شناسهٔ خبر: 44523 - سرویس سایر حوزه‌ها

نبرد گفتمان ها در میدان رسانه ها

نشانه هایی از صف بندی جدید جریان های سیاسی در حال آشکار شدن است

احمدی نژاد و روحانی حامیان رسانه ای دولت تدبیر و امید از اصلاح طلبان گرفته تا اعتدالی های مصلحتی، می خواهند نشان دهند اصولگرایان اعم از آنانی که احمدی نژاد را با مشایی می پسندند و یا کسانی که به احمدی نژاد بدون مشایی معتقدند، علیه دولت یازدهم اتحادی نانوشته را تشکیل داده اند.

نماینده - حامیان رسانه ای دولت تدبیر و امید از اصلاح طلبان گرفته تا اعتدالی های مصلحتی، می خواهند نشان دهند اصولگرایان اعم از آنانی که احمدی نژاد را با مشایی می پسندند و یا کسانی که به احمدی نژاد بدون مشایی معتقدند، علیه دولت یازدهم اتحادی نانوشته را تشکیل داده اند تا این دولت را بر زمین زنند، در حالی که واقعیت ها حکایت دیگری دارند و تحرکات میدانی نشان دهنده اتحاد گفتمانی دولت بهار و اصلاح طلبان برای مقابله با اصولگرایی است...احمدی نژاد و روحانی

مجله آسمان در گزارشی با عنوان «دولت سایه» نقبی به دولت سابق زده و نوشته است: در میان اصولگرایان حاضر طیف تندروی آنها یعنی حامیان متاخراحمدی نژاد (احمدی نژاد به اضافه مشایی) که رد آنها را عموما در حلقه دولت دهم و حول گفتمان بهار می توان یافت و طرفداران متقدم احمدی نژاد(احمدی نژاد منهای مشایی) که غالبا در جبهه پایداری و حول گفتمان سوم تیر جمع شده اند با ساز و کار تشکیلاتی و در اختیار داشتن رسانه های فراوان و حضور پرسرو صدا و هرچند کم تعداد در مجلس بیش از سایرین توانستند در جامه دولت سایه ظاهر شوند این دوستان دیروز و رقبای امروز هر چقدر هم که با یکدیگر اختلاف داشته باشند اما حالا بیش از هر زمان دیگری در تقابل با دولت اعتدالگرا اشتراک نظر دارند.

 

قصد پرداختن نکته به نکته به این ادعا را نداریم ولی کافی است به مطبوعات و رسانه ها در ماه ها و سال های گذشته نگاهی انداخته و در کل آدم رسانه ای باشید تا بدانید که اتحاد جریان انحرافی و اصولگرایان برای زمین زدن دولت تدبیر و امید تا چه اندازه بی پایه است .

واقعیت آن است که جریان انحرافی و یا به تعبیر مجله آسمان احمدی نژاد به اضافه مشایی بیشترین نزدیکی را به دولت یازدهم و فراتر از آن اصلاح طلبان و اصحاب فتنه دارند و این یک ادعا نیست چرا که با نگاهی گذرا به مصاحبه های منتشر شده از افراد رسانه ای وابسته به حامیان دولت دهم می توان به این نتیجه رسید.

 

به عنوان مثال به مصاحبه عبدالرضا داوری که روزنامه قانون منتشر شده توجه کنید و این عبارات را با خود نه یک بار که چندین بار مرور نمائید ...

- آنقدر که آقای روحانی نماد انتخاب مردم است، مجلس نیست. مجلس یک رای متکثر و پراکنده است، شما می‌توانید رای آقای روحانی را در هر شهر با رای نماینده اول آن شهر مقایسه کنید، مطمئنا رای آقای روحانی بیشتر است و باید به این جایگاه احترام گذاشت و مجلس نباید با دولت تقابل کند.

- بعد از راهپیمایی ۹دی و انزوای شدید اصلاح طلبان و هاشمی هسته اصلی اصولگرایان می‌خواستند قدرت را یکپارچه در دست بگیرند و تنها مزاحم آن‌ها احمدی‌نژاد بود.

-اصلی‌ترین مرزبندی احمدی‌نژاد با اصولگرایان روی کلمه مردم است. اصولگرایان بعد از سال ۸۰ گفتند ما ۴شاخص داریم؛ اول امام (س) دوم رهبری، سوم اسلام و آخرانقلاب.احمدی‌نژاد از آن‌ها پرسید جایگاه مردم کجاست؟! آیا رهبری و امام بدون مردم مفهومی دارد؟ و اینجا بود که اختلاف احمدی‌نژاد با اصولگرایان شروع شد و می‌توان بروز اختلاف بین احمدی‌نژاد با آنان را بر سر کلمه دموکراسی دانست.

- مردم ایران از بعد از جنگ به دنبال تغییر بودند و به این دلیل به خاتمی و احمدی‌نژاد رای دادند. آقای خاتمی یک اقبال عمومی به آن است و اگر اعتباری دارد به دلیل جایگاه خود ایشان است و احمدی‌نژاد هم به این اعتقاد دارد. آقای احمدی‌نژاد به ما گفت پیروزی خاتمی در انتخابات برکت برای کشور و نظام بود و اگر ناطق رای می‌آورد نظام را به سقوط می‌کشاند و انسداد ایجاد می‌کرد و من معتقد هستم اگر آقای خاتمی در حال حاضر نیز کاندیدا شوند راي بالايي خواهند آورد.

-باید اشاره کنم احمدی‌نژاد، موسوی را دوست داشت و دارد و  شخص احمدی‌نژاد دوبار برای آزادی موسوی اقدام کرد. احمدی‌نژاد به شورای عالی امنیت ملی نامه زد و  گفت که  حصر موسوی  به نفع کشور نیست. رابطه این دو با هم بسیار نزدیک بود و احمدی‌نژاد بار‌ها در دولت از نظرات مهندس موسوی استفاده کرد.

 

مهم نیست که این سخنان را چه کسی بر زبان رانده است وابستگی حزبی و گروهی او اهمیت دارد .

در این نیز شک نداریم که عبدالرضا داوری کیست و به چه جریانی وابسته است . داوری امروز نماد رسانه ای حامیان دولت بهار است که همچنان با احمدی نژاد و مشایی شناخته می شوند.

توجه به سخنان داوری چندین نکته را نشان می دهد:

 

۱-مرزبندی دقیق دولت نهم و دهم با گفتمان اصولگرایی مبتنی بر انقلاب ، امام و رهبری

۲-حمایت از اصلاح طلبان به عنوان یک گفتمان که دارای بدنه اجتماعی است !

۳-حمایت از سران فتنه از جمله موسوی و اعلام این که احمدی نژاد موسوی را دوست داشته و دارد و حصر او را به مصلحت نمی داند و ...

۴-حمله به سیاست خارجی دولت سابق و اعلام اینکه احمدی نژاد هیچ نقشی در این سیاست ها نداشته است !

و مهم تر از همه ...

۵- حمله به مجلس شورای اسلامی به عنوان نماد مردمسالاری دینی که به فرموده امام امت در راس امور قرار دارد .

 

در روزهای اخیرحمله به مجلس از سوی حامیان دولت شدت گرفته است از سخنان حجاریان گرفته که خواستار انحلال مجلس شده بود تا سخنان اخیر ترکان علیه مجلس و از سوی دیگر برخی تهدیدها که وظیفه نظارتی نمایندگان را برنمی تابد و هشدار می دهد که این روند به حذف آنان از گردونه منتهی خواهدشد ...

اگر به موارد پیش گفته با چشم روشن بین نگاه کنیم خواهیم فهمید که هیچ اتحادی بین دو گروه ادعایی مجله آسمان و بر علیه دولت تدبیر و امید شکل نگرفته است و اصلا ما دو گروه اصولگرا «با مشایی و یا بی مشایی» نداریم که با هم متحد شوند .

از سوی دیگر با توجه به مصاحبه اخیر قانون با داوری می توان استنباط کرد که حامیان دلت بهار و اصلاحات و آن چه در دولت های نهم و دهم حول محور مشایی شاهد آن بودیم گرد هم آمده اند تا گفتمان اصولگرایی را برای همیشه از میان بردارند و امید است که اصولگرایان با درک این مسئله اشتباهات خرد و کلان خود را بازبینی کرده و به گذشته نگاهی دگر بار داشته باشند تا منحرفین به آرزوی خود نرسند...