«نماینده» /مسعود پیرهادی*: سالهاست که مجلس، عصاره فضائل ملت نیست. مجلسی که باید در رأس امور باشد، گاه در مقام ماشین امضای دولت ظاهرشده و در مقاطع دیگری، نام برخی از نمایندگان آن در پروندههای فساد مالی مطرحشده است. نقدهای شکلی به مجلس، هرچند اهمیت دارند، اما بهزعم نگارنده، در مقطع فعلی، انحراف و سطحینگری در سنجش عیار مجلساند.
این درست است که مجلس باید محل جمع وکلای مردم باشد و نه وکیل الدولهها، مسلم است که نمایندگان مجلس نباید با موگرینی سلفی بگیرند، نماینده مجلس باید تلفظ نام مشهورترین موزه جهان را بلد باشد، در زمان نطق باید در موضوع صحبت کند، نباید به شهروندان توهین کند، نباید برای کارچاقکنی یک واردکننده خودرو دیده شود، نباید خودروی یک میلیارد تومانی سوار شود، نباید در هنگام بررسی طرح شفافیت آرای نمایندگان، دوگانه و منافقانه عمل کند و بسیاری بایدها و نبایدهای دیگر، همه اینها درست است، اما هیچکدام از موارد پیشگفته، نقد اصلی وارد بر مجلس نیست.
این موارد اگرچه همه اشکالات بزرگی محسوب میشوند، اما پررنگ کردن آنها، موجب ندیدن ضعف اصلی مجلس در کشور است. اما اشکال کار و علتالعلل ناکارآمدی مجلس چیست و چرا نتوانسته به وظایف تقنینی و نظارتی خود در چارچوب قانون اساسی عمل کند؟ اصلیترین ایراد مجلس این است که به معنای حقیقی، کارشناس نیست، در حوزههای تخصصی، عموما نپخته و نابلد عمل میکند و دقیقا از همین روست که بسیاری از مصوباتش یا اصلا به مرحله اجرا نمیرسد یا در حین اجرا، قلب میشود و در مرحله عمل، قاعده دیگری پیاده میشود. این مسئله تنها با مرکز پژوهشهای مجلس حل نمیشود و نمایندگان باید حداقلهایی از دانش و نگاه کارشناسی داشته باشند.
علاوه بر این، درصد بالایی از همین قوانین و مصوبات، بعدها با مصوبه دیگری نسخ میشوند و مرتبا نیاز به جرحوتعدیل پیدا میکنند. ممکن است عدهای بگویند عمر قانونگذاری در کشور کم است، اما ۱۰ دوره مجلس با بیش از ۲ هزار نماینده فعلی و ادوار، اقتضا میکند مجلس بسیار بهتر عمل کند. از باب نمونه، طرح «رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور» را مطالعه کنید.
درست است که این طرح، هنوز تبدیل به مصوبه نشده اما ۵۷ نماینده پای آن را امضا کردهاند و حتی تصور اینکه یکپنجم نمایندگان ملت، پای چنین طرحی را امضا کردهاند، حقیقتا وحشتناک است. هیچکس منکر ضرورت شکستن انحصار زبانهای خارجی و ایجاد تنوع در یادگیری زبانهای خارجی در میان دانش آموزان نیست، اما اشکالات اساسی که این طرح در حوزههای اشتغال، آموزشی، اجتماعی و امنیتی ایجاد میکند، حقیقتا نگرانکننده است.
به نظر میرسد اکثر نمایندگانی که پای این طرح را امضا کردهاند، حتی متن کوتاه دو تا سهصفحهای آن را یک مرور سطحی هم نکرده باشند یا اگر خواندهاند و امضا کردهاند که دیگر شاهکار است. نمونهها بسیارند؛ مگر ادغام و انحلال چند سازمان و وزارتخانه چیز کوچک و کمهزینهای است که هرچند سال یکبار، یک تغییر ساختار کلی در حوزه اجرایی کشور با مصوبه مجلس اتفاق میافتد؟ شنیدهاید که احتمالات جدی وجود دارد وزارت بازرگانی که روزی با ادغام در صنایع و معادن، وزارت صمت را ایجاد کرده بود، مجددا با تصویب مجلس، از آن منفک شود.
ایران اسلامی در گام دوم، از بسیاری از چالشهای تشکیل و تثبیت گذشته و چالش اصلی امروز، کارآمدی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و علمی است و این یعنی بیش از هر زمان دیگری نیازمند وکلای متخصص هستیم، کسانی که وقتشان بیش از آنکه در جلسات سیاسی و لابیها و محافل رسانهای بگذرد، صرف تحقیق و مطالعه و بررسی عمیق طرحها و لوایح شود. برای نشاندن چنین نمایندگانی بر صندلیهای سبز بهارستان، به نظر میرسد باید نحوه گزینش نامزدها در هر دو جریان اصلی کشور، تغییرات اساسی کند، اگرنه چهار سال بعد هم در بر همین پاشنه میچرخد.
*سردبیر روزنامه رسالت