شناسهٔ خبر: 165572 - سرویس مجلس
منبع: روزنامه حمایت

راه حل مشکلات اقتصادی

جعفر قادری درحالی‌که دشمن برای زمین‌گیر کردن اقتصاد کشور کمر بسته است و در یک «جنگ اقتصادی» تمام عیار هستیم.

«نماینده»/ جعفر قادری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه:درحالی‌که دشمن برای زمین‌گیر کردن اقتصاد کشور کمر بسته است و در یک «جنگ اقتصادی» تمام عیار هستیم باید  عملکرد و نحوه مواجهه با این چالش به گونه ای باشد که ستگاه‌های ناظر و متولی اقتصاد برنامه‌ای ویژه برای شرایط کنونی داشته باشندو از سوء مدیریت جلوگیری کنند.
به‌بیان‌دیگر، اگر آنارشیسم را به مفهوم سردرگمی و فقدان مدیریت تعبیر کنیم، بخش‌های مهمی از اقتصاد کشور بیش از آنکه به تبعات تحریم‌ها دچار شده باشند، گرفتار آنارشیسم اقتصادی هستند. از طرفی، تردیدی نیست که تحریم‌ها، افزایش بی‌سابقه حجم نقدینگی و تورم، افت درآمدهای ارزی، ضعف ساختارهای مالی و پولی، عدم مشارکت بانک‌ها در تولید، تکیه بر درآمدهای نفتی و هزار توی بخش تولید ازجمله مهمترین معضلات اقتصادی کشور به شمار می‌آیند اما درعین‌حال، باید از برخی ضعف‌ها و ناتوانی‌های مفرط در مدیریت امور معیشتی به‌عنوان سرفصل پنهان اقتصاد کشور یاد کرد. برای برخی مسندنشینان غیرمسئول چه بهانه‌ای بهتر از اینکه همه این ناتوانی‌ها را به گردن تحریم‌ها انداخته و به‌جای پاسخگویی در برابر انتقادات، کارشکنی‌های خارجی برای بهبود اقتصاد را سر دست بگیرند.
از سوی دیگر، بخشی از مشکلات معیشتی به دلیل خوش‌بینی‌هایی است که به تغییرات در شطرنج سیاسی کشورهای دیگر گره خورد و مانع از تبدیل‌شدن تهدید تحریم‌ها به فرصت شد تا از شرایط ایجاد شده به نحو مطلوب بهره‌برداری نشود. اگر این خوش‌بینی و شرطی کردن اقتصاد شکل نمی‌گرفت، اقتضائات و امکانات ایران به‌اندازه‌ای بود و هست که بتوان از شدت تحریم‌ها کاست و فشارهای سنگین معیشتی را خنثی کرد.
این در حالی است که جدای از راه‌حل‌ها و تجارب کشورهای دیگر برای بهبود حال اقتصاد، شرایط فعلی اقتصاد می‌طلبد که امورات کشور، معطل و گروگان تحولات فلان کشور نماند و از همه توان، امکانات و ظرفیت‌های داخلی ازجمله نخبگان، شرکت‌های دانش‌بنیان و زنجیره عظیم شرکت‌های تولیدی در بخش صنعت و کشاورزی برای رونق حداکثری اقتصاد استفاده شود.
خیلی از مشکلات اقتصادی به دلیل  شلختگی و فقدان برنامه برای گذار از شرایط تحریمی است و رهاشدگی امور و نبود شفافیت در بخش‌های مختلف اقتصاد را نیز باید به آن اضافه کرد. راه‌حل اما ساده و مشخص است. کشور در شرایط کنونی به مدیرانی نیازمند است که نظرات دقیق و علمی کارشناسان را با تقید به برنامه‌محوری پیاده کنند. متأسفانه گرفتار شدن در چنبره روزمرگی و بی‌برنامگی، دغدغه‌های اقتصادی بسیاری برای مردم ایجاد کرده و حتی برخی از اقشار، نگران تأمین کالاهای اساسی خود هستند.
مردمی کردن اقتصاد و بهبود فضای کسب‌وکار، سوق دادن پروژه‌های عمرانی به بخش‌های غیردولتی در راستای اجرای اصل ۴۴ و همچنین واگذاری‌های قاعده‌مند شرکت‌ها به بخش خصوصی، هرکدام از زیرشاخه‌ها و زیرمجموعه‌های زیادی برای ورود سرمایه‌ها به‌منظور رونق تولید برخوردارند، به شرط آنکه برنامه‌ریزی صحیح و دقیقی برای آن‌ها صورت بگیرد. در غیر این صورت، افزون بر وارد آمدن ضرر و زیان به مردم، بی‌اعتمادی به حاکمیت و مسئولان را نیز در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر، ریشه و بنیان ناتوانی‌ها برای ارائه تدابیر ویژه و راهکارهای فوری و عملیاتی به کسانی بازمی‌گردد که انگیزه برای برون‌رفت از اوضاع کنونی ندارند و معلوم نیست برای حل مشکلات مردم چه راه‌حلی تدبیر کرده‌اند و به کجا دل بسته‌اند. مدیران خسته و نشسته باعث‌وبانی شرایط فعلی هستند و نه‌تنها با تعلل و فرصت سوزی، وخامت اوضاع اقتصادی را رقم زدند، بلکه مانع از اقداماتی می‌شوند که برخی از نهادها برای چاره‌اندیشی در حال انجام آن‌ها هستند. گاهی برچسب‌های سیاسی می‌زنند و می‌گویند که به میان مردم رفتن و پای صحبت‌های آن‌ها نشستن زود است، چراکه فرصت زیادی تا موعد انتخابات باقی است! زمانی هم توصیه می‌کنند هر کسی باید بکار خود مشغول باشد و با این قبیل اقدامات به‌اصطلاح نمایشی، سطح توقعات مردم افزایش پیدا می‌کند.
این درست است که تحریم‌های آمریکا فراتر از فشارهای گذشته است و کاخ سفید می‌کوشد از هر روزنه‌ای برای مانع‌تراشی در مسیر صادرات و واردات وارد شود ولی درعین‌حال، امکانات و توانمندی‌هایی نیز در کشور شکل‌گرفته که پیش از این وجود نداشتند. در گذشته، کشورمان فاقد زیرساخت‌های موجود بود و شرکت‌های دانش‌بنیان تا این حد رشد نکرده بودند. جمهوری اسلامی در باشگاه 10 کشور پیشتاز تولید علم در منطقه و جهان قرار دارد و پس از تحریم بانک‌ها و نهادهای مقابله‌کننده با فشارهای خارجی، دور از انتظار نیست که بدنه علمی و شرکت‌های دانش‌بنیان نیز در صف بعدی تحریم‌های آمریکا قرار گیرند. جوانانی که استخوان‌بندی علمی کشور را مستحکم کرده‌اند، می‌توانند بسیاری از محصولات فناورانه خارجی را با قیمتی بسیار کمتر و با همان کیفیت بلکه بهتر از آن تولید کرده و نیاز صنایع مختلف را تأمین کنند.
خب، سؤال اینجاست که چرا بااین‌همه استعدادهای عملیاتی و اثبات‌شده، از ظرفیت علمی داخلی برای پیشرفت در اقتصاد و بسیاری از امور دیگر بهره گرفته نمی‌شود؟ علت را باید در نگاه کاسب‌کارانه برخی ها جستجو کرد. مسئولی که از بیخ و بن اعتقادی به تولید ثروت ندارد و با زد و بند و رانت، مانع از رشد تولید داخل می‌شود، همان کسی است که به دلیل تعارض منافع، اجازه رشد و نمود به بخش صنعت و کشاورزی نمی‌دهد، چون سهم و سودش از امور غیرمولد کاهش می‌یابد و به خطر می‌افتد.
عرصه تولید و اقتصاد، محل کنشگری و میدان‌داری نیروهای متخصص، کاربلد و از همه مهمتر، جهادی و انقلابی است که از صفر، صد می‌سازند. ما در بخش‌های مختلف، نیازمند ابتدایی‌ترین تجهیزات و قطعات بودیم که صنایع نظامی، نمونه‌ای روشن از آن است. ایران در این حوزه، از کشوری که به ساده‌ترین ملزومات دفاع محتاج بود، به کشوری صاحب‌نام و در زمره پنج ابرقدرت موشکی و پهپادی جهان تبدیل‌شده است. این مثال ثابت می‌کند عناصری می‌توانند امور بر زمین‌مانده اقتصاد را سامان بدهند که پیش‌تر امتحان خود را پس داده‌اند، چشمداشتی به زرق‌وبرق مال و مقام ندارند و تنها به قله‌ها و اعتلای جمهوری اسلامی می‌اندیشند.