به گزارش نماینده به نقل از وطن امروز ، از منظر تحلیلی در راستای دستیابی به درکی مناسب از عوامل اصلی وقوع حادثه انفجار بمب مقابل سفارت ایران در بیروت و اهداف پنهان و تبیین ریشههای واقعی این اقدام غیرانسانی میتوان به چند نکته راهبردی اشاره کرد:
۱- از همان ساعات نخست وقوع این حادثه تروریستی گروه تکفیری «عبدالله عزام» وابسته به القاعده مسؤولیت این بمبگذاری را برعهده گرفت. گروه تروریستی یادشده اعتراض به حمایت ایران از محور مقاومت و بشار اسد را علت اصلی این عملیات انتحاری اعلام کرده است. همزمانی اشاره خبرنگار بیبی سی در بیروت به این نکته که «این بار به جای متحدان ایران مستقیما خود ایران در لبنان هدف قرار گرفت» حکما از ارتباطات گسترده این شبکه صهیونیستی با گروههای تکفیری پرده بر میدارد.
۲- براساس شواهد و قرائن تحلیلی و میدانی نمیتوان این انفجار را در چارچوب مسائل سیاسی لبنان ریشهیابی کرده و به آن یک نسبت کاملا داخلی و در چارچوب مناقشات و رقابتهای گروههای مختلف سیاسی این کشور داد. در واقع برای تحلیل و ریشه یابی این اقدام تروریستی بایستی به فراسوی مرزهای لبنان نگریست. به نظر میرسد انفجارهای صورت گرفته در لبنان حاصل معادلهای چند وجهی است که در آن مشارکت عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تقریبا قطعی است.
از چندی پیش اطلاعاتی درباره تشدید تحرکات دستگاههای اطلاعاتی کشورهای مرتجع عربی منطقه با هماهنگی بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی منتشر شده است که بازبینی تفسیری این اطلاعات کاملا گویای پشت پرده انفجارهای کنونی است.
۳- اخیرا پایگاه اطلاعرسانی خبر پرس لبنان در گزارشی مستند این انفجارها را پیشبینی و آنها را ناشی از دستور مستقیم بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان بیان میدارد. از نظر خبرپرس شکست عربستان و گروههای مسلح وابسته به آن در سوریه که توسط بندر بنسلطان پیشبینی شده بود، بشدت در محافل امنیتی و سیاسی این کشور بازتاب منفی داشته و در این جهت گامهایی تروریستی در تحرکات آینده گروههای وابسته به عربستان در داخل لبنان و علیه منافع کشورهای دوست ملت لبنان و سوریه و بهطور مشخص ضد محور مقاومت قابل پیشبینی بوده است.
۴- این اقدامات تروریستی در عین حال که مایه تاسف بود اما نتایج حاصله از تحلیل اجتماعی این انفجارها در داخل ایران نشان میدهد برخورد ملت ایران با انفجارها کاملا هوشمندانه و منبعث از دیدگاههای انقلاب ملت ایران است. از سوی دیگر بازتابهای سیاسی این انفجار در داخل کشور فینفسه به نوعی بخشی از مشکلات آتی کشور را در عرصه سیاسی به شکلی پایدار حل و فصل کرد. در حقیقت جریان اصلاحات به رهبری یکی از چهرههای شاخص این جریان که از سالهای دور بر ضرورت برقراری رابطه صمیمی با عربستان تاکید بیمبنا دارد پاسخ عملی دولت عربستان را برای این ارتباط یک سویه دریافت کرد. این انفجار اثبات کرد دولت عربستانسعودی مطلقا نمیتواند به عنوان دولتی قابل اعتماد در نزد ملت ایران دارای جایگاه و اعتبار قابل اتکا باشد.
۵- ایده نزدیکی به عربستان و تشدید پیوندها با این کشور که چند سالی است توسط برخی شخصیتها و محافل داخلی، طیف فکری وابسته به خاندان هاشمی و نهایتا جمعی از سیاستپردازان دولت یازدهم مطرح میشود، اکنون به وضوح و عملا زیر سوال رفته است. چه آنکه الزامات برقراری این ارتباطات مخدوش و مشکوک در طول تلاشهای دولتهای قبلی و مخصوصا دولت نهم و دهم مطرح شده بود. لازم به ذکر است ناظران سیاسی و امنیتی بهطور مشخص بخش عمدهای از مشکلات امنیتی و منطقهای کشورمان در شرق کشور را به جریان وهابیت وابسته به عربستانسعودی مرتبط میدانند.
۶- باید گفت سیاست مستقل و حمایتگرایانه نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران از محور مقاومت در منطقه مهمترین علت و دلیل دشمنی و تحرکات خصمانه محور عربی، عبری و غربی به رهبری سعودیها در منطقه است. واضح است تا زمانی که این رویکرد انقلابی در ایران استمرار عینی و عملی داشته باشد باید شاهد چنین تحرکات تروریستی علیه ملت آزاده ایران بود.
۷- در خاتمه لازم به ذکر است نظام جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر آرمانهای الهی خویش هیچگاه از تشدید تنشها با کشورهای منطقه و همسایگان خود استقبال نخواهد کرد ولی طبیعی است در راستای حراست از امنیت ملی خود مطمئنا بر این تحرکات شیطانی بیحاصل یا برخی اقدامات احتمالی قابل پیشبینی نیز چشم نخواهد بست.