به گزارش «نماینده»، بخش زیر گفتوگوی تفصیلی با سیده حمیده زرآبادی نماینده مردم قزوین و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی است که در ادامه میآید:
*سوژههای پر حمایت «فارس من» برای نمایندگان پیامک شود
زرآبادی: بنده اخبار خبرگزاری فارس را دنبال میکنم و برخی سوژه ها را مورد بررسی قرار دادم. البته کارهای خوبی هم در سامانه «فارس من» انجام میشود و بنده در این رابطه پیشنهادی دارم. به این صورت که از طریق پیامک موضوعاتی که بیشتر دیده شده و مورد حمایت و بازدید قرار می گیرد -با روابط عمومی مجلس هماهنگی صورت گیرد- برای نمایندگان ارسال شود چرا که بنده به شخصه فرصت نمیکنم تک به تک سوژه ها را مورد بررسی قرار دهم.
آیا نمایندگان این فرصت را دارند که تک تک پیامکها را رصد کنند؟
زرآبادی: برخی پیامکها هستند که به منظور رصد خبر یا لینک بوده و یا عموماً محتوای تاکیدی دارند؛ اینها را عموم نمایندگان رصد میکنند هرچند بنده هر چند وقت یک بار پیامک هایم را صفر میکنم.
چقدر زمان میگذارید تا پیامکهایتان صفر شود؟
زرآبادی: معمولا یکی دو ساعت می شود؛ آن هم آخر شب که کارهایم به پایان رسیده است.
*40 درصد پیامکهای ارسالی برای نمایندگان درخواستهای مردمی است
چه میزان از این پیامکها درباره مشکلات مردم است؟
زرآبادی: درخواستها زیاد است، یعنی حدود ۳۰-۴۰ درصد عموماً از جنس درخواست مردمی است و یا بعضاً مسئولانی هستند که به منظور امورات پیامک دادهاند.
شما از آن ۳۰ یا ۴۰ درصدی -که گفتید مربوط به مشکلات مردم است- را چقدر حل میکنید؟
زرآبادی: با توجه به اینکه مشکل مردم از نوع های مختلفی است در دفتر پیگیری میکنم که مشکلات آنها بررسی شود. البته بیشتر مراجعات مردمی یا موارد مربوط به اشتغال است و یا کمک مالی؛ یعنی حدود ۷۰ درصد مراجعات از این جنس است.
واقعا هم در بحث اشتغال و هم مباحث مالی که خیلی جزو وظایف نمایندگی نیست درخواست هست اما در هر صورت سعی میکنم کمکهای مالی را به سازمانهای حمایتی معرفی کنم.
برای اشتغال چه؟
زرآبادی: برای اشتغال هم به اداره کار و یا دستگاه هایی که نیرو نیاز دارند معرفی میکنم.
اگر اجازه می دهید وارد مصاحبه میشویم.
زرآبادی: خواهش میکنم. بفرمایید.
*مجلس دهم را مجلس خوبی میبینم
بحث را از همین جا شروع می کنم که در حال حاضر تقریبا سه سال از عمر مجلس دهم میگذرد. حال فکر میکنید عملکرد مجلس دهم چگونه بوده است و ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ آیا فکر میکنید مجلس دهم مجلسی هست که بتواند مسائل مردم و دغدغههای آنها را حل کند و نمایندگان این توانایی را دارند؟
زرآبادی: در کل مجلس دهم را من مجلس خوبی میبینم. البته از ابتدای آن با تخریب همراه بود یعنی از ابتدای شروع به کارش با برنامههای تخریب همراه بود. حال قاعدتاً هرچه به پایان این دوره برسیم این تخریبها هم بیشتر میشود.
منطورتان چیست؟
زرآبادی: ببیند مثلا ایراداتی که به مجلس میگیرند غالباً در ادوار گذشته هم بوده است، فقط یک ویژگی که دارد مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد به راحتی مردم به آن دسترسی پیدا میکنند؛ اما در گذشته اینگونه نبود و چون فضای مجازی درجه پایین تری در کشور ما داشت دسترسی اطلاعات خیلی برای همه مردم امکان پذیر نبود. این فضای مجازی مزیت خیلی خوبی است اما اشتباهات هم در چشم مردم به همین اندازه بزرگ دیده میشود.
*با رشد فضای مجازی اشتباهات مسئولان بزرگ شده و در چشم مردم دیده میشود
در گذشته ممکن است این اتفاقات چندین برابر صورت میگرفت اما کسی از آن مطلع نمیشد. بنده در کل مجموعه مجلس دهم را مجلس خوبی میبینم که دارای چند ویژگی است.
ویژگیهای مثبت مجلس دهم را چه میدانید؟
زرآبادی: یکی از ویژگیها این است که میانگین سنی آن جوانتر شده است و این نشان میدهد که استقبال مردم بیشتر شده که چهرههای جوانتر وارد مجلس شورای اسلامی شوند؛ همچنین حضور بانوان را شاهدیم که بالاترین حضور را در دورههای مختلف دارند. در بحث مجامع بینالمللی و یا در بحثهای مختلف چه در حوزه قانونگذاری و چه در حوزه نظارت -که دو وظیفه اصلی مجلس است- نیز فکر میکنم در کل رفتار مجلس قابل قبول بود.
اما یک اشتباه هم هست که همه به آن رسیدند. به دلیل اینکه بدون واسطه مردم با نماینده میتوانند ارتباط داشته باشند و تنها جایگاهی است که مردم مستقیماً آن را انتخاب میکنند، لذا بسیاری از مواقع وظایف قوای دیگر را هم از مجلس انتظار دارند.
درست است که مجلس وظیفه نظارتی دارد اما نهایت آن نظارت گزارش است که به دستگاه قضایی می رود و بر عهده دستگاه قضایی است که با آن برخورد کند و یا در خصوص موضوع نظارتی در اجرای قوانین فقط میتوانیم نهایتاً گزارش دهیم و دستگاههای قضایی و نظارتی باید کارهای خود را انجام دهند.
*امور اجرایی با دولت است نه نمایندگان مجلس
همچنین در کارهای اجرایی بسیاری از نمایندگان در حال حاضر کارهای اجرایی را در حوزههای انتخابیه خود پیگیری میکنند در صورتی که این وظیفه دولت است؛ حال اگر شرایط مانند اکنون که به اذعان همه بیسابقه ترین تحریمها را داریم و فشار اقتصادی و معیشت مردم وجود دارد و دشمن روی این موضوع دست گذاشته و بیشتر فشارها بر بحث های اقتصادی است، بنابراین زمانی که شما انتظارات قوای دیگر را هم وجود دارد این نارضایتی خود به خود به وجود می آید.
همچنین شما باید همکاریهای دیگر دستگاهها را هم پاسخ دهید این ممکن است در بیرون بازتابی داشته باشد اما در کل مجلس دهم را مجلس خوبی میدانم یعنی در بحثهای عملکردی مجلس خوبی است.
* احزاب در کشور جایگاهی ندارند و اشخاص محور میشوند
خانم زرآبادی شما گفتید که مجلس تخریب میشود؛ بخشی از آن را میتوانم بپذیرم اما بخشی از آن هم نقدهایی است که به مجلس وارد میشود. شما به چه میزان این حرفها را وارد میدانید؟ به عنوان مثال حواشی نماینده سراوان و یا کلیپهایی که از نمایندگان و یا آقای محبینیا منتشر شده بود که طرفداران خود را تحریک میکند که به گروهی حمله کنند و یا کلیپی از حمدالله کریمی که منجر به ضرب و شتم افسر راهنمایی و رانندگی شد. چقدر این نقدها را وارد میدانید و به چه میزان نمایندگان مقصرند؟
زرآبادی: موضوعی که در این میان وجود دارد این است که بنده هیچ گاه رفتاری که همراه با توهین باشد چه این توهین به مردم باشد و چه به نمایندگان را نمیپسندم و در واقع رفتاری هم نیست که جامعه بتواند آن را قبول کند، اما اینکه ما بخواهیم این رفتارها را نتیجهگیری کنیم که مجلس کارآمدی نداریم این را هم قبول ندارم. ریشه اصلی این را باید پیدا کنیم و ریشه اصلی آن این است که در کشور ما متأسفانه احزاب جایگاهی ندارد و اشخاص هستند که محور میشوند.
اگر احزاب، محور باشند و یک رفتار ناپسند و رفتاری که مقبول نیست قاعدتاً آن را حزب پاسخگو است و چون حزب آن را پاسخ میدهد آن فرد را طرد میکند تا شاید برخی رفتارها باعث شود که عمر سیاسی یک فرد خیلی کوتاه باشد چرا که احزاب باید پاسخگو باشد، بنابراین قبول نمیکنند که آن جایگاه حزبیشان تغییر کند اما چون ما این را نداریم بیشتر رفتارها و خود فرد مدنظر قرار میگیرد. به عنوان مثال یک فرد مسئول میگوید این رفتارهایی که داشتم از نظر خودم رفتار اشتباهی نیست.
*معذرتخواهی برای مسئولان سخت است
البته خانم زرآبادی در اینجای بحث لازم است بگویم به عنوان مثال در داستان نماینده سراوان اتفاقی که افتاد این بود که قاطبه نمایندگان به اتفاق از رفتار اشتباه یک نماینده حمایت کردند و بر این اعتقاد بودند که به نماینده توهین شده است؛ اما هیچکدام از آنها نگفتند که وکیل مردم به یک شخص که ممکن است کارمند باشد و یا ارباب رجوع توهین کرده است. ما قبول داریم توهین کردن اشتباه است اما بحثی که در مجلس مطرح شد جنجالبرانگیز بود و حتی بابت آن یک جلسه غیرعلنی تشکیل شد. ای کاش در کنار کلیپی که آقای دُرازهی پخش کرد یک عذرخواهی ساده هم میکرد.
زرآبادی: این را قبول دارم؛ بحث این است که در مجموع معذرتخواهی در کشور ما سخت است. حتی آدمهای عادی هم عذرخواهی نمیکنند چه برسد به اینکه شخص مسئول هم باشد. این شخص اصلاً عذرخواهی هم نمیکند یعنی گفتن این جمله برایش سخت است. ممکن است لابهلای کلمات و سخنان خود چیزی بگوید که ما استنباط کنیم که مثلاً عذرخواهی کرده است اما به صورت مستقیم این کار را انجام نمیدهد. به نظر من این یک فرهنگ اشتباهی است که ما داریم، احساس میکنند که اگر معذرتخواهی کنند شأن و جایگاهشان خدشهدار میشود در صورتی که اصلاً این گونه نیست. در مورد رفتار نادرست باید این اتفاق بیفتد و عذرخواهی انجام شود.
در حال حاضر ما شاید تنها کشوری باشیم که هر اتفاقی میافتد جریان پیامکی و در فضای مجازی، جریانی به راه میافتد که فلان وزیر و فلان مسئول باید عذرخواهی کند اما هیچگاه هیچ پاسخی داده نمیشود. ما در موضوعات دیگر هم میبینیم که چنین اتفاقی نمیافتد به عنوان مثال برای حادثه تأسفبار دانشگاه علوم و تحقیقات و یا سوختن دانشآموزان زاهدانی نیز هیچ کس عذرخواهی نکرد؛ در صورتی که اگر فضای مجازی را ببینیم پر از درخواست مردم برای عذرخواهی مسئولان است، یعنی مردم این انتظار را دارند اما همه میگویند ما این موضوع را بررسی میکنیم. در واقع هیچکس آن موضوع و یا آن رویداد تلخ را به گردن نمیگیرد و مسئول فکر میکند با معذرتخواهی همه تقصیرها به گردن او میافتد در صورتی که ممکن است صد درصد مقصر نباشد.
در جریان آقای درازهی هم اعتقاد من بر این است که فرض میکنیم که او اصلاً نماینده هم نبود. مثلاً یک فرد عادی به یک ادارهای مراجعه میکند به نظر شما درست است که یک فرد عادی 45 دقیقه در یک اداره معطل شود؟
بحث این است که به اذعان هیأت نظارت نمایندگان آقای درازهی تنها 8 دقیقه در گمرک معطل شده است نه 45 دقیقه.
زرآبادی: البته بنده گزارش آن را نخواندم اما ....
اصلاً شما بگویید یک ساعت معطلی. مگر نه اینکه مردم عادی هم ساعتها پشت درهای بسته اداری و یا اصلاً پشت دربهای دفاتر نمایندگان ساعتها معطل میشوند؟
زرآبادی: اصلاً من میگویم فرض کنید یک آدم عادی معطل شود در این صورت هم نباید چنین رفتاری با او صورت بگیرد این رفتارها هم نباید اتفاق بیفتد که هر کسی که پشت میز میرود فکر کند کسی که آن طرف میز است باید به او بیاحترامی و با او بد برخورد شود. تا زمانی که این تفکر وجود داشته باشد این اتفاقات هم رخ میدهد حال ممکن است به یک نماینده باشد و خبر آن بُرد زیادی داشته باشد و یا یک فرد عادی باشد و به او بیاحترامی شود و پشت در دفتر مسئول یک قسمت بماند و اتفاقات زیادی هم برای او بیفتد؛ اما چون فرد عادی است هیچ موقع نشان داده نمیشود. در واقع بنده میخواهم به ریشه این موضوع بپردازم باز هم تأکید میکنم بنده اصلاً توهین را نمیپذیرم.
*برخوردِ بد با ما نمایندگان حتی در نهاد ریاستجمهوری هم صورت میگیرد
اتفاقاً یکی همین موضوع را از من پرسید که به او گفتم از نظر من این برخوردها با نمایندگان اتفاق میافتد که بدترین برخوردها را هم حتی در نهاد ریاست جمهوری هم شاهد هستیم. بنده بارها با اینکه میگفتم نماینده هستم اما برخورد مناسبی با من نداشتند.
شما هم میتوانستید جواب آنها را مانند خودشان بدهید اما این کار را نکردید. بحث ما سر جواب دادن آن نماینده است.
*نه تنها نماینده بلکه هیچ فردی حق ندارد توهین کند
زرآبادی: این طرف قضیه را هم باید ببینیم. من میگویم نه تنها نماینده بلکه فرد عادی هم و یا کسی که این طرف میز مینشیند حق ندارد با دیگران این گونه صحبت کرده و توهین کند؛ اصلاً کاری به نماینده ندارم، نماینده که یک شخصیت حقوقی دارد که آن شخصیت را به واسطه مردم گرفته است. یعنی تنها شخصیت حقوقی است که کاملاً به مردم بستگی دارد و اگر رأی مردم نبود شخصیت حقوقی من هم نبود اما من میگویم با یک فرد عادی هم نباید این گونه رفتار کنیم. مثلاً وقتی به یک اداره برویم جالب است که یک فرد وارد میشود اصلاً سرشان را بلند نمیکنند که جواب او را بدهند. این اتفاق برای من هم افتاده است و برخی جاها که میروم نمیگویم من نماینده هستم که اگر نشناسند همان برخوردی که با مردم دارند، (که البته برخورد خوبی نیست) را با بنده هم دارند و بعد که میگوییم نماینده هستم رفتارشان کاملاً تغییر میکند.
*با مردم عادی نباید توهینآمیز برخورد شود
میخواهم بگویم این مشکل اساسی و ریشهای است شاید در داستان پخش فیلم نماینده سراوان قسمت نماینده آن پررنگتر شد اما با مردم عادی هم نباید این گونه رفتار شود. ما فقط بحث تکریم ارباب رجوع را توجه میکنیم. تکریم ارباب رجوع یعنی چه؟ به نظر شما بعد از اینکه بگویید این فرد نماینده است و یکی او را هل بدهد و بیرون بیندازد کار درستی است؟
البته این یک وجه قضیه است اما وجه دیگر آن این است که مردم انتقادات جدی دارند؛ اصلاً کارمند گمرک اشتباه کرد و مقصر بوده است. اما بابت همین موضوع میخواستند وزیر را استیضاح کنند و رئیس گمرک را برکنار. مگر نه اینکه در قصه سوختن دانشآموزان زاهدانی وزیر نفت قول داده بود تا سال 97 پیش کل منطقه را مجهز به سیستم گازرسانی کند. چرا این اقدامات تند و تیز مانند استیضاح، سؤال و برکناری برای مشکلات این چنینی به کار نمیرود و چرا از این ابزارها استفاده نمیشود؟ اگر اینقدر نظارت جدی و برخوردها سریع و واکنشها جدی است پس چرا مجلس در قضایایی مانند علوم و تحقیقات و یا دانشآموزان زاهدانی به راحتی سکوت کرد.
* استیضاح وزیر در ماجرای نماینده سراوان کار شتابزدهای بود
زرآبادی: بحث استیضاح وزیر اقتصاد در ماجرای نماینده سراوان به نظر من کار شتابزدهای بود. کارهای شتابزده خود باعث میشود که بیاعتمادی در جامعه هم بیشتر شود. بحثی که مطرح است این است که یا رفتار تکتک افراد را بررسی کنیم و یا اینکه ریشه کار را ببینیم کجاست. بنابراین اگر شما میخواهید در بحث نمایندگان از این اتفاقات نبینید باید احزاب را قوی کنید. من ریشه کار را میگویم؛ ممکن است دوره بعدی مجلس هم یک نماینده دیگر همین کار را انجام دهد اصلاً در ادوار قبلی هم نمایندگانی بودند که زد و خورد میکردند.
اما چون تکنولوژی اینقدر پیشرفته نبوده و یا فضای مجازی با این شدت فعالیت نداشته است اینقدر فراگیر نمیشد.
زرآبادی: دقیقاً همینطور است. اصلاً ما نمایندگانی داشتیم که زد و خورد میکردند اما نکته این است که اگر بخواهیم ریشهیابی کنیم تا بر این اساس این رفتارها دیگر تکرار نشود، باید احزاب را تقویت کنیم، در بحث بررسی صلاحیتها نیز باید یک بازنگری جدی صورت گیرد. این دو ریشه از جمله کارهای اساسی است برای اینکه رفتارهای غیرمتعارف نمایندگان دیگر تکرار نشود.
*در بررسی صلاحیتها باید بازنگری جدی صورت گیرد
بحث بعدی آن هم مربوط به رفتارهایی میشود که در جامعه ما رخ میدهد. من اصلاً نمیخواهم این موضوع را در ماجرای آقای درازهی ببرم، آقای درازهی که به خاطر فشارهای زیاد دچار سکته و حمله قلبی شد، اما میخواهم بگویم اگر این رفتار زشت بود رفتاری که با یک ارباب رجوع و یا شهروند هم صورت گرفت زشت بود. مثلاً اینکه یک نفر را با لگد بیرون بیندازد همه او را تشویق کنند که «دم او گرم» کار خوبی کرد! به نظر من یک جامعه توسعهیافته هیچ کدام از این دو مورد را بپذیرد.
*تکریم ارباب رجوع فقط نباید روی کاغذ باشد
میخواهم بگویم این موقعی اتفاق میافتد که تکریم ارباب رجوع چیزی نباشد که فقط در کاغذ بنویسند. شما به عنوان یک فرد زمانی که به اداره مراجعه میکنید کشورهای دیگر کارهایی انجام میدهند که باعث احترام شود. زمانی قبلاً که به بانکها مراجعه میکردیم همه در صف میایستادند اما اکنون سیستم نوبتدهی ایجاد شده است، خب این کار عملیاتی است و در واقع شأنیت ارباب رجوع حفظ میشود و در دستگاهها هم باید این مسأله رعایت شود.
*فیلم گرفتن و پخش آن بدون اجازه اصلا پسندیده نیست
بسیاری از مراجعین هم به ما میگویند در بسیاری از ادارات وقتی مراجعه میکنند حتی آن کارمند حاضر نیست سرش را بالا بگیرد که ببیند ارباب رجوع چه کار دارد این هم معضلی است. از این طرف هم باید قضیه را حل کرد. در یک دعوایی که بین دو نفر اتفاق میافتد ما نمیتوانیم بگوییم صد درصد یک نفر مقصر است. به احتمال قوی هر دو طرف به یک میزان مقصر هستند اما بحث من بر ریشهیابی این موضوع است. بنده رفتارهای آنها را به هیچ عنوان تأیید نمیکنم. من رفتارهایی که حاوی توهین به یک قشر و گروه خاصی است را اصلاً نمیپسندم اما میخواهم این را بگویم اینکه بدون اجازه فیلم بگیرند، پخش کنند و یا عکس خانوادگی کسی را پخش کنند اصلاً کار درستی نیست هیچ کسی هم با آنها برخورد نمیکنند. جالب است که کسی که عکس او پخش شده را مجازات میکنند اما کسی که اقدام به پخش عکس یا فیلم کرده اصلاً بازخواست نمیشود. اینها مواردی است که اشکال دارد؛ ما اگر دوست داریم در جامعه چنین اتفاقاتی نیفتد و در پی حادثه تلخی شاهد عذرخواهی مسئولان باشیم باید هر دو طرف قضیه را درست کنیم.
در همه دستگاهها موضوع تکریم ارباب رجوع مطرح است و حتی بابت آن جایزه هم میگیرند اما بحث من این است حتی اگر قرار است کار مردم انجام نشود به مردم بگویند، نه اینکه بیاحترامی کنند و یا کارشان را به بعد موکول کنند این مشکل باعث عصبانیت میشود.
* آستانه تحمل مردم پایین آمده است
مشکلی که داریم این است که آستانه تحمل مردم پایین آمده است، به خاطر همین مسائل مردم زود عصبانی میشوند به عنوان مثال وقتی یک ماشین به خودروی دیگری برخورد میکند سریع دست به یقه میشوند و اقدام به فحش و ناسزا میکنند. ممکن است حتی خودرو هیچ خسارتی هم ندیده باشد اما واقعیت این است که آستانه تحمل مردم پایین است که شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؛ لذا باید به مردم احترام بگذاریم و اعتماد مردم را جلب کنیم و این هم توسط دستگاههایی که در نظام کار میکنند باید صورت گیرد. بنابراین باید همه جوانب قضیه را نگاه کنیم.
ریشه این گونه موارد این است که ما در فرهنگ و تربیت جوامع مشکل داریم اگر این را بپذیریم در پی اصلاح آن برخواهیم آمد. اینکه مردم ناراحت میشوند را به صورت منصفانه نگاه کنیم و پس از آن به اصلاح آن بربیاییم. نمیشود که فردی کاری انجام دهد و بعد یک جریان رفتار این شخص را پاسخگو باشد، اما این فرد هیچ تعهدی نسبت به آن جریان نداشته باشد؛ این گونه که نمیشود.
*در فرهنگ و تربیت جوامع مشکل داریم
زمانی که حزبی وجود ندارد هیأتهایی مانند هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان وجود دارد؛ در ادامه همین مطلب این نکته را عرض کنم که دلیل اینکه مردم از فردی که یک نماینده را با این برخورد بیرون میاندازد قهرمان میسازند به این دلیل است که مردم توقع دارند بسیاری از مشکلاتی که وجود دارد را نمایندگان حل کنند. بنده تاکنون به ندرت در این مجلس و در مجلسهای دیگر دیدهام که یک نماینده در مواجهه با کارمندان ادارات اعتراض کنند که چرا با مردم بد رفتار میکنید. اگر یک فرد به صورت عادی وارد دفتر خود شما نمایندگان شود ممکن است یکی از مسئول دفتر آن نماینده رفتار بسیار بدی داشته باشد؛ یعنی میخواهم بگویم همین موضوع عدم تکریم ارباب رجوع از خود مجلس شروع میشود. اصلاً رفتار نمایندگان را کنار میگذاریم. افراد، رفتار نمایندگان را میبینند و بعد میگویند نمایندگان و مسئولان برای دلار چنین کارهایی نکردند.
زرآبادی: ببینید این پیگیریها هم انجام میشود. اگر بخواهیم صحبت شما را قبول کنیم در این سه ساله مجلس دهم، نمایندگان باید همیشه درباره حق خودشان حرف میزدند شما این را قبول دارید؟ یعنی نمایندگان فقط سه سال درباره حق خودشان حرف زدند؟
نه حرف بنده این نیست، اما درباره حق مردم خیلی کم حرف زده شده است.
زرآبادی: بسیاری از نمایندگان به نحوه رفتوآمدها و میزان افرادی که مراجعه میکنند اعتراض دارند؛ لذا خیلیها خارج از مجلس دفتر گرفتهاند که مردم معطل نشوند. به عنوان مثال میگویند بحث امنیت مجلس مطرح است. یعنی این کارها باید انجام شود و تدابیر امنیتی رعایت شود. بنده به شخصه خیلی سعی میکنم که افراد در مجلس به بنده مراجعه نکنند چرا که میدانم مردم حوزه انتخابیهام باید ساعتها مسیر را طی کنند و ممکن است حتی به آنها بیاحترامی هم شود ما این کارها را انجام میدهیم اما پاسخی به ما میدهند و میگویند اگر در مجلس صفهای طولانی است به خاطر طی شدن پروسه قانونی و امنیتی است آن هم به خاطر حفظ امنیت مجلس است.
من فکر نمیکنم به صورت مطلق حرف شما درست باشد؛ مثلاً در خصوص دانشآموزان زاهدانی از روزی که چنین اتفاقی افتاد بارها نطق نمایندگان و تذکرات آنها در این خصوص بوده است. اینکه ما بگوییم چرا مجلس به داد مردم نمیرسد حرف درستی نیست و یا مثلاً درباره ارز هم تذکرات و نطقهای فراوانی از سوی نمایندگان داشتیم. شما این موارد را با صحبت و رفتار یک نماینده مقایسه میکنید. یعنی شما میگویید چرا این نماینده درباره رفتار خود اقدام و صحبت کرد اما نسبت به مشکلات مردم هیچ اقدامی نداشته است. در صورتی که به شما میتوانم آمار دهم که در خصوص کدام موضوع چند تذکر و نطق و سؤال صورت گرفته است. قدرت اجرایی و برخورد که دست ما نیست؛ ما تنها میتوانیم تذکر دهیم و نهایتاً خروجی یک تحقیق و تفحص گزارش است.
البته ابزارهای دیگر هم دارید.
*فکر میکنیم اگر مجلس دولت را تخریب کند قهرمان میشویم
زرآبادی: ببینید سؤال و استیضاح و موارد این چنینی هم وجود دارد و جزو ابزارهای نمایندگان محسوب میشود، اما من فکر میکنم این آخرین مرحله است؛ یعنی شما باید تمام تبعات یک استیضاح را بپذیرید که مثلاً یک دستگاه با سرپرست اداره شود و تبعات بعدی آن. ممکن است این میان در روال استیضاح برخی به دنبال منافع شخصی و گروهی خود باشند؛ لذا شما باید همه اینها را بپذیرید و بعد یک استیضاح را برگزار کنید و بعد از آن هم معلوم نیست که رأی بیاورد. بنابراین حرف من این است که ما فکر میکنیم هر قوهای یک کشور دیگری است مثلا فکر میکنیم اگر دولت مجلس را تخریب کند و یا مجلس دولت را قهرمان میشود و همه بهبه و چهچه میکنند؛ در صورتی که این گونه نیست که ما با تخریب دولت کارمان پیش برود. بنده که از اینجا بیرون بروم با هر فردی که صحبت کنم همه را یکی (یکسان) میبینم بنابراین من اگر دیگری را تخریب کنم قهرمان نمیشوم بلکه باید مشکل را حل کنیم، مشکل هم به نظر من با تخریب و صدا بلند کردن حل نمیشود، حل مشکل راه دارد و راهحل آن هم پیگیری است البته باید در این میان منصف هم باشیم.
*در قضایا انصاف نداریم که مشکلات حل نمیشود
ما باید نسبت به قضایا انصاف داشته باشیم تا بتوانیم آن مشکلات را حل کنیم که متأسفانه این موضوع وجود ندارد، درواقع سوالی که پرسیدید چرا این مشکلات وجود دارد و حل نمیشود، به خاطر این است که ما یکسری مشکلات ریشهای داریم که تا آنها حل نشود، آن مشکلات هم حل نخواهد شد. البته آنها مشکل نیستند، بلکه به دلیل آن مشکلات اصلی خود را اینگونه نشان میدهند. بنابراین ما باید ریشه آن را حل کنیم.
خانم زرآبادی اگر اجازه دهید از این موضوع بر سر موضوعی برویم که بسیار برای مردم مهم است یعنی اقتصاد. آقای روحانی هنگام تحویل لایحه بودجه ۹۸ به مجلس، به روال قبل یکسری توضیحاتی در مورد اینکه ما شفاف باشیم و بودجه از نفت جدا باشد ارائه کرد. برای بسیاری در بین مردم و شبکههای اجتماعی سؤال شد که خطاب آقای روحانی درباره اتفاقاتی که باید بیفتد کیست و مخاطبان این بایدها چه کسی است و چه کسانی باید آن کارها انجام دهند، مگر نه اینکه بخش بزرگی از این کارها دست دولت است؟
زرآبادی: ببینید موضوعی که در بحث شفافیت بودجه وجود دارد این است که سالهای گذشته هم این موضوع وجود داشت...
ببخشید! من یک پرانتز باز کنم. آقای روحانی چون رونق تولید و همه موارد اقتصادی را ذکر کرد و گفت باید همه این موارد انجام شود. یعنی میخواهم بگویم شفافیت خیلی مهم است اما بحث رونق و تورم و موارد دیگر مطرح شد.
*توضیحات رئیس جمهور برای بودجه کلیگویی بود
زرآبادی: در مجموع نطق رئیسجمهور در خصوص لایحه بودجه کلیات بود و همین برداشت هم هست که موضوعات کلی بیان شد، حال باید چه اتفاقی بیفتد؟ موضوع اتفاقاتی که باید بیفتد باید خود را در جزئیات بودجه نشان دهد. یعنی تمام مواردی که به عنوان کلیات مطرح شد درواقع جایی که خود را نشان میدهد در جزئیات بودجه است.
*موضوعات را به مردم شفاف بیان نمیکنیم
در خصوص شفافسازی هم اعتقاد بنده بر این است که باید هر چیزی واضح بیان شود. به عنوان مثال ما در بسیاری از موارد این سیگنال را به مردم میدهیم که نمیشود اما نمیگوییم که چرا نمیشود، یعنی از دلایل آن نمیگوییم. بیشتر افراد کلی صحبت میکنند.
بله، دقیقا، راهکار نمیدهند.
زرآبادی: نه راهکار میدهند و نه وارد جزئیات میشوند؛ یعنی اینکه میگویند این اتفاق نمیافتد و یا فلان مورد نمیشود، علت آن را نمیگویند. موضوعی را هم که شما مطرح میکنید بهتر بود رئیسجمهور در بحث جزئیات لایحه بودجه هم ورود پیدا میکرد، نه اینکه کل جزئیات را بگوید و حداقل در خصوص مواردی که در باره مورد مطالبه مردم است و مردم دنبال این هستند که چه اتفاقی میافتد، بپردازد. لذا به نظر من اگر رئیسجمهور قدری جزئیتر شده و مبحث را باز میکرد، قاعدتا خیلی بهتر بود و هم مردم بیشتر از این موضوع رضایتمندی داشتند و هم اینکه تحلیلگران خیلی راحتتر میتوانستند تحلیلهای خود را انجام دهند.
*هیچگاه گزارش رسمی از عملکرد بودجهای ارگانها به مردم ارائه نمیشود
البته در بحث بودجه ارگانها و سازمانهایی که عملکردی نداشتند. هیچ موقع به مردم گزارش شفافی داده نمیشود، البته در بودجه به صورت شفاف به این موضوع پرداخته نشده که بودجه این ارگانها حذف میشود یا خیر. قطعا اینها حذف نمیشود و ممکن است از طریق دیگری به آنها بدهند که این هم باز نوعی عدم شفافیت است و یا در بحث مالیاتهایی که میدهند، تقریبا مالیاتهای همه جا را افزایش دادند اما دستگاههایی که معاف از مالیاتاند چرا معافاند. قرار نیست که مردم فشار اقتصادی را تحمل کنند. حتی کسانی که از مالیات معاف بودند میتوانند امسال شفاف اعلام کنند تا از آنها مالیات اخذ شود و یا در خصوص یارانه پنهان سوخت، باز هم هیچ کاری انجام نشد.
در بحث یارانهها باید بگوییم چیزی که دولت پیشنهاد داده این است که استانداریها و همچنین بخشداری و دهیاریها یارانهها را توزیع کنند و هر کسی هم که دهکهای بالا را شناسایی کرد، یارانه مربوط به این بخش در استان برای بحث پروژههای عمرانی بماند. ولی از نظر من اصلا این موضوع شدنی نیست.
شما خودتان مخالف این استانی شدن هستید؟
زرآبادی: ببینید، بنده قبلا هم پیشنهادی دادم که رأی نیاورد. در بحث یارانهها پیشنهاد میدهم که یارانهها به هیچ کس داده نشود و هر کسی که میخواهد بیاید و اجازه دهد حسابهای او بررسی شود.
یعنی مقدمه یارانه گرفتن شفافیت باشد.
زرآبادی: ببینید. نکته این است که ما همیشه یک شرط میگذاریم اما همیشه برعکس این شروط را انجام میدهیم. یعنی میگوییم به همه یارانه میدهیم حالا باید بگردیم ببینیم هر کس چقدر دارایی دارد و از آنجایی که ما نمیتوانیم به حسابهای اشخاص ورود پیدا کنیم و ببینیم هر کس چقدر دارایی دارد، باید خودشان رضایت دهند.
در این صورت مردم خود اعلام میکنند به چه میزان دارایی داریم و نیاز داریم که یارانه بگیریم یا خیر.
*یارانه باید به حساب سرپرست خانوار به صورت غیرقابل برداشت واریز شود
زرآبادی: بله همینگونه است. به نظر من پیشنهاد خوبی است.به نظر من اتفاقا باید به حساب سرپرست خانوار یارانه واریز شود، اما غیرقابل برداشت باشد، یعنی اینکه فکر نکنند دولت نمیخواهد یارانه بدهد. به حساب همه افراد واریز شود اما غیرقابل برداشت باشد تا وقتی که فرد داراییهای خود را اعلام کند و خوداظهاری انجام دهد و در این صورت یارانه او از همان ابتدا قابل برداشت خواهد شد.
اینگونه سخت نمیشود که همه مردم دارایی خود را اعلام کنند؟
زرآبادی: خب، خیلیها نمیروند.
به هر حال برای قشر پاییندست جامعه خیلی سخت است. خیلیها اطلاعات چندانی از این روشهای جدید ندارند.
زرآبادی: خب همین موضوعی را هم که برای دهیاریها و بخشداریها گذاشتند اصلا همین پیشنهاد بنده را اینها انجام دهند.
*دولت اجازه ندارد دارایی مردم را چک کند
البته خود دولت هم میتواند این کار را انجام دهد.
زرآبادی: نه؛، دولت میگوید من اجازه ندارم دارایی مردم و حسابها را چک کنم.
این اجازه که دست خود دولت و نهادهای دولتی است.
زرآبادی: میگوید نمیشود دیگر.
احتمالا از خودشان میترسند که میگویند نمیشود.
زرآبادی: نه اینطور نیست، آنها حاضرند این کار را بکنند اما میگویند نمیشود اکنون ببینید دهیار باید حساب یکی را قطع کند قطعاً این کار را نمیکند چون دهیار هم رأی میخواهد، شهردار هم نیاز به رأی دارد اما شما اگر همین شرط را برعکس کنید مثلاً دهیار حساب یکی را وصل کند قطعاً تلاش میکند و با رضایت هم این کار را انجام خواهد داد چون به ازای هر حسابی که وصل میکند آن افراد هم از او خوشحال هستند.
*همیشه شروط امور را برعکس اجرا میکنیم
ببینید ما این شرطها را برعکس میگذاریم به خاطر همین هم وضع این گونه است. برخی به من میگفتند این پیامکهای تبلیغاتی که برای ما ارسال میشود دردسرساز است، به نظر من این شرط هم در این حوزه برعکس است. این شرط میگوید ما برای همه پیامک تبلیغاتی میفرستیم و هر کسی تمایل ندارد پیامک بدهد غیرفعال شود. شما برای هیچ کس نفرست هر کس خواست درخواست فعالسازی میدهد. ببینید این شروط که برعکس میشود کار هم آن طرف خیلی سخت میشود و به نظر من آن گونه که دولت گفته از آنجایی که این را تقسیم میکند وضعیت تغییر میکند. به نحوی که بخشدار یک بخش یارانه هر کسی را که قطع کند قطعاً آن شخص جلوی بخشداری تجمع میکند، به نظر شما یک بخشدار این کار را میکند؟
آن هم در یک منطق کوچکی که همه او را میشناسند.
زرآبادی: دقیقا؛ یا مثلاً یک دهیار اقدام به چنین کاری خواهد کرد؟ اما اگر این شروط برعکس باشد قطعاً انجام میدهند. چون در آن صورت خدمتی برای آنها انجام میدهد یا درباره حسابهای مسدود اگر در پروژههای عمرانی صرف شود به نظر من درست نیست چرا که این باید در همان موضوعاتی که ایجاد یارانه میکند صرف شود مثلاً برای تولید واشتغال و یا صرفهجویی در حاملهای انرژی. ما باید اینها را بهسازی کنیم نمیشود که ما بگوییم پروژههای عمرانی ما نیاز به بودجه دارد، باید این منابع در مسیر قانونی خود خرج شود. یکسری اشکالات از این دست است که به نظر من راهکار آنها خیلی ساده است. مردم هم رضایتشان ایجاد میشود. چرا که در همان ابتدا قول میدهیم که یارانهها واریز میشود و ممکن است قابل برداشت نباشد و امکان برداشت آن هم با اعلام داراییها ممکن میشود.
* تخصیص بنزین باید ساماندهی شود
نظر شما درباره افزایش قیمت بنزین چیست؟
زرآبادی: اولاً در بخش بنزین باید یک ساماندهی انجام شود تفاوت قیمت بنزین ما با کشورهای همسایه هم خیلی زیاد است. دولت در بودجه نیز این را نداده است. در سالةای گذشته هم در کمیسیون تلفیق پیشنهادات مختلفی بود اما نهایتاً هیچ کدام از این پیشنهادات رأی نیاورد. حال اینکه ماشینهای مدل بالا بخواهند از حدی بیشتر استفاده کنند، پول بیشتری بدهند و یا مالیات برای کسانی که بنزین زیادی استفاده میکنند وضع شود پیشنهاداتی بود که در گذشته داده شد اما هیچ کدام رأی نیاورد. اما ساماندهی این بحث اهمیت دارد.
در حال حاضر مشکلی که داریم بحث قاچاق سوخت است؛ یک اختلاف قیمت در این حوزه داریم به نحوی که در داخل خیلی ارزان است والبته افزایش قیمت دلار هم باعث شده زمینه و بستر قاچاق فراهم شود یعنی دولت پولی به قاچاقچیان میدهد و به مردم کمک نمیکند!
در عوض قاچاق مواد مخدر کم شده ولی در عین قاچاق سوخت بیشتر شده است.
زرآبادی: بنده در کار قاچاق مواد مخدر نیستم و نمیدانم!
در بحث اقتصادی به موضوع دلار اشاره کردید مجلس برای امسال که احتمالاً سال سختی است برنامهای دارد که از مردم حمایت کند و عصبانیت مردم کمتر شود.
زرآبادی: یکسری کارها به نظر من در حال انجام است مانند بسته حمایتی. کارهایی است که کلید خورده اما اینکه نحوه اجرای آن چگونه بوده کاری به آن ندارم. یا مثلاً افزایش حمایتی که به کمیته امداد و بهزیستی میدادند یکسری کارهای این چنینی انجام شده است اما به نظر من مشکل اقتصادی این است که تا ما ریشه مشکلات را حل نکنیم این اتفاقات میافتد.
در حال حاضر ما باید وابستگی اقتصادیمان را به نفت کم کنیم و این در بودجه هم لحاظ شود. از زمانی که بنده یاد دارم مدام این را گوشزد میکردند اما هیچ گاه این کار انجام نشد. چرا اکنون این اتفاقات در حوزه اقتصادی افتاده؟ چون نقطه شکست ما همین جا است ما وابسته به نفت هستیم و نتوانستیم هم کاری برای آنها انجام دهیم در صورتی که در سال 89 و 90 که تحریم بودیم تعداد بشکههای نفت ما به 700 رسید. مردم هم اگر اعتراض داشتند آن را رد کردیم بعد از آن با برداشته شدن تحریمها فروش نفت ما زیاد شد و به 2 میلیون و 500 بشکه رسید. ما دوباره عین این مقدار را در بودجه آوردیم.
یعنی ما اگر نفت نداشته باشیم بخش بزرگی از اقتصاد ما فلج است.
* باید وابستگی اقتصادیمان به نفت را کم کنیم
زرآبادی: ببینید در صورتی که بودجه را با 700 بشکه بستیم چقدر خوب بود که این تفاوت را یعنی 1800 بشکه را صرف کارهای توسعهای و اشتغال میکردیم. یعنی اصلاً بودجه کشور ما به آن وابسته نبود. بعد اگر میخواستیم تحریم هم بشویم هیچ کاری نمیتوانستند بکنند.
در آن دوره کوتاه میشد این کار را کرد؟
زرآبادی: ما یک سال بودجه را با 700 بشکه نفت بستیم سال بعد هم با همان 700 میبستیم ولی تفاوت آن را در بحثهای زیرساختی و ایجاد اشتغال صرف میکردیم. مثلاً اگر مقدار نفت ما 700 بشکه بود چه کار میخواستیم بکنیم.
این صحبتهای شما نیازمند پروسه طولانی است.
زرآبادی: ببنید حرف من این است نقاطی که ما شکننده هستیم و دشمن میتواند روی آن نقاط دست بگذارد را تقویت کنیم. هر زمانی دشمن دست گذاشته وضعیت ما را به هم ریخته است، اگر به همان مثلاً 700 بشکه نفت بودجه را میبستیم اکنون دیگر بودجه ما مشکلی نداشت.
واقعاً نمیشد این کار را کرد مثلا دولت آقای روحانی 5 سال است که سر کار است اما این کار را نمیکند چون اصلاً عزمی برای آن وجود ندارد.
زرآبادی: صحبت من مربوط به این دوره نمیشود و یک موضوع درازمدت است اما تا زمانی که ما این کار را انجام ندهیم همین اتفاقات اقتصادی برای ما میافتد. حال ممکن است در یک بازه زمانی وضعیت خوب شود اما در بازه دیگر خود را نشان دهد. اما باید قبول کنیم که شکنندگی اقتصاد ما به خاطر همین است.
شما برای اینکه این مشکل حل شود در مجلس چه کار کردید تا ساختارها اصلاح شود؟
زرآبادی: کارهایی که ما میتوانیم انجام دهیم یکی در بحث برنامه ششم توسعه امکان دارد که مواردی که برای توسعه صنعت، ارتباط صنعت با دانشگاه،بستر زیرساختها و جذب سرمایهگذاری در برنامه ششم توسعه آورده شده است، اما در حال حاضر همه اینها منوط شده به اینکه اعتبار داشته باشیم، اعتبار ما هم از فروش نفت تأمین میشود یعنی در یک لوپ است که نقطه شکننده و حساس ما است که دقیقاً از همین استفاده میکنند.
من فکر میکنم در حوزههای اقتصادی ما باید گفتمان مشترکی بین همه قوا و مسئولان نظام داشته باشیم و همه یک حرف بزنند تا انسجام وجود داشته باشد. بحث بعدی نیز در برخورد با مردم است ما باید در برخورد با مردم صداقت داشته باشیم واقعاً من میبینم صداقت نداریم یعنی وقتی موارد را توضیح میدهیم میگوییم شرایط خیلی خوب است در حالی که شرایط خیلی هم خوب نیست. بهتر است این را به مردم بگوییم و در کنار آن راهکارمان را ارائه کنیم و به مردم امید دهیم که ما این کارها را انجام میدهیم؛ مردم این را لمس کنند که قرار است در یک بازه زمانی مشخص مشکلات سامان پیدا کند و نکته مهم هم در بحث مبارزه با فساد و رانت است.
*باید در حوزههای اقتصادی گفتمان مشترکی بین قوا صورت گیرد
به عقیده من در این بخش هم ما خیلی نمایشی کار میکنیم. نمایشی است که مثلاً می گوییم با فساد مبارزه شد و یا همه را در بحث مبارزه با فساد یکی نمیبینیم و تبعیض میکنیم. همچنین در برخی موارد هم به عنوان یک اهرم تخریبی استفاه می کنیم یعنی اصلاً با اصل موضوع کاری نداریم و یکسری جریان و افراد را با آن تخریب میکنیم بنابراین آن مبارزه شکل نمیگیرد و فکر میکنم این موضوع هم برای حل مشکلات مهم است.
در بحث مبارزه با فساد اگر بخواهند با آقای برادر جهانگیری و برادر آقای روحانی دادگاه تشکیل شود و به اتهامات رسیدگی شود شما از دادگاه حمایت میکنید یا خیر؟
زرآبادی: من فکر میکنم در این دادگاه افراد دیگری هم باید باشند. اکنون خود شما که با من صحبت کردید چرا برادر آقای جهانگیری و برادر آقای روحانی را مثال زدید و چرا مسئولان دیگر را نگفتید.
بگویم؟
زرآبادی: شما آنها را هم بگویید همه با هم یک دادگاه بروند اگر واقعاً قصد رسیدگی است همه موارد باید ذکر شود. حرف من این است که همه با هم محاکمه شوند. ایرادش چیست.
من اگر میگویم روحانی و جهانگیری شما این حرف را میزنید اگر بگویم بابک زنجانی ... .
زرآبادی: من به اصل موضوع ایرادی نگرفتم حرف من این است که دو اسم نیاورید هر کسی که است باید همه را با هم بگویید.
*باید با همه مفسدان برخورد قانونی شود
شاید چون از لحاظ سیاسی این دو شخص به شما نزدیک بودند اسم آنها را آوردم و نظر شما را خواستم.
زرآبادی: بله من این ایراد را میگیرم. شما ببینید در بحث اموال نجومی که مطرح بود گفتند این سیاسی است.
چون در مورد حقوقهای نجومی هم آن طرف گفتند سیاسی است.
زرآبادی: ولی بحث حقوق هنوز هم که هنوز است حرفش را میزنند اصلاً بحث را سیاسی هم نکردند. موضوع این است که به نظر من ما روش درستی را برای حل مشکلات انتخاب نمیکنیم. روش درست این است که اولاً هر کسی هر تخلفی داشته باشد در هر جناحی که باشد خلاف است و او را به عنوان فردی ببینند که تخلف کرده و نسبت به منافع ملی کشور خوب رفتار نکرده است. متأسفانه ما نظراتمان این گونه نیست و نتیجه آن بیاعتمادی میشود.
*گاهی تخلفات را سیاسی میکنند
بحث من سیاسی نیست من حرف شما را تأیید میکنم. میخواهم بگویم دست روی هر چیزی در مورد هر کسی میگذارید طیف نزدیک به آن آدم ماجرا را سیاسی میکند تا آن پروژه شکست بخورد مثلا چند نماینده میخواستند به جام جهانی بروند. ما به همه نمایندگان زنگ زدیم. یکی از نمایندگان بلافاصله بعد از آن با یک روزنامه مصاحبه کرد و گفت این خط فارس است و میخواهند سیاسیکاری کنند در حالی که در لیست ما همه نمایندگان با همه طیف سیاسی بود. میخواهم بگویم خیلی جاها حس میشود اینکه سیاسی میشود از جانب کسی صورت میگیرد که اتفاقا میخواهند موضوع بررسی نشود.
زرآبادی: اصلا کاری به بحث سیاسی آن هم نداریم شما همین خبر را کار میکردید و اسم آن 9 نفر را نمیآوردید چه میشد؟
این با اصل شفافسازی در تضاد است.
زرآبادی: خیر با شفافسازی در تضاد نیست. گاهی ما به نتیجه کار نگاه میکنیم اما یک موقع هم به تیک و لایک بازدیدهای خبر نگاه میکنیم. من میگویم شما در خبرتان میزدید 9 نفر از نمایندگان مجلس در این شرایط اقتصادی میخواهند به جام جهانی بروند.
ما این کارها را کردیم اما باز تصمیم به رفتن داشتند و مجبور شدیم که اسمشان را منتشر کنیم.
زرآبادی: همین را میگفتید؛ زمانی که رسیدگی نمیشد در راستای شفافسازی اسامی آنها به مردم اعلام میشد ببینید نوع خبر مهم است. به نظر من مدیریت جدید فارس هم منصفتر است.
رفتارهایی که بخواهیم به دنبال لایک خوردن و سیاسیبازی باشیم به نظر من از طرف مردم شاید بازدید داشته باشد اما مشمئزکننده است. به هر حال همه دوست دارند دیده شوند اما من میگویم مسیر آن را درست برویم و به هر قیمتی این کار را انجام ندهیم برخی حتی ممکن است نمایندگان را ندیده باشند اما از آنجایی که چون در لیست امید است شروع به بد و بیراه گفتن میکنند مگر من چه کار کردم بنده که با هیچ کس خردهای ندارم.
البته شما از نمایندگان کم حاشیه هستید. البته این را هم بگویم ما در بحث جام جهانی اسامی را یکبار بعد از اعلام خبر منتشر کردیم چرا که چون اسمها منتشر نشده بود همگی قصد رفتن داشتند و بعد مجبور شدیم که اسمها را منتشر کنیم.
زرآبادی: اگر این گونه بود کار درستی کردید. در بحث سفرهای مجلس بگویم به نظر من جای پیگیری دارد و بسیاری از سفرهای دولت به قدری ریخت و پاش دارد و ...که البته چون مجلس کوچکتر است بیشتر زیر ذرهبین میرود اما باید پرسید این سفرهایی که دستگاههای دولتی دارند عموماً چه رهآوردی برای مردم خواهند داشت. اینها مباحثی است که باید ریشهای به آن ورود پیدا کرد. اما وقتی کسی بدون اینکه هیچ شناختی داشته باشد و حتی از من بپرسد با من صحبت کند بهتر است شاید اصلاً از این موضوع خبر نداشته باشند چون در بحث قرعهکشی جام جهانی هم برخی میگفتند ما خبر نداشتیم اسممان در آمده است. شما باید به این افراد زنگ بزنید.
البته پس از اینکه اسم افراد منتشر شد چند نفر تماس گرفتند و گفتند ما اصلاً نمیرویم و انصراف دادند.
زرآبادی: خب قبل از اینکه اسم منتشر شود خوب بود که به آنها زنگ میزدید و می گفتید ما میخواهیم اسمتان را منتشر کنیم.
با برخیها مانند خانم سلحشوری صحبت کردیم که گفت من میروم و انصراف هم نمیدهم اما شخص دیگری گفت به ما ابلاغ شده و باید برویم. از همه این مباحث بگذریم مردم در شرایط سخت اقتصادی توقع دارند که شرایط را درک کنند.
*6 میلیون و 600 هزار تومان حقوق میگیرم
زرآبادی: سال 97 حقوق بسیاری از مدیران مانند نمایندگان مجلس تغییری پیدا نکرد چرا که خودشان این را خواستند و واقعاً هم حقوقمان افزایش پیدا نکرد. بعضی مواقع به قدری حاشیهسازی میکنند و میگویند حقوق نمایندگان آنچه که اعلام میکنند نیست بنده فیش حقوقی خود را منتشر کردم. فیش حقوقی یعنی یک حقوقی به من میدهند تا بر اساس آن امرارمعاش کنیم. اما گاهی چون مسئول هستیم که یک مبلغی داده میشود تا خرید، نهار و هزینههای جانبی هم پرداخت شود که فیش آن هم جدا است ما یک حقوق داریم که مبلغ آن 6 میلیون و 600 هزار تومان است (البته این فیش حقوقی بنده است).
برخی نمایندگان ممکن است از دستگاه خودشان حقوق بگیرند اما بنده از مجلس حقوق میگیرم. هیأت علمیها، قضاوت و برخی کارمندان وزارتخانهها هستند نیز بیشتر میگیرند و با حفظ پست خود نماینده میشوند آنها بیشتر میگیرند اما بنده حقوقم 6 میلیون و 600 هزار تومان است فکر میکنم هر کسی که از مجلس حقوق میگیرد همین مبلغ است اما مبلغ دیگری یعنی 15 میلیون تومان برای حق دفتر و سایر موارد در ماه ارائه میشود. برای بحث حقوق کارمندان نماینده، اجاره دفتر، کرایه راننده ماشین و موبایل همگی جزو این هزینه میشود.
*قبل از نمایندگی ماهانه 10 هزار تومان برای مکالمه هزینه میکردم
بنده به شخصه تا قبل از اینکه نماینده شوم فیش موبایلم حدوداً 10 تا 15 هزار تومان بود اما اکنون با توجه به کاری که دارم حدود 400 هزار تومان هزینه دارد لذا معلوم است این تفاوت مبلغ را برای خودم استفاده نمیکنم. گاهی برخی افرادی که گرفتار هستند به دفتر نماینده مراجعه میکنند و درخواست پول میدهند اما برخی این را بزرگ میکنند و میگویند نمایندگان اینها را میخورند اصلا ما به آقای لاریجانی پیشنهاد دادیم که در هر حوزه انتخابیه یک دفتر تأسیس شده و چند کارمند هم مستقر شوند. ماشین هم خودتان به ما بدهید و این 15 میلیون تومان داده نشود. زمانی که بنده فیش حقوقی خود را منتشر کردم و برخیها میگفتند که یک چیزی را منتشر کرد و چیز دیگری را منتشر نکرد. برای من فرقی نمیکند اما این رفتار بیکلاس است. برای من تأثیری ندارد اما چنین مواردی باعث بیاعتمادی میشود. این رفتارها باعث میشود که ممکن است هدف خوبی در راستای شفافسازی داشته باشد اما شفافسازی این نیست مثلاً ترفیع به مدیران داده میشود جزو حقوقشان حساب نمیشود.
از شما و این گفتوگوی بسیار خوب سپاسگزاریم.
زرآبادی: من هم از شما ممنونم.