«نماینده»/حسین کنعانی مقدم*:یکپارچگی و یکسانسازی پروتکلها و دستورالعملهای مسئولین در برههای که با بحران شیوع بیماری کرونا مواجه هستیم، بیش از هر راهکار و تدبیر دیگری، از اولویت برخوردار است. اهمیت همسانسازی دستورالعملهای ابلاغی ازآنجا مشخص میشود که تناقضها و دوگانگیها، مردم را دچار تردید و بلاتکلیفی کرده است. از یکسو، مسئولین وزارت بهداشت، همچنان بر شعار «در خانه بمانیم» اصرار دارند و علیالدوام از ضرورت کاهش تماسها با افراد دیگر و رعایت فاصله اجتماعی سخن میگویند اما در مقابل، برخی از اظهارنظرها که به نظر میرسد بدون مشورت با مسئولین بهداشت و درمان کشور بیان میشوند، با آنچه پیشتر توصیهشده، مغایرت دارند و موضوع فعالیت دوباره مشاغل و کسبوکارها را در مقابل دستورالعملهای بهداشتی و درمانی قرار میدهند. تناقضهای به وجود آمده، نمود عینی و عملی خود را در افزایش ترددهای درونشهری نشان داده و بهعنوانمثال، روز گذشته شاهد افزایش 40 درصدی ترافیک در تهران بودیم. دراینباره گفتنی است که؛
1. مردم نشان دادهاند که هر جا حرف مسئولین یکسان و اظهارنظرهای آنان در طول یکدیگر بوده، رفتارهای اجتماعی هماهنگی داشتهاند. در تعطیلات عید نوروز، زمانی که قاعدتاً بهرسم هرساله، ترافیک رفتوآمد میانشهری و دید و بازدیدها افزایش مییابد، دستورالعملها همه از یک اسلوب و قاعده پیروی میکرد و از مردم خواسته میشد که از هرگونه تردد غیرضروری پرهیز کنند. اوج این هماهنگی در لغو سفر به شهرهای زیارتی و تعطیل شدن تفرجهای «روز طبیعت» بود که همه اقشار جامعه، به آن توجه کرده و آن را لازمالاجرا دانستند.
این هماهنگی البته دیری نپایید و با سیگنالهایی که برای ازسرگیری فعالیت برخی مشاغل داده شد، اختلاف و تردید نیز به آغوش مردم بازگشت. باید توجه داشت که اختلاف دیدگاه درباره نحوه مقابله با کرونا در کنار به خطر انداختن سلامت آحاد جامعه، امنیت روانی مردم را نیز دچار خدشه خواهد کرد. لذا انسجام و هماهنگسازی دیدگاههای مسئولین حتی اگر ضریبی از خطا را به همراه داشته باشد، بهتر از تشتت آرایی است که بهظاهر برای بهبود اوضاع کشور مطرح شود.
2. در موضوع «اقتصاد» و «سلامت» مردم، قطعاً امنیت بهداشتی و پزشکی آنها در اولویت قرار دارد. برای جبران خسارت مشاغل و کسبوکارها در مواقع بحرانی، باید از مدتها قبل، چارهاندیشی میشد تا نگرانی از بابت اخلال در اقتصاد کشور وجود نداشته باشد. گرچه حتی اقتصادهای بزرگ جهان نیز از این بحران آسیب دیدهاند، ولی این امکان وجود داشت که با تقویت ظرفیتهای بومی و بالقوه کشور، از گستره خسارات به اقتصاد کشور کاسته شود تا مسئولین مجبور نباشند به منابع صندوق توسعه ملی چشم بدوزند.
بااینحال، هنوز سردرگمی در تصمیمات وجود دارد و به دلیل کمکاریها در مقاومسازی اقتصاد، برخی دستگاهها مجبورند تا وضعیت اقتصادی بغرنجتر نشده، بازگشایی خدمات، مشاغل و ادارات در دستور کار قرار دهند. حالآنکه این تصمیم، نباید سلامت تعداد بیشتری از مردم را به خطر بیندازد و نباید منافع کلان مطرحشده در سند چشمانداز نیز مغایرت داشته باشد. در این میان نباید فراموش کنیم در چه شرایطی، با چه رویکردهایی و اقتضائاتی وارد سال جدید شدهایم. به عبارت گویاتر، لازم است که ابتدا بهطور دقیق، تبعات اقتصادی سال گذشته را در سال پیش رو تحلیل کرد تا چشمانداز حوزه اقتصاد و معیشت بهدرستی ترسیم شود. متأسفانه در سال گذشته نقصهای بزرگی در مباحث اقتصادی و معیشتی وجود داشت که رفعورجوع آنها در شرایط بحرانی کنونی، عملاً ناشدنی است. لذا در ابتدا باید چالش مدیریت پروتکلها و دستورالعملها را بر دیگر مسائل ترجیح دهیم و سپس در یک فرآیند تدریجی و با رعایت اولویتها به سمت حل دیگر مشکلات گام برداریم.
بحث دیگر اینکه اگر قراراست به هر دلیلی فعالیتهای اقتصادی و اداری دوباره از سر گرفته شوند، باید موازنه دقیقی بین بهبود شرایط اقتصادی و مدیریت تبعات بهداشتی بحران کرونا وجود داشته باشد که البته مستلزم یک برنامهریزی موشکافانه و بهدوراز شعارزدگی است.
3. با اینکه کشورمان موفقیتهای قابلتقدیری در مبارزه با کرونا به دست آورده، اما به موضوع آموزش همگانی، آنچنانکه باید و شاید پرداخته نشده است. دلیل آن را میتوان در تعداد تماسهای غیرضروری با مراکز درمانی و مرکز پاسخگویی به سؤالات درباره بیماری کرونا جستجو کرد. برخی از افراد جامعه نیز با وجود آگاهی از الزامات بهداشتی، آن را جدی نمیگیرند که این نیز به سطحی بودن آموزشها بازمیگردد. ضمن اینکه هنوز از بستر فضای مجازی برای اطلاعرسانی هوشمند مناطق آلوده و پرخطر استفاده چندانی نشده است. این در حالی است که اطلاعرسانی و آموزش به هنگام، حرف اول را در کنترل بحران و فضای روانی جامعه میزند.
به مدد تلاش متخصصان فناوری، برخی اپلیکیشنها در زمینه آموزش و اطلاعرسانی مناطق آلوده رونمایی شدهاند اما درصد نفوذ آنها در میان کاربران تلفنهای همراه، بسیار ناچیز است. این وظیفه دستگاههای اجرایی است که از این ابزارهای هوشمند حمایت کرده و آنها را در سطح گسترده، تبلیغ کنند، چراکه مردم حق دارند بدانند آیا میتوانند بدون دغدغه به مراکز اداری و تجاری نزدیک محل سکونت خود مراجعه کنند یا خیر. ابزارهای هوشمند به همراه آموزش، به افراد جامعه اطمینان میدهند که کجا باید مراقب باشند، به چه نقاطی از شهر با رعایت ایمنی میتوانند بروند و یا مناطق پرخطر در کجا واقع شدهاند. همچنین این آگاهی را میان مردم ایجاد میکند که اگر علائم بیماری را داشتند، چه مدت و چگونه خود را قرنطینه کنند و در صورت بروز چه آثاری، به مراکز درمانی مراجعه نمایند.
و بالاخره اینکه برای کشوری که برهههای بسیار دشواری را از سر گذرانده، عبور از این گذرگاه نیز قطعاً ممکن و میسور است، بهشرط آنکه یک صدای واحد و تصمیم قاطع در مدیریت بحران کشور شنیده شود و مقررات و خطوطی یکسان برای مواجهه با این بیماری وضع و ترسیم گردد.