ماهنامه «نماینده»؛ غلامرضا شرفی*/موضوع منطقۀ آزاد یک موضوع بینالمللی است؛ یعنی جزء سیاستها و تاکتیکهای اقتصادی و بازرگانی هر کشوری میتواند باشد اما همۀ کشورها، زیرساخت و موقعیت دایر کردن منطقۀ آزاد را ندارند. برای جذب سرمایهگذار و برونرفت از رکودهای اقتصادی که گاهی فصلی یا دورهای است و کشورها دچار آن میشوند، مناطق آزاد تقریباً یک راهکار پیشبرنده بهشمار میروند به این شکل که با تأسیس خود، به سایر کشورها اعلام میکنند که این مزیتها در این منطقه وجود دارد. همسایگان این کشور، از زیرساختهای ریلی، دریایی، هوایی، معافیتهای گمرکی و مالیاتی میتوانند جذب این مناطق شده و سرمایهگذاری کنند تا هم باعث رونق کسبوکار شوند، هم بتوانند کارآفرینی و اشتغال ایجاد کنند.
در حال حاضر چند نقطه در ایران وجود دارد که این مزیتها را دارند؛ یعنی خیلی راحت میتوانیم از زیرساختهای ارزان آن استفاده کنیم تا هزینۀ تمامشدۀ را کاهش دهیم؛ اما این نمیتواند یک خواسته و یک درخواست عمومی برای همۀ استانهای کشور باشد چراکه نمیتوانیم مناطقی که زیرساخت و مزیت این کار را ندارند به منطقۀ آزاد تبدیل کنیم. واقعیت این است که بهزور نمیتوانیم یکجا مزیت ایجاد کنیم.
نکتۀ قابلتوجه این است که کشور ما با وجود دریا، رودخانه، فرودگاه و همسایگی با چند کشور، خود بهنوعی زیرساخت تبدیل شده است منتها این سیاست افزایش مناطق آزاد به غلط یا هدفگذاری بعضی افراد که کارشناس نیستند مطرح شده است و با این روند توان مملکت را به سمتی میبرند که مناطق آزاد سالهای بعد پاسخگوی هزینههای صرف شده نخواهد بود.
کما اینکه تا به امروز در ادارۀ مناطق آزاد موفق نبودهایم. بهعنوانمثال منطقۀ جبلعلی در کشورهای حوزۀ خلیجفارس حدود 44 سال پیش دست به تغییرات برای تبدیل به منطقۀ آزاد زد؛ درحالیکه هیچ زیرساختی برای تأسیس آن وجود نداشت، یک بیابان برهوت بود که حتی بوتهای در آن وجود نداشت؛ اما امروز کانتینرهای مستقر از خاورمیانه و خاور دور در جبلعلی روز خود را میگذرانند. هفتادودو ملت در این منطقۀ آزاد مشغول بهکار هستند و موجب شکوفایی اقتصاد و اشتغال شده است. این منطقۀ آزاد بیشترین رونق را برای صادرات فراهم کرد چراکه شرکتهای چندملیتی در آن حضور فعال دارند. منطقهای که هیچ زیرساختی نداشته امروز به این حد از پیشرفت رسیده است؛ درحالیکه سیاستهای ما در مناطق آزاد مثل کیش و قشم که قریب به 36 سال از عمر آنها میگذرد متأسفانه هیچگونه بازدهی ندارند.
ما در سیاستگذاری و هدفگذاریها بعضی از موارد را از اولویت انداختیم و یک سیاستهایی بدون شناخت علم اقتصاد اعمال شد که امروز به نقطهای رسیدیم که مناطق آزاد را در شکوفایی اقتصادی یا برونرفت از چالشهای اقتصادی و رکود موفق نمیبینیم. این نکته را مقام معظم رهبری نیز یادآور شدهاند که در سیاستهای مناطق آزاد موفقیتی حاصل نشد و شکستخوردهایم.
در حال حاضر با توسعۀ مناطق آزاد علیالخصوص به این شکل غیرکارشناسانه مخالف هستم اما اگر زیرساخت برای منطقۀ آزاد وجود داشته باشد و مزیتهای رقابتپذیری در آنجا بتواند رقابتپذیری را شکوفا کند میتوان به ادامۀ عملکرد این مناطق امید داشت.
عملکرد این مناطق بهنحوی است که شاید بیشترین سهم را از بیماری کشورسوز و اقتصادسوز «رانت» بهخود اختصاص داده است و البته گفتنی است که رانت در کشور تنها مختص به مناطق آزاد نیست ولی بزرگترین آفت این است که بخواهیم مناطق آزاد را بهصورت خانوادگی، ملوکالطوایفی یا حزبی اداره کنیم.
همواره باید کمترین ملاحظات منفعتی در مناطق آزاد اعمال شده تا بارور شود. نباید بهروز بودن فدای منفعت شود بلکه این منفعت است که باید فدای بهروز شدن شود تا همیشه مناطق آزاد مخاطب داشته باشند.
در حال حاضر تعداد سرمایهگذاران خارجی در بعضی از مناطق آزاد ما صفر است؛ درصورتیکه منطقۀ آزاد نقطهای است که باید جذاب باشد و باید در آن جریان مالی ایجاد شود. جریان مالی یعنی هرگونه سرمایهگذاری برای سرمایهگذار روشن و شفاف باشد و کمترین فاصلهها از تولید به مصرف برای سرمایهگذار مهیا باشد. در علم اقتصاد آن بنگاهی موفق است که فاصلۀ بین تولید به مصرف را کم کند؛ اما ما در منطقۀ آزاد فقط بهدنبال کسب منفعت هستیم و متأسفانه شرایط در مناطق آزاد نیز بهنحوی نیست که رو به بهبود باشد.
درصورتیکه مناطق آزاد نمایندگی اقتصاد آزاد یک کشور است؛ یعنی باید همۀ تیمهای کارشناسی و دانشگاهی بهنوعی ورود علمی به بحث داشته باشند نه اینکه دخالت سیاسی و مدیریتی کنند.