«نماینده»/محمدحسین فرهنگی*: یکی از بحرانهایی که در کشور وجود دارد کاهش نسبت کارآفرینی به اشتغال است. این نسبت حدود ۲ سال است که روی ۳ درصد مانده است.به عبارت دیگر از هر ۱۰۰ شاغل، ۳ نفر کارآفرین و ۹۷ نفر کارگر به شمار میروند. تحلیلی که از این آمار بهدست میآید، حاکی از تمرکز بخش عمده اشتغال در واحدهای بزرگ صنعتی و خدماتی است. این موضوع علاوهبر اینکه توان پایین اقتصاد کشور را نشان میدهد، بزرگ بودن دولت را نیز تا حدی نمایان میکند. برای اشتغالزایی باید واحدهای کوچک و متوسط رونق بگیرند و سرمایهگذاری در طرحهای کوچک و متوسط توجیه اقتصادی داشته باشد. اشتغالزایی در کشور یک بحث است و اشتغالزایی صنعتی بحث دیگری است که باید به هر دو موضوع پرداخته شود. باید در نظر داشته باشیم که موضوع رفع بیکاری تنها به اشتغالزایی مربوط نمیشود؛ نیاز اصلی کشور این است که اشتغالزایی به سمت اشتغال صنعتی و تولیدی حرکت کند. بسیاری از مشاغل امروز از بین رفتهاند اما مشاغل صنعتی هنوز پابرجا هستند. واحدهای صنعتی با افزایش دانش فنی و بهروز کردن شیوه تولید و محصول نهایی نهتنها از بین نخواهند رفت بلکه میتوانند طرحهای توسعهای تعریف کنند. با این حال، شرایط اقتصادی به گونهای است که عمده واحدهای صنعتی فقط به راهکارهای بقا میاندیشند. باید برای توسعه اشتغال و رفع مشکلات، گرههای کوچک باز شوند. هر چند طرحها و پروژههای بزرگ بر ایجاد اشتغال موثر است اما باید توجه داشت که پروژههای کوچک میتواند زمینه اشتغال گسترده را فراهم کند و طرحهای بزرگ به تنهایی نمیتواند اهداف توسعه را محقق کند.
اگر دولت نتواند قدرت رقابت و تولید بنگاههای کوچک را افزایش ندهد علاوهبر این، نقدینگی سرگردان رشد میکند، آمار اشتغال نیز هر ماه کاهش مییابد. بر این اساس، باید در نظر داشت که رشد و رونق بنگاههای کوچک و متوسط موضوعی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری میتواند محرک مناسبی برای اقتصاد ایران باشد.
* نماینده مجلس و عضو کمیسیون صنایع