استانی شدن انتخابات مجلس موضوعی است که تاکنون ذهن نمایندگان مجلس پنجم، ششم، هفتم و دهم را به خود مشغول کرده است. گمانهزنیها در مورد این طرح در مجلس دهم نشان از اختلاف نظر و تشتت آرا در بین صاحبنظران و نمایندگان دارد. «تقویت نگاه ملی و استانی»، «افزایش اختلافات قومی»، «افزایش یا کاهش هزینههای انتخاباتی»، «بیشتر یا کمتر شدن مشارکت مردم در انتخابات» مجموعه سؤالاتی است که به ذهن نمایندگان و مردم متبادر شده است.
برای بررسی بیشتر با «جلیل رحیمیجهانآبادی» عضو فراکسیون امید، نمایندۀ مردم تربتجام، تایباد، باخرز، عضو فراکسیون اهل سنت و عضو هیئترئیسۀ کمیسیون قضایی به گفتوگو نشستیم تا به تحلیل طرح استانی شدن انتخابات بپردازیم.
* این طرح از کدام مجلس دنبال شد و چه پیشنه ای دارد؟
ما از ابتدای انقلاب اسلامی بهدلیل اینکه یک مجلس برای قانونگذاری در کشور نداشتیم، وجود یک مجلس ملیتر و بهاصطلاح با دید کلان نسبت به این مجلس احساس میشد. به همین دلیل پیشنهادات گوناگونی از همان ابتدا برای تشکیل یک مجلس دوم، یا تبدیل مجلس فعلی به یک مجلس محلی منطقهای، یا یک مجلس ملی وجود داشته است. این ایده نیز در قالب طرح استانی شدن انتخابات مجلس، چه در مجلس هفتم چه در مجلس نهم و دهم و مطرح شد، اگر پیشینه این طرح را نگاه کنید به مجلس هفتم میرسد.
*این طرحی که در مجلس دهم مطرح شده همان طرح است؟
طرحی که الآن نمایندهها مطرح کردهاند، این است که ما انتخابات را بهگونهای طراحی کنیم که هر کاندیدا از یک حوزۀ انتخاباتی شهرستان انتخاب شود یک درصدی از آرا -حداقل ۱۰ درصد- را بیاورد و بعد براساس رأی استانی انتخاب شوند.
* به نظر شما این طرح تا چه اندازه منطقی است؟
به نظر من این طرح چند ایراد اساسی دارد، اولاً روح حاکم بر قانون اساسی ما و فلسفۀ انقلاب اسلامی این بوده که قدرت به تودههای مردم واگذار شود و تودههای مردم همان کسانی هستند که روزی پای صندوقهای رأی رفتهاند و «آری» به جمهوری اسلامی دادند و یا مردمی که تمام این سالها پای صندوق میروند و مسئولان کشور را انتخاب میکنند؛ لذا تودههای عادی مردم هستند که تعیین تکلیف میکنند که چه کسانی در رأس امور قرار بگیرند و چه کسانی در این کشور مسئول باشند.
به نظر من عملاً استانی شدن انتخابات شاخصۀ مهم مردمی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را از بین میبرد و انتخاب دست کسانی میافتد و کسانی روی کار میآیند که به ارکان قدرت، ثروت و قدرت حزبی متصل هستند و دیگر افراد نخبۀ شهرستانی، افراد عادی که پشتوانههای جناحی، حزبی و کانونهای ثروت پشت آنها نیست نمیتوانند به مجلس راه پیدا کنند، بهتبع آن صدای تودههای مردم در مجلس شنیده نمیشود.
در حال حاضر هر نماینده دو هفته یا سه هفته یکبار به حوزه انتخابیه و روستاها سر میزند، با مردم عادی نشست و برخواست میکند و همان صحبت، همان موضع، همان کلام و همان حرفها در نطق نمایندگان دیده و شنیده میشود؛ ولی اگر این نماینده استانی شد، وقت نمیکند در سطح استان به همۀ مناطق سرکشی کند، هیچ نمایندهای وقت نمیکند با مردم بنشیند. چون تبدیل به یک سناتور میشود که قرار است تصمیمات کلان کشوری بگیرد و به همان میزانی که مردم دسترسی به استاندارها و مدیران کل ندارند، دیگر به نمایندۀ استانی هم دسترسی نخواهند داشت.
* با توجه به گفتۀ شما، این طرح بر اختلافات قومی و مذهبی هم اثر دارد؟
معتقدم که باید اجازه بدهیم این نمایندۀ مجلس، روح مردمی، تودهای و تعلق خود نسبت به فقرا را حفظ کند. نسبت به مردم عادی کوچه و بازار بیتفاوت نباشد و همچنان این مجلس محلی و منطقهای بماند.
در حال حاضر تنوع قومی مذهبی در مجلس ما رعایت شده است. الآن اهل سنت و قومیتهای مختلف در مجلس حضور دارند؛ ولی وقتی این انتخابات استانی شود خیلی از قومیتها و گروههای مذهبی دیگر این تنوع را در مجلس نخواهند داشت و حرف آنها شنیده نخواهد شد؛ درصورتیکه نظام جمهوری اسلامی یکی از نظامهایی است که افتخارش در جهان توجه به تنوعهای قومی مذهبی است و الآن ترکیبی است متنوع که در مجلس حضور دارند و حرفهای قومی مذهبی در آنجا مطرح و دریک فضای باز به معرض رأی گذاشته میشود.
با توجه به این مجموعه نکات است که من فکر میکنم انتخابات استانی برای مجلس ما مفید نیست.
* به نظر شما این طرح راهی است بهسوی اینکه مجلس شورای اسلامی به مجلس خواص تبدیل شود؟
در هر نظامی -ازجمله نظام ما که الهی و دینی است و در رأس آن ولیفقیه بهعنوان رهبر سیاسی مذهبی قرار دارد- پشتوانۀ مردمی یک عامل اساسی و کلیدی برای حیات سیاسی است. ما نیاز داریم مردم مدام در کنار انقلاب بوده و با مسئولان ارتباط داشته باشند، حرف و مشکل آنها شنیده شود و در حد وسع و توانایی مسائل پیگیری شود؛ ولی اگر انتخابات استانی شود عملاً این رابطۀ بین مردم و حاکمیت را تضعیف خواهیم کرد و این میتواند در درازمدت به امنیت نظام جمهوری اسلامی و کشور آسیب وارد کند.
عملاً مجلس ما به مجلس طبقۀ خاص یا بهاصطلاح طبقۀ نخبۀ حزبی تبدیل میشود که افرادی با حمایتهای مالی کلان وارد مجلس میشوند و بعد خودشان را مدیون مردم روستایی یا شهرستانی نمیبینند تا بخواهند به آنها پاسخگو باشند. فقط کافی است در یک حزب و یک لیست جناحی قرار بگیرند و بعد با تبلیغاتی که نیاز به میلیاردها تومان پول دارد این فرد وارد مجلس میشود؛ آنوقت نمایندهای که مدیون کانونهای ثروت و قدرت است به مجلس بیاید نمیتواند صدای مردم و نمایندۀ جمهوری اسلامی باشد. یکی از شاخصهها و افتخارات نظام جمهوری اسلامی در جهان و خاورمیانه این بوده که مردم عادی کوچه و بازار با داشتن حداقلهای قانونی میتوانند به هر پست و مقامی در این نظام برسند؛ کمااینکه خود ما که الآن نمایندۀ مجلس هستیم از شهرستانهای کوچک و روستاهای دور افتاده براساس شرایطی که قانون تعریف کرده توانستهایم با هزینههای اندک وارد مجلس شویم.
* شما با قانون انتخابات فعلی با چه میزان هزینه توانستید برای انتخابات تبلیغات کنید و رأی آوردید؟
رقم هزینۀ انتخابات من با اینکه بالاتر از ۱۱۰ هزار رأی آوردم و دو دور کاندیدای مجلس بودم، چه در مجلس نهم و چه مجلس دهم، تقریباً حدود ۶۰ میلیون تومان شد و توانستم نمایندۀ مجلس شوم. آن زمان یک خودرو داشتم که فروختم به همراه یک مقدار پسانداز و کمک بستگان درجۀ یک ۶۰ میلیون را هزینه کردم و وارد فرآیند انتخابات شدم.
ولی در استان خراسانی که بنده یکی از نمایندگان آن هستم، برای ۲۹ شهرستان و ۶ میلیون جمعیت، الآن چقدر پول نیاز دارم که بتوانم تبلیغ کنم و حرف، نظر و ایده خودم را به مردم بگویم و طلب رأی کنم؟ این اصلاً امکانپذیر نیست. پس کاندیداها در این شرایط چارهای ندارند و باید دستشان را مقابل کانونهای ثروت، کارخانهداران و... دراز کنند. بدون شک افرادی که حمایت مالی از یک نماینده میکنند و حزبی که یک نماینده را در لیست میگذارد از او توقع دارد که در جاهایی منویاتشان برآورده شود. من که نمایندهای مستقلم و به مجلس آمدم چون در لیست هیچ جناحی نبودم نه جناح اصلاحطلب و نه جناح اصولگرا، الآن که در مجلس میخواهم تصمیمگیری کنم و رأی بدهم خود را، خدای خودم را، منافع مردم و نظام را میبینیم و براساس عقل و برداشت خودم از مسائل تصمیم میگیرم؛ ولی اگر من مدیون یک حزب، جناح و مدیون به کانونهای ثروت و قدرت باشم و به مجلس بیایم، زمان تصمیمگیریها صددرصد کانونهای ثروت و قدرت بهسراغم خواهند آمد و درخواست خواهند داشت.
* به نظر شما چرا طرح استانی شدن انتخابات اکنون که در آستانۀ انتخابات مجلس یازدهم هستیم مطرح شده؟ آیا مجلس دهم به اندازۀ کافی زمان در اختیار نداشت تا به این موضوع بپردازد یا نظام جامع انتخابات را سامان دهد؟
من نمیخواهم نگاه توطئهآمیز به این موضوع داشته باشم. این احساس نیاز واقعی است، این نگاه را که ما فکر کنیم یک توطئهای پشت هر کاری است قبول ندارم. نمایندهها باید دید ملی داشته باشند و تصمیم ملی بگیرند، نگاه ملی و درک ملی از مسائل داشته باشند. من بهعنوان یک دانشآموختۀ علوم سیاسی بهعنوان استاد دانشگاه، معتقدم این حرف، حرف درستی است.
در جایگاه نماینده عرض میکنم این یک آسیب است که ما بخواهیم تصمیمات منطقهای بگیریم. این آسیب است ولی این شیوه درست نیست که ما انتخابات را به سمت انتخابات استانی ببریم. ما میتوانیم بخشی از اقدامات را که نماینده در امور اجرایی و در امور شهرستانی انجام میدهد به شوراها بدهیم و اختیارات شوراها را افزایش دهیم و دست فرمانداران، شهرداران و شوراها را باز بگذاریم و اجازه دهیم خیلی از این تصمیمات را آنها بگیرند و بعد نماینده را به سمت تصمیمات کلانتر و ملیتر سوق دهیم. با اصلاحات در آییننامۀ داخلی مجلس یا در عمدۀ اختیارات کاری مجلس این را میتوان انجام داد ولی اینکه ما انتخابات و شیوۀ انتخاب نمایندگان را تغییر دهیم و انتخابات را استانی کنیم به ضرر نمایندگان شهرستانهای کوچک است که هرگز پایشان را به مجلس نخواهند گذاشت.
* و حرف آخر
استانی شدن انتخابات مجلس ایرادهای اساسی دارد، منجربه حذف شهرستانیها میشود و ما نیز با آن مخالف هستیم.