«نماینده»/منصور حقیقت پور، نماینده ادوار مجلس: تغییر چهره و رنگ عوض کردن اروپا در موضوع برجام و علیه ایران گویا پایانی ندارد. «ژان ایو لودریان» و «هایکو ماس»، وزرای امور خارجه فرانسه و آلمان بهطور مشترک از «جو بایدن»، رئیسجمهور منتخب آمریکا درخواسته کردهاند با تدابیری، صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران را تضمین کند. منظور این دو کشور این است آمریکا چارهای بیندیشد که ایران برنامه غنیسازی فرابرجامی خود را متوقف کند.
این در حالی است که پاریس و برلین هیچ اشارهای به این نکردهاند که بدعهدی و تعلل آنها در انجام تعهداتشان باعث شد که جمهوری اسلامی گامهای معکوس بردارد.با این حال، ایران اسلامی طبق فتوای مقام معظم رهبری در خصوص حرمت ساخت سلاحهای کشتارجمعی، فعالیتهای صلحآمیز را در این حوزه در دستور کار قرار داده و همچنان تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد.
ابراز نگرانی آلمان و فرانسه از برنامه هستهای ایران و استمداد از آمریکا برای جلوگیری از افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده کشورمان، نشاندهنده همراهی اروپا با طرح اول (Plan A) آمریکا در چارچوب سناریوی ضدایرانی دموکراتهاست. اروپا و آمریکا برای همراه کردن کشورمان در این طرح، نیاز دارند که ایران به خانه اول و پیش از خروج ترامپ از برجام بازگردد تا پس از آن، برنامههای محدودکننده بعدی به ترتیب پیاده شوند.
نکته قابلتأمل این است که فرانسه و آلمان وعده دادهاند در کنار بایدن، در برابر بهاصطلاح چالشهای ایران در منطقه بایستند. قرابت درخواست اول و این وعده حاکی از استفاده ابزاری اروپا از برجام برای تحدید مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی است. این بدان معنی نیست که غرب در هر شرایطی، توافق هستهای را میپرستد و حاضر نیست از آن دست بکشد، بلکه همه دعوای اروپا با آمریکای ترامپ در مورد نحوه استفاده از آن بود. بهبیاندیگر، دغدغه اروپا این است که از این فرصت برای عقب راندن ایران از مسائل منطقهای استفاده کند و چنانچه بعد از طی کردن همه راهها، ایران حاضر به انجام خردهفرمایشهای آنان نشد، آنگاه خانه آخر، خروج از برجام است.
به گفته «جان کری»، وزیر خارجه اسبق آمریکا؛ «میشد این توافق را بهعنوان اهرم فشاری برای وادار کردن ایران به امتیازدهی در موضوعات دیگر ازجمله مسائل موشکی و منطقهای مورد استفاده قرار داد...شما این توافق را نگه میدارید و به ایرانیها میگویید ببینید، ما به شما گفتهایم که باید این چیزها [فعالیتهای موشکی و منطقهای] را متوقف کنید. من به شما دو سال یا یک سال یا هر زمان دیگری، وقت میدهم. ما حاضریم درباره این چیزها مذاکره کنیم. اما اگر شما مذاکره نکنید، اگر تا آن زمان این کار را نکنید، من از این توافق خارج میشوم.»
این در حالی است که جمهوری اسلامی به کرات اعلام کرده برجامهای موشکی و منطقهای را نمیپذیرد و حاضر نیست برای تقویت بنیه دفاعی و امنیتی خود، از کسی اجازه بگیرد. ایران اجازه نخواهد داد که موازنه قوا در منطقه به نفع حاکمان وابسته به آمریکا رقم بخورد و در امور فوق حساس ملی، در برابر تهدیدات، دستبسته بماند. درنتیجه، رؤیای اروپا برای کوتاه آمدن ایران در این حوزهها، تعبیر شدنی نیست.
آلمان تا همین چند ماه پیش، یکی از عمدهترین صادرکنندگان سلاح به عربستان بود و تسلیحات فرانسوی نیز خریداران دست به جیبی در میان قارونهای منطقه دارد. قدرت گرفتن مضاعف ایران در منطقه، به معنی تنگتر شدن جای بیگانگان، کاسته شدن از حوزه نفوذ و کساد شدن بازارهای آنان خواهد بود و یکی از نگرانیهای این دو کشور به نمایندگی از اتحادیه اروپا و آمریکا، ناظر به این موارد است.
از طرفی، وقتی درخواست ضدایرانی آلمان و فرانسه از آمریکا را با رفتار این دو کشور پس از پشت پا زدن ترامپ به توافق هستهای مقایسه میکنیم، ریاکاری آنها عریانتر میشود. اروپا علیرغم اینکه وعده داده بود ساز و کار مالی خود موسوم به «اینستکس» را ظرف مدت چند ماه پس از اردیبهشت 97 عملیاتی کند، با مظلومنمایی، فشارهای آمریکا را مانع از این اقدام دانست و بدون اینکه به تعهدات خود- فارغ از اینکه چه کسی کلیددار کاخ سفید باشد- اشارهای کند، در هر فرصتی بر حق ایران برای برخورداری از منافع اقتصادی توافق هستهای تأکید میکرد. افزون بر این، از خروج آمریکا نیز ابراز تأسف و در این خصوص حتی بیانیهای صادر کرد. در تمام این موارد، تروئیکای اروپایی صرفاً گفتار درمانی میکرد و قدمی برای کاستن از فشارهای تحریمی برنداشت.
قاره سبز همچنین بارها درصدد برآمد ایران را برای پذیرش شروط فرابرجامی آمریکا متقاعد کند. در حقیقت، اروپا از ابتدای گفتگوهای هستهای تا حال حاضر، جمع اضداد را به مرحله نمایش گذاشت اما در مواردی هم که بهظاهر به نفع ایران موضعگیری کرد، در حقیقت، فشار بر کشورمان را پیگیری نمود؛ همچنان که در طول مذاکرات هستهای نیز نقش پلیس بد را بازی کرد و اکنون نیز در حال پوشیدن همان لباس برای ایفای همان نقش است.
علاوه بر این، اروپا علیرغم اینکه میتوانست زهر تحریمهای ضدایرانی را در حد مقدورات خود بگیرد، اما عامدانه از این اقدام سر باز زد و مانع از کمپین فشار حداکثری آمریکا نشد چون درصدد بود که یک بازی دو سر برد را کارگردانی کند. از یکسو میخواست آمریکا را مقصر تمام و کمال تحریمها به جهان معرفی کند و از این رهگذر، بخشی از سیاستهای واشنگتن علیه بروکسل را در جریان جنگ تجاری تلافی نماید و از طرفی، در راستای سیاستهای ضدایرانی خود، در برابر تحریمهای کاخ سفید علیه کشورمان نهتنها مقاومت نکرد، بلکه با سکوت خود نیز از آنها جانبداری کرد تا ایران مجبور به واگذاری امتیازات در گفتگوهای آتی شود.
حالا با مساعد شدن شرایط و همگامی اروپا و آمریکا در امتداد یک هدف و یک راهبرد، اروپا از همراهی با پدرخوانده خود برای وارد آوردن فشار به سبک دموکراتها به ایران اسلامی سخن به میان میآورد. آنچه مسلم است اینکه ایران به تعبیر رسانههای صهیونیستی، «یک میلیمتر» در مقابل تحریمهای آمریکا کوتاه نیامده و در مصاف با این سناریوی جدید، راهبرد مقاومت فعال و حداکثری را ادامه خواهد داد.