نماینده - برای مصاحبه که رفتیم، نمای شیشهای ساختمان کوثر نهاد ریاست جمهوری اولین چیزی بود که در این بنای پرطمطراق جلب توجه میکرد و بلافاصله در ذهن نقش بست، که شاید این نما هوشمندانه و به دلیل ضرورت شفاف بودن ساکنین نهاد ریاست جمهوری انتخاب شده... وقتی وارد اتاقش شدیم «حجت الاسلام اکرمی» که سابقه ۵ دوره نمایندگی مجلس از سمنان و تهران را در کارنامه خود دارد، از گوش دادن به مذاکرات مجلس صرف نظر کرد و با چهرهای گشاده گفتگوی مفصلش را با ما آغاز کرد.
رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در طول گفتگو، اظهارات فرهنگی رییس جمهور مانند هنرمند ارزشی و غیر ارزشی... را به نقد کشید و به نظرش، این دست تعارفاتِ نسنجیده «نه جذب است و نه جو!» و به دلیل ایجاد امید است که البته به قیمت و اندازه این امید توجه نمیشود!
سید رضا اکرمی در ادامه بحث چالشیمان اظهارات جنجالی وزیر ارشاد را نیز شعار و شوخی خواند و معتقد بود: «آقای جنتی خیلی بر کارهای خود تسلط ندارد وگرنه یک وزیر باید اول کارمندان خود را جمع و کنترل کند» و البته در این باره نظرات در خور توجهی دیگری هم داشت که خواندنش خالی از لطف نیست.
در لا به لای بحث با "مشاور عالی وزیر کشور در امور روحانیت" و "رئیس شورای فرهنگی وزارت کشور" وقتی در مورد این سمتش پرسیدیم، به صراحت گفت: «هنوز آنجا مشغول بکار نشدم. حکم آن را دارم اما وارد آن وادی نشوید چون مشکل دیگری بوجود میآید!» البته ما به این وادی ورود کردیم ولی به احترام خواست ایشان شرح ماجرا به رسم امانت نزد نماینده محفوظ ماند.
وقت خروج نیز نمای ساختمان جلب توجه میکرد ولی این بار شاید هوشمندی طراحان در انتخاب شیشه سکوریت برای نما ...
نماینده: با توجه به اینکه شما در لباس روحانیت هستید، فارغ از سمتی که اشاره داشتید نیاز به خون دل خوردن دارد، به نظر شما به لحاظ فرهنگی وجههای در خور یک جامعه اسلامی را داریم؟
ما دو جامعه داریم. یک جامعه در همین شرایط عادی تهران. یک جامعه در سطح کشور. اگر سطح کشور را ببینیم وضع این نیست. مطلب دوم آنکه درصد بسیار کمی ناهنجار در جامعه هستند. ما ۳۵ میلیون خانم داریم. این افراد را در راهپیمایی میشود دید که همه علاقهمند، محترم و انقلابی هستند. بحث دیگر این است که میپرسند همین تعداد اندک چرا اینگونه هستند؟ به نظر من میآید که ما بعد از انقلاب بحث فرهنگ را جدی نگرفتهایم. اگر همین حالا ببینیم آقای روحانی مصاحبه که می کنند چقدر به بحث فرهنگ میرسند؟ مشکلات آنقدر زیاد است که بحث فرهنگ مهجور میماند. مراجعه کنندگان چقدر دغدغه فرهنگی دارند؟دغدغه اعتیاد، طلاق، کاهش ازدواج، مسائل روزمره همه را آنقدر گرفتار کرده است که ما می گوییم فعلا آن را حل کنیم. مشکلات روزمره ما را زمینگیر کرده است. از طرفی فشاری که دشمن با هشت سال جنگ یا تحریم های اقتصادی بر ما آورده است که وزیر بهداشت ما میگوید ما در مهر ماه در صد و هشتاد قلم دارو مشکل داشتیم و حالا به هجده قلم رسیدهایم. وقتی کسی اینقدر گرفتار است به مسائل فرهنگی نمیرسد.
نماینده: بخشی از مشکلاتی که اشاره داشتید ریشه فرهنگی دارند و از طرف دیگر در تاکیدات رهبری ملاحظه میکنیم که باید اول فرهنگ را اصلاح کنیم
رهبری میفرماید عزم ملی و فقط دولتی نگاه نکنیم.
نماینده: بله ولی بخش دولتی مورد نظر سوال است. جدا از وظایف مردم دولت هم وظایفی دارد. برای مثال رهبری فرمودند تقویت جناح فرهنگی مومن نیاز ماست و باید انجام شود ولی از طرفی چند وقت پیش رییس جمهور به صراحت گفتند هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم!
بطور کلی میگویم ما یک سری بحث های درون خانواده و یک سری مباحث پشت تریبون داریم. من باور ندارم این حرفها در تلویزیون پخش شود. ما باید مسائل را از هم تفکیک کنیم این دو را از هم جدا کنیم. آن بحث هنر و هنرمند را اگر تلویزیون پخش نمیکرد، بهتر بود.
نماینده: یعنی به نظر شما با عدم انتشار مشکلات حل میشود؟ احساس میشود که با هدف جذب و دلخوشی یک سری افراد این حرفها زده میشود
نه. مسئله ما نه جذب است و نه جو. ما میخواهیم امید بدهیم.
نماینده: ایجاد امید به چه قیمتی؟
درست است. فقط به اندازه آن توجه نداریم. آقای روحانی در آن جلسه باید میگفت که شما در جمهوری اسلامی زندگی میکنید. استان تهران سی و شش هزار شهید داده است و جامعه از شما توقع بیبند و باری ندارد. اول ما باید مسئولیت را تفهیم کنیم و بعد بگویم با توجه به این مسئولیت ها افراد را نباید از هم جدا کنیم. منتها وقتی بخشی از جمله را میگوییم اینطور میشود. نقد حتما وجود دارد اما نباید طوری مطرح شود که نقد هم مشکل دیگری بوجود بیاورد. فقط هم مختص به آنجا نیست. شهر تهران نه استان تهران ۹ میلیون جمعیت دارد اما در نماز جمعه چند نفر شرکت میکنند و در نماز جمعه چه مباحثی مطرح میشود؟ نماز جمعه تهران باید به کشور خط بدهد و امام جمعه باید در هفته به تمامی مطالعه کند تا سخنان کلیدی و خط دهنده بدون غرض ارائه دهد. تهران سی نماینده دارد. باید سی مسجد را پیدا کنند تا با مردم حرف بزنند و پای سخن مردم بنشینند. نه اینکه فقط در زمان انتخابات لیستی بدهیم. من ۲ دوره نماینده تهران بودم. ما تا حدودی با هم تعارف و رودربایستی و ملاحظه داریم. باید این تعارفات را کنار بگذاریم و خیلی صادقانه و دوستانه انتقاد کنیم.
نماینده: به عنوان یک نمونه دیگر میتوان مباحثی که آقای جنتی به عنوان وزیر ارشاد مکرراً در مورد سانسور مطرح میکنند اشاره کرد. ایشان بارها گفتند که ما چیزی را به عنوان سانسور قبول نداریم.
این را که هر عاقلی میفهمد شوخی است! من میگویم آیتالله جنتی با این پسر نمیتواند حرف نماز جمعه را به او بگوید؟ یا باید پشت تریبون مطرح کند که آقای روحانی اگر میدانی که وا اسلاما و اگر نمیدانی وا اصفا! اول باید من را صدا بزند، پسرش را صدا بزند و بپرسد راست است یا دروغ؟
نماینده: فکر میکنم در ابتدای دوره وزارت آقای جنتی بود که برای روشن شدن تفاوت دیدگاهشان با آیت الله جنتی گفتند مسائل فرهنگی ژنی نیست!
حرفهای اینها شوخی است. ما که نمیخواهیم ژن را اصلاح کنیم. میگوییم آقای وزیر قانون جلوی شما است.
نماینده: عرض من هم همین است ولی وقتی میدیدیم حتی زمانی که مجلس به ایشان تذکر داد رییس جمهور به صراحت گفتند ما از کارت زرد مجلس ابایی نداریم و از آقای جنتی که به آزادی کمک میکند حمایت میکنیم و تأکید کردند فیلترینگ و سانسور را قبول نداریم!
خوب وقتی تحت تهدید و فشار قرار میگیرد چه کند. میگوید ما از تهدید نمیترسیم. این حرفها تعارفات است. اصلا نمیشود. ما وقتی میخواهیم شیر و عسل و نان بخریم کنترل میکنیم. مگر میشود هر سی دی یا کتابی را به خانه ببریم؟ اگر فرزند ما فیلم خوبی نخرد او را تشویق میکنیم؟؟! اینها شوخی است.
نماینده:آقای جنتی چند وقت پیش گفته بودند نمی توانیم به بهانه حفظ ارزشهای اسلامی جلوی رشد چیزی را در کشور بگیریم
اول باید کلمه رشد را معنی کنیم تا بدانیم رشد یعنی چه.
نماینده: عین عبارت ایشان اینست؛ «هیچ کتابی پشت در ممیزی ارشاد نمیماند. نمی توانیم به بهانه حفظ ارزشهای اسلامی جلوی رشد چیزی را بگیریم».
اینها شعار است. من در مصاحبه دیگری هم گفتم آقای جنتی خیلی بر کارهای خود تسلط ندارد و گرنه یک وزیر باید اول کارمندان خود را جمع و کنترل کند. مثل پدری که اول باید فرزندان خود را جمع کند هر مسئولی ابتدا باید دستگاه مربوط به خود را درست کند. یک وزیر باید اول کارمندان خود را جمع کند، فرهنگی و منضبط کند و بگوید اینجا نوشته است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر قبول دارید بمانید اگر نه خداحافظ! شما وارد هر بانکی که میشوید میبینید مرد و زن مودب هستند و لباس فرم دارند این یقینا روی مشتری اثر دارد اما وقتی ببینید چهرهها با مسائل اسلامی در تضاد است احساس خوبی ندارید.
نماینده:حرف ما هم دقیقا همین است. وقتی وزیر فرهنگ و ارشاد از یک تریبون رسمی میگوید ما سانسور را قبول نداریم ...
اینها اشکال دارد.
نماینده:به عدم تسلط آقای جنتی اشاره داشتید این بی تسلطی را برای وزیر ارشاد مضر نمیدانید؟ یک وزیر نباید به کار خود مسلط باشد؟
بله مضر میدانیم اما چکار کنیم؟ بالاخره وزیر شده است و من که نبودم ...
نماینده: شما مشاور عالی وزیر کشور هم هستید...
من هنوز آنجا مشغول بکار نشدم. حکم آن را دارم اما وارد آن وادی نشوید چون مشکل دیگری بوجود میآید.
... { این بخش از مصاحبه به درخواست حجت الاسلام اکرمی و به رسم امانت منتشر نشد}
نماینده: با توجه تجربیاتی که دارید، به نظر شما چگونه میتوان نام سال را محقق کرد؟
امسال را از جهات گوناگون میتوانیم سالی مهم معرفی کنیم. البته در سی و پنج سالی که از جمهوری اسلامی میگذرد حتما هر سال سالی مهم و حساس بوده است اما امسال به نظر می رسد که بعد از انتخابات سال ۱۳۹۲ و انتخاب شدن یک فرد روحانی با نام حسن روحانی برای ریاست جمهوری میتواند برخی ویژگیها را داشته باشد که ما در موارد دیگر نداشتیم. یکی از این ویژگی ها نام گذاری سال ۹۳ به سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهانی باشد. به نظر میرسد باید صادقانه بگوییم که ما در اقتصاد مشکل داریم و این مشکلات اقتصادی ربطی به ما هم ندارد. در حال حاضر دراروپا و امریکا و دیگر کشورها هم مشکل اقتصادی وجود دارد. به هر حال مشکل اقتصاد مشکل بینالمللی است اما من به عنوان یک طلبه و با توجه به اینکه در طول این ۳۵ سال همگام با جمهوری اسلامی، گاهی در عقیدتی سیاسی نیروی هوایی و ارتش و بیست سال در مجلس شورای اسلامی انجام وظیفه کردم و اکنون به عنوان رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری درحال انجام وظیفه هستم به نظرم میآید ما به دلیل ظرفیتها، امکانات، آمادگی جمعیت و نسل جوان شاداب، همسایگانی که داریم نباید برخی از مشکلات اقتصادی را داشته باشیم. کشور ما فقط حدود یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر مساحت خاکی دارد و ما در این کشور با این مساحت چهارفصل را در کشور خود داریم و این نشاندهنده آن است که حداقل در کالاهای اساسی یعنی برنج، گندم، جو، روغن، شکر و دان مرغ خودکفا باشیم. چرا ما باید در سال ۹۲ یازده میلیارد دلار واردات کالاهای اساسی داشته باشیم؟ وقتی هرچه در سر سفره ما هست برای خود ما نباشد یعنی وابستگی داریم و نفتی که صادر میکنیم باید صرف خرید همین کالاها کنیم. ما باید از طرفیت مسافت همین کشور استفاده کنیم. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر خود به اراک و استان مرکزی فرمودند این کشور میتواند صد و پنجاه میلیون نفر را تغذیه کند اما الان برای ۷۵ میلیون نفر باید یازده میلیارد واردات کند! ما باید این مشکل را حل کنیم.
نماینده: به نظر شما این نابسامانیها ناشی از چیست؟
اول اینکه بپذیریم ما در اقتصاد مشکل داریم. مطلب دوم آن است که بعد از آنکه پذیرفتیم آن را حل کنیم. اینکه رهبری سال گذشته را به حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری کردند نشانگر آن است که یک اولویت و اهمیتی به حل مشکل اقتصاد بدهیم. رهبر کشور که با آگاهی و درایت این مسئله را مطرح کردهاند. اما راه حل چیست؟ خود ایشان فرمودهاند عزم ملی و مدیریت جهادی. عزم در لغت قرآن به معنی تصمیم و اراده و قصد است. در قرآن ۹ بار از کلمه عزم یاد شده است و پیامبران اولوالعزم به ما معرفی شده اند و لقمان حکیم به فرزند خود میفرماید باید به امر به معروف و نهی از منکر و اقامه نماز و صبر و شکیبایی بها بدهی چون اینها جزو عزمالامور است. عزم ملی یعنی ۷۵ میلیون جمعیت تصمیم بگیریم تولید خود را زیاد کنیم، تولید با کیفیت داشته باشیم، مصرف خود را کم کنیم و تصمیم بگیریم به اندازه مصرف کنیم. در واقع خوب تولید کنیم و خوب نگه داریم. چرا باید اینقدر برق، گاز، سوخت و حتی لوازم آرایش مصرف کنیم؟ من نماینده مردم سمنان بودم. منطقهای به نام فولاد محله وجود داشت. جوانی تعاونی کشاورزیای در آن منطقه درست کرد، زمین و کشت را یکپارچه کرد و همان زمینی که در هر هکتار دو تن گندم میداد به چهار تن رسید. وقتی مزرعه را به آفتابگردان تبدیل کرد فقط دوست داشتیم این منظره را ببینیم. اینکار را همه جا میشود انجام داد. در تهران انواع درختان میوهدار به عمل میآید. وقتی میتوانیم درخت را میوه دار کنیم چرا درخت بی ثمر بکاریم؟ این سخن رهبری، نصیحت رهبری و نیاز ملموس جامعه ماست. اگر ما به سمت کشاورزی بریم و درست عمل کنیم این جوانان ما به این سمت گرایش پیدا میکنند. من دیروز گزارشی را میخواندم که ما کار مفید بسیار کمی انجام میدهیم. هر کدام از ما ۴۵ دقیقه کار مفید دولتی داریم. یعنی از ۱۴۴۰ دقیقه ۲۴ ساعت مفید است و کار بخش خصوصی دو ساعت مفید است و بقیه ساعتها اتلاف وقت است درحالی که ژاپن، کره جنوبی و چین در هفته از چهل تا هفتاد ساعت کار میکنند. اینکه میگویم چهل و پنج دقیقه یا دو ساعت باید لحاظ شود که پنجشنبه و جمعه هم تعطیل است. یعنی هفته ای یازده ساعت کار مفید. ما باید بر کار خود بیافزاییم و همه کار کنیم یعنی الان در هر خانواده هر دختر، پسر، مرد و زنی که وجود دارند و میتوانند کار کنند باید کار کنند. از کارهای علمی تا بافندگی و دوزندگی و کارهای خدماتی. برای تشکیل حماسه اقتصادی باید همه کار مفید و ارزشمند انجام دهیم تا بتوانیم هم مشکل بیکاری را حل کنیم، هم تورم را پایین بیاوریم و هم صادرات را بالا ببریم. من گزارشی میخواندم که وقتی میخواهیم کالایی را حمل کنیم باید هفت سند داشته باشیم، بیست و پنج روز وقت میبرد و ۱۴۷۰دلار هزینه انجام این کار است. درحالی که همین در سنگاپور دو سند میخواهد و پنج روز وقت و ۴۵۰ دلار! ما باید روان سازی کنیم و این قید و بندها را برداریم و وجدان کار داشته باشیم.وجدان کار در جامعه ما بسیار ضعیف است. لذا رهبری میفرمایند عزم ملی یعنی عموم ما و مدیریت جهادی یعنی کار خوب و استفاده از فرصت های مناسب.
نماینده: با توجه به قرابتی که با دولت دارید چه اندازه در زمینه فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی دولت را با برنامه می دانید؟
با توجه به سابقهام در مجلس و ارتباطی که هر روزه با مجلس دارم باید بگویم ما از نظر قانون سند چشم انداز بیست ساله و لایحه بودجه را داریم. مجمع تشخیص مصلحت سند اقتصاد مقاومتی را ارائه کرد و به سران سه قوه دادند. ما از نظر قانون مشکل نداریم. این بدنه اجرایی یعنی نه فقط رییس جمهور، معاون رییس جمهور، یا افراد اینچنینی، بلکه بدنه اجرایی کشور ما بدنه پر تلاش و پر تحرکی نیست. لذا میگوییم کار مفید ما چهل و پنج دقیقه است. معنای کار مفید آن است که هر نامهای که آمد همان روز رسیدگی شود و به دست مراجعه کننده برسد. باید قید و بندها را برداریم و روان سازی صورت بگیرد. دولت باید اطمینان و نظارت داشته باشد. اگر دولت تصدیگری را کاهش دهد و سراغ حاکمیت رود اما حمایت، نظارت و هدایت داشته باشد، موفق میشود. ما باید سیستم تشویق و تنبیه داشته باشیم. به خاطر دارم که ما برای صادرکنندگان جایزه درنظر گرفتیم اما خدا شاهد است که عملی نشد! وقتی صادر کننده میبیند نه تنها تشویق نمیشود بلکه مانع هم دارد سراغ مشاغل کاذبی مثل موبایل، مسکن، سکه یا دلار میرود درحالی که اقتصاد حکم خون را دارد در تمام اندام بدن باید به سلامت در گردش باشد. هرکجا لخته شد مشکل ساز است.
نماینده: در تاکیدات مقام معظم رهبری این است که فرهنگ بسیار مهمتر از اقتصاد است و اگر خواهان درست شدن اقتصاد هستیم باید فرهنگ خود را درست کنیم. همانطور که خودتان اشاره کردید باید این فرهنگ برای ما جا بیافتد که به عنوان مثال درست مصرف کنیم یا موارد دیگر. وضعیت فرهنگی جامعه را به چه صورت میبینید؟
فرهنگ یک معنای وسیع دارد. من در مجلس هشتم در کمیسیون فرهنگی دیدم که آقای دکتر حداد عادل در زمان شروع به کار گفت تا کنون درباره کلمه فرهنگ سیصد معنا روی کاغذ آمده است. یعنی فرهنگ میدان وسیعی دارد که شامل اعتقاد، احکام، فلسفه، توحید، مشارکت، مجالست و خیلی از مفاهیم دیگر است. بنابراین فرهنگ زیربنا و موضوع مادر است و بقیه مباحث شاخههای فرهنگ است. ما باید این میدان وسیع را از خانواده شروع کنیم. یعنی خانه و خانواده را خوابگاه ندانیم. خانه را مدرسه و دانشکده بدانیم. خانه محبوبترین مکان بعد از مسجد است و مرد و زن که در مرحله اول تشکیل دهنده این خانواده هستند باید خود را معلم بدانند تا بجههایی که بوجود میآیند آموزندگی و سازندگی را از خانواده یاد بگیرند. خدا مرحوم دکتر پرورش را رحمت کند. در زمان وزارت ایشان طرح کاد مطرح شد. یعنی کار و دانش. دبیرستانی ها در کارگاهها نجاری، جوشکاری و امثال این مهارتها را یاد میگرفتند اما متاسفانه این حذف شد! ما معتقدیم که هم باید کار کنیم و هم دانش عملی داشته باشیم اما هر کسی متناسب با خود. مگر در گذشته در خانهها کارگاه نبود؟ به نظر میرسد باید خانه را آموزشگاه و مدرسه و کارگاه ببینیم. در آموزش و پرورش هم باید در طول هفته برای دانشآموزان دبیرستانی ساعت آموزش و کار گذاشته شود. یعنی فن و حرفه. شاید این عجیب باشد که مهندس کشاورزی را در مزرعه که میبریم نمیتواند تشخیص بدهند بوته چیست!
نماینده: عملی کردن این نکاتی که اشاره داشتید با دولت است
خیر. من از خانه شروع کردم تا این تفکر را اصلاح کنم. دولت نمیتواند متولی همه چیز باشد. دولت نهایتا سه کار میتواند انجام دهد؛ ایجاد امنیت برای جامعه، روابط مردم را با هم مناسب و شایسته کند تا افراد به هم اعتماد کنند و بعد باید حمایت و هدایت کند. دولت هم وقت آن را ندارد و هم جواب نمیدهد که در همه چیز دخالت کند
نماینده: همین سه موردی که فرمودید مسئولیت سنگینی است. به نظر شما در این سه مورد تا چه اندازه دولت توانسته موفق باشد؟
بله همین سه مسئولیت مسئولیتهای بسیار مهمی هستند. دولت باید امنیت را برقرار کند و بعد روابط مردم را در فضای سالمی قرار دهد و بعد از آن هدایت و حمایت کند. دولت امکاناتی دارد که میتواند سرمایه داری را حمایت و هدایت کند والا چه فایده دارد که ما هرچه وارد میکنیم در انبارها نگه داریم و بازار کاذب بسازیم؟! مگر بر سر چند نفر میتوانیم مامور بگذاریم؟ مگر ستاد تعزیرات ما چقدر در این زمینه موفق است؟ ما معتقدیم دولت باید تصدیگری را کاهش دهد اما جامعه را هدایت کند. یعنی دانشگاه دانشجویی را تربیت کند که دانش و کار را با هم یاد گرفته است. این مسئله در دنیا نمونه بسیار هم دارد. به عنوان مثال میگویند دانشجو در کوبا نیمی از روز درس میخواند و نیم دیگر روز را در کارگاه است. در رشتههای پزشکی هم این اتفاق میافتد. هم آموزش دانشگاهی و هم آموزش بالینی دارند.
نماینده: درمورد همین سه موردی که به عنوان وظیفه دولت اشاره کردید فکر میکنید دولت به این اهداف رسیده است؟
خوشبختانه در زمان دکتر روحانی سیاستهای دولت دیده شده است اما این مسائل زمان بر است. من خیلی از تعابیر را نمی توانم بگویم. الان سر و گردن یعنی مدیری که کار میکند وجود دارد اما به بدنه که میرسیم این بدنه با گردن هماهنگ نیست!
نماینده: این ناهماهنگی از چه چیزی ناشی میشود؟
من احساس میکنم در جامعه ما وجدان کار وجود ندارد. دومین مشکل آن است که سیستم تشویق و تنبیه نداریم. کارمندی که خوب کار میکند باید تشویق شود تا دلگرم شود و رقابت ایجاد شود. من شوخیای برای دریافت یارانهها کردم و گفتم هرکه نان از عمل خویش خورد، منت یارانهها را نبرد! ۴۵ هزار تومان را اگر واقعا احساس میکنید نیاز ندارید نگیرید. اجازه بدهید در سرمایه گذاری و سلامت و تولید برود یعنی شما غیر مستقیم آن ۴۵ هزار تومان را میگیرید
نماینده: بحث دیگری که وجود دارد این است که چرا سرمایههای سرگردانی که در کشور وجود دارد هدایت نمیشود؟ اگر آنها هدایت شوند اینقدر دولت نیاز به این ۴۵ هزار تومان ها پیدا نمیکند.
به ما آمار میدهند که پانصد و شصت هزار میلیارد تومان پول سرگردان داریم. ده تا بیست میلیارد دلار در خانهها است. اگر ما همین را به کار بیاندازیم بهتر است. به ما میگویند شصت میلیارد از این پانصد و شصت میلیارد تومان را به کار بگیریم تا ببینیم چقدر جوانان ما مشغول میشوند.
نماینده: سیاستهای دولت باید زمینه ساز حضور مردم باشد
بله. باید یک سیستم جامع باشد. دولت باید بستر را فراهم کند تا بخش خصوصی هم ورود پیدا کند. اگر بخش خصوصی بتواند فعالیت کند اینجا میماند اما اگر نتوانیم زمینه فعالیت این افراد را فراهم کنیم از کشور میروند. برای یک موافقت اصولی ایجاد کارگاه در ایران باید هفده امضا داشته باشیم! پس سرمایه گذار پول خود را بدست میگیرد و در دوبی کارگاه میگیرد. آنجا روز پیشنهاد میدهند و شب موافقت را میگیرند. ما حب الوطن من الایمان را نمی توانیم نادیده بگیریم. ایرانیهای خارج از کشور به ایران علاقه دارند. ما هزار و یک عیب داریم اما به هم علاقه داریم. باید از این محبت بهره برداری کنیم و آن را هدایت کنیم.
با تشکر از فرصتی که در اختیار نماینده قرار دادید.