شناسهٔ خبر: 42894 - سرویس سایر حوزه‌ها

جناب آقای هاشمی؛ سال ۸۸ هم چنین تلقی از ولایت فقیه داشتید؟

هاشمی 2 خوب است آقای هاشمی نگاهی دگر باره به شناسنامه سیاسی خود بیندازند و ببینند که در 33 سال گذشته با آرای این مردم که امروز گزینشی با آن برخورد می کنند به مناصب متعددی رسیده اند - از نمایندگی مجلس تا ریاست جمهوری - و شایسته نیست که روزی همین ملت به اتهام اعتماد به فرد دیگر مورد هتاکی قرار گیرند و روزدیگر به دلیل رای دادن به فردی دیگر مورد ستایش و...

 هاشمی رفسنجانی بعد از ظهر دیروز  در آیین سالگرد درگذشت امام جمعه فقید رفسنجان سخنانی بر زبان راند که از چندین منظر می توان به آن پرداخت.

ابتدا به محورهای این سخنان اشاره می کنیم ؛

- اگر انتخابات به خوبی انجام شد به این علت بود که رهبر معظم انقلاب فرمودند رأی‌ها باید درست خوانده شود و ایشان اعلام کردند که رأی‌ها حق‌الناس است.

- زمانی که می‌خواستیم مذاکرات را آغاز کنیم عده‌ای اعتراض خود را آغاز کردند و مذاکره کنندگان را سازش‌کار معرفی کردند و رهبری فرمودند این مذاکره کنندگان بچه‌های خودمان و نیروهای انقلاب هستند و کارشان را انجام می‌دهند به آنها نگویید سازش‌کار.

- زمانی که اولین امضا را در توافقات داشتیم باز هم معترضان گفتند چرا امضا کردید اما رهبری جواب روحانی را دادند و فرمودند آنچه در گزارش آمد پیروزی بود و تشکر می‌کنم.

- مقام معظم رهبری با سخنان خود زبان افراد معترض را محکوم کردند رهبری در واقع طی سه مقطع حساس به داد ما رسیدند و خاصیت ولایت فقیه این است که بن‌بست‌ها را بشکند و طغیان نشود.

- ما مسلمان هستیم و پای امضای خود می‌ایستیم و خلاف عهد نمی‌کنیم و اگر شما خلاف عهد کنید پشیمان می‌شوید.

- خدا کمک کرد و تحریم‌های جدید اعمال نشد و بعضی‌ها فکر می‌کنند ما بودیم که این شرایط را به وجود آوردیم، اما اینطور نیست و مردم آگاهی زیادی دارند و فهمیدند در شرایط بدی قرار داریم یا باید تسلیم شویم و یا جنگ را بپذیریم و به میدان آمدند و آن کسی را که می‌خواستند انتخاب کردند و الان اعتدال در کشور ما حاکم است.

در مورد این سخنان تذکر نکاتی ضروری به نظر می رسد

۱- روی دیگر این سخن  که هاشمی می گوید «انتخابات در سال جاری به خوبی برگزار شد چرا که رهبرمعظم انقلاب فرمودند آرا باید درست خوانده شود » چیزی جز این نیست که انتخابات در دوره های پیش درست برگزار نشده و یا آرا درست خوانده نشده است ! هاشمی با این سخنان تهمت و دروغ بزرگ تقلب در انتخابات سال ۸۸ را بار دیگر مطرح می کنند بی آن که دلیلی برای آن ارائه دهند . آیا زمان آن نرسیده است که هاشمی به مردم و رای آنان احترام بگذارد و ملت را چون پلی برای رسیدن به قدرت تصور نکند ؟!


۲- هاشمی با برشمردن تائیدات رهبر عزیز انقلاب نسبت به دولت می گویند خاصیت ولایت فقیه این است که بن بست ها را بشکند و جلوی طغیان را بگیرد . این سخن حقی است که هاشمی باید در مقابل بیان آن به چندین سوال دیگر پاسخگو باشد و آن این که اگر ولایت فقیه بن بست ها را می شکند وفصل الخطاب مخاصمات است چرا و به چه علت در سال ۸۸ کشور را اینگونه در فتنه ای بزرگ فرو بردید و به نصایح پدرانه ولایت فقیه گوش فرا ندادید و دقیقا بعد از خطبه های روشنگرانه ۲۹ خرداد ۸۸ و در خطبه های نماز جمعه به دروغ بزرگ تقلب دامن زده و جو جامعه را ملتهب و به گفته خود آشوبگران را به طغیان واداشتید .


۳- وی در بخش دیگری از سخنان خود وضعیت کشور را به شدت بحرانی نشان می دهد و سه حالت را متصور می شود جنگ ، تسلیم و روی کارآمدن اعتدال . هاشمی استدلال می کند که مردم برای دوری از دو حالت اول به اعتدال رای دادند تا نه جنگی شود و نه تسلیمی روی دهد. آن گونه که هاشمی شرایط کشور را ترسیم می کند گویی دولت روحانی برای فرار از جنگ و تحریم مطلق راهی جز تسلیم نداشته است . هاشمی از واژه تسلیم به عنوان سیاست اتخاذ شده از سوی دولت نامی نمی برد ولی آن گونه که شرایط را ترسیم می کند گویی چاره ای جز این نبوده است ! برای هاشمی آن گونه که شرایط کشور را ترسیم می کند معنای اعتدال و تسلیم یکی است و در واقع او برای آینده کشور پیش از انتخابات دو حالت بیشتر تصور نمی کرد یا باید می جنگیدیم و تحریم می شدیم و یا تسلیم می شدیم و ...


۴-  نکته پایانی این که سخنان و نحوه برخورد هاشمی با نصایح رهبری مشی صحیح و عاقلانه ای نیست . او از هر آن چه که به نفع آرا و عقایدش باشد استفاده ابزاری می کند . یک روز احکام حکومتی ولایت فقیه را بر نمی تابد و از آن عبور کرده و مردم را به طغیان علیه نظام اسلامی در خفا و عیان دعوت می کند و روزی دیگر سخنان رهبر عزیز انقلاب در تائید دولت ها را به بسته شدن زبان مخالفان تعبیر و تفسیر می کند و خدا را شکر می کند که کشور ولایت فقیه دارد تا بن بست ها را بشکند ...خوب است آقای هاشمی نگاهی دگر باره به شناسنامه سیاسی خود بیندازند و ببینند که در ۳۳ سال گذشته با آرای این مردم که امروز گزینشی با آن برخورد می کنند به مناصب متعددی رسیده اند  -از نمایندگی مجلس تا ریاست جمهوری- و شایسته نیست که روزی همین ملت به اتهام اعتماد به فرد دیگر مورد هتاکی قرار گیرند و روزدیگر به دلیل رای دادن به فردی دیگر مورد ستایش و...   بی شک این گونه سخن گفتن معنایی جز عوام دانستن مردم که گذشته را فراموش کرده اند ندارد . برخلاف این رویکرد مردم دارای حافظه تاریخی قوی بوده و سخنان و سابقه افراد را به خوبی به یاد می آورند و آیا زمان آن نرسیده است که با این مردم صادقانه صحبت کنند؟!