به گزارش «نماینده» مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی به بررسی بحران آب با عنوان عبور از بحران، ایجاد پایداری و بهبود شرایط با کاهش مصارف آب و افزایش بهرهوری با تأکید بر حوضه آبریز زایندهرود پرداخته است.
در این گزارش آمده: بهدلیل سپری شدن سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با خشکسالی شدید و کاهش حدود ۴۰ درصدی منابع آب سد زایندهرود، همچنین پیش بینی تداوم خشکسالی توسط سازمان هواشناسی کشور، شرایط مساعدی از نظر تأمین منابع آب برای این سد در سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ متصور نیست.
با توجه به آمار ارائه شده از سوی وزارت نیرو تا ۷ آبانماه ۱۴۰۰، هرچند ورودی سد زایندهرود نسبت به سال گذشته تا همین روز، ۸% بیشتر بوده اما میزان حجم آب موجود در مخزن سد کمتر از ۱۷۰ میلیون مترمکعب بوده که معادل کمتر از ۱۵% حجم مخزن است.
در این گزارش تصریح شده: طی دهههای گذشته، مداخلات توسعهای گستردهای در این رودخانه شکل گرفته که شامل اجرای پروژههای سازهای و بارگذاری مصارف جدید در بخشهای کشاورزی (بیش از ۶ برابر)، شرب و صنعت است. این رودخانه از گذشته نیز با دورههای خشکسالی روبهرو شده با اینحال مداخلات گسترده صورت گرفته سبب شده تا در دهههای اخیر کمبود آب به خشکی مستمر بستر رودخانه و تالاب گاوخونی بینجامد که علاوهبر مشکلات تأمین آب ذینفعان بهخصوص کشاورزان، به ایجاد مسائل گسترده اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی منجر شده است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده: در حال حاضر، عمدهترین چالشهای حوضه آبریز زایندهرود شامل بروز خشکسالیهای متعدد، مشکلات در تأمین آب شرب جمعیتی در حدود ۶ میلیون نفر در استانهای اصفهان و یزد، مسئله تأمین آب مورد نیاز صنایع (که بهشدت روند افزایشی داشته)، عدم امکان توزیع آب کشاورزی برای اراضی زراعی استان اصفهان با توجه به حجم ذخیره مخزن سد زاینده رود و مصارف فوقالذکر و عدم امکان تأمین نیازهای زیستمحیطی تالاب گاوخونی و تهدید تبدیل شدن آن به کانون ایجاد ریزگرد است.
در این گزارش بیان شده: از عمدهترین راهکارهای (کوتاه و میانمدت) موجود نیز میتوان به بازتخصیص مصارف شرب و صنعت، نکاشت و کاهش مصارف بخش کشاورزی و افزایش بهرهوری با اعمال الگوی کشت، ممنوعیت کشت محصولات کشاورزی با نیاز آبی بالا در حوضه زایندهرود، تأمین خسارت کشاورزان، صاحبان حقابه و مشترکان و هماهنگی کامل بین همه نهادهای ذیربط اشاره کرد. ذکر این نکته نیز ضروری است که مشکلات و بحران آب بهوجود آمده منحصر به حوضه زایندهرود نبوده بلکه بیشتر مناطق کشور ازجمله کارون بزرگ، تالاب بختگان، دریاچه ارومیه، هیرمند، دشت مشهد و خراسان جنوبی و غیره را هرکدام به نوعی درگیر مشکلات فراوان کرده است. این مسائل بیانگر آن است که بحران آب، بحرانی فراگیر بوده و علت اصلی آن نیز توسعه ناپایدار در ابعاد مختلف است که باید برای آنها در کنار راهحلهای کوتاهمدت به راهحلهای بلندمدت و ریشهای اندیشید.