به گزارش نماینده، چند روزی است که همه رسانهها درگیر اتفاقی هستند که در کن فرانسه رخ داد. لیلا حاتمی با پیرمردی که رئیس فستیوال فیلم کن است دست داد و روبوسی کرد و به تیتر یک رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شد و حالا بعد از چند روز او با یک متن مودبانه از مردم عذرخواهی کرد.
ماجرا از جایی آغاز شد که عکس و خبر روبوسی ژیل ژاکوب، رئیس جشنواره فیلم کن با لیلا حاتمی، نماینده ایران و داور این جشنواره در رسانههای مجازی منتشر شد. پس از آن بود که خیل بیانیهها و اظهار نظرها در اینباره در رسانهها منتشر شد و هرکس به نوعی این اتفاق را تحلیل کرد؛ از وزیر ارشاد گرفته تا نمایندگان مجلس، دانشجویان و ... .
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره این اتفاق گفت: «متأسفانه یک فرهنگ نامناسب غربی را در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی شاهد هستیم که آقایان و خانمها علاوه بر دست دادن، روی یکدیگر را میبوسند. در مجموع خانم حاتمی تلاشش بر این بود که نوع پوشش او به گونهای متین و حضورش مطابق با معیارهای ارزشی ما باشد. فکر میکنم او در این قضیه غافلگیر شد اما در هر صورت، اینگونه رفتارها قابل قبول و دفاع نیست.»
نوش آبادی، معاون پارلمانی وزیر ارشاد در خصوص این رویداد، گفت: «زنان ایرانی چه هنرمند و چه غیر هنرمند همیشه مظهر عفت و پاکی بودهاند، بنابراین اینگونه حضورهای نامناسب که اخیرا در جشنواره کن اتفاق افتاده همسو با اعتقادات دینی ما نیست.»
ژیل ژاکوب رییس ۸۴ ساله جشنواره سینمایی کن که سال آخر مسئولیت خود را در این سمت تجربه میکند در توئیترش نوشت: این من بودم که برای روبوسی با مادام حاتمی جلو آمدم. در آن لحظه او برای من تجسمی از همه سینمای ایران بود. این اتفاقات برای یک رسم معمول غربی ایجاد شده است.
لاله افتخاری عضو هیئت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، گفت: نباید بازیگران و هنرمندانی که بخواهند از خطوط قرمز عبور کنند ،جایگاهی در سینمای ما داشته باشند ؛ ما انتظار داریم وزارت ارشاد با جدیت با این مسئله و با کسانی که به این نحو رفتار می کنند برخورد کند.
و پس از آن جمعی از دختران با عنوان «دختران دانشجوی حزباللهی» با انتشار نامهای به ریاست دادسرای فرهنگ و رسانه از لیلا حاتمی شکایت کردند و خواستار برخورد قضایی با او شدند.
آخرین واکنش نیز که در رسانهها بازتاب پیدا کرد نامه یک دختر دانشجو به تسنیم بود که با تیتر «من نه سکوت میکنم، نه تهدید؛ فقط از شما گلایه دارم» منتشر شد. در این نامه این دختر دانشجو با گلایه از لیلا حاتمی نوشته بود : خانم حاتمی من نه سکوت میکنم و نه شما را تهدید میکنم. من فقط گلایه دارم. فکر میکنم من حق دارم که گلایه کنم. نمی دانید وقتی عکستان را در جشنواره کن دیدم چه حالی شدم. با تمام وجود آرزو میکردم ای کاش هیچ رسانهای در این دنیا وجود نداشت. کاش هیچ عکاسی این عکس را نگرفته بود و کاش هیچ خبرنگاری این خبر را منتشر نکرده بود. کاش از همان اول همه سکوت میکردند. کاش این خبر اینقدر در رسانهها نمیپیچید.
او نوشته بود: «من نه از شما به دادگاه شکایت میکنم، نه شما را تهدید به مجازات میکنم و نه مانند برخی آقایان! کار شما را یک سهل انگاری، اشتباه یا «غافلگیری» قلمداد میکنم تا بتوانم با خودم کنار بیایم. من فقط سعی میکنم با حقیقت کنار بیایم. حقیقت این است که شما آن کسی نبودید که در فیلم نشان میدادید. شما تمام ذهنیت خوب من را نابود کردید. شما دروغ گفتید. شما من را فریب دادید. اما به این فکر میکنم که این فریب در کجا اتفاق افتاد در فیلم «سر به مهر» یا در «کن»؟ ... شاید در جاهایی از این نامه لحنم تند شده باشد ولی این را بدانید که این حرفها، حرفهای دل من است. حرفی که بخاطر علاقهام به شما نوشتم. حرفی که امیدوارم آلت دست حرفها و موضعگیریهای سیاسی و تند نباشد و تنها به گوش شما برسد تا بدانید با بخشی از کسانی که شما را دوست داشتند چه کردید. دلم به من میگوید آیا میشود روزی لیلا حاتمی از همان توجیه «غافلگیری» فرجه بگیرد و از حجاب دفاع کند؟»
و در آخر این لیلا حاتمی بود که با انتشار نامهای خطاب به مردم ایران از همه عذرخواهی کرد و تلاش کرد این ماجرا را ختم کند. لیلا حاتمی در این نامه نوشت: در این سالها پیشنهادات مختلفی را برای بازی در فیلمهای خارج از ایران به این دلیل نپذیرفتم که ادامه فعالیت در سینمای ایران همیشه برایم اولویت داشته است. در جشنوارههای بین المللی که در طول این سالها حضور داشتهام چه به عنوان بازیگر فیلمی که از سینمای ایران در جشنواره حضور داشته و نمایندگی ایران را برای دیگران تداعی میکرده و چه به عنوان داور منتخب و مدعو جشنواره هاکه صرفا به عنوان شخصیتی مستقل در آنها حضور داشتهام؛ سعی کردهام موازین و اصول را رعایت کنم؛ به همین دلیلِ روشن که رعایت این اصول از الزامات کار در سینمای ایران است.
این بار نیز طی مکاتباتی که با مسوولین فستیوال داشتم به تفصیل تمام نکات را توضیح داده بودم و خواستار همکاری آنها شده بودم لذا در مراسم افتتاحیه و غیره؛ آنها همه مقررات را میدانستند وبا همکاری و درک متقابل هیچ مورد خاصی پیش نیامد. اما در مورد آقای ژیل ژاکوب که با قریب نود سال سن آخرین سال حضورش در فستیوال را میگذراند باید توضیح دهم که ایشان به علت کهولت و از یاد بردن همه تاکیدات؛ که معمول این سن و سال است؛ ضوابط یادشده را فراموش کرد و اقدام پیشگیرانه من برای دست دادن با ایشان هم موثر واقع نشد. مسلما ایشان برای من حکم پدربزرگ کهنسالی را داشت که میزبان من هم بود.
هرچند از ادای این توضیحات شرم دارم اما شاید برای کسانی که نمیتوانستند موقعیت ناگزیر من را درک کنند ناچار شدم وارد برخی جزییات شوم. با این حال از این پیشامد و اینکه احساسات کسانی را آزرده باشم بسیار متاسفم چه خود تربیت شده پدری هستم که همه از میزان علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاهند.
در هر صورت این اتفاق میتواند با همین نامه به پایان برسد و یا توسط رسانهها و مسئولین ادامه پیدا کند. اتفاقی که مدت زمان زیادی رسانههای داخلی را درگیر خود کرد و نگاه آنها را از سمت دغدغههای فرهنگی و اصلی مردم منحرف کرد. اتفاقی که میتوانست به این اندازه حاشیه ساز نباشد.
منبع: تسنیم