به گزارش «نماینده» ابوالفضل ظهرهوند سفیر اسبق کشورمان در ایتالیا و کارشناس مسائل بین الملل درباره قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران، اظهار داشت: صدور این نوع قطعنامهها مسبوق به سابقه است. شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با گرایش به ملاحظات غربیها و آمریکا و سه کشور اروپایی سازوکار خود را سامان میدهد و طبیعی است که از یک سو در برخورد با ضعفهای خود و مطالبهگری ایران در موضوع برجام از سوی دیگر، قطعنامه صادر کند.
از یک طرفی بدون اینکه بخواهد به تکالیف خود در برجام توجهی داشته باشد سعی میکند مسیر فشار و کنترل بر ایران را از طریق قطعنامه پیگیری کند و این در آستانه رسیدن به زمانی است که محدودیتهای تسلیحاتی ایران طبق قطعنامه ۲۲۳۱ رفع میشود؛ آمریکاییها هم این را بر نمیتابند.
سفیر اسبق کشورمان در ایتالیا با اشاره به نقش آمریکاییها بر شورای حکام و آژانس و اهمیت آن، تصریح کرد: اکنون با رسیدن آمریکاییها به بن بست به دلیل خروج از برجام، نه میتوانند از ظرفیت قطعنامه ۲۲۳۱ استفاده کنند و از برجام هم خارج شدند و مواضع روسیه و چین نیز بر این تأکید میکند. بنابراین ناگزیر هستند که به سه کشوری که در ۴+۱ هستند، متوسل شوند و این سه کشور در برخورد با آمریکا هیچ ارادهای ندارند و «مسلوب الاراده» هستند و نمیشود از این متعجب شد.
ظهرهوند درباره مذاکره و برجام، اظهار داشت: برجام مرده محتضری است که جنازه آن روی دوش ۴+۱ است و این مهم است؛ بودنِ این جنازه روی دوش آنها بسیار مهم است. شنیدم برخی میگفتند که ما باید از برجام خارج شویم، این چه لزوم و اثری دارد؟ جز اینکه اگر از برجام خارج شویم توپ در زمین خودی میافتد و ما که در موضع مطالبهگری هستیم و میتوانیم با این سه کشور برخورد کنیم، بدهکار میشویم. چون خود اینها میگویند این قطعنامه را برای حفظ برجام و آوردن ایران به پای میز مذاکره در موضوعات دیگر صادر کردیم.
وی اضافه کرد: اساس مسیری که ما با غرب تا الان تحت عنوان مذاکرات مختلف و از جمله برجام جلو رفتیم، بحث نرمالایز کردن و تسلیم ایران است. یک موقع برای تقسیم کیک و غنائم مذاکره میشود که این بحث جداگانهای است و وقتی هم هست که ظرفیتهای ملی پای میز مذاکره برده میشود؛ کسی که ظرفیتهای ملی را پای میز مذاکره میبرد فرجام بهتری از این نمیتواند داشته باشد. این طرف ظرفیتهای خود را میدهد و طرف مقابل چیزی نمیدهد و فقط میگوید من فشار را بر میدارم.
کارشناس مسائل بین الملل افزود: آقای ترامپ الان بهخاطر کاستن از فشاری که در داخل با آن مواجه است و برای بهرهبرداری در عرصه انتخابات بسیار بسیار نیازمند نوعی از مذاکره و تعامل با ایران است. این هم ترفند دیگری بین سه کشور اروپایی و ترامپ است که تقسیمکار صورت گرفته تا از این سو فشار بیاورند و بگویند میخواهیم برجام را حفظ کنیم و کانال ارتباطی با ایران داریم و از سوی دیگر هم آمریکا بگوید من فشار حداکثری میآورم و بتوانند ایران را پای میز مذاکره بیاورند. در این شرایط کسانی که در داخل کشور طرفدار مذاکره هستند میگویند الان بهترین شرایط برای مذاکره با ترامپ است چون الان ترامپ امتیاز میدهد ولی بعد که رئیسجمهور شود امتیاز نخواهد داد.
ظهرهوند در ادامه تصریح کرد: معلوم نیست که ترامپ بتواند همین چند ماه را هم بماند و اگر این روند ادامه یابد بعید است که بتواند خوابِ بودن در کاخ سفید را هم ببیند و دستاوردی داشته باشد.
وی ادامه داد: این مسیر کجراهه و غلطی بوده که در یکی دو دهه گذشته طی شده و هنوز هم این مسیر را میروند، مسئله داخلی است و مسئله عبور از آرمانها و اصول انقلاب اسلامی و حذف و ادغام جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل است.
کارشناس مسائل بین الملل درباره کشورهایی که به قطعنامه روز گذشته رأی مثبت دادند و تأثیر دیپلماسی کشورمان در این رأیها، تصریح کرد: اعضای شورای حکام و هر کشوری منافع ملی خود را میبیند؛ بهطور مثال برزیل در کنترل آقای «بولسونارو» فردی شبیه به ترامپ است. او مواضع کاملا همسو با ایالات متحده را دارد و موضعش ضد جمهوری اسلامی ایران و رویکردهای مقاومت است. موضع او نزدیک با رژیم صهیونیستی است و با طیف داخل برزیل که قبلا با ما همسویی داشتند بهشدت زاویه دارد.
ظهرهوند تصریح کرد: واقعیت دیگر این است که ایران اینگونه نشان داده که همواره در پی تعامل با غرب است و وقتی این رویکرد وجود دارد و اینها هم با غرب همسو هستند، با این فشار فکر میکنند که میتوانند روند تعامل و نزدیک شدن ایران و کشاندن کشورمان به پای میز مذاکره را تقویت کنند. بنابراین با یک تیر دو نشان میزنند؛ هم به آمریکا خدمت میکنند و هم به این وسیله ایران را وادار میکنند مسیری که طیفی در داخل ایران به دنبال آن هستند هموار کرده و ایران سر میز مذاکره برود. پالسی که ما به محیط بین الملل میدهیم هم پالس خوبی نیست، یعنی ما میتوانستیم در همین ۵ گامی که در کاهش تعهدات هستهای برداشتیم جدیتر عمل کنیم و یا حتی زمان آن را کوتاهتر میگردیم که این انجام نشد.