تحلیل سخنان مجاهد نستوه جناب آیتالله سیدحسن نصرالله، همواره روایت دقیق تحولات منطقهای و به خصوص مسایل مرتبط با لبنان است چه رسد به روایت نکات مطرحشده در حین یک رخداد مهم. از این رو سخنان روز جمعه دبیرکل حزبالله که به فاصله سه روز پس از «فاجعه بزرگ» انفجار «بیروت غربی» بیان شد، قطعا نزدیکترین و قویترین تحلیل از این حادثه است. نصرالله حتی در نگاه دشمنان غاصب- سران رژیم صهیونیستی- ناظری دقیق و فارغ از مبالغه است لذا این بار نیز رسانههای اسرائیلی به نکات اصلی سخنان رهبر مقاومت لبنان توجه کردند.
سخنان روز جمعه جناب نصرالله فارغ از نکات فراوان، پنج سرفصل اصلی داشت؛ تجلیل از همبستگی ملی لبنان و همدلی طوایف مختلف مردم، لزوم تبدیل بحران به فرصتی برای برونرفت لبنان از تحریمها، بررسی اتهامات و پاسخ تفصیلی به آن؛ لزوم رسیدگی شفاف و عادلانه به عوامل بروز حادثه و محاکمه عادلانه و علنی عوامل و در نهایت تاکید بر اینکه موقعیت مقاومت مستحکم است و به آن آسیبی وارد نمیشود. در مورد سخنان رهبر مقاومت لبنان و مسایل مرتبط با فاجعه هولناک سهشنبه بیروت نکاتی قابل ذکر است:
1- لبنان یک ضربالمثل برای کشورهای دارای سرزمین و دولت «موزائیکی» است. مسیحیها، اهل سنت، شیعیان، دروزها و... هر کدام یک موزائیک لبنان به حساب میآیند که هر کدام در بخشهای خاصی سکونت دارند، شیعیان عمدتا در جنوب و شرق هستند، اهل سنت عمدتا در شمال غرب و مرکز زندگی میکنند، مسیحیان عمدتا در شمال شرق و مرکز به سر میبرند و دروزها در منطقه جبال واقع در جنوب شرق پایتخت سکونت دارند. در این میان شهر بیروت «خلاصه کل لبنان» است به این معنا که بیروت غربی- تقریبا- کاملا در اختیار اهل سنت است، بیروت جنوبی که تا حدود 30 سال پیش حاشیه جنوبی بیروت خوانده میشد و امروزه عمدتا «ضاحیه» نامیده میشود، محل سکونت شیعیان و بیروت شرقی محل سکونت مسیحیان میباشد. به همین نسبت دولت و پارلمان هم وضعیت موزائیکی دارند اما البته به نحو غیرعادلانهای نیمی از آنها به مسیحیان تعلق گرفته و حال آنکه جمعیت آنان بیش از 28 درصد نیست. جامعه لبنان دهها سال است که به همین صورت بوده و مردم آن چنین وضعیتی را پذیرفتهاند بنابراین اگر «عامل خارجی» نباشد نمیتواند میان آنان درگیری پدید آورد و کما اینکه اگر به سابقه درگیریها از جمله درگیریهای 15 سالهای که از 1354 تا 1369 در میان اقوام لبنانی جریان داشت، نگاه بیندازیم پای عامل خارجی را در آن پررنگ میبینیم.
لبنان به رغم آنکه برجستهترین و کاملترین نمونه جامعه و دولت «موزائیکی» است و به طبع جوامع موزائیکی عدم همبستگی است اما در عین حال از همبستگی عجیبی برخوردار است. براساس بررسیهای متعددی که صورت گرفته، بالا بودن سطح «آگاهی»، اصلیترین عامل این همبستگی است. لبنان همواره کشوری برای بحث و گفتوگو مطرح و از قدیم سرعت اخبار در آن زیاد بوده است. همین الان هم بسیاری از مباحثات رسمی و غیررسمی منطقهای و بینالمللی در این کشور صورت میگیرد. رهبر مقاومت لبنان در سخنان روز جمعه خود، این خصوصیت لبنانیها را ستود و از آن به عامل تمدنی، فرهنگی و وجدانی یاد کرد.
لبنانیها یک بار در جنگ 33 روزه که در اثر آن حدود یک میلیون نفر از شیعیان آواره شدند، این همبستگی را به نمایش گذاشتند. در آن زمان مسیحیان به رهبری میشل عون چندین ماه به آوارگان شیعه پناه داده و از آنان پذیرایی کردند و از این رو هزینه جنگ برای دولت بسیار پایین آمد. امروز هم پس از بروز حادثه سنگین در بیروت غربی که گفته شده خسارتی بیش از جنگ 33 روزه - 1385- در پی داشته، شیعیان اعلام کردند که حاضرند به آسیبدیدگان پناه داده و پذیرایی آنان را به عهده بگیرند کما اینکه خود اهل سنت در استان شمالی «طرابلس» به سرعت مهیای پذیرش آسیبدیدگان بیروت شدهاند.
2- حزبالله از لبنانیها و به طور خاص از دولت لبنان خواست علاوه بر رسیدگی فوری به نیازهای درمانی و رفاهی آسیبدیدگان، از این واقعه به عنوان یک فرصت برای برونرفت کشور از مشکلات اقتصادی استفاده کنند. واقعیت این است که لبنان در عین آنکه به دلایل بینالمللی و بعضی ناکارآمدیهای داخلی با کاهش شدید درآمد ارزی مواجه است، در عین حال با تحریمهای مستقیم مالی از سوی آمریکاییها و بعضی دیگر از دول غربی هم روبهرو میباشد. این حادثه دردناک میتواند فشارهای تحریمی را بشکند و موانع حرکت تجار لبنانی را بردارد. بر این اساس سید ضمن ابراز بدگمانی نسبت به سفر پنجشنبه رئیسجمهور فرانسه، اعلام کرد که از این رفت و آمدها به عنوان «فتح بابی برای برونرفت از تحریمهای شدید این سالها» استقبال میکند. در واقع این بخش از سخنان آقای سیدحسن نصرالله ناظر بر همکاری حزبالله با دولت برای توسعه روابط خارجی است و این در حالی است که امانوئل ماکرون حتی در این سفر و در حالی که لبنان در تب زخم جانکاهی که برداشته بود، میسوخت، از داعیههای استعماری چشم نپوشید و از این رو «میشل عون» رئیسجمهور لبنان با آن بخش از سخنان رئیسجمهور فرانسه که خواهان ورود به پرونده سهشنبه بیروت شده بود مخالفت کرد و گفت: «در دوره ریاست من هیچ خدشهای به حاکمیت ملی لبنان وارد نخواهد شد» و سپس گزندهتر گفت: «درخواست برای تحقیقات بینالمللی در خصوص انفجار اسکله با هدف از بین رفتن حقیقت مطرح میشود.» لبنانیها البته تجربه تلخی از بینالمللی شدن پروندههای داخلی دارند و بینالمللی شدن پرونده ترور رفیق حریری، نخستوزیر فقید - 26 بهمن 1383- هیچ کمکی که به کشف حقیقت نکرد و خود به عاملی برای تفرقه لبنانیها و اتهامپراکنی علیه حافظان صادق امنیت لبنان گردید. امروز اگرچه حدود 16 سال از آن تاریخ میگذرد، این پرونده هنوز مفتوح مانده تا غرب از آن برای مدیریت تحولات آینده استفاده کند!
3- یک فصل مهم از سخنان سیدحسن نصرالله پاسخ تفصیلی به اتهاماتی بود که بعضی علیه حزبالله و به منظور مقصر شناختن آن مطرح کرده بودند. سید به خوبی دو نکته را توضیح داد؛
نکته اول حتمی شمردن قصورها و احیانا تقصیرهایی که در دولتهای مختلف در انباشت ۲۷۵۰ تن «نیترات آمونیوم» در ساحل و بیپاسخ گذاشتن هشدارهایی که از 2014/9/27 از سوی مدیر کل گمرک بیروت و نیز از سوی شورای عالی دفاع بیروت خطاب به دستگاه قضایی داده است. در واقع حدود یک سال پس از بلاتکلیف ماندن این مواد و بینتیجه ماندن رفت و آمدها، خطرناک بودن این محموله عظیم مشخص بوده و حالا باید مشخص شود چه کسانی در حل مسئله به وظایف خود عمل نکرده و علت آن چه بوده است. نکته دوم در توضیحات و رفع اتهامات از سوی دبیرکل حزبالله لبنان، رد هرگونه حضور و دخالت در این بندر طی سالیان متمادی بود. وی گفت ما هیچگاه در اینجا حتی یک گلوله نداشته و هیچگاه در سواحل غربی بیروت عملیاتی نکرده و هیچگاه در اداره امور این بندر و اسکله مداخلهای نداشتهایم و تاکید کرد که در آینده نیز نخواهیم داشت. این در واقع نوعی تبیین راهبرد بود به این معنی که سید گفت اینکه ما در این منطقه که تحت سیطره اهل سنت است، هیچ کاری چه نظامی، چه امنیتی، چه اقتصادی، چه سیاسی و چه اداری نداشته باشیم و نداریم و نخواهیم داشت، یک استراتژی است واقعیت این است که درگیری با اهل سنت، به میزانی که همواره از سوی رژیم صهیونیستی، عربستان و عوامل لبنانی آمریکا تشویق شده و حتی تجهیزات این درگیری توزیع هم شده، برای حزبالله «خط قرمز بوده و حتی آن زمانی که از سوی بعضی از تحریکشدگان سنی مورد حملات مسلحانه تروریستی قرار گرفته بودند، از آن اجتناب کرده است. همین حدود هفت سال پیش- نیمه دوم خرداد 1392- بود که عوامل تکفیری سنی به فرماندهی «احمدالاسیر» در صیدا راه را بر رفت و آمد شیعیان به استان جنوبی صور و از جنوب به سایر مناطق بستند و تعدادی را به شهادت رساندند، اما حزبالله ضمن آنکه تکفیریها را از منطقه بیرون کرد اجازه نداد کمترین آسیبی به مردم و خانه و کاشانه آنان در صیدا برسد.
خط کشاندن حزبالله به پرونده انفجار سهشنبه بیروت در طول روزهای گذشته با محوریت آشکار سعودیها و مدیریت پنهان رژیم جعلی اسرائیل دنبال شده و این در حالی است که بهطور قطع نه حزبالله در بیروت غربی حضوری داشته و نه به احتمال زیاد این حادثه برای ضربه زدن به حزبالله طراحی شده تا وقت این ادعا فرا برسد که اگر حزبالله نبود، این حادثه پدید نمیآمد. الان این خط را سعودیها در حال پیگیری هستند و البته دوامی نخواهد داشت کما اینکه این تحریکات طی چند روز گذشته نتیجهای دربر نداشت. البته خط درگیر کردن حزبالله با فضای داخلی که یک خط اسرائیلی است در دو دهه گذشته همواره دنبال شده و در قضایای یک سال اخیر هم با جدیت زیادی دنبال شد و یک جریان داخلی در عین اینکه به دلیل اینکه لااقل 30 سال است که دولت را در اختیار دارند، مسئول نابسامانیهاست، رنگ اپوزیسیون گرفت تا آتش داخلی را برافروزد اما با این وجود این اقدامات به نتیجه مورد نظر نرسید.
4- سیدحسن نصرالله با صراحت و تاکید بسیار از مسئولین رسیدگیکننده به پرونده و بهخصوص ارتش که منطقه را در اختیار گرفته و کمیته تحقیق تشکیل داده است، خواست این رسیدگی بدون ملاحظه هیچ طرفی و کاملا شفاف و با سرعت لازم صورت گیرد و دادگاه آن علنی باشد و احکام هم بهطور عادلانه و متناسب با حجم اتفاقی که رخ داده صورت گیرد. سید حتی یک گام را جلوتر گذاشت و گفت اصولا همین پرونده و نحوه رسیدگی به آن، صلاحیت و عدم صلاحیت مسئولین دولتی، رئیسجمهور، مسئولین قضایی و مسئولین ارتش را نشان میدهد و اگر به درستی و با دقت و سرعت به آن رسیدگی نشود، این مسئولین شکایت نخواهند داشت.
5- آنچه در روز سهشنبه هفته پیش در بیروت غربی اتفاق افتاد، در حد بزرگترین فاجعه ملی طی حدود چهل سال گذشته است و این در حالی است که در این ماجرا، آشکارا دامن فتنهانگیزانی که طی سالهای 1392 تا 1398 بر لبنان حکومت کردهاند و علاوه بر آن بیروت غربی را - حداقل- از 1368، پس از انعقاد پیمان طائف در سوم خرداد 1368 بهطور مطلق در اختیار داشتهاند، گرفته است. در واقع در این صحنه صدها نفر از مردم لبنان با ندانمکاری و اهمال گروه وابسته به رژیم سعودی کشته، مجروح و بیخانمان شدهاند و حتما باید پاسخگو باشند کما اینکه ارتش لبنان همه مسئولین بخشهای مختلف اداره غرب بیروت را تا کامل شدن تحقیق در این پرونده، وادار به عدم خروج از منازل خود کرده است. در اینجا عامل ناامنی مشخص است و حالا همه میدانند که سلاح حزبالله مانع تعدی خارجی به لبنان شده و برای ممانعت از تعدی داخلی به حریم مردم و امنیت کشور نیاز به سلاح دیگری است. سلاح مبارزه با فساد و مفسدین. همان سلاحی که برکشیدن آن را سیدحسن نصرالله از همه مسئولین از رئیسجمهور تا دولت، تا دستگاه قضایی تا ارتش و تا بقیه رهبران و احزاب خواستار شد.