«نماینده»، زهره الهیان* : ایده نظریه سرمایه اجتماعی بر این اصل استوار است که شبکههای اجتماعی دارای ارزش هستند و تماسهای اجتماعی بر بهرهوری فردی و گروهی اثر میگذارند. سرمایه اجتماعی منبع کنش جمعی و کیفیت روابط اجتماعی است و درعینحال که افراد را در کنار هم و همراه هم نگه میدارد و موجب تعامل میان آنها میشود، همکاری و مشارکت آنها را نیز تسهیل و کمهزینه میکند. برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی عمدتاً از سه شاخص اعتماد، مشارکت و همیاری استفاده میکنند. شاخص اول اعتماد است که خود دو سطح دارد: اعتماد شخصی و اعتماد عام یا تعمیمیافته. شاخص دوم مشارکت اجتماعی است. مشارکت باید سه ویژگی داشته باشد تا مشارکت اجتماعی محسوب شود. نخست آنکه عقلانی باشد یعنی احساسی نباشد. دوم اینکه مستمر باشد و سوم اینکه سازمانیافته باشد. سومین شاخص مهم، همیاری و انسجام اجتماعی است. همیاری به مفهوم کمک کردن یا ارائه خدمت به شخص، بدون شناخت و توقع از وی است.
سرمایه اجتماعی هم در زمینههای فردی و هم در زمینههای اجتماعی اهمیت زیادی دارد و باعث بروز پیامدهای مثبت میشود. ســرمایة اجتماعــی از دو بُعــد درون گروهــی و بین گروهــی تشــکیل شــده و وجــود هــر دو بُعــد لازم اســت.دولت ها در تولید و باز تولید سرمایه اجتماعی نقش اساسی دارند یکی از مهمترین مسائلی که اهمیت توجه به سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد، تاثیر مشارکت افراد و گروهها در فرایند حاکمیتی است. بهوجود آمدن سرمایه اجتماعی باعث تقویت مشارکت شهروندان، اعتماد به نهادها و همکاری بین دولت و جامعه مدنی است لذا شناخت و پرورش سرمایه اجتماعی برای ساختن جامعه تاب آور، منسجم و سرزنده ضروری است. برای موفقیت و دستیابی به اهداف می بایستی راهبردهای ایجاد و پرورش سرمایه اجتماعی در هر دو سطح فردی و اجتماعی مورد مداغه بیشتر در جامعه قرار گیرد و برای افزایش آن برنامه ریزی مفید و موثر انجام گیرد.
تمام حوزههایی که انسانها با یکدیگر رابطه دارند، مفهوم سرمایه اجتماعی را با خود به همراه دارند. توجه به نقش سرمایه اجتماعی در بخشهایی همچون آموزش و پرورش، کسبوکار، سلامت، حکومت و سیاست پتانسیل را برای ایجاد تغییرات مثبت، نوآوری و توسعه پایدار برجسته میکند. از اصلیترین حوزههایی که مورد مطالعه قرار میگیرد، حوزه حکومت و تعامل با شهروندان است.
سرمایه اجتماعی برای حکمرانی موثر و مشارکت سیاسی بسیار مهم است. اعتماد و همکاری بین شهروندان و نهادهای حکومتی نقش اساسی در پیشبرد اهداف جامعه در همه ابعاد دارد. سرمایه اجتماعی امکان اقدام جمعی، بسیج جامعه و مشارکت شهروندان در فرآیندهای سیاستگذاری را فراهم میکند. ایجاد و پرورش سرمایه اجتماعی مستلزم تلاشهای برنامهریزیشده و مشخص در هر دو سطح فردی و اجتماعی است سرمایه اجتماعی بعد از مرحله فردیت وارد بعد اجتماعی میشود و نیازمند عزم جدی و همگانی از طرف مردم و نهادهای رسمی با توجه به ساختارهای جامعه است؛ یکی از مواردی که می تواند به سرمایه اجتماعی و تبدیل آن به سایر سرمایه ها کمک کند مشارکت در فعالیتهای اجتماعی- سیاسی – فرهنگی و داشتن ابتکار عمل و مسئولیتپذیری است.
کاملا مبرهن است که نیاز فزاینده به مشارکت مستقیم مردم برای تصمیم گیری گریز ناپذیر است و مشارکت ارتقاء دهنده شفافیت است و راهی برای نائل شدن بر رفع فساد، نابرابری ها، تخصیص غیر شفاف منابع و ناکامی در ارائه خدمات اصلی است؛ مشارکت به مردم کمک می کند تا در مورد حقوق شان بیاموزند، دیدگاه های شان را به نمایندگان شان بیان کنند و ببینند این دیدگاه ها بر سیاست و عمل تاثیر گذار است. همین که مردم در هنر دموکراسی ماهر شوند سرمایه اجتماعی ساخته شود. نیاز به مشارکت واقعی یک نیاز اساسی است و می بایستی برای تحقق آن تلاش کرد . حاصل سرمایه اجتماعی، چیزی نیست جز همبستگی ملی، رفاه و بهزیستی شهروندان، مشارکت سیاسی، جامعه اخلاقمدار است. اگر سرمایه اجتماعی، در یک نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، به درستی، کارکرد داشته باشد، میتوان انتظار داشت که روند تبدیل معاند به مخالف، مخالف به منتقد و منتقد به موافق و وفادار در آن نظام شکل گیرد.
از مهمترین جلوه های سرمایه اجتماعی و مشارکت جتماعی شرکت در انتخابات است. انتخابات گفتمانی اصیل و واقعی را برای مردم فراهم میکند و زمینه جدی گرفتن نظرات ان ها را فراهم می اورد. مشارکت در انتخابات به مثابه یک محرک قوی توسعه ای است که سرمایهی سیاسی را افزایش میدهد. شرکت در انتخابات به عنوان اصلیترین نماد مشارکت سیاسی مردم در یک نظام مبتنی بر جمهوریت تلقی میشود و میتواند منشاء فرصتهای متعددی برای امنیت ملی کشور باشد حضور و مشارکت مردم در انتخابات گامی به سوی تقویت سرمایه اجتماعی و امیدآفرینی برای مردم است.مشارکت در انتخابات، مهم است و سرمایه اجتماعی کشور با حضور مردم در انتخابات سنجیده میشود. بزرگترین موضوعی که امروز اهمیت دارد، مشارکت مردم در انتخابات است که دشمن این امر مهم را هدف قرار داده است. دشمن تمایلی به حضور گسترده مردم در انتخابات ندارد.
آنچه در مسیر افزایش سرمایه اجتماعی اهمیت دارد، «فهم درست از مطالبات جامعه»، «درک درست از نحوه تحقق این مطالبات»، «نشانههای روشن از درست بودن و کارکرد درست نظامها و نهادهای مستقر» و مهمتر از همه، «صداقت و راستگویی» است. زیرا همان طور که پیش تر به آن اشاره کردیم اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و وفاق اجتماعی سه رکن اساسی سرمایه اجتماعی هستند و در صورت ضعف یا فقدان هریک از این عوامل سازنده سرمایه اجتماعی، دیگر نمیتوان به امید آن، به انتخابات دل بست و کاندیداها به اعتبار آن، درصدد جلب آرای عمومی باشند.
در شرایطی که دشمنان دست از تخریب برنمیدارند و تبلیغ علیه این نظام برای وارونه جلوه دادن کارهای انجام شده ی نظام زیاد است وظیفه دینی و ملی ایجاب می کند تا برای خنثی کردن این دسیسه ها به بهترین شکل عملی کرد و ایجاد رقابت سالم، توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در کنار توسعه سیاسی، تشویق مردم به مشارکت، استفاده مناسب از تبلیغات ، توجه به ویژگیهای مناطق مرزی و محروم، جلب مشارکت نخبگان، تاکید بر گفتمانهای جوان محور، تبلیغات سالم و شفافیت در اعلام نتایج انتخابات از جمله مواردی هستند که عمل به آنها سبب افزایش مشارکت مردم در انتخابات میشود.باید رقابت سیاسی عادلانه باشد و فردی باید در انتخابات حاضر شود که حکیمانه و عاقلانه و نه عاطفی عمل کند.
انتخابات مهمترین مسئله کشور است و سرمایه اجتماعی کشور با حضور مردم در انتخابات سنجیده میشود و باید توجه داشت که مهمترین عامل در تقویت و غنابخشی سرمایه اجتماعی در قلمرو سیاسی، به ویژه در نسبتسنجی با انتخابات، تحقق وعدههای انتخاباتی است. ملت بزرگ ما در یک آزمون بزرگ و در آستانه دوره حساس و تعیینکننده انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار دارد؛ انتخاباتی که اهمیت و تأثیر آن به لحاظ «مسائل داخلی»، «موقعیت جهانی» و «حساسیتهای بینالمللی» به مراتب از گذشته، فراتر و گستردهتر است.