«نماینده»/منصور حقیقت پور، نماینده ادوار مجلس: تحریمها یکی از روشنترین مصادیقی هستند که میتوان روند تطور خصومت دشمن را در آنها بررسی کرد. انقلاب اسلامی از بدو پیروزی با موجی از تحریمها مواجه بوده و طی چهار دهه گذشته، این موانع نتوانستهاند وقفهای قابلتوجه در مسیر پیشرفت کشور ایجاد کنند؛ هرچند که نمیتوان از برخی آثار آن در داخل چشمپوشی کرد.
واشنگتن با اتخاذ سیاست تحریم علیه ایران، به تأثیرات کوتاهمدت آنها چشم دوخته، غافل از اینکه به دلیل گستردگی و تنوع طرفهای تجاری ایران و همچنین مقرونبهصرفه بودن تجارت با کشورمان، فشارهای طولانیمدت تحریمی کارایی خود را از دست دادهاند. ضمن اینکه تحریمهای آمریکا یکجانبه بوده و از اجماع بینالمللی برخوردار نیستند و این عامل نیز در کاستن از اثربخشی آنها مؤثر است.
از سوی دیگر، تداوم رویکرد تحریمهای اقتصادی در دستگاه دیپلماسی کاخ سفید علیه کشورمان و عدم موفقیت آمریکا حسب آنچه در هنگام اعلام راهبرد فشار حداکثری بیان شد، سبب گردیده تا بازیگران بینالمللی، ایدهها و مکانیسمهای جدید و خلاقانهای همچون جایگزینی ارزهای ملی بهجای دلار در معاملات تجاری با کشورمان را بکار بندند. برخی از این روشها برای خنثی کردن تحریمهای آمریکا اجرا شدهاند و در کنار آنها پیمانهای استراتژیک در حال بررسی یا انعقاد میان ایران و متحدانش هستند.
آمریکا از سال 1776 تاکنون بیش از 8 هزار بار از حربه تحریم علیه کشورها، افراد، شرکتها، دولتها، سازمانها و .... استفاده کرده اما افراط و اعتیاد به اعمال این روش سبب شده تا حتی برخی از نزدیکترین متحدان این کشور نیز به این سیاست اعتراض کرده و آن را تهدیدی برای منافع خود برشمارند. تبعات برآمده از تحریمهای آمریکا از حوزه اقتصاد نیز فراتر رفته و اروپا نگران است که این ابزار فرسوده و نخنما شده، به مخاطرات امنیتی برای قاره سبز بینجامد. افزون بر اینکه روابط بروکسل و واشنگتن را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
«الیزابت روزنبرگ»، یکی از چهرههای شاخص وزارت خزانهداری آمریکا در دولت اوباما که از افراد مؤثر در طراحی و اعمال تحریم علیه کشورمان به شمار میرود، در اردیبهشت 98 رژیم تحریمهای ضد ایرانی را به این دلیل که از ارزیابی صحیح و دقیقی برخوردار نیستند و هزینههای اقتصادی آنها برای آمریکا برآورد نشدهاند، «بدون اثر»، «پرهزینه» و «اشتباه» توصیف کرده است.
نشریه «پولتیکو» نیز در ارزیابی مشابهی که سال گذشته انجام داد، طی گزارشی به دقیق نبودن سنجش میزان موفقیت تحریمها از سوی وزارت خزانهداری آمریکا اعتراف و از عدم توجه این نهاد مالی به بیاثر بودن فشارهای اقتصادی علیه ایران انتقاد کرد. این نشریه همچنین تلاش واشنگتن برای مذاکره و امضای پیمانی جدید با ایران را اقدامی از پیش شکستخورده دانست چراکه جمهوری اسلامی «به حیات اقتصادی خود بهرغم تحریمهای آمریکا ادامه میدهد و تاکنون نتایج رضایت بخشی را به دست آورده است.»
«رابرت سی. اوبراین»، جانشین «جان بولتون»، مشاور اخراجی امنیت ملی آمریکا جدیدترین اعتراف را در این خصوص داشته و اذعان کرده است که دیگر چیزی نمانده که واشنگتن آن را تحریم نکرده باشد. اینطور نیست که واشنگتن بهتازگی به این نتیجه رسیده باشد بلکه به گفته «سید عباس عراقچی»، معاون وزیر امور خارجه کشورمان در همان ماههای اولیه اعمال راهبرد فشار حداکثری، برخی دیپلماتهای آمریکایی در گفتگو با همتایان خود در دیگر کشورها از تابآوری جمهوری اسلامی ابراز تعجب کرده بودند.
ترامپ، وزیر امور خارجه کاخ سفید و معاونان این وزارتخانه با علم به شکست قطعی این راهبرد از روزهای نخست که سخن از توهم صفر کردن صادرات نفت کشورمان به میان آوردند، از تشدید تحریمها برای ایجاد یک عامل نگرانکننده بهمنظور تحریک ایران برای مذاکره مجدد استفاده کردند.
در حقیقت، بمب ساعت آمریکاییها چیزی جز یک بمب صوتی نیست و هر چه تایمر آن به صفر نزدیکتر میشود، دست و پا زدنها و تقلاهای مقامات این کشور برای متقاعد کردن ایران برای نشستن پای میز مذاکره نیز بیشتر میشود چون میدانند فروپاشی تحریمها نزدیک است و کار به مرحلهای میرسد که حتی دوستان گرمابه و گلستان آمریکا نیز حاضر به تبعیت از تحریمها نیستند.
«الیوت آبرامز»، سیاستمدار بسیار بدنام و ورشکسته آمریکایی در حوزه آمریکای لاتین و جانشین «برایان هوک»، رئیس پیشین گروه اقدام علیه ایران، صراحتاً اعلام کرده که دولت متبوعش همچنان در تلاش است بهمنظور دستیابی به یک توافق جامع با تهران مذاکره کند.
نکته مهم این است که ترامپ و هر دولتی که پس از او بر سر کار بیاید، مفری جز رفع تحریمها و بازگشت به توافقاتی که با جمهوری اسلامی داشتند ندارد زیرا اگر این اتفاق اکنون به شکل آبرومندانه نیفتد، بهطور حتم در ماهها و سالهای آینده هزینههای بیشتری بر آمریکا تحمیل خواهد کرد.
در واقع، این آمریکاست که با خطر از دست رفتن فرصت مواجه است نه ایران. ترامپ در آخرین روزهای منتهی به سوم نوامبر (روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) بیش از هر زمان دیگری به مذاکره با ایران نیازمند است و در مخمصهای قرارگرفته که حتی گرفتن یک عکس یادگاری با مسئولان کشورمان برای او شاید حکم ورود دوباره به کاخ سفید را داشته باشد.
به عبارت گویاتر، درحالیکه صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش خود اعلام کرده اقتصاد ایران در سال آینده میلادی 3.2 بزرگتر خواهد شد، این آمریکاست که باید شرایط ایران را بپذیرد چراکه حیثیت بینالمللی این کشور در آستانه فروپاشی قرارگرفته است.
«باراک اوباما» در ماههای پایانی دوره ریاست جمهوری خود با پذیرش شکست تحریمها گفته بود که در صورت ادامه فشارها علیه ایران، آمریکا مجبور است که بزرگترین متحدین و شرکتها و بانکهای بینالمللی را تحریم کند که عملاً غیرممکن است. ترامپ نیز بهتر است تا فرصت باقی است، فکر مذاکره در سایه تحریم و تهدید را از سر خود بیرون کند و با عذرخواهی و رفع تحریمها، از تنگنایی که برای خود ایجاد کرده بگریزد.