«نماینده»/ حسین شریعتمداری*: شنبه شب هفته جاری-۲۱ اردیبهشت ماه ۹۸-
جناب آقای روحانی، در ضیافت افطاری که با حضور جمعی از فعالان سیاسی برگزار شده بود بیآنکه به مسئولیتهای بر زمین مانده دولت برای مقابله با مشکلات موجود اشاره کنند، علت اصلی مشکلات را در فقدان اختیارات رئیسجمهور دانسته و گفتهاند:«وقتی از دولت سؤال و مطالبهای میشود باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزههای مورد سؤال دارای اختیار بوده است به طور مثال اگر در خصوص سیاست خارجی، فرهنگ و یا فضای مجازی از دولت سؤال و مطالبهای میشود، باید ببینیم که دولت چقدر در این حوزهها اختیار دارد. باید در حد توان و در حوزه اختیارات رئیسجمهور از دولت مطالبه داشت». در این باره اشاره به چند نکته ضروری به نظر میرسد؛
۱- انتظار این بود- و هنوز هم هست- که آقای رئیس جمهور به جای کلیگویی، دقیقا میفرمودند که کدام اقدام را برای حل کدام مشکل انجام داده و یا در دست اقدام داشتهاند که نبود اختیارات لازم مانع از انجام آن شده است؟! مثلا کدام لایحه را برای حل و فصل فلان مشکل موجود به مجلس ارائه داده و یا کدام تصمیم را اتخاذ کرده بودند که فقدان اختیارات کافی باعث توقف آن شده است؟! یافتن این موارد در کارنامه دولت کار دشواری نیست، بسمالله! حداقل چند نمونه از آن را برای افکار عمومی توضیح بدهید! مثلا برای مقابله با گرانی لجام گسیخته، تورم، بیکاری و ...کدام گام را برداشته بودید؟!
۲- جناب روحانی در تمامی طول چهل سال گذشته یکی از مسئولان بلندپایه نظام بودهاند، بنابراین نمیتوانند ادعا کنند که از ساز و کارهای قانونی جمهوری اسلامی ایران بیخبر بودهاند و سؤال این است که وقتی میدانستید رئیسجمهور- به قول خودتان- برای انجام وظایفی که قانون اساسی بر عهده او گذارده است، اختیارات لازم و کافی ندارد! چرا برای تصدی پست ریاست جمهوری نامزد شدید؟!
۳- باید از آقای رئیسجمهور پرسید که آیا این جملات را به خاطر دارید؟! مگر جنابعالی نبودید که در تبلیغات انتخاباتی خود میفرمودید: «واللهالعلی العظیم (قسم جلاله) اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است، راهحل نداشت کاندیدا نمیشدم. بدانید برادران و خواهران عزیز، همه آنهایی که کلید را تکان دادید، واقعاً برای این قفلها کلید وجود دارد»!
آن قسم جلاله با اظهارات شنبه شب شما که ریشه مشکلات را در نبود اختیارات کافی میدانید چگونه قابل جمع است؟!
۴- فرض محال که محال نیست؟ هست؟! حالا فرض میکنیم که جنابعالی با وجود چند دهه مسئولیت مطرح در جمهوری اسلامی و علیرغم قسم جلالهای که یاد کرده بودید، بعد از حضور در جایگاه ریاست جمهوری، تازه متوجه شدید که رئیسجمهور برای حل مشکلات، اختیارات کافی ندارد! خب، چرا برای بار دوم هم نامزد شدید و باز هم برای حل مشکلات موجود همان وعدههای غلیظ و پر رنگ را تکرار کردید؟!
جناب روحانی، رئیسجمهور محترم! همه آنچه به آن اشاره شد و فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست و به وضوح نشان میدهد که اظهارات حضرتعالی درباره نبود اختیارات کافی قابل قبول نیست و علت بر زمین ماندن وعدههایی که دادهاید هرچه باشد فقدان اختیارات نیست! فقط نیم نگاهی به راهی که طی ۶ سال گذشته پیمودهاید بیندازید. تقریباً تمامی پیشبینیهای منتقدان دلسوز درباره سرانجام خسارتبار راهی که در پیش گرفته بودید به حقیقت پیوسته است ولی جنابعالی بسیاری از آن پیشنهادات را نه فقط نادیده گرفتید، بلکه پیشنهاددهندگان را با انواع تهمتها و اهانتها نواختید! آیا غیراز این است؟!
جناب آقای روحانی سخن جنابعالی که آن را با قسم جلاله همراه کرده و میفرمودید؛ همه مشکلات راهحل دارد، سخن قابل قبولی است و حضرتعالی برای پیمودن این راه «اختیار لازم» را داشتید ولی با عرض پوزش این سؤال در میان است که آیا «توان لازم» را هم داشتید!
* مدیر مسئول روزنامه کیهان