به گزراش نماینده؛ یکی از مهم ترین سوال ها درباره توافق ژنو این است که چرا حجمی چنین وسیع و گسترده از دسترسی ها و بازرسی ها برای بازرسان آژانس در این توافقنامه طراحی شده است.
ایران تا کنون یک عضو مسئول از NPT بوده و آژانس در بیش از ۳۰۰۰ نفر روز بازرسی حتی یک نمونه از انحراف در فعالیت های ایران مشاهده نشده است.
با این وجود، ایران انبوهی از دسترسی ها و بازرسی ها را در توافقنامه ژنو پذیرفته است که هیچ تعهد حقوقی برای آن ندارد.
فهرست این تعهدات که ایران موظف شده ظرف ۳ ماه آنها را انجام دهد، چنین است:
۱. اطلاعات مربوط به طرح و نقشههای ایران برای تأسیسات هستهای به آژانس ارائه می شود.
۲. توصیف و شرحی کامل از ساختمان هر یک از سایتهای هستهای ارائه می شود.
۳. توصیف و شرحی کامل از گستره عملیاتهای هر یک از تأسیساتی که به طور خاص به فعالیتهای هستهای مشغول هستند ارائه می شود.
۴. ارائه اطلاعات در مورد معادن
۵. ارائه اطلاعات درباره انبارها
۶. ارائه اطلاعات درباره منبع مواد
۷. نهایی کردن توافق درباره پادمان ها در اراک
۸. دسترسی به بایگانی دوربین های آفلاین
۹. دسترسی به کارگاه های مونتاژ
۱۰. دسترسی به تولید چرخنده های سانتریفیوژ
درباره این تعهدات چند نکته اساسی وجود دارد:
۱- مسئله اول این است که هدف غرب از درخواست این حجم از دسترسی ها و بازرسی ها از ایران که رابرت آینهورن مذاکره کننده امریکا در گروه ۱+۵ موافقت ایران با آنها را غیر منتظره خوانده چه بوده است. یک حدس این است که ۱+۵ بویژه امریکا مایل بوده همزمان با متوقف کردن روند پبشرفت بیشتر برنامه هسته ای ایران، نظارت هایی اضافی را هم بوجود بیاورد که هرگونه تخلف ایران از تعهداتش یا انجام هرگونه اقدام غیر منتظره را، به سرعت کشف کند. این همان چیزی است که منابع غربی از آن با عنوان غیر ممکن کردن «گریز غیر قابل شناسایی» در برنامه هسته ای ایران یاد کرده اند.
۲- اما حدس دیگری هم وجود دارد و آن این است که نیازمندی های سرویس های اطلاعاتی غربی که از روش های متعارف بازرسی و با تکیه بر مقررات موجود از جمله پروتکل الحاقی و همچنین اتکا به روش های فعلی جاسوسی قابل کسب نبود، در یک توافق سیاسی گنجانده شده است. درست است که بخش های مهمی از بازرسی ها «مدیریت شده» خواهد بود، ولی تجربه های پیشین این نگرانی را بوجود آورده است که آیا ارائه این حجم از اطلاعات به آژانس -که ثابت شده صهیونیست ها دسترسی بالایی به اطلاعات آن دارند- منطق حفاظتی دارد؟
۳- مسئله بعدی این است که این تعهدات در موارد مهمی حتی از پروتکل الحاقی هم فراتر است و بنابراین روشن نیست که به چه دلیل ایران پذیرفته دسترسی هایی حتی فراتر از پروتکل به آژانس بدهد بی آنکه هیچ ما به ازای روشنی دریافت کند.
۴- بخشی از توافق کمیسیون مشترک تشکیل شده بین ایران و ۱+۵ را مامور می کند که به حل و فصل مسائل باقی مانده حال و گذشته میان ایران و آژانس هم نظارت کند. سوال این است که چرا ۱+۵ اصرار دارد بر فرآیند کار ایران با آژانس مشرف باشد و آیان به این ترتیب عملا دو مسیر کار با آژانس و کار با ۱+۵ به گونه ای نگران کننده با هم درآمیخته نشده است؟
دیوید آلبرایت و آندریا استریکر در مقاله ای که روز ۵ آذر روی وب سایت موسسه علوم و امنیت بین المللی منتشر شده، این موضوع را اینگونه توضیح داده اند: «طرح مشترک اقدامات که اخیراً توسط ایران و گروه «۱+۵» امضا شد دو روند را به هم مرتبط میسازد و به نوعی «در هم میآمیزد». طرح مشترک کمیسیون مشترکی متشکل از کشورهای «۱+۵» و ایران را تشکیل خواهد داد تا بر اعمال توافق نامه میان مدت و همکاری با آژانس برای تسهیل حل «مسایل نگران کننده گذشته و حال» نظارت شود. اگر ایران در راه رفع نگرانیهای آژانس حرکت نکند رسیدن به توافق نهایی در هالهای از تردید قرار دارد. در هم آمیختن روند مذاکره آژانس و کشورهای «۱+۵» نشان دهنده اهمیت رسیدگی به نگرانیهای آژانس است. این موضوع از نظر عملی بن بستی برای ایران است تا مجبور شود این نگرانیها را برطرف نماید. اگر ایران در این امر موفق نشود و نتواند مسایل مد نظر قطعنامههای «شورای امنیت سازمان ملل» علیه ایران را رفع کند احتمال آن وجود دارد که از بار تحریمهای اعمالی بر این کشور چندان کاسته نشود. همچنین در این حالت ممکن است نتوان تحت مفاد طرح مشترک به توافق جامع دست یافت یا شروطی که توسط کنگره آمریکا وضع شده را از سر گذراند».
به نظر می رسد سخاوت ایران در پذیرش بازرسی هایی که عملا پروتکل و در مواردی فراتر از آن را هم در بر می گیرد، قدرت چانه زنی ایران در مذاکرات نهایی را به شدت کم می کند.
منبع: ایران هسته ای