نماینده - هاشمی را به جد می توان پدر معنوی دولت تدبیر و امید دانست او پیش از آن که مدعیان به خود آیند و به این نتیجه برسند که از واژه اعتدال نیز می توان گفتمان ساخت با توجه به دوگانه افراط و تفریط به واژه اعتدال پرداخته و خود را در جانب معتدل ها و مخالفین را نیز طبیعتا افراط گرا خواند !
از کوتاه مقدمه فوق که بگذریم به مصادیقی از ادعای هاشمی می رسیم . او معتقد است که حرکت های افراطی از اول انقلاب تا به امروز زمینه ساز آن شده است که بسیاری از انقلاب زده شده و رنجیده خاطر شوند !
بی شک هاشمی در زمره افراطی ها نبوده و نیست و طبیعتا او همواره بر مسیر اعتدال بوده است چنان چه حامیانش می گویند و مدعی هستند ...
برون داد اعتدال هاشمی را می توان در سیاست خارجی به نظاره نشست زمانی که او بر طبل رابطه با آمریکا کوبید و البته این خواسته و تلاش مربوط به سال های گذشته نیست.
پس از وفات امام و زعامت حضرت آیت الله خامنه ای هاشمی در کرسی ریاست جمهوری بسیار کوشید تا یخ روابط ایران اسلامی با شیطان بزرگ را آب کند ولی جامعه انقلابی آن روز این را طلب نمی کرد و هاشمی به عنوان پیر دیر سیاست هرگز خود را با جامعه درگیر نمی ساخت از این رو یکی از کارگزاران خود را به میانه میدان می فرستد تا با درج مقاله « مذاکره مستقیم» در جریده اطلاعات افکار عمومی و حساسیت های موجود را بسنجد.
واکنش های گسترده به مقاله فوق الذکر زمینه ساز عقب نشینی دولت سازندگی شد به حدی که هاشمی از ریشه منکر آن شد که مهاجرانی به درخواست او دست به قلم شده است و اصولا در میانه میدانی که هاشمی گفته بود هیئت دولت کاری به سیاست نداشته باشند و من خود به این مهم خواهم پرداخت آیا کسی را یارای آن هست که درخواست به این مهمی را از درون دولت در جریده ای اطلاعات منعکس سازد؟!
زمان گذشت و گذشت تا دولت اصلاحات روی کار آمد...
این دولت از نردبان نفرت عمومی از هاشمی بالا رفته و بر کرسی اجرا تکیه زد ولی سیاست ها همان بود که بود از تساهل در حوزه فرهنگ تا تلاش ها برای آب کردن یخ روابط ایران و آمریکا ...
این تلاش ها هر چند در حوزه فرهنگ افتان و خیزان جواب داد و بیغوله فرهنگ به ویرانه ای بدل شد ولی دیوار بی اعتمادی بین ایران و شیطان بزرگ با تلاش های دولتمردان فرو نریخت که نریخت ...!
سخن را کوتاه کنیم و به حاشیه نرویم ...خلاصه کلام این که هاشمی همواره بعد از وفات امام بر طبل رابطه کوبیده است و سوال این که آیا هاشمی دهه ۶۰ نیز این گونه می اندیشیده است ؟!
نگاهی به جراید آن دوره پاسخ را عیان می سازد ؛ نظر هاشمی در باب رابطه با آمریکا در طول دهه ۶۰ از هر آن چه که امروز به افراط شناخته می شود تند تر بوده است و شاید به همین دلیل است که هاشمی اخیرا برخی تندروی های دهه ۶۰ را نیز بر مسیر اعتدال خوانده است و صد البته که افراط های اعتدالی تنها بر رفتار هاشمی منطبق است و لا غیر ...!
باز بگذریم و به مصادیق بپردازیم ...در ادامه به پاره ای از اظهارات هاشمی در طول دهه ۶۰ و در زمینه رابطه ایران و آمریکا اشاره می کنیم و باز می گذریم !
حمایت از تسخیر لانه جاسوسی
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با هجوم به سفارت آمریکا این لانه جاسوسی را اشغال کرده و بلافاصله با حمایت امام روبرو شدند . رهبر انقلاب حرکت دانشجویان را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول خوانده و بر آن مهر تائید زدند .
هر چند امروز هاشمی با ادعای اعتدال به نقد آن روزها نشسته است ولی وی از جمله مسئولانی است که با انقلابی ترین الفاظ به تائید تسخیر لانه جاسوسی در دهه ۶۰ پرداخته است .
آیت الله هاشمی رفسنجانی ۱۶ آبان ۱۳۶۵ در خطبه های نمازجمعه تهران درباره تسخیر لانه جاسوسی گفت : بعد از وضعی که میان ایران امریکا به دنبال حرکت دانشجویان خط امام اتفاق افتاد این حرکت منشا آثار زیادی شد.
وی ادامه داد : آثار ابتدائی آن، شکست ابهت آمریکاییها بود و حرکت دانشجویان خط امام از دید افرادی که از غول آمریکا ترسیده بودند، نوعی جنون تلقی گردید.
هاشمی گفت : ایران در اثر این جریان (فتح لانه جاسوسی) خیلی سود برد و جناح امریکا و غرب زیانهای متعددی را متحمل شدند و برای اصلاح آن به فکر افتادند و حرکتهایی را شروع کردند. رک کیهان ، ۱۷ آبان ۱۳۶۵
آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی دیگر در مراسم ۱۳ آبان همین سال [۱۳۶۵] نیز می گوید : کسانی که مخالف تسخیر لانه جاسوسی هستند کسانی هستند که اصولا بنیه فکریشان با غرب آن چنان گره خورده است ، که نمی توانند حرکت مستقل و آزادی را در دنیا تصور کنند.
هاشمی در این سخنرانی ابتدا با ذکر وقایع مهمی که در روز ۱۳ آبان رخ داده است ، تبعید امام ، کشتار دانش آموزان و تصرف لانه جاسوسی ، درباره واقعه سوم گفت : بعد از اشغال جاسوسخانه دو نظر کاملا رو در رو در محیط خودمان و در دنیا می دیدیم که یکی نظر مخالفین، لیبرالها و غرب زده ها بود که به اعتقاد آنان این حرکت مضر و در جهت تضعیف کشور و مایه عقب ماندگی در امور مادی است ...البته اینها کسانی هستند که اصولا بنیه فکریشان با غرب آن چنان گره خورده است ، که نمی توانند حرکت مستقل و آزادی را در دنیا تصور کنند...در مقابل این گروه یک طرز تفکر دیگری بود که مایه اصلی آن از امام است که حضرت امام همان روزها فرمودند که این انقلاب دوم است و انقلابی است که از انقلاب اول بالاتر است و در همین رابطه مطالبی گفتند که " آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند " و یا " ما رابطه با آمریکا را می خواهیم چه کنیم " ... موضع جمهوری اسلامی و حزب الله و موضع کسانی که امروز در جبهه و پشت جبهه جان و مال می دهند و حاضرند مشکلات را تحمل کنند ، از اول همین بود و حالا هم همین است".
مذاکرات نشان داد آمریکا شیطان بزرگ است !
هاشمی ۱ بهمن ماه ۱۳۵۹ و یک روز بعد از آزادی گروگان های آمریکایی نیز با تائید حرکت انقلابی دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی می گوید : مذاکرات نشان داد که آمریکا شیطان بزرگ است .
هاشمی ادامه می دهد : از دولت باید تشکر کرد که بسیار ماهرانه وهوشیارانه در پیاده کردن مصوبات مجلس و با نهایت هوشیاری در مقابل رندی های طرف مذاکره و با ملاحظه همة جهات که نگذارد آنها با همة شیطنتی که دارند و در این مذاکرات احساس شد واقعاً شیطان بزرگ هستند و آنقدر شیطانند که در پاکنویسی و ماشین کردن یک سند حتی کلمه حساسی را می اندازند که اگر از زیر چشم بازبین ها دررفت یک کلاه بگذارند دولت هوشیار و انقلابی مسلمان ما همان طور که از یک مسلمان آگاه انتظار میرفت درست برخورد کرد واین مصوبه را خوب اجرا کرد.
وی تاکید می کند : ما متوجه شدیم که باید روی پای خودمان بایستیم، ملت ما متوجه شد که در حرکت انقلابی خودش نیاز به ریاضت دارد و بدون ریاضت نمی شود کار کرد آمادگی ریاضت پیدا کرد و دنیا فهمید که آمریکا این شیطان بزرگ درست به تعبیر قرآن با لشکر پیاده و سواره اش و با نیروهای مخفی و ظاهرش از هر جا توانست تلاش کرد که ما را در این برنامه بخصوص بشکند و نتوانست.
هاشمی می گوید : اگر فردا که انشاءالله دیر نخواهد بود عراق و صدام را شکستیم وملت عراق را آزاد کردیم و حکومت اسلامی در عراق به وجود آمد غیر از اینکه یک ملتی آزاد شده است و منطقه رو به صلاح میرود در بعد جهانی قضیه جبهه اسلامی که از رود هیرمند در شرق سیستان تا رود اردن در شرق دولت غاصب اسرائیل یک پارچه پشت ملت فلسطین می ایستد واردن دیگر چیزی نخواهد بود و بعد ازعراق آیا جبهه به این عمق دیگر اسرائیل را میگذارد که بماند؟ و اگر ما روزی از جبهه شرق با این طول و این عرض به گرده اسرائیل فشار بیاوریم سادات ها وصدام ها و شاه حسین ها میتوانند چه بکنند؟خداوند از همین مجرای باریک و از همین دروازه جاسوسخانه آمریکا راه را به سوی قدس برای ما گشوده است. رک مشروح مذاکرات مجلس ، ۱ بهمن ۱۳۵۹
وحشی تر از سردمداران آمریکا وجود ندارد !
هاشمی رفسنجانی در جلسه علنی ۸ دی ماه ۱۳۵۹ نیز با اشاره به یکی از سخنان ریگان رئیس جمهوری آمریکا که ملت ایران را بربر خوانده بود گفت : بربر تر از سردمداران آمریکا ما در تاریخ کمتر پیدا می کنیم.
وی ادامه داد : اگر مال مردم را خوردن ، زور گفتن و اشغال نظامی کردن ، خون ریختن و جنگ به راه انداختن و کشورها را به جان هم انداختن و استثمار کردن و اکثریت دنیا را گرسنه نگاه داشتن که تمام اینها کارهای آمریکا یی ها است اینها تمدن است آمریکا خیلی متمدن است و ما از این کارها بلد نیستیم. رک جمهوری اسلامی ، ۹ دی۱۳۵۹، صفحه ۵
راهی جز مقاومت نظامی در برابر آمریکا و اسرائیل وجود ندارد
هاشمی رفسنجانی ۲۴ آذر ماه ۱۳۶۰ نیز در جلسه علنی مجلس درباره مقاومت علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی گفت: ما باردیگر حرف همیشگی خودمان را به دنیای اسلام تکرار میکنیم که هیچ راهی جز مقاومت سرسختانه نظامی و سیاسی - اقتصادی علیه آمریکا و اسرائیل برای جلوگیری از تجاوزات اسرائیل وجود ندارد. رک کیهان ، ۲۴ آذر ۱۳۶۰
وی در یکی از خطبه های دیگر خود مسئله دشمنی جمهوری اسلامی ايران با آمریکا را مربوط به حمایت ايالات متحده از رژیم صهیونیستی دانسته و می گوید : تا هنگاميكه آمريكا از اسرائيل حمايت ميكند، دشمني ما به قوت خود باقي است.
این سخنان زمانی جالب به نظر می رسد که بدانیم هاشمی سال گذشته در اظهار نظری شگفت انگیز گفت : ما با اسرائیل سرجنگ نداریم !! و آسوشيتدپرس هم به درستی اینگونه تحلیل کرد که «هاشمي از ادامه مسير ديرينه جمهوري اسلامي در قبال اسرائيل خودداري ميکند»!
در جنگ ما با آمریکا هیچ شکی نیست
هاشمی در طول دهه ۶۰ جنگ اصلی را با آمریکا می دانست و معتقد بود که جنگ با عراق یک جنگ فرعی است برای نبرد اصلی با آمریکا و اسرائیل.
هاشمی رفسنجانی ۴ آذر ماه سال ۱۳۵۹ در دیدار با اعضای مجلس سوریه اظهار داشت : جنگ ایران و عراق نتیجه به خطر افتادن منافع مشترک آمریکا صدام و ارتجاع در منطقه است.
وی گفت : متاسفم در حالی که باید از جنگ با آمریکا و اسرائیل سخن بگویم امروز مجبورم از جنگ با عراق صحبت کنم.
وی گفت : در جنگ ما با آمریکا هیچ شکی نیست هیچ کشوری در دنیا مانند ما پنجه در پنجه آمریکا نینداخته و لطمه به حیثیت آن در جهان نزده است .
وی ادامه داد : آمریکا هرچه را که می توانست به صورت مخفی و آشکار در اختیار عراق گذاشته است به صورتی که آواکس های آمریکایی در عربستان به نفع عراق کار می کنند و اردن را شما ملت سوریه بهتر می شناسید که هیچ وقت تاکنون به نفع ملل مسلمان کاری انجام نداده است و اکنون بر علیه انقلاب اسلامی ایران فعالیت می کند. رک اطلاعات ، ۴ آذر۱۳۵۹ ، صفحه ۲
از اول آمریکا را دشمن می دانستیم
هاشمی رفسنجانی روزی دیگر و در یک سخنرانی دیگر می گوید از اول آمریکا را دشمن خود می دانستیم.
وی در این سخنرانی تاکید می کند : البته ما آمریکا را از اول دشمن می دانستیم و امروز هم آتش افروز اصلی این جنگ آمریکا است کمک آمریکا به عربستان در اعطای ۴ فروند هواپیمای آواکس در واقع کمک به عراق است و احتمال این که آمریکا قدم های بزرگ تری بردارد وجود دارد و روی آن حساب کرده ایم و اگر هم آمریکا مستقیما مداخله نظامی کند نمی تواند کاری از پیش ببرد نه ما از ویتنامی ها ضعیف تریم و نه آمریکا از آن زمان قوی تر است و ما خودمان را آماده جنگ طولانی کرده ایم و از آواکس و چیزهای شبیه آواکس نمی ترسیم . رک جمهوری اسلامی ، ۲۲ مهر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱۲
انقلاب از روز اول به اسرائیل اعلام جنگ کرد / جنگ اصلی فردا در مرزهای فلسطین
هاشمی ۱۸ مهر ۱۳۵۹ طی سخنانی پیش از خطبه های نمازجمعه اظهار داشت : انقلاب از روز اول به اسرائیل اعلام جنگ کرد و جنگ اصلی فردا در مرزهای فلسطین است . رک جمهوری اسلامی ، ۱۹ مهر ۱۳۵۹ ، صفحه ۷
انقلاب نفرت از آمریکا را گسترش داد
آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با سفیر شوروی ضمن انتقاد از دخالت این کشور در افغانستان گفت : انقلاب اسلامی نفرت از آمریکا را در منطقه گسترش داده و نفوذ آمریکا را تقریبا غیرممکن کرده است . رک اطلاعات ، ۱۶ مهر ۱۳۵۹ ، صفحه ۱۲
راه مقابله با مشکلات سازش نیست
هاشمی ۱۱ بهمن ۱۳۵۹ طی سخنانی پیش از خطبه های نمازجمعه همدان گفت : انقلاب همیشه در مسیرش به نواقصی برخورد می کند در این موقع انسان دو راه دارد یا سازش کند به طور مثال با آمریکا بسازد یا با ارتجاع منطقه بسازد و با شهوتران ها بسازد برای اینکه مخالف نداشته باشد این می شود یک آسایشی که زحمت در آن نیست اما این انقلاب اسلامی نیست [و باید در مقابل کاستی ها مقاومت کرد و تن به سازش نداد] رک جمهوری اسلامی ، ۱۱ بهمن ۱۳۵۹ ، صفحه ۴
و ...
و چند نکته پایانی
۱-شاید گفته شود گذر زمان شرایط را نیز تغییر داده است و اگر آن روز از دشمنی سخن می گفتیم باید امروز از دوستی صحبت کنیم ! و پاسخ این که جناب هاشمی همواره در بیان نظرات امروز خود به حرکات دیروز و بخصوص دهه ۶۰ استناد می کند و در این مقال کوشیدیم که بخشی از دهه ۶۰ هاشمی را مرور کنیم بخشی که هاشمی از بیان آن گریزان است . از سوی دیگر خاطرات دهه ۶۰ هاشمی امروز تبدیل به کتاب مقدس اعتدال گراها ! شده است و زدن پل به این دوره نباید مورد کدورت خاطر کسی شود !
۲- هاشمی در سخنانی که ذکر آن رفت حمایت آمریکا از اسرائیل را دلیل دشمنی ایران و آمریکا می داند و سوال این که آیا امروز از این طرفداری کاسته شده است ؟! اگر پاسخ منفی است پس دلیل دعوت به دوستی با آمریکا چیست ؟!
۳- هاشمی در سخنان فوق تسخیر لانه جاسوسی را دروازه آزادی قدس می خواند و سوال این که امروز چه شده است که جنابشان از طریق رسانه های بی حد و شمار تلاش دارند نشان دهند از اول با اشغال سفارت آمریکا مخالف بوده اند ؟! مگر ایشان در مراسم ۱۳ آبان سال ۱۳۶۵ مخالفان تسخیر لانه جاسوسی را غرب زدگانی که بنیه فکریشان غربیست و حرکت مستقل را بر نمی تابند نام ننهادند و امروز آیا خود متصف به آن صفت شده اند؟!
۴- هاشمی در آن دوره تاکید داشتند راه مقابله با مشکلات سازش با دشمنان بخصوص آمریکا نیست و آیا امروز به خلاف این سخن رسیده اند که بر طبل سازش می کوبند؟! آیا تاریخ خاطره خوشی را از سازشکاران به خود ثبت کرده است که هاشمی امروز آن خاطرات خوش را برای ملت ایران بازگو کند و آن راه حل را بر ایرانیان تجویز ؟!
و سوالات بیشماری که امیدواریم روزی پاسخ های آن را از زبان هاشمی بشنویم ...