«نماینده»،سوده نجفی*/امروزه با توجه به گسترش و پهناوری عالم ساختارهای قانونی و مجاری اداره کننده شهر، در هر کشوری متفاوت از کشور دیگر است و هر کشور با توجه به ساختارهای اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی خود مدیریت شهری را به دلخواه خود تعریف نموده است. حتی در یک کشور نیز ممکن است در شهرهای مختلف تعاریف متفاوتی از آن داشت. شهر به عنوان محل ظهور اجتماع، مدیریت و ظهور شهروندی و ...است.
از معیارهای شناسایی شهر، میزان جمعیت، میزان شغل افراد ساکن آن شهر، وجود شهرداری و مسائل فرهنگی مربوط به آن جامعه را می توان برشمرد. شهر به عنوان یک منبع توسعه مطرح است و جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه آن بسیارمهم و تعیین کننده است. روند شهرنشینی و شهرگرایی در طول چند دهه اخیر شدت گرفته؛ به گونهای که غالب جمعیت شهرنشین شده است.
همزمان با سرعت گرفتن روند شهرنشینی، وضعیت آینده هر شهر رقم می خورد، امروزه شهرها از دو جنبه اهمیت یافته اند: یکی به عنوان مرکز تجمع عظیمی از مردم و دیگری به عنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی درحل اقتصاد ملی. درعصر حاضر وجود مسائل و چالش های مربوط به جامعه علی الخصوص مشکلات اقتصادی و معیشتی، وجود مدیریت شهری را پررنگ تر از قبل نموده است و بایستی با برنامه ریزی دقیق بتوان موجب رشد اقتصادی و تثبیت مسائل سیاسی و افزایش و سهم مشارکت مردم در اداره امور شهرها و رسیدگی به امور فرهنگی را موجب گردید.
توجه به تورم و افزایش رشد بیکاری نیز از موضوعاتی است که باید به آن به خوبی نگریست چون در چنین جامعهای فساد، فحشاء، بزههای اجتماعی و میزان طلاق افزایش خواهد یافت و با یک برنامه ریزی دقیق فرهنگی و اقتصادی می توان مانع رشد این ناهنجاریها شد. امروز مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری درمدیریت شهریاند ومدیریت شهری میکوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین میکوشد بین سه وجه سیاسی- اقتصادی واجتماعی تعادل و هماهنگی برقرار کرده تا زمینه های یکپارچگی شهروند فراهم گردد.
گسترش بافتهای شهری، نیاز به مسکن و تحول در انواع فن آوریها بسیاری ازشهرهای ما را دچار بحران کرده است . افزایش تعداداتومبیل، افزایش قیمت مسکن و زمین، نیاز به انجام انواع فعالیتهای عمرانی مانند گسترش فضای سبز، ایجاد معابر عبور عابر پیاده مناسب و ایجاد بزرگراه و تونلهای متناسب، ایجاد فرهنگسرا درسطح شهر و تاسیسات عمومی نیازمند بهبود مدیریت شهری است. مدیریت شهری با توجه به سلیقهها ، ادراک افراد و اقتضای مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در زمانهای مختلف معانی متفاوتی پیدا خواهد کرد.
از نظر بانک جهانی نیز مدیریت شهری یک فعالیت شبه تجاری برای دولت هاست. به عبارت دیگر یعنی این اداره امور شهری وکارآئی بیشتر برای استفاده از وامهای بانک جهانی است. یعنی مدیریت شهری به عنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاری شهری درنظرگرفته می شود. مهمترین هدف مدیریت شهری را می توان در ارتقای شرایط کار و زندگی جمعیت ساکن در قالب اقشاروگروههای مختلف دانست.
هنگامی که شهر، دارای مشکلاتی در چرخه امور خود بوده میتوان به این نتیجه رسید که مدیریت شهری آن در تنگنا و نارسایی به سر می برد. در این زمان باید مدیریت شهری برنامههای تازه ای را جهت رفع مشکلات تدوین نموده و براساس آنها به ترسیم آینده ایده آلی که بر مبنای واقعیت ها وشرایط زمان و مکان قراردارد بپردازد. زندگی پیچیده شهری خود نیازهای مشترک بسیاری پدید می آورد که سبب ایجاد نظام مدیریت شهری گردیده است.
امروزه در اداره شهر، دولت ، شهروندان و نهادهای خصوصی دریک جریان افقی به مشارکت می پردازند و در این بستر است که میتوان امیدوار به حل مشکلات و معضلات ساختاری و کارکردی شهرها بود. به نظر همگان، دست اندرکاران امورشهری، اعم از مدیران شهر، سازندگان و بخش خصوصی باید به ترویج هنر و مهیا ساختن آموزش، زندگی ساکنان شهرها را بهبود بخشند و شهرها باید به گونهای اداره شوند که جای ترس و اضطراب برای مردم شهر نباشد.
یکی دیگر از مشکلات جامعه امروزی در شهرها، وجود محله های ناباب و زاغه نشین و فاقد هرگونه رفاه و تسهیلات اجتماعی است و برای بهبود شرایط در جهت رفاه اجتماعی افراد باید برنامه ریزی دقیق ومنسجم انجام داد که این برنامه ریزی فقط درسایه مدیریت مطلوب شهری حاصل می گردد. امید است شورای ششم تهران با بررسی معضلات ومشکلات مدیریت شهری اعم ازمسائل عمران وشهرسازی در کنار بررسی آسیب های اجتماعی به سمت توسعه پایدار حرکت نماید.
*عضوشورای مرکزی و دبیرکمیته بانوان جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی