امری که شاید پاسخی به نگرانیها و شانتاژهای رژیم صهیونیستی و نقاشی نخستوزیر آن درباره افزایش ذخایر اورانیوم ایران بوده است!
هشتم خرداد خبرگزاری انگلیسی «رویترز» به نقل از یک مقام بلندپایه آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر داد این تاسیسات که نزدیک اصفهان ساخته شده است، نیمه دوم ژوئن (بیست و پنجم خرداد تا نهم تیر) راهاندازی میشود.
رویترز هدف ایران از تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد و پنج درصد را تامین مواد اولیه برای تولید انواع سوخت مورد نیاز نیروگاه و راکتورهای تحقیقاتی دانست.
شاید یکی از محورهای رایزنیهای پیاپی با مقامات روسی که آخرین آن بیست و دوم خرداد، دو روز پس از دیدار با هیات آمریکا و فرانسه، در فرودگاه رم رخ داد، همین بوده باشد.
بیست و ششم خرداد هم نشریه روسی «راسیسکایا گازتا» با اشاره به گفتههای رییس هیات مذاکره کننده روسی در گروه ۱+۵ نوشت: در وین، مذاکره کنندگان تکلیف کاملا مشخصی دارند؛ نزدیک شدن حداکثری به امضای توافقنامه جامع درباره برنامه هستهای ایران. مسکو هم موظف است در پایتخت اتریش به برخی مسائل مربوط به رآکتورهای آینده در ایران و برنامه هستهای این کشور شفافیت بخشد.
اشاره این نشریه روسی به موضوع «رآکتورهای آینده» در حقیقت، به توافق شرکت «روس اتم» با تهران برای ساخت هشت رآکتور هستهای برمیگردد که به نوشته پنجم خرداد تارنمای «صدای آلمان»، «ابتدا قرارداد ساخت دو رآکتور اتمی در بوشهر میان ایران و روسیه امضا میشود».
به نوشته این تارنمای آلمانی، «غرب درباره استفاده ایران از سوخت مصرف شده در راکتور اتمی بوشهر برای دستیابی به پلوتونیوم به منظور ساخت تسلیحات هستهای نگرانی دارد اما ایران متعهد شده است این سوخت را به روسیه تحویل دهد».
دولت ایران از سوی مجلس شورای اسلامی موظف به تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای شده است و به گفته هفتم دی ماه رییس سازمان انرژی اتمی در شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران،«در افق بلند مدت حدود ۲۵ سال طول میکشد به ۲۰ هزار مگاوات برسیم».
وی همچنین برنامه میان مدت این سازمان طی ۱۲ سال آتی را تولید حدود چهار هزار مگاوات برق به وسیله سه تا چهار نیروگاه جدید بجز بوشهر برشمرد و گفت در این زمینه با روسیه توافق شده است.
به هر روی، به نظر میرسد ایران به عنوان بخشی از نیاز عملی خود که در توافق جامع باید روشن شود، قصد دارد تولید سوخت نیروگاهی با غنای پنج درصد را به واسطه راهاندازی تاسیسات لازم برای آن، پیگیری کند و از این رو، درباره چند صد هزار سانتریفیوژ حرفهایی بر زبان آمده است.
البته ایران حدود یک هزار سانتریفیوژ نسل دوم دارد که بدون تزریق گاز، فقط نصب شدهاند و تعدادی دیگر از نسل سه و چهار که در مرحله آزمایش هستند؛ سانتریفیوژهایی که توان بالاتری برای غنیسازی دارند و در نتیجه، نیاز به تعداد کمتری از آنهاست. با این همه، رقم ذکر شده از سوی فابیوس نشان میدهد احتمالا تیم مذاکره کننده ایرانی پیشنهاد کرده است سانتریفیوژهای پیشرفته را در مدت اجرای برنامه جامع به کار نیندازد.
به هر روی، تمام اینها برداشتهایی است که از گفتههای وزیر امورخارجه فرانسه درباره یکی از جزییات مذاکرات درباره گام نهایی توافق ژنو به بیرون درز کرده است.
انتظار میرود در نگارش متن برنامه جامع که به تصریح سند ژنو«دارای دوره زمانی بلندمدت مشخصی است»، با حساسیت بیشتر خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران، منافع ملی و مصالح نظام در نظر گرفته شود چرا که ملت ایران برای به دست آوردن گوشه گوشه دانش هستهای و ابزارهای ارزشمندی مانند نسلهای گوناگون سانتریفیوژ، هزینههای مالی و جانی فراوانی پرداخت کرده است و نمیتوان به راحتی از بخشی از آن چشم پوشید.
منبع: فارس