به گزارش «نماینده» در نشست روز پنجشنبه، اول خردادماه فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس یازدهم ۵ نفر کاندیداتوری خود را برای ریاست مجلس اعلام کردند. سید مصطفی آقامیرسلیم، سید شمسالدین حسینی، حمیدرضا حاجی بابایی، علی نیکزاد و محمدباقر قالیباف.
البته ساعاتی پس از این نشست علی نیکزاد و شمسالدین حسینی اعلام کردند به نفع حمیدرضا حاجی بابایی کنار رفتهاند.
قرار است سهشنبه هفته آینده نشست دیگری برگزار و کاندیدای نهایی فراکسیون انقلاب برای ریاست مجلس تعیین و بقیه گزینهها به نفع فرد برتر کنارهگیری کنند.
بررسیها نشان میدهد که قالیباف بیشترین اقبال را دارد و تاکنون ۱۷۰ رأی به نفع او جمع شده است. احتمال افزایش آرای قالیباف بیشتر هم هست؛ چرا که فضای روانی حاکم بر فراکسیون انقلاب که دارای حدود ۲۵۰ عضو است، به نفع قالیباف است و اگر در جلسه سهشنبه هفته آینده قالیباف رأی بیشتری بیاورد خودبهخود در جلسه هفتم خردادماه که اولین نشست علنی مجلس یازدهم خواهد بود، قالیباف بهعنوان کاندیدای نهایی فراکسیون اعلام کاندیداتوری خواهد کرد و طبیعتاً همه آرای فراکسیون هم به نفع او به سبد رأی انداخته خواهد شد.
اما فارغ این موضوع، سؤالی به اذهان متبادر میشود: چرا قالیباف و چرا بقیه نه؟
پاسخ به این سؤال از زوایای گوناگونی قابل بررسی است.
شرایط کشور، نخستین دلیل
کشور در حال حاضر گرفتار ۲ مسئله اصلی مشکلات داخلی و سیاست خارجی است که بیشترین اثرش در حوزه اقتصاد دیده میشود. دولت روحانی چندان که شایسته و بایسته است، از خود تحرک جدی نشان نمیدهد و به همین دلیل تبعات تحریم علیه ایران چند برابر بیشتر خود را نشان میدهد.
برای غلبه بر تحریم و فائق آمدن بر دولتی خسته و بیتحرک به یک نیروی پرانرژی نیاز است که نگاهی کلان و استراتژیک به مسائل کشور داشته باشد و قبلاً آزمون خود را پس داده باشد.
بین سه گزینه باقیمانده به غیر از محمدباقر قالیباف که دستکم چهار دهه تجارب مختلف مدیریتی دارد، بقیه گزینهها از تجارب لازم برخوردار نیستند. میرسلیم با سن ۷۳ سال دیگر از شادابی و جوانی برخوردار نیست و حمیدرضا حاجی بابایی هم علیرغم تجربه وزارت در دولت احمدینژاد اما مدیری با نگاه استراتژیک به شمار نمیآید و هنوز راه درازی در پیش دارد تا بهعنوان یک مدیر ارشد کشوری در حد رئیس یکی از قوای سهگانه خود را نشان بدهد.
در این میان تنها محمدباقر قالیباف است که از بین گزینههای سهگانه از تجربه لازم برخوردار است و یک سر و گردن از بقیه بالاتر است. قالیباف از لحاظ شخصیتی چنان توانمندی نشان داده که ظرف ۱۴ سال مدیریتش بر شهر تهران، پایتخت ایران را کاملاً متحول کرده و بر کسی هم پوشیده نیست که چنین تحولی کار هر کسی نیست. معدود مدیرانی در طول تاریخ ظهور خواهند کرد که چنین توانی داشته باشند. قالیباف یکی از این مدیران با نگاه کلان و استراتژیک است که تاکنون در هر پستی قرار گرفته است، توانسته تحولی مهم و بنیادین ایجاد کند.
شناخته شدن در جامعه جهانی
رئیس مجلس یکی از سران سه قوه در کشور است که شخصیتی کاملاً دیپلماتیک و بینالمللی هم دارد. میرسلیم و حاجیبابایی چهرههای کمتر شناختهشده یا کلاً ناشناخته در سطح منطقه و بینالمللی هستند. محمدباقر قالیباف با ۲ دور کاندیداتوری در ریاست جمهوری و حضور در مناظرههایی که کاملاً در سطح بینالمللی دنبال میشده است، یک چهره تمامعیار سیاسی و دیپلماتیک هم به شمار میآید. قالیباف در ۱۴ سال مدیریت کلانشهر تهران هم کاملاً چهره خود را به جهانیان بهعنوان یک شهردار عملگرا و دارای قدرت مدیریت بالا نشان داده است.
شناختهتر بودن قالیباف در بعد منطقهای و جهانی نیازی به توضیح ندارد و بقیه کاندیداها کاملاً زیر سایه قالیباف قرار دارند.
حسن شهرت در داخل کشور
از بین سه گزینه باقیمانده ریاست مجلس یازدهم هیچکدام به اندازه قالیباف شناختهشده نیستند. دو شخصیت دیگر یعنی آقایان میرسلیم و حاجی بابایی تا حدی در برخی مناطق کشور و یا در تهران شناختهشده هستند اما در برخی مناطق کشور ابداً شناختهشده نیستند و اگر نظرسنجی شود، با ضرس قاطع همه شهروندان از شناختشان نسبت به قالیباف خواهند گفت اما درباره ۲ گزینه دیگر چنین نیست.
از این زاویه هم قالیباف یک سر و گردن بالاتر از سه گزینه دیگر است.
توان مدیریتی
توان مدیریتی یک ویژگی بسیار مهم برای اداره مجلس است. مجلس متشکل از ۲۹۰ نماینده با اهداف و انگیزههای ملی و محلی متفاوت و گاه متضاد است. رئیس مجلس باید از چنان قدرت مدیریتی، تعامل و اقناعسازی برخوردار باشد که شیرازه امور مجلس از هم نپاشد.
در بین سه گزینه موجود بهجز قالیباف سایر گزینهها از توان و حتی تجربه مدیریتی قالیباف برخوردار نیستند. قالیباف چهار دهه تجربه مدیریتی در پستهای گوناگون و کلان کشور داشته و این تجربه در کنار توانایی شخصیاش بسیار به کار مجلس یازدهم میآید.
قالیباف توان بسیار بالایی در نظمبخشی دارد و قبل از این در پستهایی که قرار گرفته است، توانسته مجموعه تحت مدیریتش را به انضباط خاصی برساند. چنین انتظام بخشی شرط اول موفقیت برای هر مجموعه از جمله مجلس است که به دنبال ایجاد تحول در کل کشور باشد.
نتیجهگیری
بررسی گزینههای متمایل به ریاست مجلس یازدهم نشان میدهد که محمدباقر قالیباف از هر نظر پیشگام است و بهترین راهکار این است ۲ گزینه دیگر حتی پیش از جلسه سهشنبه هفته آینده به نفع قالیباف کنارهگیری کرده و به دنبال تدوین طرحهایی برای تحول در اداره کشور و راه انداختن دولت برای کار و فعالیت بیشتر باشند. میرسلیم و حاجی بابایی باید همان کاری را بکنند که نیکزاد و حسینی انجام دادند. پیشتر هم علیرضا زاکانی از کاندیداتوری ریاست مجلس انصراف داد. بدین ترتیب همه زمینهها برای ریاست قالیباف آماده است و ۲ گزینه دیگر باید با کنارهگیری به نفع قالیباف به مباحث درباره ریاست پایان بدهند.
کوتاه کردن رقابت برای ریاست مجلس آن هم در شرایطی که گزینه نهایی معلوم است، این پیام مثبت را به جامعه منتقل میکند که مجلس یازدهم بهسرعت از مسائلی مثل اینکه چه کسی بر کرسی ریاست تکیه بزند، عبور کرده و در عوض دنبال کار و کوشش هستند.