«نماینده»/ حسن رشوند: از راهبردهای عملیات روانی و البته مذموم که برخی جریانهای سیاسی به ویژه «جریانهای غیرانقلابی غربگرا» در طول ادوار انتخابات گذشته از آن استفاده کردهاند، «رقیبهراسی» -یعنی تخریب رقبای سیاسی با بزرگنمایی خطر به قدرت رسیدن رقیب- است. در مقام تمثیل، رقیبهراسی به مثابه سایهبازی است. اینکه در یک اتاق تاریک، انگشتان خود را جلوی نور شمعی بهگونهای قرار دهیم که سایهای بزرگ به شکل حیوانی درنده روی دیوار بیفتد.
آنهایی که حافظه تاریخی قوی دارند موارد متعددی از شگرد رقیبهراسی را میتوانند به یاد آورند، مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ اولین اقدام رسانهای در راستای رقیبهراسی این بود که از عامل هراسافکنی و ترساندن استفاده شد و به بخش مهمی از افکار عمومی چنین القا کردند که اگر فلان فرد رأی بیاورد، اتفاقات نامطلوبی در کشور رخ میدهد، اگر فرد دیگری بیاید، مشکلات دیگری به وجود میآید و در ادامه با برچسب زدن و تخریب چهره رقبا و معرفی کردن ایشان به عنوان چهرههایی خشونتطلب، متصلب و اقتدارگرا و بهکارگیری تعابیری، چون سردار گازانبری، آیتالله قتل عام، حامیان دولت پادگانی، طرفداران دیوارکشی در پیادهروها، دلار ۵ هزار تومانی و اقتصاد ونزوئلایی سناریوی رقیبهراسی را به کرات به کار بردند.
این نگرانی وجود دارد از صبح سه شنبه که نامزدهای انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری برای نامنویسی به وزارت کشور مراجعه میکنند، جریان رقیب که در این دوره، بیش از هر دوره دیگری این ترس را دارد که قدرت اجرایی کشور را از دست بدهد، از همین شگرد نخ نما، ولی تأثیرگذار در افکار عمومی استفاده و فاز تخریب علیه کاندیدای رقیب را آغاز کند. جالب آنکه همسو با این رسانهها، رسانههای بیگانه نیز فعال میشوند و همان خط را با ادبیات رادیکالتر خود دنبال میکنند! برای مثال، ساخت دوگانهای دروغین و ترساندن مردم برای آدرسدهی غلط با انگیزههای سیاسی از هنرهای منحصربهفرد جریان غیرانقلابیِ غربگراست. متأسفانه این جریان مهارت عجیبی در رقیب هراسی دارد.
مثلاً یکی از عوامل اصلی اقتدار کشور که نقش مهمی در تعیین منافع ملی به خصوص امنیت ملی دارد، حرکت نظام در طول این سالها در بهرهگیری از «میدان» برای پیشبرد اهداف انقلاب و نظام اسلامی و کمک به حوزههایی همچون دیپلماسی است که برخی از دو هفته پیش با انتشار یک فایل صوتی از وزیر خارجه آن را کلید زدند تا از منظر خودشان گوشی دست رقیب بیاید که «میدان» و «اقتدار موشکی» حوزههای چالشی برای رقیب خواهد بود و در این انتخابات جزو برنامههای رقیب هراسی آنان خواهد بود.
نباید غافل بود که با وجود گذشت تاریخ مصرف برخی دوگانهای که در انتخابات ۹۶ استفاده میشد هنوز هم برخی از این دوگانهها و دو قطبیها میتواند جزو برنامه جریان اصلاحات برای ترساندن مردم از رقیب در انتخابات باشد. ایجاد دوقطبیهای کاذبی همچون دوگانه جنگ و صلح، دوگانه اقتدارگرایی و مردمسالاری، دوگانه مخالفان آزادی و موافقان آزادی در همین راستای رقیبهراسی از طرف جریان غیر انقلابی غربگرا تعریف میشود. آنچه غربگراها از سناریوی رقیبهراسی به آن دل خوش کردهاند، بروز خطای محاسباتی مردم در پای صندوق رأی است. اینکه مردم اولویتها و شاخصهای واقعی خود را برای انتخاب رئیسجمهور کنار بگذارند و به اشتباه به گزینهای رأی بدهند که با شاخصهای اصلی فاصله داشته، اما مطلوب جریان غربگرا باشد.
نمونه دیگر رقیبهراسی که با هدف اغوای افکار عمومی کلید خورده است، مسئله حضور نظامیان در انتخابات است. جریان غیرانقلابی غربگرا، روزنامههای زنجیرهای و شبکههای فعالشان در فضای مجازی یکی از مهمترین شگردهای خود برای موفقیت در انتخابات ۱۴۰۰ را بزرگنمایی خطر تشکیل دولت نظامیان دانستهاند. البته آنچه مد نظر آنان است به واقع سناریوی «سپاههراسی» است و منظور ایشان از نظامیان، سپاهیان هستند. رسانههای بیگانه نیز در تقویت این سناریو وارد میدان شده و آنان نیز برای موفقیت و اثرگذاری این سناریو، آتش تهیه میریزند. خاطرهای را که از روز شنبه در برخی از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به نقل از مرحوم هاشمی رفسنجانی از شهید حاج قاسم سلیمانی در انتخابات ۱۳۷۶ منتشر شده است باید در راستای سپاه هراسی و دخالت سپاه در انتخابات دانست که بحمدالله یک ماه پیش با اتخاذ مواضع اصولی از سوی نمایندگی، ولی فقیه در سپاه سناریوی این جریان را باید شکست خورده فرض کرد.
جریان غربگرا به دنبال این است که به افکار عمومی اینگونه القا کند که کشور در معرض قرار گرفتن در شرایطی است که دیپلماسی و گفتگو با جهان، کمرنگ میشود و با توجه به اهمیت «میدان» برای نظام، سایه جنگ بر سر کشور مستولی میشود. بنابراین، مکرر در ادبیات خود میگویند در صورت پیروزی اقتدارگرایان، آزادیهای سیاسی - اجتماعی کمرنگ میشود و فعالیتهای آزاد اقتصادی نیز با محدودیتهای فراوانی مواجه میگردد و این همه با قدرت یافتن گزینه نظامی یا گزینه همسو با نظامیان تحقق خواهد یافت. اگر به ادبیات و مواضع این روزهای حزب اتحاد ملت و افرادی همچون میردامادی توجه داشته باشیم کاملاً به این نوع دوگانهسازیها که مخالف نگاه کاندیداهای انقلابی است پی میبریم. اینکه حزب اتحاد ملت تلاش میکند در بیان مواضع خود این گرا را به جامعه بدهد که باید در دوره جدید از تنشهای خود با اسرائیل بکاهیم و به دنبال روابط استراتژیک با دنیا باشیم، در واقع پس از طرح دوگانه «میدان- دیپلماسی» که تیم آشنا در دولت کلید زد، به دنبال ایجاد یک دوگانه خطرناکتر از آن یعنی دوگانه «سازش – جنگ» که این روزها کشورهای مرتجع عربی در منطقه با دنبال کردن خط سازش با رژیم صهیونیستی و فراموشی آرمانهای ملت فلسطین آن را تعقیب میکنند، هستند. طبیعی است که با طراحی این دوگانه، ضمن اغواگری در افکار عمومی تلاش دارند رقیب را نیز در صحنه انتخابات بهراسانند.